نیلوفر میکاییلی؛ معصومه اسمعیلی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه نظریه ذهن و کارکرد اجرایی در دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری و عادی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر علی- مقایسه ای است. جامعه ی آماری در این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری و دانش آموزان عادی دبستانی شهر اردبیل می باشد که در سال تحصیلی 91-92 در مدارس شهرستان اردبیل مشغول به تحصیل بودند. ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسه نظریه ذهن و کارکرد اجرایی در دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری و عادی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر علی- مقایسه ای است. جامعه ی آماری در این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری و دانش آموزان عادی دبستانی شهر اردبیل می باشد که در سال تحصیلی 91-92 در مدارس شهرستان اردبیل مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش شامل 60 دانش آموز (30 نفر دانش آموز عادی و 30 نفر دانش آموز مبتلا به ناتوانی یادگیری) بود. دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری به صورت تصادفی ساده از مرکز توانبخشی دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری شهر اردبیل انتخاب شدند. همچنین 30 دانش آموزان عادی به شیوه همتاسازی بر اساس سن، جنسیت و پایه تحصیلی به صورت تصادفی خوشهای از مدارس عادی استان اردبیل انتخاب شدند. برای جمعآوری داده های پژوهش از آزمون باور نادرست دسته اول و دوم، آزمون ایجاد نقش و خرده آزمون حافظه ارقام استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها آزمون تجزیه و تحلیل واریانس چندمتغیری(MANOVA) به کار رفت. نتایج نشان داد که بین دانشآموزان با و بدون ناتوانی یادگیری در سطوح اول و دوم نظریه ذهن تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0P<). همچنین بر اساس نتایج، دانشآموزان دارای ناتوانی یادگیری و دانشآموزان عادی در کارکردهای اجرایی تفاوت معنی داری داشتند. (05/0P<). در مجموع میتوان گفت کودکان دارای ناتوانی یادگیری دارای نقص در مهارتهای نظریه ذهن هستند و اینکه کودکان با ناتوانیهای یادگیری در مقایسه با کودکان عادی دارای ضعف درکنشهای اجرایی هستند که باید با ابزارهای استاندارد ارزیابی و مداخلات متناسب برای آنها طراحی شود.