نجیمه قربانی؛ سوسن جباری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش نظریه ذهن بر کارکردهای اجرایی دانشآموزان با ناتوانی یادگیری انجام شد. روش پژوهش، نیمهآزمایشی و از توع طرح پیشآزمون -پسآزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشآموزان پسر با ناتوانی یادگیری شهر شیراز بودند. نمونه مورد مطالعه شامل 30 نفر از دانشآموزان پسر مبتلا به ناتوانی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش نظریه ذهن بر کارکردهای اجرایی دانشآموزان با ناتوانی یادگیری انجام شد. روش پژوهش، نیمهآزمایشی و از توع طرح پیشآزمون -پسآزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشآموزان پسر با ناتوانی یادگیری شهر شیراز بودند. نمونه مورد مطالعه شامل 30 نفر از دانشآموزان پسر مبتلا به ناتوانی یادگیری در دامنه سنی10تا 11 سال شهر شیراز بودند که از بین آنان نمونهای به حجم 30 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و در دوگروه آزمایش (15نفر) و گواه (15 نفر) به صورت تصادفی گمارش شدند. گروه آزمایش آموزش نظریه ذهن را در 24 جلسه 45 دقیقهای دریافت کردند. برای جمعآوری دادهها از پرسشتامه عصبشناختی کولیج (2002) استفاده شد. تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که میانگین نمرات کارکردهای اجرایی و خرده مقیاس-های (تصمیمگیری-برنامهریزی، سازماندهی و بازداری) در گروه آزمایش به طور معناداری افزایش یافته است (001/0>P). براساس نتایج پژوهش حاضر میتوان گفت از آنجا که بخش عمدهای از دانشآموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری در کارکردهای اجرایی دچار نارسایی هستند، بنابراین آموزش نظریه ذهن میتواند به عنوان یکی از شیوههای مکمل شیوههای دیگر در این دانشآموزان به کار رود.
داریوش امینی؛ غلامعلی افروز؛ حسن احدی؛ پرویز شریفی درآمدی؛ حیدرعلی هومن
دوره 1، شماره 2 ، مرداد 1390، ، صفحه 1-18
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسۀ تأثیر آموزش به شیوۀ الگوی راهبردی تفکر استقرایی و شیوۀ روشهای تدریسی سنتی بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان کمتوان ذهنی صورت پذیرفته است. روش پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیشآزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. بدین منظور 60 نفر از دانشآموزان دختر و پسر کمتوان ذهنی پایۀ پنجم ابتدایی شهر همدان به صورت تصادفی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسۀ تأثیر آموزش به شیوۀ الگوی راهبردی تفکر استقرایی و شیوۀ روشهای تدریسی سنتی بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان کمتوان ذهنی صورت پذیرفته است. روش پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیشآزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. بدین منظور 60 نفر از دانشآموزان دختر و پسر کمتوان ذهنی پایۀ پنجم ابتدایی شهر همدان به صورت تصادفی انتخاب شدند. افراد گروه نمونه به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و دو گروه کنترل (15 نفری از دانشآموزان دختر و پسر) جایگزین شدند. قبل از اجرای طرح از گروهها پیش آزمون به عمل آمده و گروه آزمایشی به مدت 4ماه درس علوم تجربی را به شیوۀ تدریس الگوی راهبردهای تفکر استقرایی در 24 جلسۀ 30 دقیقهای توسط آموزگاران متبحر و آموزش دیده در مرکز اختلالات یادگیری فرا گرفت. در پایان دورۀ عملکرد، گروهها با یک پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروههای کنترل (دختر و پسر) در این مدت تحت آموزشهای معلم- شاگردی سنتی قرار داشتند. یافتهها نشان داد که پیشرفت تحصیلی دانشآموزان کم توان ذهنی که درس علوم تجربی را با روش تدریس مبتنی بر مهارتهای تفکر استقرایی آموزش دیدهاند بیش از پیشرفت تحصیلی دانشآموزانی است که همین درس را با روش سنتی آموزش دیده بودند. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد میشود برای یادگیری بهتر مفاهیم و آموزش مؤثر درس علوم تجربی به دانش آموزان کمتوان ذهنی، معلمان از روش راهبردی تفکر استقرایی استفاده نمایند.