اسماعیل برقی؛ مهناز استکی؛ مهدیه صالحی
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش توانایی های شناختی مبتنی بر رویکرد کتل – هورن – کارول برحافظه کاری دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص انجام شد. روش پژوهش، نیمهآزمایشی و از نوع پیشآزمون – پسآزمون با گروه گواه بود و جامعه آماری شامل دانشآموزان پسر پایه سوم ابتدایی با اختلال یادگیری خاص شهر تهران در سال تحصیلی 97 – ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش توانایی های شناختی مبتنی بر رویکرد کتل – هورن – کارول برحافظه کاری دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص انجام شد. روش پژوهش، نیمهآزمایشی و از نوع پیشآزمون – پسآزمون با گروه گواه بود و جامعه آماری شامل دانشآموزان پسر پایه سوم ابتدایی با اختلال یادگیری خاص شهر تهران در سال تحصیلی 97 – 1396 است که توسط مراکز آموزش و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری سازمان آموزش و پرورش استثنایی به عنوان کودک نارساخوان تشخیص داده شده بودند، از بین آنها 30 دانشآموز با روش نمونهگیری هدفمند در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده، نسخه نوین هوش آزمای تهران- استانفورد- بینه و روش تحلیل دادهها اندازه گیری مکرر ترکیبی بود. نتایج نشان داد که بین گروههای آزمایش و گواه بر روی متغیرهای مقیاس کلی حافظه کاری کلامی و غیرکلامی در گروه های آزمایشی و گواه دانشآموزان تفاوت معنادار وجود دارد و روش آموزشی مبتنی بر رویکرد کتل – هورن – کارول در تقویت حافظه کاری دانشآموزان با اختلال یادگیری خاص با مشخصه نارساخوانی ، موثر بوده است. میتوان نتیجه گرفت که آموزشهای مبتنی بر این رویکرد سبب بالا رفتن تواناییهای شناختی دانشآموزان با اختلال یادگیری خاص با مشخصه نارساخوانی میشود و میتوان از آن بهعنوان یک روش مداخله ای مؤثر سود جست.