مهدی رسولی؛ سعید رضایی؛ فاطمه نیکخو؛ پرویز شریفی درآمدی
چکیده
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی بازتوانی شناختی رایانهیار بر مؤلفههای حافظة فعال دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی انجام شد. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون_پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر با اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی شهر تهران بود. برای انتخاب نمونه از بین ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی بازتوانی شناختی رایانهیار بر مؤلفههای حافظة فعال دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی انجام شد. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون_پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر با اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی شهر تهران بود. برای انتخاب نمونه از بین همه دانش آموزان پسر دچار اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی شهر تهران، 30 نفر از آنها که در محدوده سنی 7 تا 12 سال (محصل در مقطع ابتدایی) بودند با توجه به ملاکهای ورود با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه رفتاری کانر و آزمون حافظه ارقام هوش وکسلر کودکان بود. برنامه توانبخشی شناختی رایانه یار کاپیتان لاگ به مدت 10 جلسه 60 دقیقهای و دو بار در هفته برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد برنامه بازتوانی شناختی رایانهیار موجب بهبود مؤلفههای حافظة فعال دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی شده است (05/0>P) و میتواند بهعنوان روشی مناسب در بهبود حافظه فعال این دانش آموزان به کار رود.
حمدالله خواجه حسینی؛ نورعلی فرخی؛ حسن اسدزاده
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسۀ فرآیند رشد استدلال اخلاقی دانشآموزان نابینا و بینای 11 تا 18ساله شهر تهران انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع علی – مقایسه ای بود. جامعۀ آماری شامل کلیۀ دانشآموزان بینا و نابینای 11 تا 18 سال شهر تهران بود که در مدارس عادی و مدارس نابینایان در سال تحصیلی 95-96 مشغول بهتحصیل بودند. از بین آنها، نمونهای به حجم 120 ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسۀ فرآیند رشد استدلال اخلاقی دانشآموزان نابینا و بینای 11 تا 18ساله شهر تهران انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع علی – مقایسه ای بود. جامعۀ آماری شامل کلیۀ دانشآموزان بینا و نابینای 11 تا 18 سال شهر تهران بود که در مدارس عادی و مدارس نابینایان در سال تحصیلی 95-96 مشغول بهتحصیل بودند. از بین آنها، نمونهای به حجم 120 نفر (60 نفر نابینا و 60 نفر بینا) انتخاب شد. گروه نابینا با روش نمونهگیری در دسترس و گروه بینا با روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها از آزمون استدلال اخلاقی استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها آزمون تی مستقل به کار گرفته شد. نتایج تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که رشد استدلال اخلاقی دانشآموزان نابینا و بینا سنین 11 تا 14 ساله شهر تهران تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0p<) ولی تفاوت معنی داری برای سنین 15 تا 18 سال مشاهده نشد (05/0<p). با توجه به پایینتر بودن استدلال اخلاقی در سنین 11 تا 14 سال، پیشنهاد می شود در این زمینه مداخلات و بررسی های موثر انجام شود.
کیوان کاکابرایی؛ علیرضا مرادی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش حل مسئله محور بر مشکلات رفتاری دانش آموزان انجام شد. طرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون - پسآزمون - پیگیری با گروه گواه بود. تعداد 120 دانشآموز با میانگین سن و پایه تحصیلی به ترتیب 11 و 5 ، با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند و با انتساب تصادفی به دو گروه آزمایشی (60 نفر) و گواه (60 نفر) ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش حل مسئله محور بر مشکلات رفتاری دانش آموزان انجام شد. طرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون - پسآزمون - پیگیری با گروه گواه بود. تعداد 120 دانشآموز با میانگین سن و پایه تحصیلی به ترتیب 11 و 5 ، با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند و با انتساب تصادفی به دو گروه آزمایشی (60 نفر) و گواه (60 نفر) تقسیم شدند. پس از 10 جلسه آموزش یک ساعته به والدین و معلمان، گروه آزمایشی به مدت سه ماه تحت آموزش برنامه حل مسئله خانواده/ مدرسه محور قرار گرفتند، برای جمعآوری داده ها در سه فرم دانش آموزان، والدین و معلمان از مقیاس درجه بندی مشکلات رفتاری (گرشام و الیوت،1990) استفاده شد. طبق گزارش دانش آموزان، والدین و معلمان در سه مرحله پیشآزمون- پسآزمون (فاصله سهماهه) و پیگیری (فاصله یکماهه) نشان داد در گروه آزمایشی بین نمرات پیشآزمون- پسآزمون در زیر مقیاسهای مشکلات رفتاری تفاوت معناداری وجود داشت، اما بین نمرات پسآزمون - پیگیری در زیر مقیاسهای مشکلات رفتاری تفاوت معنادار نبود. بنابراین آموزش حل مسئله خانواده/ مدرسه محور بر مشکلات رفتاری دانش آموزان اثربخش است و آموزش حل مسئله به عنوان یک برنامه پیشگیرانه از اهمیت فراوانی برخوردار است.
ملیحه سادات کاظمی؛ شعله امیری؛ مختار ملک پور؛ حسین مولوی
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر آموزش گفتار شخصی بر کارکرد اجرایی دانش آموزان پسر 9 تا 11 ساله با نارسایی توجه و عادی ، در شهر اصفهان بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمونـپسآزمون با گروههای کنترل بود. روش نمونهگیری دو مرحلهای بود. نمونه نهایی شامل 20 پسر با نارسایی توجه (10 کودک گروه آزمایش و 10 کودک گروه کنترل اول) و 9 ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر آموزش گفتار شخصی بر کارکرد اجرایی دانش آموزان پسر 9 تا 11 ساله با نارسایی توجه و عادی ، در شهر اصفهان بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمونـپسآزمون با گروههای کنترل بود. روش نمونهگیری دو مرحلهای بود. نمونه نهایی شامل 20 پسر با نارسایی توجه (10 کودک گروه آزمایش و 10 کودک گروه کنترل اول) و 9 کودک عادی در گروه کنترل دوم بود. ابزارهای به کار رفته عبارت بودند از مقیاس خزانه لغات تصویری بریتانیا[1]، فرم کوتاه آزمون هوش وکسلر برای کودکان(ویسک-آر[2]) و خرده آزمون برج از آزمون عصب روانشناختی نپسی[3] . به منظور بررسی گفتار شخصی کودکان، از آن ها حین حل خرده آزمون برج فیلمبرداری شد و فیلم ها توسط سه کدگذار مورد تحلیل محتوا قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که کودکان با نارسایی توجه به طور معناداری خطاهای بیشتری را نسبت به گروه کنترل اول و دوم داشتند؛ در حالیکه هم در گروه آزمایش و هم در گروه کنترل دوم (که هر دو آموزش دریافت کرده بودند) میزان گفتار شخصی به طور معناداری در مقایسه با گروه کنترل اول که آموزش دریافت نکرده بود، افزایش یافت. با توجه به یافته پژوهش میتوان نتیجه گیری کرد که گرچه آموزش گفتار شخصی ، میزان گفتار شخصی کودکان با نارسایی توجه را افزایش میدهد اما این افزایش لزوما باعث افزایش کارکرد کودکان نمیشود، بلکه امکان دارد در مورد تکالیف دشوار نتیجه معکوس بدهد. [1] .BPVS_II [2]. WISC_R [3]. NEPSY