صدیقه سی جانی؛ ژانت هاشمی آذر؛ فرنگیس کاظمی
دوره 4، شماره 16 ، دی 1393، ، صفحه 37-55
چکیده
هدف این مطالعه بررسی مقایسهای تأثیر داستانهای اجتماعی با محتوای انسانی و محتوای بیجان بر مشارکت و همکاری کودکان مبتلابه سندرم آسپرگر است. روش پژوهش طرح تک آزمودنی از نوع طرح AB است. جامعه آماری شامل کلیه کودکان مبتلابه سندرم آسپرگر در شهر تهران است و با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، 4 کودک مبتلابه اتیسم با عملکرد بالا بهعنوان ...
بیشتر
هدف این مطالعه بررسی مقایسهای تأثیر داستانهای اجتماعی با محتوای انسانی و محتوای بیجان بر مشارکت و همکاری کودکان مبتلابه سندرم آسپرگر است. روش پژوهش طرح تک آزمودنی از نوع طرح AB است. جامعه آماری شامل کلیه کودکان مبتلابه سندرم آسپرگر در شهر تهران است و با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، 4 کودک مبتلابه اتیسم با عملکرد بالا بهعنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه مهارت اجتماعی (SSRS) و داستانهای اجتماعی است. هر یک از شرکت کنندگان به تفکیک قبل از اعمال مداخله 3 بار مورد آزمون ارزیابی قرار گرفتند (مرحله A) و پس از آن به تفکیک تحت آموزش داستانهای اجتماعی قرار گرفتند (مرحله B) و نتایج پس از هر مرحله آموزش مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که هر دو مداخله محتوای انسانی و بیجان مؤثر بودند. ولیکن داستانهای اجتماعی با محتوای بیجان تأثیر بیشتری را در مقایسه با محتوای انسانی نشان دادند که میتواند ریشه در جنبههای عصبشناختی و ویژگیهای فردی کودکان اتیستیک داشته باشد؛ بنابراین پیشنهاد میشود که از داستانهای اجتماعی با محتوای بیجان برای آموزش کودکان اتیستیک استفاده شود.