علی شیخ الاسلامی؛ زلیخا صادقیولنی؛ نسیم محمّدی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه تابآوری و حمایت اجتماعی ادراکشده با سازگاری مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. تمامی مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی شهر رشت در سال 94-1393 جامعهی آماری این پژوهش را تشکیل دادند که از میان آنان با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 150 مادر انتخاب ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه تابآوری و حمایت اجتماعی ادراکشده با سازگاری مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. تمامی مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی شهر رشت در سال 94-1393 جامعهی آماری این پژوهش را تشکیل دادند که از میان آنان با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 150 مادر انتخاب شدند و به پرسشنامهی تابآوری کونور و دیویدسون، پرسشنامهی حمایت اجتماعی ادراکشده زیمن و همکاران و پرسشنامهی سازگاری بل پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به روش همزمان استفاده شد. یافتهها نشان داد که بین تابآوری و حمایت اجتماعی ادراکشده با سازگاری مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی همبستگی مثبت معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که 24 درصد از کل واریانس سازگاری مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی به وسیله متغیرهای تابآوری و حمایت اجتماعی ادراکشده پیشبینی میشود و حمایت اجتماعی ادراکشده نسبت به تابآوری، سهم بیشتری در پیشبینی سازگاری مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی داشت. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که نداشتن تابآوری و عدم حمایتهای اجتماعی ادراکشده از عوامل مهم در بروز ناسازگاری مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی است.
اکبر عطادخت؛ علی شیخ الاسلامی؛ سیده طیبه حسینی کیاسری؛ نجمه جوکار
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی نقش باورهای فراشناختی و هوش هیجانی در پیشبینی سازگاری اجتماعی افراد نابینا و مقایسه آن با افراد عادی انجام شد. روش پژوهش، از نوع علّیمقایسهای بود و جامعهی آماری آن همهی نابینایانی بودند که در 6 ماههی اول سال 1392، عضو انجمن نابینایان اردبیل بوده و همچنین افراد عادی که در دامنهی سنی 20 تا 40 سال ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی نقش باورهای فراشناختی و هوش هیجانی در پیشبینی سازگاری اجتماعی افراد نابینا و مقایسه آن با افراد عادی انجام شد. روش پژوهش، از نوع علّیمقایسهای بود و جامعهی آماری آن همهی نابینایانی بودند که در 6 ماههی اول سال 1392، عضو انجمن نابینایان اردبیل بوده و همچنین افراد عادی که در دامنهی سنی 20 تا 40 سال قرار داشته و مشکل نابینایی نداشتند. از بین جامعهی نابینایان با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده، تعداد 40 نفر؛ و از بین جامعهی افراد عادی نیز با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، تعداد 40 نفر انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از فرمکوتاه پرسشنامهی فراشناخت، مقیاس هوش هیجانی و مقیاس سازگاری استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری خیدو، تحلیل واریانس تکعاملی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه نابینا و افراد عادی از لحاظ متغیرهایی مانند خودآگاهی، خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی و خودآگاهی شناختی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P) و هوش هیجانی نابینایان بیشتر از افراد عادی بود (05/0p<). همچنین نتایج نشان داد که مدل پیشبینی سازگاری اجتماعی از روی متغیرهای هوش هیجانی و باورهای فراشناخت در افراد نابینا، معنادار بوده (01/0p<)، ولی در افراد عادی معنادار نبود (05/0p>). 20 درصد از واریانس سازگاری اجتماعی نابینایان به وسیلهی هوش هیجانی و باورهای فراشناخت قابل تبیین بود. این نتایج کاربردهایی را در راستای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و روانشناختی و همچنین استفاده از نتایج در توانبخشی افراد نابینا به دنبال دارد.