رقیه اسدی گندمانی؛ عباس نسائیان؛ پرویز شریفی درآمدی
دوره 2، شماره 8 ، بهمن 1391، ، صفحه 99-116
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی سبک دلبستگی عمومی والدین و نظریۀ ذهن دانشآموزان کمتوان ذهنی11-8 ساله شهرستان گناباد بود. طرح این پژوهش از نوع مطالعات علی ـ مقایسه ای بود. جامعۀ این پژوهش را همه دانشآموزان دختر و پسر که در مدرسه استثنایی شهید علویان گناباد مشغول به تحصیل بودند تشکیل میدادند که به صورت تمام شماری انتخاب شدند. برای تجزیه ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی سبک دلبستگی عمومی والدین و نظریۀ ذهن دانشآموزان کمتوان ذهنی11-8 ساله شهرستان گناباد بود. طرح این پژوهش از نوع مطالعات علی ـ مقایسه ای بود. جامعۀ این پژوهش را همه دانشآموزان دختر و پسر که در مدرسه استثنایی شهید علویان گناباد مشغول به تحصیل بودند تشکیل میدادند که به صورت تمام شماری انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها، از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t مستقل) استفاده شد. نتایج نشان داد که دلبستگی عمومی والدین، دلبستگی پدر و مادر با نظریۀ ذهن (تکالیف محتوای غیرمنتظره و انتقال غیر منتظره) در بین دانشآموزان کمتوان ذهنی که به این تکالیف پاسخ درست و نادرست دادهاند تفاوت معنادار ندارد (0.05 P>). با استناد به دادههای بدست آمده میتوان نتیجه گرفت که دلبستگی عمومی والدین در بین دانشآموزانی که به تکالیف نظریۀ ذهن پاسخ درست یا نادرست دادهاند تفاوتی ندارد.
پرویز شریفی درآمدی؛ لیلا قاسمی داوری
دوره 2، شماره 7 ، مهر 1391، ، صفحه 115-132
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی «مقایسۀ بینش هیجانی، میزان عزت نفس و افسردگی در دختران بزهدیده و بزهندیده 15 تا 18 ساله در سال 90-1389 است. روش تحقیق حاضر توصیفی بوده و از نوع علی- مقایسهای میباشد. نمونههای تحقیق را 31 نفر از دختران بزهدیده اقامتگاه شبانهروزی نواب سازمان بهزیستی شهرتهران و 31 نفر از دختران بزهندیدهای که با ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی «مقایسۀ بینش هیجانی، میزان عزت نفس و افسردگی در دختران بزهدیده و بزهندیده 15 تا 18 ساله در سال 90-1389 است. روش تحقیق حاضر توصیفی بوده و از نوع علی- مقایسهای میباشد. نمونههای تحقیق را 31 نفر از دختران بزهدیده اقامتگاه شبانهروزی نواب سازمان بهزیستی شهرتهران و 31 نفر از دختران بزهندیدهای که با آزمودنیهای دختر بزهدیده به عنوان ملاقاتکننده در شهر مزبور تعامل داشتند، تشکیل دادندکه پس از همگن شدن با تأکید بر سن، جنسیت و سطح تحصیلات با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامههای مرتبط یعنی «عزت نفس کوپر اسمیت»، «افسردگی بک» و «بینش هیجانی کوپر» گردآوری شد. نتایج حاصل با استفاده از روش t گروه مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادند که دختران بزهدیده در مقایسه با دختران بزهندیده از افسردگی بالاتر و عزت نفس و بینش هیجانی پایینتری برخوردارند. هرچند نمرۀ آزمودنیها در شاخصهای مقیاس بینش هیجانی به صورت آسیب شناختانه پایین نبود اما به طور کلی نتایج تحقیق نشان میدهد که بین دختران بزهدیده و بزهندیده در بینش هیجانی، عزت نفس و افسردگی تفاوت معنیدار وجود دارد. بنابر یافتۀ اساسی تحقیق حاضر پیشنهاد میشود که والدین قابلیتهای بینش هیجانی را فراگیرند و آنها را در برخورد با دختران خود که ممکن است در معرض آسیبهای اجتماعی باشند قبل از وقوع بزهدیدگی به کار بندند.
پرویز شریفی درآمدی؛ مریم مالمیر
دوره 2، شماره 6 ، تیر 1391، ، صفحه 47-60
چکیده
هدف : تحقیق حاضر با هدف بررسی سرعت پردازش اطلاعات شنیداری در نابینایان انجام شد . روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی و روش انجام گرفتن آن زمینه ای است. جامعه و نمونة آماری: از میان نوجوانان بینا و نابینای شهر تهران به شیوة گزینش در دسترس 15 نوجوان نابینا (14 تا 16 سال ) و 15 نوجوان بینا (14 تا 16 سال ) که در دبیرستانهای شهر تهران و حومه ...
بیشتر
هدف : تحقیق حاضر با هدف بررسی سرعت پردازش اطلاعات شنیداری در نابینایان انجام شد . روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی و روش انجام گرفتن آن زمینه ای است. جامعه و نمونة آماری: از میان نوجوانان بینا و نابینای شهر تهران به شیوة گزینش در دسترس 15 نوجوان نابینا (14 تا 16 سال ) و 15 نوجوان بینا (14 تا 16 سال ) که در دبیرستانهای شهر تهران و حومه مشغول به تحصیل بودند انتخاب شدند روش جمعآوری دادهها: برای ارزیابی سرعت پردازش اطلاعات شنیداری هر دو گروه نمونه با استفاده از دو نسخة آزمون PASAT (PASAT1/6 و PASAT2/8 ) مورد سنجش قرار گرفتند. روش آماری: نتایج به دست آمده با استفاده از آزمون آماری T مستقل مورد بررسی قرار گرفت . یافته ها : نتایج نشان دادند که نوجوانان نابینا در PASAT2/8و در سطح 05/0 = α تفاوت معناداری با نوجوانان بینا نشان ندادند. اما این گروه در PASAT1/6 و در سطح 05/0 = α تفاوت معناداری با نوجوانان بینا نشان دادند. به سخن دیگر ، دانش آموزان نابینا بهتر از بینا عمل کردند. نتیجه گیری : چنین یافته هایی بیانگر آن است که عملکرد نوجوانان نابینا در سرعت پردازش اطلاعات شنیداری با استفاده از آزمون PASAT نسبت به نوجوانان بینا تا حدودی بهتر است و هر چه سرعت ارائة محرک ها بیشتر باشد این تفاوت معنادار تر است . پیشنهادها : بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاد می شود معلمان در آموزش کودکان نابینا به توانایی ویژه آنها در پردازش اطلاعات شنیداری توجه کنند و بر آموزش این گروه از راه شنیداری تأکید ورزند .
حافظ پادروند؛ پرویز شریفی درآمدی؛ اکبر رضایی فرد؛ حسین عفیفی
دوره 1، شماره 4 ، بهمن 1390، ، صفحه 91-108
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه استعدادهای چندگانه در دانشآموزان پسر نابینا و بینای مقطع راهنمایی شهر تهران است. روش:این پژوهش از نوع کاربردی و شیوه انجام آن زمینهای میباشد. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانشآموزان نابینا و بینای مقطع راهنمایی شهر تهران تشکیل میدهند. از میان جامعه آماری دانشآموزان عادی 60 دانشآموز ...
بیشتر
هدف: هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه استعدادهای چندگانه در دانشآموزان پسر نابینا و بینای مقطع راهنمایی شهر تهران است. روش:این پژوهش از نوع کاربردی و شیوه انجام آن زمینهای میباشد. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانشآموزان نابینا و بینای مقطع راهنمایی شهر تهران تشکیل میدهند. از میان جامعه آماری دانشآموزان عادی 60 دانشآموز بینا به روش خوشهای و از جامعه نابینایان 60 نفر با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه استعدادهای چندگانه گاردنر است. دادههای به دست آمده با استفاده از (T)مستقل میان دو گروه بررسی و مقایسه شد. یافتهها: نتایج این پژوهش نشان داد که میان دانش آموزان نابینا و بینا در هیچ کدام از استعدادهای چندگانه تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<p). نتیجهگیری: از یافتههای به دست آمده میتوان نتیجه گرفت که افراد نابینا با وجود نداشتن بینایی، قادرند این توانایی را از طریق دیگر حواس جبران کنند. پیشنهاد میشود، که هر یک از مسؤولان و دست اندرکاران امر تعلیم و تربیت ضمن تشخیص و شناسایی هر یک از توانمندیهای افراد نابینا، به تقویت و پرورش هر یک از آنها همت گمارند تا زمینه استقلال هر چه بیشتر این افراد در زمینههای گوناگون فراهم شود.
مهدی قدرتی؛ غلامعلی افروز؛ پرویز شریفی درآمدی؛ حیدرعلی هومن
دوره 1، شماره 3 ، مهر 1390، ، صفحه 1-22
چکیده
هدف پژوهش حاضر کسب اطلاعات در زمینۀ پیشبینی خلاقیت دانشآموزان تیزهوش بر مبنای سن، هوش و رضامندی زناشویی والدین آنان، بود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش همبستگی است. به منظور اجرای این پژوهش سیصد و سی دانشآموز (164 پسر و 166 دختر) از مدارس شهر تهران با روش نمونهگیری خوشهای از میان دانشآموزان با بهرۀ هوشی بالاتر از 120 انتخاب ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر کسب اطلاعات در زمینۀ پیشبینی خلاقیت دانشآموزان تیزهوش بر مبنای سن، هوش و رضامندی زناشویی والدین آنان، بود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش همبستگی است. به منظور اجرای این پژوهش سیصد و سی دانشآموز (164 پسر و 166 دختر) از مدارس شهر تهران با روش نمونهگیری خوشهای از میان دانشآموزان با بهرۀ هوشی بالاتر از 120 انتخاب شدند. آزمون ماتریسهای پیشرونده ریون (هوش ریون، 1941)، آزمون تفکر خلاق تورنس (فرم ب تصویری) (تورنس، 2002) در میان دانش آموزان به اجرا در آمد و مقیاس رضامندی زناشویی افروز (افروز، 1390) در میان والدین دانشآموزان فوق اجرا شد. با استفاده از آزمون تحلیل رگرسیون چندمتغیری و آزمون تحلیل واریانس دادههای پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که رضامندی زناشویی والدین مهمترین پیش بین خلاقیت کودکان بوده است. همچنین هوش و سن به ترتیب دومین و سومین متغیرهای پیش بینی کنندۀ خلاقیت بودند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که روابط زناشویی رضایت بخش و مطلوب والدین در کنار هوشمندی میتواند تبیینکنندۀ بهتری برای خلاقیت دانش آموزان باشد.
داریوش امینی؛ غلامعلی افروز؛ حسن احدی؛ پرویز شریفی درآمدی؛ حیدرعلی هومن
دوره 1، شماره 2 ، مرداد 1390، ، صفحه 1-18
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسۀ تأثیر آموزش به شیوۀ الگوی راهبردی تفکر استقرایی و شیوۀ روشهای تدریسی سنتی بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان کمتوان ذهنی صورت پذیرفته است. روش پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیشآزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. بدین منظور 60 نفر از دانشآموزان دختر و پسر کمتوان ذهنی پایۀ پنجم ابتدایی شهر همدان به صورت تصادفی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسۀ تأثیر آموزش به شیوۀ الگوی راهبردی تفکر استقرایی و شیوۀ روشهای تدریسی سنتی بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان کمتوان ذهنی صورت پذیرفته است. روش پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیشآزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. بدین منظور 60 نفر از دانشآموزان دختر و پسر کمتوان ذهنی پایۀ پنجم ابتدایی شهر همدان به صورت تصادفی انتخاب شدند. افراد گروه نمونه به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و دو گروه کنترل (15 نفری از دانشآموزان دختر و پسر) جایگزین شدند. قبل از اجرای طرح از گروهها پیش آزمون به عمل آمده و گروه آزمایشی به مدت 4ماه درس علوم تجربی را به شیوۀ تدریس الگوی راهبردهای تفکر استقرایی در 24 جلسۀ 30 دقیقهای توسط آموزگاران متبحر و آموزش دیده در مرکز اختلالات یادگیری فرا گرفت. در پایان دورۀ عملکرد، گروهها با یک پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروههای کنترل (دختر و پسر) در این مدت تحت آموزشهای معلم- شاگردی سنتی قرار داشتند. یافتهها نشان داد که پیشرفت تحصیلی دانشآموزان کم توان ذهنی که درس علوم تجربی را با روش تدریس مبتنی بر مهارتهای تفکر استقرایی آموزش دیدهاند بیش از پیشرفت تحصیلی دانشآموزانی است که همین درس را با روش سنتی آموزش دیده بودند. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد میشود برای یادگیری بهتر مفاهیم و آموزش مؤثر درس علوم تجربی به دانش آموزان کمتوان ذهنی، معلمان از روش راهبردی تفکر استقرایی استفاده نمایند.
پرویز شریفی درآمدی
دوره 1، شماره 1 ، فروردین 1390، ، صفحه 45-66
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر سازگاری دانشآموزان نابینای پسر پایه سوم راهنمایی انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری کلیه دانشآموزان پایه سوم راهنمایی شهر اصفهان است. حجم نمونه شامل 36 دانش آموز پسر ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر سازگاری دانشآموزان نابینای پسر پایه سوم راهنمایی انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری کلیه دانشآموزان پایه سوم راهنمایی شهر اصفهان است. حجم نمونه شامل 36 دانش آموز پسر نابینا که به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 18 نفر) جایگزین شده اند. ابزار پژوهشی پرسشنامه سازگاری بل (1961) بود که قبل ازانجام مداخله ( ارائه متغیر مستقل) دو گروه با استفاده از آن پیش آزمون شدند. سپس گروه آزمایش در جلسات آموزش مهارتهای اجتماعی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری میچن بام (1977) به صورت گروهی شرکت داده شدند. در حالی که گروه کنترل برنامه عادی روزانه خود را دنبال میکرد. یک هفته پس از اتمام مداخله مجددا ًهر دو گروه با استفاده از آزمون سازگاری بل پسآزمون شدند. با استفاده از آزمون tوابسته نمرات بدست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای تحقیق حاضر نشان داد که آموزش مهارتهای اجتماعی دربهبود سازگاری دانش آموزان پسر نابینا در گروه آزمایش به طور معناداری موثر بوده است (P<./.1).آموزش مهارتهای اجتماعی مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری میچن بام (1977) سبب افزایش سازگاری دانشآموزان نابینا شده و کاهش نشانههای نقص مهارتهای اجتماعی در آنها گردیده است.