فاطمه حسین جانی؛ مهدی زمستانی
چکیده
اختلال طیف اوتیسم یکی از اختلالات عصبی-تحولی حائز اهمیت است که همواره با سایر اختلالات روانپزشکی همبودی بالایی دارد. یکی از راههای بررسی این همبودی، شناسایی مکانیسمهای زیربنایی دخیل در آن میباشد. پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجیگر تنظیم هیجان و عدم تحمل بلاتکلیفی در ایجاد اختلالات بروننمود در کودکان مبتلا به اختلال طیف ...
بیشتر
اختلال طیف اوتیسم یکی از اختلالات عصبی-تحولی حائز اهمیت است که همواره با سایر اختلالات روانپزشکی همبودی بالایی دارد. یکی از راههای بررسی این همبودی، شناسایی مکانیسمهای زیربنایی دخیل در آن میباشد. پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجیگر تنظیم هیجان و عدم تحمل بلاتکلیفی در ایجاد اختلالات بروننمود در کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم انجام شد. مطالعه حاضر از نوع مطالعات همبستگی با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم در محدوده سنی 8 تا 18 سال از مدارس استثنایی و مراکز اوتیسم و انجمنهای اوتیسم در شهرهای تهران، تبریز و میانه بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 117 نفر کودک و نوجوان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بود که به شیوه در دسترس انتخاب شدند. دادههای پژوهش حاضر بهصورت آنلاین از والدین جمعآوری شدند. برای تحلیل آماری دادههای پژوهش از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر توسط نرمافزارهای SPSS و AMOS استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که علائم اوتیسم بهصورت مستقیم و معناداری ایجاد آسیبهای طیف بروننمود را در کودکان مبتلا به طیف اوتیسم تبیین میکند. همچنین تنظیم هیجان و عدم تحمل بلاتکلیفی بهعنوان عوامل میانجیگر، شدت آسیبهای طیف بروننمود را در کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم تبیین مینمایند. با توجه به این یافتههای میتوان نتیجهگیری کرد که متغیرهای تنظیم هیجان و عدم تحمل بلاتکلیفی بهعنوان عوامل فراتشخیصیِ آسیبزا احتمالاً نقش واسطهای مهمی در تشدید علائم آسیبهای بروننمود در کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم ایفا میکنند.
مهدی زمستانی؛ زلیخا قلی زاده؛ مریم علایی
چکیده
وجود فرزند مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی در خانوادهها میتواند منجر به افسردگی و اضطراب مادران، احساس ناتوانی در ایفای نقش والدینی و احساس عدم کفایت در امر تربیت فرزند در خانواده های این کودکان شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و اضطراب مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/بیش ...
بیشتر
وجود فرزند مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی در خانوادهها میتواند منجر به افسردگی و اضطراب مادران، احساس ناتوانی در ایفای نقش والدینی و احساس عدم کفایت در امر تربیت فرزند در خانواده های این کودکان شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و اضطراب مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی بود. در پژوهش حاضر که با روش نیمه آزمایشی و طرح یش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود، گروه نمونه با روش نمونهگیری در دسترس و از مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی مراجعهکننده به کلینیکهای روانشناسی و روانپزشکی شهر سنندج انتخاب شدند. از بین این گروه تعداد30 نفر به طور تصادفی انتخاب و به دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه تقسیم شدند. در مرحله پیش آزمون از پرسشنامه افسردگی و اضطراب بک و پرسشنامه کانرز والدین استفاده شد. گروه آزمایش تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، طی 8 جلسه 2 ساعته قرار گرفت و گروه گواه هیچگونه مداخله ای دریافت نکردند. در مرحله پس آزمون، پرسشنامه های فوق روی هر دو گروه مجددأً اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که در مرحله پس آزمون نمرات افسردگی و اضطراب کاهش معناداری داشته است. بنابراین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بردرمان افسردگی و اضطراب مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی مؤثربوده است. نتایج بر اهمیت کاربرد این مداخله بر علائم افسردگی و اضطراب در مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی و ارائه افقهای جدید در مداخلات بالینی این مادران و فرزندان این بیماران تأکید دارد.