محسن سیاوشی؛ نور علی فرخی؛ کوروش گودرزی؛ مهدی روزبهانی
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان به کمک حیوان خانگی وبازی درمانی برمولفههای اختلالات رفتاری کودکان دبستانی انجام شد.روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت نیمه آزمایشی با طرح سه گروهی با پیشآزمون پسآزمون بود. جامعه آماری در این پژوهش عبارت بود از کلیه دانشآموزان پسر دبستانی مراجعه کننده به هسته مشاوره ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان به کمک حیوان خانگی وبازی درمانی برمولفههای اختلالات رفتاری کودکان دبستانی انجام شد.روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت نیمه آزمایشی با طرح سه گروهی با پیشآزمون پسآزمون بود. جامعه آماری در این پژوهش عبارت بود از کلیه دانشآموزان پسر دبستانی مراجعه کننده به هسته مشاوره آموزش و پرورش و مرکز مشاوره ماهان شهرستان ملایر که تشخیص اختلال رفتاری داشتند. اعضای نمونه در این پژوهش در قالب گروه کنترل و دو گروه آزمایش هرکدام به تعداد 15 نفر از میان افراد دارای ملاکهای ورود به این پژوهش به روش تصادفی جایگزین شدند. برای ارزیابی اختلالات رفتاری آزمودنیها از پرسشنامه راتر (مقیاس معلم) استفاده شد. جلسات درمان به کمک حیوان خانگی برای گروه آزمایش1 بر اساس محتوای پیشنهادی پاریش-پلاس (2016) و فاین (2015) در ده جلسه ارائه شد. محتوای جلسات بازیدرمانی برای گروه آزمایش2 بر اساس بازیهای پیشنهادی کداسن و شفر (2010) در ده جلسه ارائه شدند. برای آزمون فرضیهها از تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد.یافتهها: نتایج نشان داد تأثیر درمان به کمک حیوان خانگی بر مؤلفههای اختلالات رفتاری معنیدار نبود. همچنین نتایج نشان داد تأثیر بازیدرمانی بر مؤلفههای اختلالات رفتاری معنیدار بوده است. نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که دو روش درمانی در همه مؤلفهها تفاوت معنیداری با هم نداشتند.نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش، به نظر میرسد بازیدرمانی و درمان به کمک حیوان خانگی، در کاهش اختلالات رفتاری کودکان دبستانی، نقش مهمی داشتهاند.
علی شریفی؛ حمید علیزاده؛ باقر غباری بناب؛ نور علی فرخی
چکیده
پژوهش حاضر باهدف بررسی نیمرخ عملکردی کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی، کودکان با اختلال یادگیری و کودکان با شرایط همبود اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی و اختلال یادگیری در انواع حافظه و توجه انجام گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع پس-رویدادی بود. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 30 دانشآموز عادی، 30 دانشآموز ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف بررسی نیمرخ عملکردی کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی، کودکان با اختلال یادگیری و کودکان با شرایط همبود اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی و اختلال یادگیری در انواع حافظه و توجه انجام گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع پس-رویدادی بود. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 30 دانشآموز عادی، 30 دانشآموز دارای اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی، 30 دانشآموز دارای اختلال یادگیری و 30 دانشآموز با شرایط همبود پس از شناسایی، ارزیابی و تشخیص؛ در انواع مولفه های حافظه و توجه مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتند. از روش تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی شفه به همراه رسم نیمرخ عملکرد گروه ها به منظور تحلیل داده های گردآوری شده استفاده شد. نتایج حاکی از تفاوت معنادار بین عملکرد کودکان عادی با هر سه گروه کودکان دارای اختلال در همه زیر نوعهای حافظه و توجه بود (01/0 > p). همچنین ضعیفترین عملکرد در کارکرد حافظه متعلق به گروه همبود و ضعیفترین عملکرد در زیر مقیاسهای توجه نیز در گروه کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی مشاهده شد. همچنین مقایسه دو به دویی در همه مولفه ها حاکی از وجود تفاوت بین چهار گروه بود. با توجه به این یافتهها به نظر میرسد که همراه بودن دو اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی و اختلال یادگیری میتواند ضعف بیشتر در عملکردهای مبتنی بر حافظه را برای فرد به همراه داشته باشد هرچند این همبودی درزمینهٔ توجه نقش تعدیلکننده داشته و میتواند منجر به بهبود عملکرد فرد با اختلال همبود در مقایسه با زمانی شود که فرد تنها اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی را دارد.
حمدالله خواجه حسینی؛ نورعلی فرخی؛ حسن اسدزاده
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسۀ فرآیند رشد استدلال اخلاقی دانشآموزان نابینا و بینای 11 تا 18ساله شهر تهران انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع علی – مقایسه ای بود. جامعۀ آماری شامل کلیۀ دانشآموزان بینا و نابینای 11 تا 18 سال شهر تهران بود که در مدارس عادی و مدارس نابینایان در سال تحصیلی 95-96 مشغول بهتحصیل بودند. از بین آنها، نمونهای به حجم 120 ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسۀ فرآیند رشد استدلال اخلاقی دانشآموزان نابینا و بینای 11 تا 18ساله شهر تهران انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع علی – مقایسه ای بود. جامعۀ آماری شامل کلیۀ دانشآموزان بینا و نابینای 11 تا 18 سال شهر تهران بود که در مدارس عادی و مدارس نابینایان در سال تحصیلی 95-96 مشغول بهتحصیل بودند. از بین آنها، نمونهای به حجم 120 نفر (60 نفر نابینا و 60 نفر بینا) انتخاب شد. گروه نابینا با روش نمونهگیری در دسترس و گروه بینا با روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها از آزمون استدلال اخلاقی استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها آزمون تی مستقل به کار گرفته شد. نتایج تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که رشد استدلال اخلاقی دانشآموزان نابینا و بینا سنین 11 تا 14 ساله شهر تهران تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0p<) ولی تفاوت معنی داری برای سنین 15 تا 18 سال مشاهده نشد (05/0<p). با توجه به پایینتر بودن استدلال اخلاقی در سنین 11 تا 14 سال، پیشنهاد می شود در این زمینه مداخلات و بررسی های موثر انجام شود.
سودابه میر صادقی؛ فرامرز سهرابی؛ احمد برجعلی؛ حسین اسکندری؛ نورعلی فرخی
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه سبکهای فرزند پروری و کیفیت روابط موضوعی در مادران دارای کودکان با اختلال اضطراب جدایی و عادی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش شامل مادران کودکان با اختلال اضطراب جدایی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و مادران کودکان عادی شهر تهران بود که از این جامعه با استفاده از روش ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه سبکهای فرزند پروری و کیفیت روابط موضوعی در مادران دارای کودکان با اختلال اضطراب جدایی و عادی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش شامل مادران کودکان با اختلال اضطراب جدایی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و مادران کودکان عادی شهر تهران بود که از این جامعه با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس تعداد 60 نفر (30 نفر برای هر گروه) انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سبکهای فرزندپروری (رابینسن و همکاران، 1995) و روابط موضوعی (بل، بیلینگتون و بیکر، 1985) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تی مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سبکهای فرزند پروری و کیفیت روابط موضوعی مادران کودکان با اختلال اضطراب جدایی و مادران کودکان عادی تفاوت معناداری وجود دارد (0/05>p). بنابراین میتوان نتیجه گیری کرد که وجود سبکهای فرزند پروری و کیفیت روابط موضوعی مادران کودکان با اختلال اضطراب جدایی میتواند زمینه ساز این اختلال باشد.
سید محمد سید محمودیان؛ حمید علیزاده؛ شهلا پزشک؛ احمد برجعلی؛ نور علی فرخی
چکیده
یکی از اختلالهای دوران کودکی و نوجوانی، اختلال نافرمانی مقابلهای است که از علل رایج ارجاع کودکان به کلینیکهای روانشناسی و مشاوره است. رویکردهای درمانی مختلفی برای بهبود نشانههای این اختلال بهکار گرفته شده است. یکی از مداخلاتی که در این زمینه مطرح شده، تکنیک های درمانی آدلر و گلاسر است. هدف پژوهش حاضر معرفی ماهیت، ویژگی ها، ...
بیشتر
یکی از اختلالهای دوران کودکی و نوجوانی، اختلال نافرمانی مقابلهای است که از علل رایج ارجاع کودکان به کلینیکهای روانشناسی و مشاوره است. رویکردهای درمانی مختلفی برای بهبود نشانههای این اختلال بهکار گرفته شده است. یکی از مداخلاتی که در این زمینه مطرح شده، تکنیک های درمانی آدلر و گلاسر است. هدف پژوهش حاضر معرفی ماهیت، ویژگی ها، و شواهد پژوهشی، پیرامون موثر بودن رویکرد آدلر-گلاسر برای اختلال نافرمانی مقابلهای است. در پژوهش حاضر از طریق پژوهش مروری نظامند و جستجوی کلیدواژه-های تخصصی مرتبط با اختلال نافرمانی مقابله ای و رویکرد آدلر و گلاسر در پایگاه های اطلاعاتی تخصصی ایران و جهان بین سالهای 2017-1985 یافته ها و اطلاعات مورد نظر جهت دستیابی به هدف پژوهش مورد واکاوی قرار گرفت