علی شیخ الاسلامی؛ نسترن سیداسماعیلی قمی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش فنون مبتنی بر ذهنآگاهی بر پریشانی روانشناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) مادران دارای فرزند با ناتوانی یادگیری خاص انجام گرفت. روش پژوهش به شیوهی نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعهی آماری پژوهش را مادرانِ دانشآموزان مراکز ناتوانی یادگیری خاص شهر اردبیل ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش فنون مبتنی بر ذهنآگاهی بر پریشانی روانشناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) مادران دارای فرزند با ناتوانی یادگیری خاص انجام گرفت. روش پژوهش به شیوهی نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعهی آماری پژوهش را مادرانِ دانشآموزان مراکز ناتوانی یادگیری خاص شهر اردبیل در سال 1397 تشکیل میدادند. برای انتخاب نمونه از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد. نمونهی مورد مطالعه شامل 40 مادرِ دانشآموزان مراکز ناتوانی یادگیری خاص شهر اردبیل بودند که بصورت تصادفی در گروه آزمایش (20 نفر) و گروه کنترل (20 نفر)، جایگزین شدند. شرکتکنندگان گروه آزمایش، 8 جلسه آموزش فنون مبتنی بر ذهنآگاهی را دریافت نمودند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامهی استرس، اضطراب و افسردگی لاویبوند و لاویبوند (1995) استفاده شد. دادهها با روش آماری کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتهها نشان داد که مادران گروه آزمایش نسبت به مادران گروه کنترل در پسآزمون بهطور معناداری، پریشانی روانشناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) کمتری داشتند و فرضیهی پژوهش مبنی بر اثربخشی آموزش فنون مبتنی بر ذهنآگاهی بر پریشانی روانشناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) مادران دارای فرزند با ناتوانی یادگیری خاص مورد تائید قرارگرفته است. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که آموزش فنون مبتنی بر ذهنآگاهی در کاهش پریشانی روانشناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) مادران دارای فرزند با ناتوانی یادگیری خاص اثربخش است.
علی شیخ الاسلامی؛ حسین قمری کیوی؛ سمیرا غلامی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش نگرانی، امید و معنای زندگی در پیشبینی سلامت روان مادران دارای فرزند کمتوانذهنی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. کلّیهی مادران دارای فرزند کمتوانذهنی تحت پوشش مراکز توانبخشی سازمان بهزیستی شهر اردبیل در سال 95-1394 جامعهی آماری این پژوهش را تشکیل میدادند که از میان آنها با استفاده ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش نگرانی، امید و معنای زندگی در پیشبینی سلامت روان مادران دارای فرزند کمتوانذهنی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. کلّیهی مادران دارای فرزند کمتوانذهنی تحت پوشش مراکز توانبخشی سازمان بهزیستی شهر اردبیل در سال 95-1394 جامعهی آماری این پژوهش را تشکیل میدادند که از میان آنها با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای 130 مادر بعنوان نمونه انتخاب شده و به پرسشنامهی نگرانی پنسیلوانیا، پرسشنامهی امید بزرگسالان اشنایدر، پرسشنامهی هدف در زندگی گرامباف و ماهولیک و پرسشنامهی سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافتهها نشان داد که بین نگرانی با سلامت روان مادران دارای فرزند کمتوانذهنی رابطهی منفی معنادار و بین امید و معنای زندگی با سلامت روان مادران دارای فرزند کمتوانذهنی رابطهی مثبت معناداری وجود دارد (p<0.01). همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون آشکار کرد که تقریباً 58/0 درصد از کل واریانس سلامت روان مادران دارای فرزند کمتوانذهنی براساس متغیرهای نگرانی، امید و معنای زندگی قابل پیشبینی است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که نگرانی، امید و معنای زندگی از متغیرهای مرتبط با سلامت روان مادران دارای فرزند کمتوانذهنی میباشد که نیازمند برنامهریزی میباشد.
علی شیخ الاسلامی؛ شکوفه رمضانی
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر امیددرمانی گروهی بر رضایت از زندگی مردان با ناتوانی جسمی-حرکتی بود. این پژوهش به روش آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعهی آماری پژوهش را تمامی مردان با ناتوانی جسمی-حرکتی تحت پوشش بهزیستی شهر کامیاران در سال 95-1394 تشکیل میدادندکه از میان آنها با استفاده از روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر امیددرمانی گروهی بر رضایت از زندگی مردان با ناتوانی جسمی-حرکتی بود. این پژوهش به روش آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعهی آماری پژوهش را تمامی مردان با ناتوانی جسمی-حرکتی تحت پوشش بهزیستی شهر کامیاران در سال 95-1394 تشکیل میدادندکه از میان آنها با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، 30 نفر انتخاب شده و بهطور تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین گشتند. شرکتکنندگان گروه آزمایش، امیددرمانی را طی 8 جلسه دریافت نمودند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامهی رضایت از زندگی داینر و همکاران استفاده شد. دادهها با روش آماری کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها نشان داد که فرضیهی پژوهش مبنی بر تأثیر امیددرمانی بر رضایت از زندگی مردان با ناتوانی جسمی-حرکتی مورد تایید قرار گرفته است و شرکتکنندگان گروه آزمایش نسبت به شرکت-کنندگان گروه کنترل، در پسآزمون به طور معناداری، رضایت از زندگی بیشتری داشتند (01/0>p). بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که امیددرمانی گروهی موجب افزایش رضایت از زندگی مردان با ناتوانی جسمی-حرکتی شده است و روش مناسبی برای مداخلات روانی-آموزشی مربوط به مردان با ناتوانی جسمی-حرکتی میباشد.
نسترن سیداسماعیلی قمی؛ علی شیخ الاسلامی
دوره 3، شماره 10 ، تیر 1392، ، صفحه 113-128
چکیده
در بین فعالیتهای کودکان،نقاشی فعالیتی است که از تحول شناختی، عاطفی و اجتماعی تاثیر می پذیرد و به همین دلیلبه مقیاس وسیع در تشخیص روانی و رواندرمانگری به کار گرفته میشود. هدف پژوهشحاضر مقایسه نشانههای اضطراب و افسردگی در نقاشی آدمکِ دانشآموزان کمتوان ذهنیو عادی بود. نوع پژوهش، توصیفی از نوع علّی-مقایسهای بود. جامعه آماری ...
بیشتر
در بین فعالیتهای کودکان،نقاشی فعالیتی است که از تحول شناختی، عاطفی و اجتماعی تاثیر می پذیرد و به همین دلیلبه مقیاس وسیع در تشخیص روانی و رواندرمانگری به کار گرفته میشود. هدف پژوهشحاضر مقایسه نشانههای اضطراب و افسردگی در نقاشی آدمکِ دانشآموزان کمتوان ذهنیو عادی بود. نوع پژوهش، توصیفی از نوع علّی-مقایسهای بود. جامعه آماری این پژوهشعبارت بود از کلیه دانشآموزان 11 ساله کمتوان ذهنی و عادی شهر شهریار در سالتحصیلی 91-1390 که از میان آنها با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 33 دانشآموزکمتوان ذهنی و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای 33 دانشآموز عادی بهعنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از آزمون ترسیم آدمک استفاده شد. دادههااز طریق آزمون آماری u مانویتنیمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها نشان داد که بین میزان اضطراب و افسردگیدر نقاشی دانشآموزان کمتوان ذهنی و عادی تفاوت معناداری وجود دارد (0.05p<)؛ به این معنا که دانشآموزان کمتوان ذهنی نشانههای اضطراب وافسردگی بیشتری را نسبت به دانشآموزان عادی در آزمون ترسیم آدمک نشان داده بودند.در نتیجه، میتوان با بررسی نقاشیهای کودکان به حالات عاطفی آنها از قبیل اضطرابو افسردگی پی برد و از آزمون ترسیم آدمک به عنوان یک ابزار تشخیصی یا کمک تشخیصیهم در کودکان کمتوان ذهنی و هم کودکان عادی استفاده نمود