محمدرضا ذوقی پایدار؛ ابوالقاسم یعقوبی؛ صفدر نبی زاده
چکیده
هدف پژوهش حاضر پیشبینی عملکرد تحصیلی دانشآموزان با اختلال نارساییتوجه - بیشفعالی بر اساس استرس و شیوه برخورد والدین بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه دانشآموزان با اختلال نارساییتوجه - بیشفعالی پایه سوم ابتدایی شهر همدان در سال تحصیلی 91-92 بود که از بین آنها 50 نفر به عنوان شرکتکننده ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر پیشبینی عملکرد تحصیلی دانشآموزان با اختلال نارساییتوجه - بیشفعالی بر اساس استرس و شیوه برخورد والدین بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه دانشآموزان با اختلال نارساییتوجه - بیشفعالی پایه سوم ابتدایی شهر همدان در سال تحصیلی 91-92 بود که از بین آنها 50 نفر به عنوان شرکتکننده در پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای غربالگری و گردآوری دادهها، پرسشنامه خانواده- مدرسه(میدگت،2000)، مقیاس کانرز والدین)کانرز، 1998(، مقیاس استرس والدین (بری و جونز، 1995)، مقیاس هوشی ریون کودکان و آزمون عملکرد تحصیلی محقق ساخته مورد استفاده قرار گرفت. جهت تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی مانند میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی مانند همبستگی ساده و تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که بین شیوه برخورد ابزاری والدین با عملکرد تحصیلی دانشآموزان با اختلال نارساییتوجه - بیشفعالی ارتباط مثبت و معنادار و بین شیوه برخورد کنترلی و استرس والدین با عملکرد تحصیلی آنها ارتباط معکوس و معناداری وجود دارد. نتایج نشان داد که شیوه برخورد کنترلی و استرس والدین توانستند به طور معناداری عملکرد تحصیلی دانشآموزان با نارساییتوجه - بیشفعالی را پیشبینی کنند. همچنین استرس والدین بهترین پیشبینی کننده عملکرد تحصیلی آنها بود. یافتهها حاکی از آن است که گرچه داشتن کودک با اختلال نارساییتوجه - بیشفعالی چالشهای بسیاری برای والدین دارد، اما با آموزش والدین و کمک گرفتن از مشاوران و روانشناسان میتوان روابط کودکان و والدین را بهبود داده و آنها را در کسب نتایج تحصیلی بهتر یاری داد.
ابوالقاسم یعقوبی؛ حسین محققی؛ لیلا اسکندری؛ نفیسه یاری مقدم
دوره 4، شماره 13 ، فروردین 1393، ، صفحه 131-148
چکیده
این پژوهش باهدف تعیین تأثیر آموزش راهبرد خودتنظیمی بر نشانههای نارساییتوجه و عملکرد ریاضی دانشآموزان دختر پایۀ سوم ابتدایی با اختلال نارساییتوجه شهر همدان انجامگرفته است. به این منظور 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) از دانشآموزان دختر پایه سوم شهر همدان با اختلال نارساییتوجه دارای پرونده مشاورهای بهعنوان ...
بیشتر
این پژوهش باهدف تعیین تأثیر آموزش راهبرد خودتنظیمی بر نشانههای نارساییتوجه و عملکرد ریاضی دانشآموزان دختر پایۀ سوم ابتدایی با اختلال نارساییتوجه شهر همدان انجامگرفته است. به این منظور 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) از دانشآموزان دختر پایه سوم شهر همدان با اختلال نارساییتوجه دارای پرونده مشاورهای بهعنوان نمونه آماری انتخاب و پس از اجرای پیشآزمون ریاضی و نشانگان نارساییتوجه، دانشآموزان در دو گروه آزمایش و کنترل بهصورت تصادفی جا گماری شدند. آزمودنیهای گروه آزمایش در 8 جلسه تحت آموزش راهبردهای خودتنظیمی قرار گرفتند. پس از پایان آموزش و اجرای پسآزمون بر روی گروهها، دادههای بهدستآمده با استفاده از روش آماری کوواریانس مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد آموزش راهبردهای خودتنظیمی باعث کاهش نشانگان نارساییتوجه و همچنین افزایش عملکرد تحصیلی دانشآموزان در درس ریاضی شده است. آموزش مهارتهای خودتنظیمی به این کودکان، باعث افزایش توجه به جزئیات، کاهش نقص در گوش دادن، افزایش میزان تبعیت از دستورات معلم، کسب مهارت در ساماندهی تکالیف و فعالیتها کاهش حواسپرتی و فراموشکاری شد.
ابوالقاسم یعقوبی؛ حسین محققی؛ مریم غفوری آثار؛ خسرو رشید
دوره 3، شماره 9 ، فروردین 1392، ، صفحه 21-32
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر دو روش آموزشی چندحسی و فراستیگ بر اصلاح عملکرد خواندن دانشآموزان نارساخوان پسر دوم ابتدایی شهر همدان انجام شد. آزمودنیها 45 نفر از دانشآموزان نارساخوان پایه دوم ابتدایی مدارس پسرانه شهر همدان بودند که از این تعداد 15نفر در گروه آزمایشی چندحسی فرنالد و 15نفر در گروه آزمایشی ادراک دیداری فراستیگ قرارگرفته ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر دو روش آموزشی چندحسی و فراستیگ بر اصلاح عملکرد خواندن دانشآموزان نارساخوان پسر دوم ابتدایی شهر همدان انجام شد. آزمودنیها 45 نفر از دانشآموزان نارساخوان پایه دوم ابتدایی مدارس پسرانه شهر همدان بودند که از این تعداد 15نفر در گروه آزمایشی چندحسی فرنالد و 15نفر در گروه آزمایشی ادراک دیداری فراستیگ قرارگرفته و 15 نفر دیگر به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. آزمودنیها از جامعه ای انتخاب شدند که با توجه به نظرمعلمان ازطریق چک لیست نارساخوانی و برای همتاسازی و همگنی هوش هر سه گروه، آزمون ریون کودکان، استفاده شد. بعد از اجرای پیشآزمون، گروه آزمایشی چند حسی فرنالد، 10 جلسه آموزش روش چندحسی فرنالد و گروه آزمایشی ادراک دیداری فراستیگ، 10 جلسه آموزش روش ادراک دیداری فراستیگ، دریافت کردند ولی گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. برای انجام پیشآزمون و پسآزمون، از آزمون فلاح چای (1374)، برای هر سه گروه استفاده شد و برای تحلیل یافتهها ازتحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که گروه آموزش دیده با روش چندحسی فرنالد و گروه آموزش دیده با روش ادراک دیداری فراستیگ، در خواندن، درک معنی جملات و عملکرد خواندن، عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل داشتند. در ضمن، گروه آموزش دیده با روش چندحسی فرنالد در خواندن و درک معنی جملات، عملکرد بهتری نسبت به گروه آموزش دیده با روش ادراک دیداری فراستیگ، داشتند. روشهای آموزشی چندحسی فرنالد و ادراک دیداری فراستیگ میتواند موجب بهبود عملکرد خواندن دانشآموزان پسر نارساخوان شود و از میان این دو روش، روش چندحسی فرنالد، را میتوان به عنوان روشی اثربخشتر در بهبود عملکرد خواندن دانشآموزان نارساخوان، به کار برد.