هدف از این پژوهش، بررسی رابطۀ جهتگیریهای هدف در درس ریاضی با ابعاد خلاقیت در میان دانشآموزان دبیرستانهای پرورش استعدادهای درخشان، نمونۀ دولتی و عادی بود. روش پژوهش حاضر همبستگی است. آزمودنیهای پژوهش شامل 410 دانشآموز سال اول دبیرستان (216 دختر و 194 پسر) بودند که به روش طبقهای- خوشهای از دبیرستانهای شهرستان ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، بررسی رابطۀ جهتگیریهای هدف در درس ریاضی با ابعاد خلاقیت در میان دانشآموزان دبیرستانهای پرورش استعدادهای درخشان، نمونۀ دولتی و عادی بود. روش پژوهش حاضر همبستگی است. آزمودنیهای پژوهش شامل 410 دانشآموز سال اول دبیرستان (216 دختر و 194 پسر) بودند که به روش طبقهای- خوشهای از دبیرستانهای شهرستان شیراز انتخاب شدند. مقیاس جهتگیری هدف در درس ریاضی و پرسشنامۀ مدادی ـ کاغذی چندگزینهای خلاقیت به عنوان ابزار سنجش در این تحقیق به کار برده شد. مقیاس جهتگیریهای هدف در درس ریاضی از سه مؤلفه تبحرگرائی، عملکردگرائی، و عملکردگریزی تشکیل شده و پرسشنامۀ مدادی ـ کاغذی چندگزینهای خلاقیت شامل چهار بعد سیالی، بسط، ابتکار و انعطافپذیری است. مطالعات قبلی در فرهنگ ایرانی مبین روائی و پایائی قابل قبول این ابزارها بوده است. یافتهها نشان داد که رابطۀ همبستگی بین جهتگیریهای هدف و خلاقیت برقرار است. چنان که فزونی تبحرگرائی و عملکردگرائی با افزایش ابعاد خلاقیت همراه بود، در حالیکه عملکردگریزی رابطۀ منفی با ابعاد خلاقیت داشت. نتایج تحلیلهای رگرسیون چندگانه بیانگر آن بود که تبحرگرائی در فرایند یادگیری درس ریاضی، مهمترین عامل پیشبینیکنندۀ ابعاد چهارگانه و کل خلاقیت است. فراگیری درس ریاضی با هدف تسلطیابی بر مفاهیم، روشها و کاربردهای این درس، فزونی خلاقیت را در تمام ابعاد به دنبال داشت. عملکردگرائی نیز به طور مثبت بعد انعطافپذیری خلاقیت را پیشبینی نمود و فزونی عملکردگریزی با کاهش خلاقیت از بعد سیالی همراه بود. بر اساس این یافتهها، به دستاندرکاران تعلیم و تربیت، به ویژه متولیان مراکز پرورش استعدادهای درخشان، پیشنهاد میشود که با سوق دادن دانشآموزان در راستای تبحرگرائی در فراگیری ریاضی، دستیابی جامعه به پیامدهای خلاقانه را در این عرصه تسهیل نمایند.