لیلا کاشانی وحید؛ الهام حکیمی راد؛ مریم اساسه؛ زهرا فارسیان
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر آموزش مهارتهای حل مسئله خلاق بینفردی بر خلاقیت و مهارتهای اجتماعی کودکان کار بود. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی و در قالب طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. 20 نفر از کودکان کار پسر 7 تا 10 ساله به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. برنامه آموزش حل مسئله خلاق ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر آموزش مهارتهای حل مسئله خلاق بینفردی بر خلاقیت و مهارتهای اجتماعی کودکان کار بود. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی و در قالب طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. 20 نفر از کودکان کار پسر 7 تا 10 ساله به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. برنامه آموزش حل مسئله خلاق بینفردی برای گروه آزمایش در 15 جلسه (هر جلسه 70-90 دقیقه) اجرا گردید. برای اندازهگیری متغیرهای پژوهش از آزمون تفکر خلاق تورنس فرم الف و ب (TTCT) و مقیاس درجهبندی مهارتهای اجتماعی (SSRS) فرم آموزگار استفاده شد. دادهها با استفاده از نسخه 26 نرمافزار SPSS و آزمون کوواریانس تحلیل شد. یافتههای بهدستآمده نشان داد که بین میانگین نمرات گروه آزمایش و کنترل در هر دو متغیر وابسته تفاوت معناداری وجود داشت و آموزش مهارتهای حل مسئله خلاق موجب بهبود خلاقیت و مهارتهای اجتماعی شد. برنامه حل مسئله خلاق بین فردی بهعنوان راهکاری مداخلهای و پیشگیرانه برای کودکان کار میتواند مورداستفاده متخصصان و دستاندرکاران این حیطه قرار بگیرد.
مژگان شوشتری؛ مختار ملک پور؛ احمد عابدی؛ امیر قمرانی
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامهی سهتایی غنیسازی رنزولی بر خلاقیت کودکان تیزهوش دبستانی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون– پسآزمون با گروه گواه بود. جامعهی آماری شامل تمامی دانش آموزان تیزهوش شهر اصفهان در سال تحصیلی 95-1394 بودند. به این منظور 76 نفر از دانشآموزان تیزهوش با روش نمونهگیری تصادفی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامهی سهتایی غنیسازی رنزولی بر خلاقیت کودکان تیزهوش دبستانی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون– پسآزمون با گروه گواه بود. جامعهی آماری شامل تمامی دانش آموزان تیزهوش شهر اصفهان در سال تحصیلی 95-1394 بودند. به این منظور 76 نفر از دانشآموزان تیزهوش با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب و بهطور تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (38 نفر گروه آزمایش و 38 نفر گروه گواه) و مادران آنها به سؤالات پرسشنامهی خلاقیت عابدی پاسخ دادند. شرکت کنندگان گروه آزمایش طی 12 جلسه دو ساعته بهصورت گروهی آموزش برنامهی سهتایی غنیسازی رنزولی را دریافت کردند؛ اما گروه گواه هیچگونه آموزشی در این زمینه دریافت نکردند. دادهها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تکمتغیری و چندمتغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد میانگین نمرات خلاقیت و خردهمقیاسهای آن (ابتکار، سیالی، انعطافپذیری و بسط) در گروه آزمایش بهطور معناداری افزایش داشته است. بر اساس نتایج بهدست آمده از این پژوهش می توان گفت که برنامهی سهتایی غنیسازی رنزولی موجب افزایش خلاقیت در کودکان تیزهوش دبستانی شده است.
زهره درویشی؛ شهریار شهیدی؛ محمود حیدری؛ شهلا پاکدامن
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناخت اثربخشی آموزش هنرهای تجسمی با استفاده از بستة آموزشی محققساختة"آموزش هنر، حامی کودک نوآور" بر افزایش خلاقیت کودکان دبستانی انجام گرفت.80 دانشآموز(40دخترو40 پسر)از میان دانشآموزان پایة چهارم ابتدایی ناحیة 3 شهر تهران به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناخت اثربخشی آموزش هنرهای تجسمی با استفاده از بستة آموزشی محققساختة"آموزش هنر، حامی کودک نوآور" بر افزایش خلاقیت کودکان دبستانی انجام گرفت.80 دانشآموز(40دخترو40 پسر)از میان دانشآموزان پایة چهارم ابتدایی ناحیة 3 شهر تهران به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروهآزمایش 15 جلسة یک ساعته مداخلة آموزشیدریافت کرد وپس از 6 هفته پیگیری به انجام رسید. دادههای بهدست آمده با روشآماری تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافتههانشان دادکه مداخلة آموزشی در پسآزمون و پیگیری در افزایشنمرة کلی خلاقیت(005/0p= ،001/0p=) و دومؤلفة ابتکار(008/0p=،005/0p=) وبسطخلاقیت(001/0p=،001/0p=) تأثیر معنیدارداشته است.تفاوت معنیداری میان نمرههایگروههای کنترل و آزمایش در دو مؤلفةسیّالی و انعطافپذیری یافت نشد. بر ایناساس، میتوان نتیجه گرفت که بستة آموزشی "آموزش هنر، حامی کودک نوآور" میتواند به عنوان یک ابزار آموزشی مناسب در پرورش خلاقیت کودکان دبستانی مورد استفاده قرارگیرد[1]. 5. بنیاد ملی نخبگان و دفتر استعدادهای درخشان دانشگاه شهید بهشتی، بخشی از حمایت مالی انجام این پژوهش را عهدهدار بودهاند که جا دارد از این دو نهاد محترم صمیمانه سپاسگزاری شود.
دیبا سیف
دوره 2، شماره 7 ، مهر 1391، ، صفحه 71-96
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی رابطۀ جهتگیریهای هدف در درس ریاضی با ابعاد خلاقیت در میان دانشآموزان دبیرستانهای پرورش استعدادهای درخشان، نمونۀ دولتی و عادی بود. روش پژوهش حاضر همبستگی است. آزمودنیهای پژوهش شامل 410 دانشآموز سال اول دبیرستان (216 دختر و 194 پسر) بودند که به روش طبقهای- خوشهای از دبیرستانهای شهرستان ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، بررسی رابطۀ جهتگیریهای هدف در درس ریاضی با ابعاد خلاقیت در میان دانشآموزان دبیرستانهای پرورش استعدادهای درخشان، نمونۀ دولتی و عادی بود. روش پژوهش حاضر همبستگی است. آزمودنیهای پژوهش شامل 410 دانشآموز سال اول دبیرستان (216 دختر و 194 پسر) بودند که به روش طبقهای- خوشهای از دبیرستانهای شهرستان شیراز انتخاب شدند. مقیاس جهتگیری هدف در درس ریاضی و پرسشنامۀ مدادی ـ کاغذی چندگزینهای خلاقیت به عنوان ابزار سنجش در این تحقیق به کار برده شد. مقیاس جهتگیریهای هدف در درس ریاضی از سه مؤلفه تبحرگرائی، عملکردگرائی، و عملکردگریزی تشکیل شده و پرسشنامۀ مدادی ـ کاغذی چندگزینهای خلاقیت شامل چهار بعد سیالی، بسط، ابتکار و انعطافپذیری است. مطالعات قبلی در فرهنگ ایرانی مبین روائی و پایائی قابل قبول این ابزارها بوده است. یافتهها نشان داد که رابطۀ همبستگی بین جهتگیریهای هدف و خلاقیت برقرار است. چنان که فزونی تبحرگرائی و عملکردگرائی با افزایش ابعاد خلاقیت همراه بود، در حالیکه عملکردگریزی رابطۀ منفی با ابعاد خلاقیت داشت. نتایج تحلیلهای رگرسیون چندگانه بیانگر آن بود که تبحرگرائی در فرایند یادگیری درس ریاضی، مهمترین عامل پیشبینیکنندۀ ابعاد چهارگانه و کل خلاقیت است. فراگیری درس ریاضی با هدف تسلطیابی بر مفاهیم، روشها و کاربردهای این درس، فزونی خلاقیت را در تمام ابعاد به دنبال داشت. عملکردگرائی نیز به طور مثبت بعد انعطافپذیری خلاقیت را پیشبینی نمود و فزونی عملکردگریزی با کاهش خلاقیت از بعد سیالی همراه بود. بر اساس این یافتهها، به دستاندرکاران تعلیم و تربیت، به ویژه متولیان مراکز پرورش استعدادهای درخشان، پیشنهاد میشود که با سوق دادن دانشآموزان در راستای تبحرگرائی در فراگیری ریاضی، دستیابی جامعه به پیامدهای خلاقانه را در این عرصه تسهیل نمایند.
مهدی قدرتی؛ غلامعلی افروز؛ پرویز شریفی درآمدی؛ حیدرعلی هومن
دوره 1، شماره 3 ، مهر 1390، ، صفحه 1-22
چکیده
هدف پژوهش حاضر کسب اطلاعات در زمینۀ پیشبینی خلاقیت دانشآموزان تیزهوش بر مبنای سن، هوش و رضامندی زناشویی والدین آنان، بود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش همبستگی است. به منظور اجرای این پژوهش سیصد و سی دانشآموز (164 پسر و 166 دختر) از مدارس شهر تهران با روش نمونهگیری خوشهای از میان دانشآموزان با بهرۀ هوشی بالاتر از 120 انتخاب ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر کسب اطلاعات در زمینۀ پیشبینی خلاقیت دانشآموزان تیزهوش بر مبنای سن، هوش و رضامندی زناشویی والدین آنان، بود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش همبستگی است. به منظور اجرای این پژوهش سیصد و سی دانشآموز (164 پسر و 166 دختر) از مدارس شهر تهران با روش نمونهگیری خوشهای از میان دانشآموزان با بهرۀ هوشی بالاتر از 120 انتخاب شدند. آزمون ماتریسهای پیشرونده ریون (هوش ریون، 1941)، آزمون تفکر خلاق تورنس (فرم ب تصویری) (تورنس، 2002) در میان دانش آموزان به اجرا در آمد و مقیاس رضامندی زناشویی افروز (افروز، 1390) در میان والدین دانشآموزان فوق اجرا شد. با استفاده از آزمون تحلیل رگرسیون چندمتغیری و آزمون تحلیل واریانس دادههای پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که رضامندی زناشویی والدین مهمترین پیش بین خلاقیت کودکان بوده است. همچنین هوش و سن به ترتیب دومین و سومین متغیرهای پیش بینی کنندۀ خلاقیت بودند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که روابط زناشویی رضایت بخش و مطلوب والدین در کنار هوشمندی میتواند تبیینکنندۀ بهتری برای خلاقیت دانش آموزان باشد.