متین فرحبخش دقیق؛ رضوان همایی؛ حمداله جایروند
چکیده
هدف ارائهی مدل ساختاری رضایت زناشویی بر اساس مشارکت پدر در فرزندپروری، مهارت حل مسئله و تنظیم شناختی هیجان از طریق میانجیگری تابآوری خانواده و همدلی عاطفی در مادران دارای کودک فلج مغزی بود. پژوهش، توصیفی پیمایشی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری مادران دارای کودک فلج مغزی شهر رشت به تعداد 240 نفر در سال 1401 بودند. مادران ...
بیشتر
هدف ارائهی مدل ساختاری رضایت زناشویی بر اساس مشارکت پدر در فرزندپروری، مهارت حل مسئله و تنظیم شناختی هیجان از طریق میانجیگری تابآوری خانواده و همدلی عاطفی در مادران دارای کودک فلج مغزی بود. پژوهش، توصیفی پیمایشی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری مادران دارای کودک فلج مغزی شهر رشت به تعداد 240 نفر در سال 1401 بودند. مادران موردبررسی با روش هدفمند و بعد از همتاسازی کودکان فلج مغزی بر اساس سن و سیستم طبقهبندی عملکرد حرکتی درشت، با جدول کرجسی و مورگان 148 نفر انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامههای، رضایت زناشویی انریچ (ENRICH)، تست فرزندپروری آلاباما (فرم والد)، حل مسئله خانواده، تنظیم هیجان، تابآوری خانواده، همدلی عاطفی، جمعآوری و با نرمافزارهای (SPSS V. 28) و (Lisrel V. 10)، تجزیهوتحلیل شدند. نتایج نشان داد بین مشارکت پدر در فرزندپروری، مهارت حل مسئله، تنظیم شناختی هیجان، تابآوری خانواده و همدلی عاطفی با رضایت زناشویی رابطه مستقیم وجود داشت. بین مشارکت پدر در فرزندپروری، مهارت حل مسئله و تنظیم شناختی هیجان از طریق میانجی تابآوری خانواده و همدلی عاطفی با رضایت زناشویی رابطه غیرمستقیم وجود داشت. باید با آموزشهای مناسب باعث توسعه و تقویت مشارکت پدر در فرزندپروری، مهارت حل مسئله، تنظیم شناختی هیجان، تابآوری خانواده و همدلی عاطفی شد تا از این طریق بر میزان رضایت زناشویی در این زوجین افزوده شود.
حسین المدنی؛ پرویز عسگری؛ ساسان باوی
چکیده
اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی[1] در اصل به معنای اختلالات رفتاری است که از زمان کودکی آغاز میشود و اگر از راههای درمانی مناسب استفاده نشود، ممکن است تا نوجوانی و حتی میانسالی ادامه پیدا کند. هدف از انجام پژوهش حاضر، طراحی مدل ساختاری شدت اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی بر اساس عملکرد خانواده و سلامت روانی با میانجیگری رضایت ...
بیشتر
اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی[1] در اصل به معنای اختلالات رفتاری است که از زمان کودکی آغاز میشود و اگر از راههای درمانی مناسب استفاده نشود، ممکن است تا نوجوانی و حتی میانسالی ادامه پیدا کند. هدف از انجام پژوهش حاضر، طراحی مدل ساختاری شدت اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی بر اساس عملکرد خانواده و سلامت روانی با میانجیگری رضایت زناشویی در مادران شهر تهران بوده است. در این پژوهش توصیفی-همبستگی، جامعه آماری را کودکان پسرِ بیشفعال به همراه مادران آنها در شهر تهران در سال 1400 تشکیل دادند که به روش نمونهگیری هدفمند، تعداد 212 نفر از آنان بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارتاند از پرسشنامههای عملکرد خانواده مدل مکمستر اپشتاین و همکاران (1978)، سلامت روانی دراگاتیس و زیکلزوراک (1973)، شدت اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی کانرز، ارهاد، و اسپارو (1999)، و رضایت زناشویی انریچ از السون، فورنیر، و دراکمن (1987). ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که تمامی مسیرهای مستقیم بهجز مسیر عملکرد خانواده با شدت اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی معنادار بودند (05/0P>). همچنین، مسیرهای غیرمستقیم عملکرد خانواده با شدت اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی با نقش میانجی رضایت زناشویی (01/0P>)، و نیز رابطه سلامت روانی با شدت اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی با نقش واسطهای رضایت زناشویی (01/0P>) معنادار بودند. بر اساس نتایج این پژوهش، الگوی پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بوده و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر شدت اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی کودکان برداشته است.
سیده فاطمه موسوی؛ مریم پرستانپور؛ مریم اصغری
چکیده
مطالعۀ حاضر باهدف مقایسۀ رضایت زناشویی، اتحاد بین والدین و فرسودگی والدینی در پدران و مادران بدون و دارای فرزند (ان) با آسیب بینایی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع پسرویدادی بود. جامعۀ آماری پژوهش را چهار گروه از والدین دارای فرزند بدون آسیب بینایی و با آسیب بینایی (در سه گروه دارای یک فرزند، دو فرزند و بیش از دو فرزند) ساکن ...
بیشتر
مطالعۀ حاضر باهدف مقایسۀ رضایت زناشویی، اتحاد بین والدین و فرسودگی والدینی در پدران و مادران بدون و دارای فرزند (ان) با آسیب بینایی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع پسرویدادی بود. جامعۀ آماری پژوهش را چهار گروه از والدین دارای فرزند بدون آسیب بینایی و با آسیب بینایی (در سه گروه دارای یک فرزند، دو فرزند و بیش از دو فرزند) ساکن شهرهای مختلف ایران تشکیل میدادند که از آن میان، نمونهای به تعداد 506 نفر (شامل 297 مادر و 209 پدر) از طریق روش نمونهگیری در دسترس در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس رضایت زناشویی کانزاس (نیکولز و همکاران، 1983)، مقیاس اتحاد والدینی (آبدین و برونر، 1995) و سنجش فرسودگی والدینی (رزکام و همکاران، 2018) بود. نتایج نشان داد والدین دارای بیش از دو فرزند با آسیب بینایی نسبت به سه گروه دیگر نمرات بالاتری در فرسودگی والدینی و نمرات پایینتری در رضایت زناشویی و اتحاد والدینی گزارش کردند (001/0p<). نتایج آزمون مانوا نشان داد چهار گروه در تمامی ابعاد فرسودگی والدینی تفاوت معنیداری با یکدیگر داشتند (001/0p<). همچنین پدران درمجموع نمرات بالاتری در رضایت زناشویی کسب کردند (04/0p<). گسترۀ آسیب بینایی در فرزند (ان) میتواند با اثرگذاری منفی بر برآیندهای زناشویی و والدینی روابط فرزندان و والدین را با خود و با یکدیگر مخدوش سازد.
سیده فاطمه موسوی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ادراک مثبت و استرس والدینی در پیشبینی رضایت زناشوییِ مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه و عادی انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری پژوهش دو گروه از مادران با فرزند عادی و دارای کودکان با نیازهای ویژه بودند که تعداد 161 مادر با استفاده از روش نمونهگیری غیراحتمالی و از نوع ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ادراک مثبت و استرس والدینی در پیشبینی رضایت زناشوییِ مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه و عادی انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری پژوهش دو گروه از مادران با فرزند عادی و دارای کودکان با نیازهای ویژه بودند که تعداد 161 مادر با استفاده از روش نمونهگیری غیراحتمالی و از نوع دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل مقیاس استرس والدینی، مقیاس ادراک مثبت و مقیاس رضایت زناشویی کانزاس بود. رابطۀ متغیرها و سهم پیشبین آنها با استفاده از تحلیل مدل معادلات ساختاری در محیطAMOS.V24 ، و تفاوت بین دو گروه در متغیرهای پژوهش با آزمون t گروههای مستقل در محیط SPSS.V24تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد بین استرس والدینی با رضایت زناشویی رابطۀ منفی معنادار و بین ادراک مثبت با رضایت زناشویی رابطۀ مثبت معناداری وجود داشته، ادراک مثبت از قدرت پیشبینیکنندگی خوبی برای رضایت زناشویی برخوردارست. نتایج همچنین نشان داد بین دو گروه از مادران شرکتکننده، در ادراک مثبت و استرس والدینی تفاوت معناداری وجود دارد. برخورداری از ادراک مثبت نسبت به خود و تواناییهای خود، میتواند نقش موثری در کاهش استرسهای مربوط به وظایف فرزندپروری و افزایش رضایت از زندگی زناشویی به ویژه در مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه ایفا کند.