ستاره مجاهدی رضائیان؛ عباسعلی آهنگر؛ پیمان هاشمیان؛ مهرداد مظاهری
چکیده
اختلال طیف اتیسم، بهعنوان اختلالی رشدی-عصبی، اختلالی است که نقصهایی را در عملکردهای شناختی، همچون حافظه، توانایی برقراری ارتباط و زبان، ایجاد میکند. یکی از سطحهای تاثیرگذار در زندگی اجتماعی افراد، توانایی تولید گفتمان روایی است که مستلزم بهکارگیری دانش و مهارتهای زبانی و شناختی بهطور همزمان میباشد. هدف پژوهش حاضر بررسی ...
بیشتر
اختلال طیف اتیسم، بهعنوان اختلالی رشدی-عصبی، اختلالی است که نقصهایی را در عملکردهای شناختی، همچون حافظه، توانایی برقراری ارتباط و زبان، ایجاد میکند. یکی از سطحهای تاثیرگذار در زندگی اجتماعی افراد، توانایی تولید گفتمان روایی است که مستلزم بهکارگیری دانش و مهارتهای زبانی و شناختی بهطور همزمان میباشد. هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسهای بازنمایی ارجاع، بهعنوان عنصر اصلی روایت، بهوسیله عبارتهای ارجاعی براساس شش وضعیت شناختی مطرح شده در «سلسلهمراتب مفروضبودگی» گوندل، هدبرگ و زاخاراسکی (1993) در گفتمان روایی کودکان دارای اختلال اتیسم با عملکرد بالا و کودکان عادی فارسیزبان با توجه به سن آنها بود. به این منظور، 24 کودک دارای اختلال اتیسم با عملکرد بالا و 24 کودک عادی، 7، 9 و 11 سال (هر گروه سنی شامل 8 آزمودنی) در این پژوهش شرکت کردند. روایتها براساس داستان تصویری «قورباغه، کجایی؟» (مایر، 1969) گردآوری شد. سپس دادههای حاصل از روایتهای تولید شده مورد توصیف و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد در بازنمایی ارجاع براساس وضعیتهای شناختی «سلسلهمراتب مفروضبودگی» بهوسیله عبارتهای ارجاعی مختلف بین دو گروه آزمودنی در وضعیتهای شناختی ارجاعی، فعال و کانونی تفاوتهایی وجود داشت. علاوهبر این، افزایش سن، بر بازنمایی ارجاع براساس وضعیتهای شناختی «سلسلهمراتب مفروضبودگی» در روایتهای کودکان دارای اختلال اتیسم با عملکرد بالا، برخلاف روایتهای تولید شده توسط کودکان عادی، تاثیری نداشت.