عباس شیخ محمدی؛ غلامعلی افروز؛ علی اکبر ارجمند نیا؛ رزیتا داوری آشتیانی؛ باقر غباری بناب
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه نقش تعدیلگر راهبردهای مقابلهای والدین با هیجانات منفی کودکان در رابطه علائم نارسایی توجه ، علائم بیش فعالی و مهارتهای اجتماعی کودکان بود. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده که در آن تعداد 191کودک 7 تا 13 سال (دختر: 43 درصد، پسر: 56 درصد) و مادران آنان مشارکت داشتند. دادهها با استفاده از مقیاس درجهبندی کانرز ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه نقش تعدیلگر راهبردهای مقابلهای والدین با هیجانات منفی کودکان در رابطه علائم نارسایی توجه ، علائم بیش فعالی و مهارتهای اجتماعی کودکان بود. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده که در آن تعداد 191کودک 7 تا 13 سال (دختر: 43 درصد، پسر: 56 درصد) و مادران آنان مشارکت داشتند. دادهها با استفاده از مقیاس درجهبندی کانرز والدین (CPRS-R:S) ، مهارتهای اجتماعی گرشام و الیوت (SSRS)، و مقیاس راهبردهای مقابله با هیجانات منفی کودکان (CCNES) جمعآوری شد و با استفاده از نسخه 26 نرم افزار SPSS و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش سلسله مراتبی تحلیل شد. یافتهها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که علائم نارسایی توجه، علائم بیش فعالی و راهبردهای حمایت گرانه مادران در مقابله با هیجانات منفی کودکان می توانند به طور معناداری، مهارتهای اجتماعی را در آنان پیشبینی کنند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد راهبردهای حمایت گرانه مادران در مقابله با هیجانات منفی کودکان رابطه بین علائم نارسایی توجه، علائم بیش فعالی و مهارتهای اجتماعی را تعدیل میکند. نتیجهگیری: بر اساس این نتایج استفاده بیشتر مادران از راهبردهای حمایتگرانه، ارتباط علائم نارسایی توجه، علائم بیشفعالی و مهارتهای اجتماعی کودکان را تحت تآثیر قرار میدهد. ملاحظات بالینی و کاربردی نتایج مذکور مورد بحث قرار گرفته است.