2024-03-29T12:05:08Z
https://jpe.atu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=482
روانشناسی افراد استثنایی
افراد استثنایی
2252-0031
2252-0031
1391
2
7
رابطة سبکهای مقابلهای و حمایت اجتماعی ادراک شده با مقیاسهای بهزیستی روانی در بین والدین با کودکان استثنایی و عادی شهر کرمانشاه در سال 1389*
کیوان
کاکابرایی
علی اکبر
ارجمندنیا
غلامعلی
افروز
هدف این مطالعه بررسی رابطة سبکهای مقابله و حمایت اجتماعی با مقیاسهایِ بهزیستی روانی در بین والدین است. روشِ پژوهش از نوع کاربردی و شیوۀ انجام گرفتن آن همبستگی است. جامعه کلیۀ والدین بافرزند استثنایی و عادی شهر کرمانشاه بود و نمونه متشکل از 800 نفر والدین بافرزند استثنایی و عادی که به روش نمونهگیری تصادفی ساده و چندمرحلهای انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها از ابزارهای سبک مقابله (کوهن،2006)، حمایتِ اجتماعی (زیمت،1988)، رضایت از زندگی (دینر،1985)و برنامة عاطفة مثبت و منفی (واتسون،1988) استفاده گردید و با روش آماری ماتریس همبستگی یافتهها نشان داد که در دو گروهِ والدین، رابطة بین نمرة ابعاد حمایت اجتماعی بارضایت از زندگی و عاطفة مثبت، مثبت وبا عاطفة منفی، منفی و معنادار و رابطة بین سبکِ مقابلة مسالۀمدار بارضایت از زندگی و عاطفة مثبت، مثبت وبا عاطفة منفی، منفی و معنادار بودند. همچنین رابطة بین سبک مقابلة هیجانمدار بارضایت از زندگی مثبت و غیرمعنادار وبا عاطفة مثبت و عاطفة منفی، مثبت و معنادار بود ورابطة بین سبک مقابلة اجتنابی بارضایت از زندگی و عاطفة مثبت، مثبت و معنادار وبا عاطفة منفی، منفی و غیرمعنادار بود. نتیجه گیری: بین حمایت اجتماعی و سبک مقابلة با بهزیستی روانی والدین رابطه وجود داشت، پیشنهاد میگردد سازمانهای مسئول خدمات روانشناختی به هنگام و رایگان را برای این والدین فراهم آورند.
بهزیستی روانی
سبکهای مقابله
حمایت اجتماعی ادراک شده
والدین کودکان استثنایی
2012
10
26
1
26
https://jpe.atu.ac.ir/article_2147_66b754a32c798f6b9b4122cb35ef979b.pdf
روانشناسی افراد استثنایی
افراد استثنایی
2252-0031
2252-0031
1391
2
7
بررسی ملاکهای دوستی و دوستیابی افراد سندرم داون24-14 سال و مقایسۀ آن با سایر گروههای عقبماندۀ ذهنی آموزشپذیر
محمد
حداد کاشانی
عزت الله
نادری
مریم
سیف نراقی
زهرا
دورودیان
هدف: این پژوهش با هدف بررسی ملاکهای دوستی و دوستیابی افراد سندرم داون 14 تا 24 سال و مقایسه آن با سایرگروههای عقبماندۀ ذهنی آموزشپذیر مرکز توانبخشی ولی عصر تهران سال 89-88 صورت گرفت. روش:روش این پژوهش زمینه ای است. جامعۀ آماری: جامعۀ پژوهش کلیه افراد سندرم داون و عقبماندۀ ذهنی آموزشپذیر 14 تا 24 سال مرکز ولی عصر در سال تحصیلی 89-88میباشد. نمونۀ آماری،حجم آن و چگونگی گزینش آن: محقق ابتدا با مراجعه به مرکز ولی عصر تهران 25 نفر گروه سندرم داون و 25 نفر عقبماندۀ ذهنی آموزشپذیر را با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب کرد و آنان را به لحاظ ویژگیهایی مانند سن، جنسیت، طبقۀ اجتماعی ـ اقتصادی با یکدیگر همتا نمود. روش جمعآوری دادهها و ابزار های آن: آزمون محقق ساخته 28 سئوالی که چهار زمینه مانند گذراندن اوقات فراغت، تعاون، ویژگیهای مثبت ارتباطی و ویژگیهای منفی ارتباطی را میسنجد، اجرا کرده و به بررسی و مقایسۀ این دو گروه پرداخته است. روش آماری: تحلیل آماری با استفاده از آزمون t مستقل انجام شد. نتایج: نتایج نشان داد که با 95 درصد اطمینان این دو گروه در ویژگیهای گذراندن اوقات فراغت با یکدیگر، تعاون و ویژگیهای منفی ارتباطی تفاوت معناداری ندارند ولی با 95 درصد اطمینان در ویژگیهای مثبت ارتباطی و ملاکهای دوستی و دوستیابی تفاوت معناداری دارند. به سخن دیگر در این زمینهها افراد سندرم داون در مقایسه با سایر گروههای عقبماندۀ ذهنی آموزشپذیر بهتر عمل کردند. از آنجایی که در مراکز و مدارس ویژه (کودکان سندرم داون و عقبمانده های آموزشپذیر) بیشتر به مسائل تحصیلی و آموزشی و شغلی پرداخته میشود در حالی که افراد سندرم داون و عقبماندۀ ذهنی آموزشپذیر نیاز به مهارتهای اجتماعی از جمله مهارتهای دوستی و دوستیابی دارند، پیشنهاد میشود که در این مراکز علاوه بر بعد تحصیلی به بعد مهارتهای اجتماعی توجه شود.
سندرم داون
عقبماندۀ ذهنی آموزشپذیر
ملاکهای دوستی و دوستیابی
2012
10
26
27
42
https://jpe.atu.ac.ir/article_2148_9e0efca3b1b85aade94e97267232d0fc.pdf
روانشناسی افراد استثنایی
افراد استثنایی
2252-0031
2252-0031
1391
2
7
تدوین برنامۀ آموزش والدین برای خانوادههای دارای فرزندان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی و تأثیر آن برکاهش نشانهها و کارکرد خانواده*
حمید
علیزاده
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، تدوین برنامهای برای آموزش والدین دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و بررسی میزان اثربخشی این برنامه بر کاهش نشانههای این اختلال و کارکرد خانواده (شیوههای فرزند¬پروری و استرس والدینی) است. روش: در این پژوهش نیمه آزمایشی، تعداد 24 نفر از والدین دارای کودکان با اختلال نارسایی توجه با روش نمونهگیری خوشه¬ای چند مرحله¬ای به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) شرکت داشتند. برای جمعآوری داده¬های مربوط به تشخیص اختلال از مقیاس درجهبندی نشانههای اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی که بر مبنای کتاب راهنمای تشخیصی و آماری بیماریهای روانی (2000) ساخته شده است و نیز به منظور بررسی کارکرد خانواده از مقیاس استرس والدینی (PSI/SF) و پرسشنامۀ سبکهای فرزند پروری رابینسون و همکاران (2000) استفاده شده است. با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس (با اندازه گیری مکرر)، به کمک نرم افزار SPSS تأثیر آموزش والدین بر کاهش نشانههای اختلال و کارکرد خانواده مورد بررسی قرار گرفت. یافته¬ها: نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان داد که آموزش والدین توانسته است بر کاهش میزان استرس والدین، افزایش شیوۀ فرزندپروری مقتدرانه (پدر و مادر) و کاهش شیوۀ فرزندپروری سهلگیر پدر در سطح (05/0 > P) تأثیر معنادار داشته باشد. همچنین لازم به ذکر است که آموزش والدین بر کاهش نشانهها، شیوۀ فرزندپروری خودکامه (پدر و مادر) و سهلگیر (مادر) در سطح )05/0 <P) تأثیر معنادار نداشت. نتایج مربوط به آزمون پیگیری نیز نشان داد که شیوۀ فرزندپروری خودکامه مادر در سطح (01/0>P) افزایش یافته است. به طور کلی می¬توان نتیجه¬گیری کرد که برنامه مذکور می¬تواند برای بهبود کارکرد خانواده تأثیر داشته باشد.
اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی
برنامۀ آموزش والدین
کارکرد خانواده
استرس والدین
سبک های فرزندپروری
2012
10
26
43
70
https://jpe.atu.ac.ir/article_2149_a691461c44b9e583783aabb3c72221c8.pdf
روانشناسی افراد استثنایی
افراد استثنایی
2252-0031
2252-0031
1391
2
7
پیشبینی ابعاد خلاقیت بر اساس جهتگیریهای هدف در درس ریاضی در میان دانشآموزان دبیرستانهای پرورش استعدادهای درخشان، نمونۀ دولتی و عادی در سال تحصیلی 90- 1389
دیبا
سیف
هدف از این پژوهش، بررسی رابطۀ جهتگیریهای هدف در درس ریاضی با ابعاد خلاقیت در میان دانشآموزان دبیرستانهای پرورش استعدادهای درخشان، نمونۀ دولتی و عادی بود. روش پژوهش حاضر همبستگی است. آزمودنیهای پژوهش شامل 410 دانشآموز سال اول دبیرستان (216 دختر و 194 پسر) بودند که به روش طبقهای- خوشهای از دبیرستانهای شهرستان شیراز انتخاب شدند. مقیاس جهتگیری هدف در درس ریاضی و پرسشنامۀ مدادی ـ کاغذی چندگزینهای خلاقیت به عنوان ابزار سنجش در این تحقیق به کار برده شد. مقیاس جهتگیریهای هدف در درس ریاضی از سه مؤلفه تبحرگرائی، عملکردگرائی، و عملکردگریزی تشکیل شده و پرسشنامۀ مدادی ـ کاغذی چندگزینهای خلاقیت شامل چهار بعد سیالی، بسط، ابتکار و انعطافپذیری است. مطالعات قبلی در فرهنگ ایرانی مبین روائی و پایائی قابل قبول این ابزارها بوده است. یافتهها نشان داد که رابطۀ همبستگی بین جهتگیریهای هدف و خلاقیت برقرار است. چنان که فزونی تبحرگرائی و عملکردگرائی با افزایش ابعاد خلاقیت همراه بود، در حالیکه عملکردگریزی رابطۀ منفی با ابعاد خلاقیت داشت. نتایج تحلیلهای رگرسیون چندگانه بیانگر آن بود که تبحرگرائی در فرایند یادگیری درس ریاضی، مهمترین عامل پیشبینیکنندۀ ابعاد چهارگانه و کل خلاقیت است. فراگیری درس ریاضی با هدف تسلطیابی بر مفاهیم، روشها و کاربردهای این درس، فزونی خلاقیت را در تمام ابعاد به دنبال داشت. عملکردگرائی نیز به طور مثبت بعد انعطافپذیری خلاقیت را پیشبینی نمود و فزونی عملکردگریزی با کاهش خلاقیت از بعد سیالی همراه بود. بر اساس این یافتهها، به دستاندرکاران تعلیم و تربیت، به ویژه متولیان مراکز پرورش استعدادهای درخشان، پیشنهاد میشود که با سوق دادن دانشآموزان در راستای تبحرگرائی در فراگیری ریاضی، دستیابی جامعه به پیامدهای خلاقانه را در این عرصه تسهیل نمایند.
خلاقیت
جهتگیری هدف
فراگیری ریاضی
تیزهوشی
2012
10
26
71
96
https://jpe.atu.ac.ir/article_2150_c973fbd6c25cb8ebe45a61dc307278b2.pdf
روانشناسی افراد استثنایی
افراد استثنایی
2252-0031
2252-0031
1391
2
7
پیشبینی رفتار سازشی دانشآموزان کمتوان ذهنی خفیف بر اساس سبک فرزندپروری مادران در شهر شیراز سال 91-1390
قربان
همتی علمدارلو
عباسعلی
حسین خانزاده
اعظم
مرادی
فاطمه
فرشچی
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطۀ سبک فرزندپروری مادران با رفتار سازشی دانشآموزان کمتوان ذهنی انجام شد. این پژوهش از نوع کاربردی و شیوه انجام گرفتن آن همبستگی است. جامعۀ مورد مطالعه را تمامی مادران دانشآموزان کمتوان ذهنی شهر شیراز تشکیل میداد که از میان آن 101 نفر با روش نمونهگیری خوشهای تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش سبک فرزندپروری مادران از پرسشنامۀ رابینسون و همکاران (1995) و برای سنجش رفتار سازشی دانشآموزان کمتوان ذهنی از پرسشنامۀ رفتار سازشی لمبرت و همکاران (1974) استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از رگرسیون چندگانه نشان داد که سبک فرزندپروری استبدادی و سهلگیرانه پیشبینی کنندة مثبت و معنادار رفتار ضداجتماعی، رفتار طغیانی، رفتار خشونتآمیز و مخرب، رفتار قالبی، انزوا و آشفتگی روانی، تندخویی و رفتار نامناسب اجتماعی است(1./. P<). شایان ذکر است که بر اساس یافتههای این پژوهش بین سبک فرزندپروری اقتداری و خرده مقیاسهای رفتار سازشی رابطهای مشاهده نشد و سبک فرزندپروری اقتداری قادر به پیشبینی هیچ یک از عاملهای رفتار سازشی نبود(5./. P˃). با توجه به یافتههای به دست آمده طراحی برنامههای آموزش خانواده به ویژه برنامههای آگاهی از سبکهای فرزندپروری و اثرات هر یک از آنها بر فرزندان بسیار ضروری است تا از این طریق بتوان با تغییر نگرش مادران و بهبود روابط اعضای خانواده، رفتار سازشی دانشآموزان با کمتوان ذهنی را بهبود بخشید.
سبک فرزندپروری
مادران
رفتار سازشی
دانشآموزان کمتوان ذهنی
2012
10
26
97
114
https://jpe.atu.ac.ir/article_2151_cb779b3ee1c0e600cb4047b27df89098.pdf
روانشناسی افراد استثنایی
افراد استثنایی
2252-0031
2252-0031
1391
2
7
مقایسۀ بینش هیجانی، میزان عزت نفس و افسردگی در دختران بزهدیده و بزهندیده 15 تا 18 سال شهر تهران در سال 90-1389
پرویز
شریفی درآمدی
لیلا
قاسمی داوری
هدف پژوهش حاضر بررسی «مقایسۀ بینش هیجانی، میزان عزت نفس و افسردگی در دختران بزهدیده و بزهندیده 15 تا 18 ساله در سال 90-1389 است. روش تحقیق حاضر توصیفی بوده و از نوع علی- مقایسهای میباشد. نمونههای تحقیق را 31 نفر از دختران بزهدیده اقامتگاه شبانهروزی نواب سازمان بهزیستی شهرتهران و 31 نفر از دختران بزهندیدهای که با آزمودنیهای دختر بزهدیده به عنوان ملاقاتکننده در شهر مزبور تعامل داشتند، تشکیل دادندکه پس از همگن شدن با تأکید بر سن، جنسیت و سطح تحصیلات با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامههای مرتبط یعنی «عزت نفس کوپر اسمیت»، «افسردگی بک» و «بینش هیجانی کوپر» گردآوری شد. نتایج حاصل با استفاده از روش t گروه مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادند که دختران بزهدیده در مقایسه با دختران بزهندیده از افسردگی بالاتر و عزت نفس و بینش هیجانی پایینتری برخوردارند. هرچند نمرۀ آزمودنیها در شاخصهای مقیاس بینش هیجانی به صورت آسیب شناختانه پایین نبود اما به طور کلی نتایج تحقیق نشان میدهد که بین دختران بزهدیده و بزهندیده در بینش هیجانی، عزت نفس و افسردگی تفاوت معنیدار وجود دارد. بنابر یافتۀ اساسی تحقیق حاضر پیشنهاد میشود که والدین قابلیتهای بینش هیجانی را فراگیرند و آنها را در برخورد با دختران خود که ممکن است در معرض آسیبهای اجتماعی باشند قبل از وقوع بزهدیدگی به کار بندند.
بینش هیجانی
عزت نفس
افسردگی
بزهدیده
بزهندیده
2012
10
26
115
132
https://jpe.atu.ac.ir/article_2152_c752aceab448837c548a443042e2de5b.pdf
روانشناسی افراد استثنایی
افراد استثنایی
2252-0031
2252-0031
1391
2
7
اثربخشی آموزش حرکات ورزش ایروبیک بر میزان توجه دیداری و شنیداری دانشآموزان پسر پیش دبستانی با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی شهر اصفهان 1389-1388
احمد
عابدی
فرشته
کاظمی
مژگان
شوشتری
فرشته
گلشنی منزه
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش حرکات ورزش ایروبیک بر بهبود توجه دیداری و شنیداری کودکان پسر با اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی انجام گرفته است. جامعۀ آماری پژوهش شامل کودکان 6ساله پیش از دبستان شهر اصفهان بود. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. به منظور انجام این پژوهش، 30 نفر کودک بااختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی از میان جامعه کودکان 6 ساله پیش از دبستان شهر اصفهان به شیوة نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، انتخاب وبا روش تصادفی به گروههای آزمایشی و کنترل گمارده شدند (هر گروه 15نفر). آموزش حرکات ورزش ایروبیک بر روی گروه آزمایش انجام گرفت. ابزارهای مورد استفاده عبارت از آزمون نپسی (NEPSY)، مقیاس درجهبندی SNAP-IV و مصاحبۀ بالینی بود. دادههای به دست آمده با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش حرکات ورزش ایروبیک بر بهبود توجه دیداری و شنیداری کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی مؤثر میباشد. پیشنهاد میشود در کنار سایر شیوههای افزایش توجه از ورزش ایروبیک در جهت تقویت توجه دیداری و شنیداری در کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی استفاده شود.
کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی
توجه دیداری
توجه شنیداری
ورزش ایروبیک
2012
10
26
133
152
https://jpe.atu.ac.ir/article_2153_81976e50031986bdd505c77c9dce4235.pdf
روانشناسی افراد استثنایی
افراد استثنایی
2252-0031
2252-0031
1391
2
7
مقایسۀ ویژگیهای شخصیتی و میزان سازگاری مادران دانشآموزان عقب ماندۀ ذهنی و عادی شهر تهران سال 88-1387
سیدعبدالمجید
بحرینیان
کبری
حاجی علیزاده
لیلا
ابراهیمی
امالبنین
هاشمی گرجی
هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگیهای شخصیتی و میزان سازگاری مادران کودکان عادی و عقبماندۀ ذهنی شهر تهران میباشد. جامعۀ آماری شامل تمامی مادران دارای فرزند شهر تهران است . نمونۀ آماری شامل 200 مادر (100 مادر با فرزند عقبماندۀ ذهنی و 100 مادر با فرزند عادی) بوده که با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها در این مطالعه از مقیاس سازگاری اجتماعی بل و پرسشنامه شخصیتی 16 عاملی کتل استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره، تحلیل واریانس تک متغیره و آزمون t مورد تحلیل قرار گرفتند.یافتهها: نتایج نشان داد که بین مادران کودکان عقبماندۀ ذهنی و مادران دختران عادی از لحاظ متغیرهای ویژگیهای شخصیتی و سازگاری تفاوت معناداری وجود دارد .نتیجهگیری: این یافتهها بدین معناست که مادران دارای فرزند عقبماندۀ ذهنی در مقایسه با مادران دختران عادی سازگاری کمتری داشته و مادران کودکان عادی سطوح بالاتری از عوامل شخصیتی هوش عمومی، پایداری هیجانی، خلق استوار و پایداری خلق و خو را نسبت به مادران دارای کودک عقبماندۀ ذهنی نشان دادهاند .براساس یافتههای پژوهش ، پیشنهاد میشود فراهم داشتن آموزشهای خاص برای این والدین بتوانددر کاهش تنیدگی، افزایش میزان سازگاری و به طور کلی در ارتقاء بهداشت روانی آنها مؤثر باشد.
ویژگیهای شخصیتی
سازگاری
عقبماندۀ ذهنی
2012
10
26
153
167
https://jpe.atu.ac.ir/article_2154_49e5bff4c8172a85e5d38c21aa4bbe54.pdf