محسن امیری
دوره 3، شماره 12 ، دی 1392، ، صفحه 1-26
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مادران با رویکرد آدلر-درایکورس بر کاهش علائم مثبت و منفی اختلال نارساییتوجه-بیشفعالی و افزایش عملکرد رفتاری، فرزندانشان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی دارای طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. ازاینرو تعداد 24 نفر از مادرانی که فرزندانشان با استفاده از معرفی معلمان، پرسشنامه کانرز ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مادران با رویکرد آدلر-درایکورس بر کاهش علائم مثبت و منفی اختلال نارساییتوجه-بیشفعالی و افزایش عملکرد رفتاری، فرزندانشان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی دارای طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. ازاینرو تعداد 24 نفر از مادرانی که فرزندانشان با استفاده از معرفی معلمان، پرسشنامه کانرز و مصاحبه تشخیصی دارای این اختلال تشخیص دادهشده بودند بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل همتاسازی شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه مرضی کودکانCSI-4، مقیاس درجهبندی کانرز والدین و پرسشنامه عملکرد رفتاری کودکان بود. آموزش مادران با رویکرد آدلر-درایکورس در قالب 10 جلسه نوددقیقهای در گروه آزمایشی اجرا شد. در پایان دو گروه آزمایشی و کنترل پرسشنامههای یادشده را بهعنوان پسآزمون تکمیل کردند. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. تحلیل نتایج بیانگر تأثیر کاربندی آزمایشی برافزایش عملکرد رفتاری (05/0P<) و همچنین نشانگر تأثیر کاربندی در کاهش، علائم اختلال نارساییتوجه-بیشفعالی ترکیبی و بیشفعالی (05/0P<) کودکان گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل بود اما هیچ تأثیری را بر علائم نارساییتوجه این کودکان نشان نداد. بهطورکلی یافتهها نشان میدهند که آموزش والدین به شیوه آدلر-درایکورسی، مشکلات رفتاری فرزندان را کاهش داده و سبب کاهش نشانههای مرضی کودکان با اختلال نارساییتوجه-بیشفعالی میشود.
رضا احمدی؛ پرویز شریفی درآمدی
دوره 4، شماره 13 ، فروردین 1393، ، صفحه 1-14
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسۀ مؤلفههای خودکارآمدپنداری بین نوجوانان پسر کمبینا و بینا بود. روش پژوهش از نوع علی-مقایسهای بود. جامعۀ آماری شامل کلیۀ نوجوانان کمبینا و بینای سال دوم راهنمایی تحصیلی شهر تهران بود. حجم نمونۀ موردنظر 50 نفر (30 نفر دانشآموز پسر بینا و 20 نفر دانشآموز پسر کمبینا) بود. از روش نمونهگیری در دسترس برای دانشآموزان ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مقایسۀ مؤلفههای خودکارآمدپنداری بین نوجوانان پسر کمبینا و بینا بود. روش پژوهش از نوع علی-مقایسهای بود. جامعۀ آماری شامل کلیۀ نوجوانان کمبینا و بینای سال دوم راهنمایی تحصیلی شهر تهران بود. حجم نمونۀ موردنظر 50 نفر (30 نفر دانشآموز پسر بینا و 20 نفر دانشآموز پسر کمبینا) بود. از روش نمونهگیری در دسترس برای دانشآموزان کمبینا و روش نمونهگیری تصادفی ساده برای دانشآموزان بینا از یک مدرسه راهنمایی همجوار استفاده گردید. لازم به ذکر است که در این پژوهش آزمودنیها بر اساس متغیرهای جنسیت، سن و وضعیت اقتصادی- اجتماعی همتاسازی شدهاند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش پرسشنامۀ خودکارآمدپنداری بندورا بود و بهصورت گروهی اجرا شد. برای بررسی فرضیههای پژوهش از آزمون t مستقل استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان داد که در مؤلفههای "موفقیت تحصیلی"،"یادگیری از طریق خودنظمدهی"،"فعالیتهای فوقبرنامه"،"برآوردن انتظارات دیگران"،"خودنظمدهی انگیزشی"در بین دانشآموزان پسر بینا و دانشآموزان پسرکم بینا تفاوت معنیداری وجود دارد)01/0>p (. همچنین میزان خودکارآمدپنداری در مؤلفۀ "استحکام خود" بین دانشآموزان پسر کمبینا و بینا تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<p). بنابر نتایج حاصله، میزان خودکارآمدپنداری دانشآموزان پسر بینا نسبت به دانشآموزان پسرکم بینا بیشتر است. بنابراین پیشنهاد میشود معلمین، اولیاء و دستاندرکاران امر آموزش از طریق ارائه الگوهای رفتاری مناسب برمبنای انتقال احساس خودکارآمدپنداری در نوجوانان کمبینا عمل کنند. همچنین پیشنهاد میشود فرصتهای اجتماعی کافی برای دانشآموزان کمبینا جهت افزایش توانمندی و رشد انگیزش درونی در آنها فراهم گردد.
بهاره برزگر؛ وحید نجاتی؛ حمیدرضا پوراعتماد
دوره 4، شماره 15 ، مهر 1393، ، صفحه 1-16
چکیده
کودکان اتیستیک به دنیای مجازی بیش از دنیای واقعی علاقه دارند. پژوهش حاضر به منظور بررسی تفاوت توجه به چهرههای هیجانی واقعی و گرافیکی در کودکان اتیستیک و عادی انجام گردید. در این مطالعه مقطعی جامعه آماری پژوهش کلیه کودکان اتیستیک با عملکرد بالا در شهر تهران بودند. 60 کودک و نوجوان (30 نفر مبتلا به اتیسم و 30 نفر عادی) با میانگین سنی 70/9 ...
بیشتر
کودکان اتیستیک به دنیای مجازی بیش از دنیای واقعی علاقه دارند. پژوهش حاضر به منظور بررسی تفاوت توجه به چهرههای هیجانی واقعی و گرافیکی در کودکان اتیستیک و عادی انجام گردید. در این مطالعه مقطعی جامعه آماری پژوهش کلیه کودکان اتیستیک با عملکرد بالا در شهر تهران بودند. 60 کودک و نوجوان (30 نفر مبتلا به اتیسم و 30 نفر عادی) با میانگین سنی 70/9 و انحراف معیار 45/2 سال به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش آزمون نرمافزاری داتپروب تصویری بود. دادهها به وسیله آزمون تحلیل واریانس آمیخته و نرمافزار spss تحلیل شدند. نتایج نشان داد که دو گروه کودکان عادی و اتیستیک از نظر پاسخ و زمان واکنش به چهرههای واقعی و گرافیکی تفاوتی نداشتند. صورتهای واقعی در هر دو گروه موجب تخصیص توجه بیشتر میشدند. چهرههای گرافیکی نیز همانند چهرههای هیجانی موجب جلب توجه در کودکان اتیستیک میشوند. به نظر میرسد تفاوتهای پردازشی دو گروه در چهره مربوط به مراحل پردازشی پایانی تر باشد.
وحید نجاتی؛ سارا آقایی ثابت؛ مهدیس مقصودلو
دوره 4، شماره 14 ، تیر 1393، ، صفحه 1-18
چکیده
برتری طرفی یکی از شاخصهایتحول مغز طبیعی است و در آسیبهای تحولی مغز این شاخص تغیر میکند. هدف پژوهش حاضربررسی الگوی جانبی شدن در کودکان با و بدون اختلالهای یادگیری بود.پژوهشحاضر ازنوع علمی- مقایسهای بود. در این مطالعه 20 کودک مبتلا بااختلالهای یادگیری از بینکودکان مراجعهکننده به کلینیکدرمان اختلالهاییادگیری در شهر تهران ...
بیشتر
برتری طرفی یکی از شاخصهایتحول مغز طبیعی است و در آسیبهای تحولی مغز این شاخص تغیر میکند. هدف پژوهش حاضربررسی الگوی جانبی شدن در کودکان با و بدون اختلالهای یادگیری بود.پژوهشحاضر ازنوع علمی- مقایسهای بود. در این مطالعه 20 کودک مبتلا بااختلالهای یادگیری از بینکودکان مراجعهکننده به کلینیکدرمان اختلالهاییادگیری در شهر تهران انتخاب شدندو 20 کودک عادی از لحاظ سن وهوشبهر با گروه آزمایش همتا شدند.همهشرکتکنندگان با استفاده از آزمون شنود دو گوشی و آزمون ضربه زدن مورد ارزیابیقرار گرفتند. دادههای گردآوریشده با استفاده از آزمونهای تی مستقل، تی وابسته وهمبستگی مورد تحلیل قرار گرفت. تحلیل نتایج نشان داد که در هردو گروه گوش راست نسبت به گوش چپ برتری دارد اما میزان این برتری در کودکان دارایرشد عادی به طور معناداری بیشتر از گروه آزمایش بود.نتایج هیچگونههمبستگی بین عاملهای برتری دستی و طرفی شدن زبان نشان نداد.بر اساس یافتههای پژوهش حاضرنتیجهگیری میشود که در کودکان با اختلالهای یادگیرینارساییهاییدر جانبی شدن مغز وجود دارد.
سکینه سلطانی کوهبنانی؛ حمید علیزاده؛ ژانت هاشمی؛ غلامرضا صرامی؛ ساجده سلطانی کوهبانی
دوره 3، شماره 11 ، مهر 1392، ، صفحه 1-20
چکیده
تحقیق حاضر به منظور اثربخشی آموزش رایانهیار حافظة کاری بر بهبود کارکردهای اجراییو عملکرد ریاضی دانشآموزان با اختلال ریاضیات انجام گرفت. در تحقیق نیمه آزمایشی حاضر 20 دانش آموز با اختلال ریاضیات دختر پایه سوم تا پنجم ابتدایی به روش نمونهگیری در دسترس از مراکز اختلالهاییادگیری شهر تهران در سال تحصیلی 1390- 1391 انتخاب شدند. ...
بیشتر
تحقیق حاضر به منظور اثربخشی آموزش رایانهیار حافظة کاری بر بهبود کارکردهای اجراییو عملکرد ریاضی دانشآموزان با اختلال ریاضیات انجام گرفت. در تحقیق نیمه آزمایشی حاضر 20 دانش آموز با اختلال ریاضیات دختر پایه سوم تا پنجم ابتدایی به روش نمونهگیری در دسترس از مراکز اختلالهاییادگیری شهر تهران در سال تحصیلی 1390- 1391 انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایشی تقسیم شدند. تمامی آزمودنیها با استفاده از آزمون ریاضیات کیمت و آزمونهای کارکرد اجرایی (برج لندن، عملکرد مداوم، کارتهای استروپ)، مورد ارزیابی قرار گرفتند. در مرحله بعد گروه آزمایشی (دانشآموزان با اختلال ریاضیات) در معرض آموزش رایانه یار حافظه کاری قرار گرفتند. برنامه آموزشی به مدت 20 جلسه در 7 هفته ارایه شد. پس از این مرحله تمامی آزمودنیها(اعم از گروه آزمایش و کنترل) مجدداً از نظر کارکردهای اجرایی و عملکرد ریاضیمورد سنجش قرار گرفتند. یادآوری میگردد که دانشآموزان گروه کنترل در معرض هیچ یک از مداخلات قرار نگرفتند و هر دو گروه فقط آموزشهای مدرسه را دریافت میکردند. با فاصله یک ماه، آزمون پیگیری نیز انجام گرفت. دادههای به دست آمده از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از t وابسته مورد تحلیل قرار گرفت. با توجه به یافتههای تحقیق میتوان بیان کرد که آموزش رایانه یار حافظه کاری تأثیر معنیداری بر کارکردهایاجرایی و عملکرد ریاضی دانشآموزان با اختلال ریاضیات داشته است. کارکردهایاجراییو عملکرد ریاضی دانشآموزان با اختلال ریاضیات در اثر آموزش برنامه رایانهیار حافظهکاری ارتقا مییابد. نتایج این تحقیق میتواند در مداخلههای عصب شناختی و آموزشی مورد استفاده قرار گیرد.
احمد بهپژوه؛ رضا کرمینژاد؛ باقر غباری بناب؛ محسن شکوهییکتا
دوره 3، شماره 10 ، تیر 1392، ، صفحه 1-20
چکیده
امروزه، هیجانها تأثیر مهمی بر رفتارهای ما دارد. از این رو، در بسیاری از پژوهشهای انجام شده در حوزۀ هوش هیجانی، پژوهشگران تلاش کردهاند رابطۀ هوش هیجانی با متغیرهای گوناگون را مورد بررسی قرار دهند، اما مطالعات اندکی با هدف بررسی اثر بخشی آموزش هوش هیجانی بر افزایش هوش هیجانی انجام شده است. این مطالعه با هدف آموزش هوش هیجانی و بررسی ...
بیشتر
امروزه، هیجانها تأثیر مهمی بر رفتارهای ما دارد. از این رو، در بسیاری از پژوهشهای انجام شده در حوزۀ هوش هیجانی، پژوهشگران تلاش کردهاند رابطۀ هوش هیجانی با متغیرهای گوناگون را مورد بررسی قرار دهند، اما مطالعات اندکی با هدف بررسی اثر بخشی آموزش هوش هیجانی بر افزایش هوش هیجانی انجام شده است. این مطالعه با هدف آموزش هوش هیجانی و بررسی اثربخشی آن بر افزایش هوش هیجانی بر دانشآموزان با آسیب بینایی انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی و با استفاده از نمونۀ در دسترس شامل 19 نفر دانشآموز دوره راهنمایی با آسیب بینایی (9 نفر گروه آزمایشی و 10 نفر گروه گواه) بود. در این پژوهش برای سنجش هوش هیجانی از پرسشنامه هوش هیجانی بار- آن و پار کر (2000) و برای تحلیل دادهها از آزمون تی نمرات افزوده شده و تحلیل کو واریانس استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که پس از 15 جلسه آموزش، مؤلفههای هوش هیجانی بین گروه آزمایشی و گروه گواه، پس از تعدیل اثر متغیر همپراش (پیشآزمون)، در پسآزمون تفاوت معناداری وجود داشت. یافتههای پژوهش حاضر نشان میدهد که با طراحی برنامههای آموزش هوش هیجانی مناسب میتوان به افزایش آن در دانشآموزان با آسیب بینایی کمک کرد.
کامبیز پوشنه؛ نجمه صیام؛ مهیا عابدی کوپایی
دوره 4، شماره 16 ، دی 1393، ، صفحه 1-19
چکیده
هدف پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش تقلید متقابل بر بهبود نشانگان کودکان با اختلال درخودماندگی بود. بدین منظوربا استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، 24 کودک با اختلال درخودماندگی( 30 تا 54 ماهه ) از یک مرکز توانبخشی و نگهداری کودکان درخودمانده انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه آزمایش ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش تقلید متقابل بر بهبود نشانگان کودکان با اختلال درخودماندگی بود. بدین منظوربا استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، 24 کودک با اختلال درخودماندگی( 30 تا 54 ماهه ) از یک مرکز توانبخشی و نگهداری کودکان درخودمانده انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه آزمایش آموزش تقلید متقابل را طی70جلسه( 3روز در هفته و هر جلسه 20 دقیقهای )دریافت کردند. در این پژوهش از آزمون گارز به عنوان پیشآزمون و پسآزمون استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس دادهها نشان داد که آموزش تقلید متقابل بر بهبود نشانگان کودکان با درخودماندگی گروه آزمایش تاثیر معنی دار داشته است. بنابراین می توان نتیجه گرفت روش آموزش تقلید متقابل منجر به بهبود نشانگان(تعاملات اجتماعی، ارتباطات و رفتارکلیشهای) در کودکان درخودمانده میشود. به بیان دیگر مداخله رفتاری ـ طبیعی به عنوان یک درمان انتخابی جدید و بالقوه مهم برای کودکان درخودمانده موثر است.
ارغوان شریعت؛ مختار ملک پور؛ امیر قمرانی
چکیده
تحقیق حاضر، بررسی اثربخشی آموزش الگوی ارتباطی زوجین بر عملکرد خانوادههای دارای فرزندان مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی بود. 60 نفر از والدین که فرزندان آنها دارای علائم اختلال نقص توجه- بیش فعالی بودند، به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحلهای خوشهای انتخاب شدند، سپس نمونهها بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و ...
بیشتر
تحقیق حاضر، بررسی اثربخشی آموزش الگوی ارتباطی زوجین بر عملکرد خانوادههای دارای فرزندان مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی بود. 60 نفر از والدین که فرزندان آنها دارای علائم اختلال نقص توجه- بیش فعالی بودند، به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحلهای خوشهای انتخاب شدند، سپس نمونهها بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و کنترل (30 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش 7 جلسه مداخلات آموزش الگوی ارتباطی زوجین را دریافت کردند. در هر دو گروه آزمایش و کنترل از دو پرسشنامهی عملکرد خانواده و علایم مرضی کودک در مرحلهی پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. دادهها با استفاده از روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. یافتهها نشان داد که برنامهی آموزش الگوی ارتباطی زوجین منجر به افزایش عملکرد خانواده و زیر مقیاسهای آن شامل ارتباط، آمیزش عاطفی، ایفای نقش، حل مشکل، همراهی عاطفی،کنترل رفتار و عملکرد کلی خانواده میگردد(05/0p<). در نتیجه علایم اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی در کودکان این خانوادهها کاهش یافت(05/0p<). پژوهش حاضر نشان میدهد آموزش الگوی ارتباطی زوجین به والدین میتواند عملکرد خانواده و زیر مقیاسهای عملکرد خانواده شامل ارتباط، آمیزش عاطفی، ایفای نقش، حل مشکل، همراهی عاطفی،کنترل رفتار وعملکرد کلی آن را به صورت معنیداری افزایش دهد.
سمیه رباط میلی؛ احمد برجعلی؛ حمید علیزاده؛ مصطفی نوکنی؛ نورعلی فرخی
چکیده
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی بازتوانی شناختی رایانهیار بر بازداری پاسخ کودکان دارای اختلال نارساییتوجه-بیشفعالی با تظاهر بیتوجهی بود. در این پژوهش بازتوانی شناختی رایانهیار به وسیله نرمافزار گاگنیپلاس برای 6 کودک دارای اختلال نارساییتوجه-بیشفعالی (نوع اغلب بیتوجه) در قالب پژوهش موردی اجرا شد که آزمودنیها به شکل ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی بازتوانی شناختی رایانهیار بر بازداری پاسخ کودکان دارای اختلال نارساییتوجه-بیشفعالی با تظاهر بیتوجهی بود. در این پژوهش بازتوانی شناختی رایانهیار به وسیله نرمافزار گاگنیپلاس برای 6 کودک دارای اختلال نارساییتوجه-بیشفعالی (نوع اغلب بیتوجه) در قالب پژوهش موردی اجرا شد که آزمودنیها به شکل دو به دو با خطوط پایه 3، 5 و 7 گانه به مدت 15 جلسه سی دقیقهای وارد مرحله درمان شدند و سپس مرحله پیگیری 1 ماهه اجرا شد. در راستای سنجش تغییرات از آزمون "برو- نرو" و مقیاس درجهبندی شدت مشکلات رفتاری کانرز (فرم والدین و فرم معلم) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که درصد کاهش برای هر یک از خردهمقیاسهای بازداری پاسخ (خطای ارایه و بازداری) برای کل آزمودنیها به ترتیب برابر با 71/42% و 91/57% است. به نظر میرسد که بازتوانی شناختی رایانهیار در قالب جلسات فردی، میتواند درمان مؤثری در بازداری پاسخ کودکان دارای اختلال نارساییتوجه-بیشفعالی باشد.
حاتم محمدی؛ عزت الله نادری
دوره 1، شماره 1 ، فروردین 1390، ، صفحه 1-26
چکیده
این پژوهش به منظور مقایسه میزان شیوع انواع اختلالات رفتاری در دانشآموزان دبستانی با نارساییهای ویژه در یادگیری و عادی شهر اردبیل انجام گرفته است. نوع تحقیق کاربردی و به روش تحقیق زمینه ای انجام پذیرفته است. جامعه آماری کلیه دانشآموزان عادی و با نارساییهای ویژه در یادگیری شهر اردبیل است. نمونه آماری شامل 377 نفر از دانشآموزان ...
بیشتر
این پژوهش به منظور مقایسه میزان شیوع انواع اختلالات رفتاری در دانشآموزان دبستانی با نارساییهای ویژه در یادگیری و عادی شهر اردبیل انجام گرفته است. نوع تحقیق کاربردی و به روش تحقیق زمینه ای انجام پذیرفته است. جامعه آماری کلیه دانشآموزان عادی و با نارساییهای ویژه در یادگیری شهر اردبیل است. نمونه آماری شامل 377 نفر از دانشآموزان عادی دوره ابتدایی (191 نفر پسر و 186 نفر دختر) و 80 دانشآموز با نارساییهای ویژه در یادگیری (40 نفر دختر و 40 نفر پسر) بودهاند که در سال تحصیلی89- 1388 در آموزشگاههای شهر اردبیل تحصیل میکردند. این پژوهش به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انجام شد و برای جمعآوری دادهها از فرم گزارش معلم آخنباخ برای هر دو گروه (دانشآموزان عادی و دانشآموزان با نارساییهای ویژه در یادگیری) استفاده شد. نتایج نشان داد که: 1) دانشآموزان با نارساییهای ویژه در یادگیری و عادی در میزان شیوع انواع اختلالهایرفتاری، مشکلاتعاطفی، مشکلات اضطرابی، مشکلات نارسایی توجه/ بیش فعالی، مشکلات رفتار مقابلهای و مشکلات سلوک تفاوت معنیداری دارند، به سخن دیگر این مشکلات در دانش آموزان با نارساییهای ویژه در یادگیری بیشتر است. اما در میزان شیوع مشکلات جسمانی تفاوتها معنیدار نیست. 2) در هردو گروه، بیشترین میزان شیوع مشکل در مقیاس مشکلات نارسایی توجه/ بیش فعالی و کمترین میزان شیوع مشکل در مقیاس مشکلات جسمانی است. براساس یافتههای این پژوهش، پیشنهاد میشود اولیاء مدارس و روانشناسان علاوه بر در نظر داشتن متغیر نارساییهای ویژه در یادگیری، مراقب مشکلات رفتاری این دانشآموزان نیز باشند.
داریوش امینی؛ غلامعلی افروز؛ حسن احدی؛ پرویز شریفی درآمدی؛ حیدرعلی هومن
دوره 1، شماره 2 ، مرداد 1390، ، صفحه 1-18
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسۀ تأثیر آموزش به شیوۀ الگوی راهبردی تفکر استقرایی و شیوۀ روشهای تدریسی سنتی بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان کمتوان ذهنی صورت پذیرفته است. روش پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیشآزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. بدین منظور 60 نفر از دانشآموزان دختر و پسر کمتوان ذهنی پایۀ پنجم ابتدایی شهر همدان به صورت تصادفی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسۀ تأثیر آموزش به شیوۀ الگوی راهبردی تفکر استقرایی و شیوۀ روشهای تدریسی سنتی بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان کمتوان ذهنی صورت پذیرفته است. روش پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیشآزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. بدین منظور 60 نفر از دانشآموزان دختر و پسر کمتوان ذهنی پایۀ پنجم ابتدایی شهر همدان به صورت تصادفی انتخاب شدند. افراد گروه نمونه به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و دو گروه کنترل (15 نفری از دانشآموزان دختر و پسر) جایگزین شدند. قبل از اجرای طرح از گروهها پیش آزمون به عمل آمده و گروه آزمایشی به مدت 4ماه درس علوم تجربی را به شیوۀ تدریس الگوی راهبردهای تفکر استقرایی در 24 جلسۀ 30 دقیقهای توسط آموزگاران متبحر و آموزش دیده در مرکز اختلالات یادگیری فرا گرفت. در پایان دورۀ عملکرد، گروهها با یک پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروههای کنترل (دختر و پسر) در این مدت تحت آموزشهای معلم- شاگردی سنتی قرار داشتند. یافتهها نشان داد که پیشرفت تحصیلی دانشآموزان کم توان ذهنی که درس علوم تجربی را با روش تدریس مبتنی بر مهارتهای تفکر استقرایی آموزش دیدهاند بیش از پیشرفت تحصیلی دانشآموزانی است که همین درس را با روش سنتی آموزش دیده بودند. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد میشود برای یادگیری بهتر مفاهیم و آموزش مؤثر درس علوم تجربی به دانش آموزان کمتوان ذهنی، معلمان از روش راهبردی تفکر استقرایی استفاده نمایند.
مهدی قدرتی؛ غلامعلی افروز؛ پرویز شریفی درآمدی؛ حیدرعلی هومن
دوره 1، شماره 3 ، مهر 1390، ، صفحه 1-22
چکیده
هدف پژوهش حاضر کسب اطلاعات در زمینۀ پیشبینی خلاقیت دانشآموزان تیزهوش بر مبنای سن، هوش و رضامندی زناشویی والدین آنان، بود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش همبستگی است. به منظور اجرای این پژوهش سیصد و سی دانشآموز (164 پسر و 166 دختر) از مدارس شهر تهران با روش نمونهگیری خوشهای از میان دانشآموزان با بهرۀ هوشی بالاتر از 120 انتخاب ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر کسب اطلاعات در زمینۀ پیشبینی خلاقیت دانشآموزان تیزهوش بر مبنای سن، هوش و رضامندی زناشویی والدین آنان، بود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش همبستگی است. به منظور اجرای این پژوهش سیصد و سی دانشآموز (164 پسر و 166 دختر) از مدارس شهر تهران با روش نمونهگیری خوشهای از میان دانشآموزان با بهرۀ هوشی بالاتر از 120 انتخاب شدند. آزمون ماتریسهای پیشرونده ریون (هوش ریون، 1941)، آزمون تفکر خلاق تورنس (فرم ب تصویری) (تورنس، 2002) در میان دانش آموزان به اجرا در آمد و مقیاس رضامندی زناشویی افروز (افروز، 1390) در میان والدین دانشآموزان فوق اجرا شد. با استفاده از آزمون تحلیل رگرسیون چندمتغیری و آزمون تحلیل واریانس دادههای پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که رضامندی زناشویی والدین مهمترین پیش بین خلاقیت کودکان بوده است. همچنین هوش و سن به ترتیب دومین و سومین متغیرهای پیش بینی کنندۀ خلاقیت بودند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که روابط زناشویی رضایت بخش و مطلوب والدین در کنار هوشمندی میتواند تبیینکنندۀ بهتری برای خلاقیت دانش آموزان باشد.
مرضیه کامیاب نژاد؛ مریم سیف نراقی؛ ارکان خوش کلام
دوره 1، شماره 4 ، بهمن 1390، ، صفحه 1-22
چکیده
هدف: هدف این پژوهش مقایسه میزان پرخاشگری و افسردگی در میان برادران و خواهران سالم 12-6 ساله کودکان درخودمانده و اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی شهر تهران در سال تحصیلی 91-90 است. روش این پژوهش از نوع کاربردی و شیوهی انجام آن زمینهای است. جامعه آماری این پژوهش را برادران و خواهران سالم 12-6 ساله کودکان درخودمانده و مبتلا به نارسایی توجه/ ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش مقایسه میزان پرخاشگری و افسردگی در میان برادران و خواهران سالم 12-6 ساله کودکان درخودمانده و اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی شهر تهران در سال تحصیلی 91-90 است. روش این پژوهش از نوع کاربردی و شیوهی انجام آن زمینهای است. جامعه آماری این پژوهش را برادران و خواهران سالم 12-6 ساله کودکان درخودمانده و مبتلا به نارسایی توجه/ بیشفعالی تشکیل میدهند. نمونهی آماری، حجم و نحوه گزینش آن: تعداد نمونه 14 نفر از برادران و خواهران که 7 نفر مربوط به گروه درخودمانده و 7 نفر مربوط به گروه نارسایی توجه/بیش فعالی بود که از نمونهگیری دردسترس استفاده شد. روش جمعآوری دادهها و ابزارهای آن: دادههای پژوهش با استفاده از پرسشنامه هنجاریابی شده آخنباخ، فرم والدین، جمعآوری گردید. روش آماری: دادههای گردآوری شده در دو بخش آمار توصیفی (فراوانی، درصد، درصد تراکمی و...) و آمار استنباطی (T مستقل) 05/0P= تجزیه و تحلیل گردید. یافتهها: نتایج نشان داد که میزان پرخاشگری برادران کودکان درخودمانده بیش از برادران کودکان بیش فعال است. اما در میزان افسردگی برادران دو گروه تفاوتی مشاهده نشد. و میزان افسردگی و پرخاشگری در میان خواهران گروه درخودمانده بیش از گروه بیش فعال است. به طور کلی میتوان نتیجه گرفت که میزان پرخاشگری و افسردگی در میان برادران و خواهران کودکان درخودمانده بیش از برادران و خواهران کودکان بیش فعال است. با توجه به اینکه میزان پرخاشگری و افسردگی در میان برادران و خواهران کودکان درخودمانده بیشتر از گروه بیش فعال بود، لذا تدوین راهکارهایی برای والدین این کودکان در جهت پیشگیری از بروز پرخاشگری و افسردگی مفید میباشد.
اسماعیل زارعی زوارکی؛ فرزانه غریبی
دوره 2، شماره 5 ، فروردین 1391، ، صفحه 1-20
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزشی چند رسانهای بر میزان یادگیری و یادداری ریاضی دانشآموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر پایۀ چهارم ابتدایی صورت پذیرفته است. روش موردنظر در این پژوهش شبه آزمایشی و جامعۀ آماری شامل کلیۀ دانش آموزان دختر کم توان ذهنی کلاس چهارم ابتدایی شهر اراک و نمونۀ آماری، نمونۀ تمام شمار از جامعۀ مورد پژوهش بود ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزشی چند رسانهای بر میزان یادگیری و یادداری ریاضی دانشآموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر پایۀ چهارم ابتدایی صورت پذیرفته است. روش موردنظر در این پژوهش شبه آزمایشی و جامعۀ آماری شامل کلیۀ دانش آموزان دختر کم توان ذهنی کلاس چهارم ابتدایی شهر اراک و نمونۀ آماری، نمونۀ تمام شمار از جامعۀ مورد پژوهش بود که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه تقسیم بندی شدند. گروه آزمایش طی سه جلسه با استفاده از نرم افزار آموزشی محقق ساخته آموزش دیدند. اما گروه گواه به شیوۀ متداول و بدون بهره گیری از چندرسانهای آموزش دیدند. به منظور بررسی تغییرات حاصله، ابتدا یک پیش آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد. پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش در معرض متغیر مستقل قرار گرفت و از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد و بعد از گذشت زمان دوهفتهای، پس آزمون دوم با هدف اندازه گیری میزان یادداری اجرا گردید. در تجزیه و تحلیل آماری از آمار توصیفی و استنباطی کمک گرفته شد. یافتهها نشان داد که میزان یادگیری و یادداری دانش آموزان گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه به طور معناداری افزایش یافته است. به طور کلی نتایج به دست آمده از این پژوهش برتری میزان یادگیری و یادداری دانش آموزانی که مطالب را از طریق چند رسانهای آموزشی دریافت کرده بودند نشان داد. بنابراین پیشنهاد میشود که در تدریس و یادگیری ریاضیات برای این دانش آموزان میتوان از چندرسانهای آموزشی ریاضی استفاده کرد.
امین حسن پور؛ مریم سیف نراقی؛ احمد قره خانی؛ مسعود جعفری
دوره 2، شماره 6 ، تیر 1391، ، صفحه 1-20
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطة بین دلبستگی به خدا و سلامت روان در والدین کودکان استثنایی و عادی است.
روش: این پژوهش از تحقیقات کاربردی و شیوة انجام گرفتن آن همبستگی است.تعداد 358 نفر(125 نفر والدین دانش آموزان عادی و 233 نفر والدین دانش آموزان استثنایی) به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدندو به مقیاس های سبک های دلبستگی به ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطة بین دلبستگی به خدا و سلامت روان در والدین کودکان استثنایی و عادی است.
روش: این پژوهش از تحقیقات کاربردی و شیوة انجام گرفتن آن همبستگی است.تعداد 358 نفر(125 نفر والدین دانش آموزان عادی و 233 نفر والدین دانش آموزان استثنایی) به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدندو به مقیاس های سبک های دلبستگی به خدا (لارسن[1] و غباری، 2009 ) و SCL-90-R پاسخ دادند . تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی، آزمون t فریذلی و آزمون z فیشر انجام شد.
یافتهها: یافته ها نشان داده است که میان دلبستگی به خدا و سلامت روان دو گروه ارتباط معنادار وجود دارد و همچنین شدت رابطة این دو متغیر در والدین کودکان استثنایی نسبت به والدین کودکان عادی بیشتر است(p=/0001) ).
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد که بین دلبستگی به خدا و سلامت روان والدین کودکان استثنایی و عادی رابطة معناداری وجود دارد.
پیشنهاد: بر این اساس پیشنهاد می شود به منظور کاهش بار فشار روانی والدین کودکان استثنایی و ارتقای سطح سلامت روان این والدین، شایسته است که آنها به گرایش به مذهب و توکل به خدا ترغیب شوند.
کیوان کاکابرایی؛ علی اکبر ارجمندنیا؛ غلامعلی افروز
دوره 2، شماره 7 ، مهر 1391، ، صفحه 1-26
چکیده
هدف این مطالعه بررسی رابطة سبکهای مقابله و حمایت اجتماعی با مقیاسهایِ بهزیستی روانی در بین والدین است. روشِ پژوهش از نوع کاربردی و شیوۀ انجام گرفتن آن همبستگی است. جامعه کلیۀ والدین بافرزند استثنایی و عادی شهر کرمانشاه بود و نمونه متشکل از 800 نفر والدین بافرزند استثنایی و عادی که به روش نمونهگیری تصادفی ساده و چندمرحلهای ...
بیشتر
هدف این مطالعه بررسی رابطة سبکهای مقابله و حمایت اجتماعی با مقیاسهایِ بهزیستی روانی در بین والدین است. روشِ پژوهش از نوع کاربردی و شیوۀ انجام گرفتن آن همبستگی است. جامعه کلیۀ والدین بافرزند استثنایی و عادی شهر کرمانشاه بود و نمونه متشکل از 800 نفر والدین بافرزند استثنایی و عادی که به روش نمونهگیری تصادفی ساده و چندمرحلهای انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها از ابزارهای سبک مقابله (کوهن،2006)، حمایتِ اجتماعی (زیمت،1988)، رضایت از زندگی (دینر،1985)و برنامة عاطفة مثبت و منفی (واتسون،1988) استفاده گردید و با روش آماری ماتریس همبستگی یافتهها نشان داد که در دو گروهِ والدین، رابطة بین نمرة ابعاد حمایت اجتماعی بارضایت از زندگی و عاطفة مثبت، مثبت وبا عاطفة منفی، منفی و معنادار و رابطة بین سبکِ مقابلة مسالۀمدار بارضایت از زندگی و عاطفة مثبت، مثبت وبا عاطفة منفی، منفی و معنادار بودند. همچنین رابطة بین سبک مقابلة هیجانمدار بارضایت از زندگی مثبت و غیرمعنادار وبا عاطفة مثبت و عاطفة منفی، مثبت و معنادار بود ورابطة بین سبک مقابلة اجتنابی بارضایت از زندگی و عاطفة مثبت، مثبت و معنادار وبا عاطفة منفی، منفی و غیرمعنادار بود. نتیجه گیری: بین حمایت اجتماعی و سبک مقابلة با بهزیستی روانی والدین رابطه وجود داشت، پیشنهاد میگردد سازمانهای مسئول خدمات روانشناختی به هنگام و رایگان را برای این والدین فراهم آورند.
احمد بهپژوه؛ شیدا امیرافشاری؛ باقر غباری بناب؛ علیاکبر ارجمندنیا
دوره 2، شماره 8 ، بهمن 1391، ، صفحه 1-20
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی و شناسایی نقش عوامل تنشزای دوران بارداری در ابتلای کودکان به اختلال کاستی توجه و بیشفعالی بود. در این پژوهش پس رویدادی 64 کودک با اختلالکاستی توجه و بیشفعالی و 61 کودک عادی از مراکز پیش دبستانی و مدارس ابتدایی پسرانه شهر جدید پرند در سال تحصیلی 90-1389 با استفاده از پرسشنامه تشخیص اختلال کاستی توجه و بیش فعالی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی و شناسایی نقش عوامل تنشزای دوران بارداری در ابتلای کودکان به اختلال کاستی توجه و بیشفعالی بود. در این پژوهش پس رویدادی 64 کودک با اختلالکاستی توجه و بیشفعالی و 61 کودک عادی از مراکز پیش دبستانی و مدارس ابتدایی پسرانه شهر جدید پرند در سال تحصیلی 90-1389 با استفاده از پرسشنامه تشخیص اختلال کاستی توجه و بیش فعالی توسط معلمان شناسایی شدند. سپس به مادران این دو گروه از دانشآموزان پرسشنامۀ محقق ساخته به منظور شناسایی عوامل تنشزای دوران بارداری داده شد. در این پژوهش، عوامل تنشزای دوران بارداری به عنوان متغیرهای تأثیرگذار و اختلال کاستی توجه و بیش فعالی به عنوان متغیر تأثیرپذیر و جنسیت به عنوان متغیر کنترل در نظر گرفته شد. نتایج به دست آمده نشان داد که بیماری مادر، بحث و مشاجره با نزدیکان، نگرانیهای مالی مادر در دوران بارداری و نگرانیهای مادر در مورد زنده ماندن نوزاد هنگام زایمان به طور معناداری در گروه کودکان با اختلال کاستی توجه و بیشفعالی بیشتر از گروه کودکان عادی بود. از یافتههای مهم دیگر این بود که میانگین وزن کودکان با اختلال کاستی توجه و بیشفعالی هنگام تولد در مقایسه با کودکان عادی به طور معناداری کمتر بود.
مختار ملک پور؛ سارا آقابابایی؛ احمد عابدی؛ مژگان شوشتری
دوره 3، شماره 9 ، فروردین 1392، ، صفحه 1-20
چکیده
دراین پژوهش، اثربخشی آموزش حافظه کاری بر کارکردهای اجرایی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان با ناتوانی یادگیری املا مورد مطالعه قرار گرفت. روش این پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش، دانشآموزان دختر پایۀ سوم ابتدایی دارای به ناتوانی یادگیری املا شهر اصفهان در سال تحصیلی 90 - 1389 بود. به منظور انجام پژوهش، 30 دانشآموز با ناتوانی ...
بیشتر
دراین پژوهش، اثربخشی آموزش حافظه کاری بر کارکردهای اجرایی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان با ناتوانی یادگیری املا مورد مطالعه قرار گرفت. روش این پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش، دانشآموزان دختر پایۀ سوم ابتدایی دارای به ناتوانی یادگیری املا شهر اصفهان در سال تحصیلی 90 - 1389 بود. به منظور انجام پژوهش، 30 دانشآموز با ناتوانی یادگیری املا به شیوة نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای، انتخاب و با روش تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده عبارتند از آزمون عصب ـ روانشناختی نپسی (NEPSY)، مقیاس هوش کودکان وکسلر، چک لیست شناسایی دانشآموزان با ناتوانی یادگیری املا، مصاحبه بالینی وآزمون عملکرد تحصیلی املا بود. آموزش حافظه کاری به صورت گروهی در گروه آزمایش انجام گرفت. برای آزمون فرضیهها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که تأثیر آموزش حافظه کاری بر کارکردهای اجرایی و عملکرد املای دانشآموزان با ناتوانی یادگیری املا به لحاظ آماری معنادار است. آموزش حافظه کاری میتواند به عنوان یک روش مداخله ای در بهبود کارکردهای اجرایی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان با ناتوانی یادگیری املا مورد استفاده قرار گیرد.
حمید علیزاده؛ حجت پیرزادی؛ باقر غباری بناب؛ شهلا پزشک؛ فرنگیس کاظمی
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی مداخلههای موثر برای اختلال یادگیری خواندن با تاکید بر رویکرد رفتاری و معرفی روش دقیقآموزی بهعنوان نمونهای از روشهای مبتنی بر این رویکرد بود. روش: بدین منظور با روش مروری متون اصلی شامل کتابها و مقالههای علمی معتبر در این زمینه بین سالهای 1954 تا 2015 از پایگاههای اطلاعاتیِ Google Scholar, ERIC, Science Direct ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی مداخلههای موثر برای اختلال یادگیری خواندن با تاکید بر رویکرد رفتاری و معرفی روش دقیقآموزی بهعنوان نمونهای از روشهای مبتنی بر این رویکرد بود. روش: بدین منظور با روش مروری متون اصلی شامل کتابها و مقالههای علمی معتبر در این زمینه بین سالهای 1954 تا 2015 از پایگاههای اطلاعاتیِ Google Scholar, ERIC, Science Direct و Pub Med استخراج و مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. جستجو در این پایگاهها با کلید واژههایEvidence-based methods/intervention, Best practices, Special education, Learning disability/disorder, Effectiveness, Precision teaching بود. همچنین، از برخی منابع فارسی موجود در این زمینه استفاده شد. یافتهها: مرور ادبیات پژوهش نشان داد مداخلههای موثر در اختلال یادگیری خواندن بر دیدگاه رفتاری مبتنی هستند و در این بین دقیقآموزی مداخلهای است که با رویکرد پاسخ به مداخله هماهنگی دارد. دقیقآموزی دارای ویژگیهای منحصر به فردی مانند ارزیابی مداوم عملکرد، ثبت و نمایش عملکرد روی نمودار و تصمیمگیری بر مبنای چگونگی عملکرد یادگیرنده است که میتواند استفاده از آن برای افراد با اختلال یادگیری خواندن را اثربخش سازد. نتیجهگیری: بر اساس مرور ادبیات پژوهش میتوان گفت دقیقآموزی مداخلهای رفتاری در اختلال یادگیری است که به خاطر ویژگیهایی که در خود جای داده، توجه بیشتری را از سوی پژوهشگران و متخصصان بالینی این حوزه میطلبد. تعاریف، ویژگیها، اصول و مراحل دقیقآموزی در متن مقاله بهتفصیل بیان شدهاند.
عباسعلی حسین خانزاده؛ الیاس رحیمی؛ الهه استوی
چکیده
جراتورزی عنوان عامل مهمی در ارتقاء حرمتخود و روابط بین فردی، محسوب میشود. نتایج پژوهشها نشان دادهاند که دانشآموزان دیرآموز از نظر اعتماد به خود و برقراری روابط بین فردی مشکل دارند. هدف این پژوهش تعیین تأثیر آموزش مهارتهای جراتورزی بر بهبود روابط بین همسالان و حرمت خود دانشآموزان دیرآموز بود. روش پژوهش نیمهآزمایشی ...
بیشتر
جراتورزی عنوان عامل مهمی در ارتقاء حرمتخود و روابط بین فردی، محسوب میشود. نتایج پژوهشها نشان دادهاند که دانشآموزان دیرآموز از نظر اعتماد به خود و برقراری روابط بین فردی مشکل دارند. هدف این پژوهش تعیین تأثیر آموزش مهارتهای جراتورزی بر بهبود روابط بین همسالان و حرمت خود دانشآموزان دیرآموز بود. روش پژوهش نیمهآزمایشی و طرح آن پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. 24 دانشآموز پسر پایه سوم تا ششم ابتدایی شهرستان رودبار که هوش مرزی داشتند بر حسب شرایط ورود به پژوهش انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه دوازده نفره آزمایش و گواه جایدهی شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه روابط بین همسالان والتر هادسون و پرسشنامه حرمتخود کوپراسمیت استفاده شد. به افراد گروه آزمایش طی 8 جلسهی یک ساعته مهارتهای جراتورزی آموزش داده شد، در حالی که شرکتکنندگان گروه گواه آموزشی دریافت نکردند. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس یکراهه نشان داد آموزش مهارتهای جراتورزی موجب بهبود روابط بین همسالان در دانشآموزان دیرآموز شده و نمره کل حرمتخود را در آنان افزایش داده است. بر اساس این نتایج میتوان گفت که از آموزش مهارتهای جراتورزی میتوان بهعنوان برنامه مداخلهای جهت ارتقاء روابط با همسالان و حرمتخود دانشآموزان دیرآموز استفاده کرد.
زهرا امین ابادی؛ حمید علیزاده؛ اسماعیل سعدی پور؛ صغرا ابراهیمی قوام؛ نورعلی فرخی
چکیده
چکیده هدف پژوهش حاضر تدوین برنامه تقویت املاء بر اساس الگوی پاسخ-به-مداخله و مطالعهی اثربخشی آن در تقویت عملکرد دانشآموزان با مشکلات املا نویسی پایه سوم ابتدایی بود. این پژوهش در دو مرحلهی تدوین و اعتباریابی برنامه و سنجش اثر بخشی آن اجرا شده است و از نوع طرحهای تکآزمودنی AB بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشآموزان دختر ...
بیشتر
چکیده هدف پژوهش حاضر تدوین برنامه تقویت املاء بر اساس الگوی پاسخ-به-مداخله و مطالعهی اثربخشی آن در تقویت عملکرد دانشآموزان با مشکلات املا نویسی پایه سوم ابتدایی بود. این پژوهش در دو مرحلهی تدوین و اعتباریابی برنامه و سنجش اثر بخشی آن اجرا شده است و از نوع طرحهای تکآزمودنی AB بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشآموزان دختر و پسر پایهی سوم ابتدایی سال تحصیلی 1394-95 شهر کرج بود. 20 دانشآموز به روش هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. در مداخلهای سه ردیفی براساس الگوی پاسخ-به-مداخله (ردیف اول شامل گروه 5 نفری در 9 جلسه 30 دقیقهای، ردیف دوم گروههای 3 نفری در 9 جلسه 45 دقیقه ای، ردیف سوم 12 جلسه یک ساعته انفرادی) شرکت داده شدند، و براساس برنامه تدوین شده براساس برنامههای متناسب با الگوی پاسخ-به-مداخله به روش آموزش مستقیم، آموزش دیدند. ابزارهای اندازهگیری شامل آزمون املای کریمی و رضایی (1392) است. براساس نتایج بدست آمده از ICC اعتبار برنامه گرداوری شده برابر با 36/0 است، با توجه به (00/0> P)، از اعتبار مناسبی برای اجرا برخوردار میباشد. دادههای حاصل از پیش آزمون و پس آزمون در هر ردیف با استفاده از روش محاسبه اندازه اثرتحلیل شدند. بر اساس ارزیابی و نظارت اجرا شده به ترتیب در هر ردیف مداخله 20، 10 و 20 درصد شرکت کنندگان پاسخ به مداخله داشتند و سایر شرکت کنندگان پیشرفتی در مداخلات اجرا شده نداشتند. باتوجه به ویژگیهای شرکت کنندگان در پژوهش می توان نتیجه گرفت برنامه تدوین شده برای دانشآموزانی با ضعف درسی مناسب است.
زبیحاله اللهی؛ اسماعیل زارعی زوارکی؛ پرویز شریفیدرآمدی؛ داریوش نوروزی؛ علی دلاور
چکیده
چکیدههدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر آموزش غنیشده با تلفن همراه بر میزان انگیزش پیشرفت تحصیلی، مشارکت و یادگیری دانش آموزان آسیب دیده بینایی در درس زبان انگلیسی بود. پژوهش با روش نیمهآزمایشی اجرا شد. جامعه آماری شامل دانش آموزان آسیب دیده بینایی پسر پایه دوم متوسطه در سطح کشور بودند. نمونه ی پژوهش شامل 52 دانش آموز آسیب دیده بینایی ...
بیشتر
چکیدههدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر آموزش غنیشده با تلفن همراه بر میزان انگیزش پیشرفت تحصیلی، مشارکت و یادگیری دانش آموزان آسیب دیده بینایی در درس زبان انگلیسی بود. پژوهش با روش نیمهآزمایشی اجرا شد. جامعه آماری شامل دانش آموزان آسیب دیده بینایی پسر پایه دوم متوسطه در سطح کشور بودند. نمونه ی پژوهش شامل 52 دانش آموز آسیب دیده بینایی (26 نفر در گروه آزمایش و 26 نفر گروه گواه) بودند که به صورت داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. از پرسشنامه انگیزش پیشرفت تحصیلی، پرسشنامه مشارکت محقق ساخته و آزمون زبان انگلیسی محقق ساخته برای جمع-آوری داده ها استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد بین میانگین نمرات یادگیری، انگیزش پیشرفت تحصیلی و مشارکت گروه آزمایش و گواه در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری مشاهده میشود و میانگین تعدیلشده نمرات یادگیری در گروه آزمایش، بالاتر از میانگین تعدیل شده نمرات پسآزمون در گروه گواه بود. آموزش غنی شده با تلفن همراه بر افزایش میزان انگیزش پیشرفت تحصیلی، مشارکت و یادگیری دانشآموزان آسیب دیده بینایی در درس زبان انگلیسی تاثیر مثبت دارد. پیشنهاد می شود از تلفن همراه برای غنیسازی آموزش دانش آموزان آسیب دیده بینایی در درس زبان انگلیسی استفاده شود. نتایج پژوهش میتواند نقشه راهی برای طراحان آموزشی، دانشجویان رشته تکنولوژی آموزشی، متخصصان آموزش ویژه و معلمان آموزش ویژه و فراگیر جهت استفاده آموزشی از تلفن همراه باشد
معصومه ایمانی؛ حمید علیزاده؛ فرنگیس کاظمی؛ باقر غباری بناب
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تدوین برنامه آموزش مستقیم و تعیین اثر بخشی آن بر یادگیری مهارتهای حل مسئله ریاضی در دانشآموزان بااختلال یادگیری بود. بدین منظور 5 دانشآموز پسر با اختلال یادگیری ریاضی در پایه پنجم ابتدایی از یک مدرسه ابتدایی در ناحیه یک آموزشوپرورش شهر کرج بهعنوان شرکتکنندگان در پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر تدوین برنامه آموزش مستقیم و تعیین اثر بخشی آن بر یادگیری مهارتهای حل مسئله ریاضی در دانشآموزان بااختلال یادگیری بود. بدین منظور 5 دانشآموز پسر با اختلال یادگیری ریاضی در پایه پنجم ابتدایی از یک مدرسه ابتدایی در ناحیه یک آموزشوپرورش شهر کرج بهعنوان شرکتکنندگان در پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تشخیص اختلال یادگیری، آزمون محقق ساخته حل مسئله ریاضی، آزمون هوش وکسلر ، مصاحبه با والدین و معلمان و پرونده تحصیلی دانشآموزان بود. بر این اساس، دادههای مورد نیاز با استفاده از طرح پژوهش تک آزمودنی از نوع تغییر ملاک در شرایط خط پایه، مداخله آموزشی و پیگیری جمعآوری شد. پس از جمعآوری دادهها در خط پایه، برنامه آموزش مستقیم که بر اساس محتوای کتاب ریاضی پایه چهارم ابتدایی طراحی شده بود، در شرایط مداخله آموزشی بر روی 5 نفر از دانشآموزان شرکتکننده اجرا گردید و هر یک از شرکتکنندگان بین 7 تا 13 جلسه آموزش مستقیم حل مسئله ریاضی در سه سطح (ساده، متوسط و سخت) و به مدت 45 تا60 دقیقه دریافت نمودند. مقایسه عملکرد شرکتکنندگان در شرایط خط پایه، مداخله آموزشی و پیگیری نشان داد که آموزش مستقیم در افزایش مهارت حل مسئله تمامی شرکتکنندگان تأثیر مثبت داشته است و شرکتکنندگان پس از اجرای برنامه آموزشی توانستند به ملاک موفقیت و رفتار هدف دست یابند. بر این اساس میتوان نتیجهگیری کرد که دراین مطالعه برنامه آموزش مستقیم طراحیشده در افزایش و یادگیری مهارت های حل مسئله ریاضی اثربخش بودهاست.
نیره نقدی؛ باقر غباری بناب
چکیده
چکیده مربیان بخش قابل توجهی از روز را با دانشآموزان کمتوان ذهنی میگذرانند و از تجربیات زیستۀ آنها میتوان اطلاعات مفید و گرانبهایی استخراج کرد. بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر کشف تجربۀ زیستۀ مربیان دانشآموزان کمتوان ذهنی در ارتباط با ویژگیها، رفتارها، تعاملات، واکنشهای بین خود و دانشآموزان کمتوان ذهنی میباشد. ...
بیشتر
چکیده مربیان بخش قابل توجهی از روز را با دانشآموزان کمتوان ذهنی میگذرانند و از تجربیات زیستۀ آنها میتوان اطلاعات مفید و گرانبهایی استخراج کرد. بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر کشف تجربۀ زیستۀ مربیان دانشآموزان کمتوان ذهنی در ارتباط با ویژگیها، رفتارها، تعاملات، واکنشهای بین خود و دانشآموزان کمتوان ذهنی میباشد. این پژوهش کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی اجرا شد. شیوۀ گردآوری اطلاعات استفاده از مصاحبههای نیمه ساختاریافته بود. بر این اساس از بین مربیان دانشآموزان کمتوان ذهنی، 19 نفر بر اساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شدند. به منظور تحلیل دادههای مصاحبهها از روش کلایزی استفاده شد. پس از استخراج موضوعی و طبقهبندی آنها، یافتهها شامل 5 مضمون اصلی (تغییر باورها، عدم هماهنگی در ارائۀ خدمات ، تاثیر شغل در زندگی شخصی، ملزومات مربیگری و انتظارات والدین) و 15 مضمون فرعی بود. ارتباط این مضامین اصلی و فرعی در اصل مقاله آورده شده است. واکاوی تجارب مربیان دانشآموزان کمتوان ذهنی نشان داد که این گروه تأثیرگذار به شیوههای مختلفی از این دانشآموزان تأثیر میپذیرند و قادرند تأثیرات مختلفی نیز بر آنها داشته باشند. بر این اساس میتوان از تجارب آنان جهت حل مسائل و مشکلات دانشآموزان، والدین و مربیان بهره برد.
سید سمیرا مدنی؛ حمید علیزاده؛ نور علی فرخی؛ الهام حکیمی راد
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تدوین برنامه آموزش بازداری پاسخ ، توجه پایدار و به روز رسانی و بررسی تأثیر آن بر نشانههای اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی کودکان انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان با اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی در سال تحصیلی 95- 96 مدارس منطقه ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تدوین برنامه آموزش بازداری پاسخ ، توجه پایدار و به روز رسانی و بررسی تأثیر آن بر نشانههای اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی کودکان انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان با اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی در سال تحصیلی 95- 96 مدارس منطقه 1 ، منطقه 4 و کلینیک روان شناسی منطقه3 تهران بود. بعد از انتخاب 30 آزمودنی واجد شرایط به عنوان نمونه پژوهش، به شیوه تصادفی 15 کودک در گروه آزمایش و 15 کودک در گروه گواه قرار گرفتند. به منظور بررسی نشانه های اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی کودکان از پرسش نامه تشخیصی اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی و برای ارزیابی کارکرد های اجرایی کودکان از آزمون های ان بک ، (CPT) ، آزمون برو- نرو استفاده شد. این برنامه توسط پژوهشگران طراحی شد و کودکان گروه آزمایشی در این برنامه16 جلسه ایی شرکت کردند و کودکان گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. نتایج داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس و آزمون تی نشان داد که بین میانگین نمره های گروه آزمایشی و گواه در نشانه های اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی تفاوت معنی داری وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که برنامه آموزشی بازداری پاسخ، توجه پایدار و به روز رسانی باعث کاهش معنی دار نشانه های اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی در کودکان گروه آزمایشی شده است.