دانشگاه علامه طباطبائیروانشناسی افراد استثنایی2252-0031104020201221Comparing the Effectiveness of Cognitive-Behavioral Therapy and Acceptance and Commitment Therapy in Improving Psychological Well-being of Thalassemia Patientsمقایسۀ اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر بهزیستی روانشناختی بیماران تالاسمی شهر کرمانشاه1211274810.22054/jpe.2021.55094.2211FAمریمخسروانی شایاندانشجوی دکتری مشاوره، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایرانعبداللهشفیع آبادیاستاد مدعو دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه و استاد تمام گروه مشاوره، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایرانمختارعارفیدانشیار، گروه روان شناسی و مشاوره، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایرانحسنامیریاستادیار، گروه روانشناسی و مشاوره، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرمانشاه ؛ ایرانJournal Article20200907Thalassemia is on the rise and its scientific study is inevitable to better understand this non-communicable disease and to use the most effective therapeutic interventions. This study aimed to compare the effectiveness of acceptance and commitment therapy (ACT) and cognitive-behavioral therapy (CBT) in improving psychological well-being of thalassemia patients living in Kermanshah, Iran. A pretest-posttest design with a control group was used to conduct this applied quasi-experimental study. Using purposive sampling, 45 thalassemia patients were enrolled (N = 317), and randomly assigned to three 15-individual groups (two intervention groups and a control group). Ryff’s Psychological Well-being Scale (1980) was used as the research tool. The validity and reliability of this tool were confirmed based on expert opinions and Cronbach’s alpha test (0.90), respectively. The data were analyzed in SPSS using descriptive and inferential statistics (ANCOVA). The participants in the first and second intervention groups underwent ACT and CBT, respectively, while no intervention was made for those in the control group. Based on the results, ACT and CBT approaches significantly improved psychological well-being of the studied thalassemia patients (P < 0.05). In addition, higher levels of psychological well-being were observed in patients who underwent ACT compared to those in the CBT group (P < 0.05). The results showed that the ACT approach is more effective than the CBT approach in improving psychological well-being of thalassemia patients.تالاسمی روبه افزایش است و مطالعه علمی آن جهت شناخت بیشتر این بیماری غیر واگیر و به کارگیری مؤثرترین مداخلات درمانی اجتناب ناپذیر است. هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسۀ اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و درمان شناختی- رفتاری بر بهزیستی روانشناختی بیماران تالاسمی شهر کرمانشاه بود. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری 317 بیمار تالاسمی بودند که 45 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش(15 نفره) و یک گروه گواه (15 نفر) جایگذاری شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف(1980) بود که اعتبار آن با دیدگاه صاحب نظران و پایایی با آزمون آلفای کرونباخ(90/0) حاصل شدند. برای تحلیل دادهها نیز از آماره توصیفی و استنباطی تحلیل کواریانس با نرم افزار Spss24 استفاده شد. گروه آزمایش اول تحت مداخله درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش،گروه آزمایش دوم تحت مداخله درمان شناختی- رفتاری قرار گرفتند و گروه گواه هیچ گونه درمانی دریافت نکرد. نتایج حاکی از این بود که درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و درمان شناختی- رفتاری بر بهزیستی روانشناختی بیماران تالاسمی مؤثرند(05/0>P). همچنین بیمارانی که تحت درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بودند نسبت به درمان شناختی رفتاری، بهزیستی روانشناختی بالاتری از خود نشان دادند(05/0>P). نتایج نشان داد برای افزایش کیفیت روحیات روان شناختی بیماران تالاسمی، مداخله درمانی مبتنی بر تعهد و پذیرش نسبت به درمان شناختی- رفتاری اثربخشتر است.https://jpe.atu.ac.ir/article_12748_b558a25ecc33c6fa68d8631794c72a2d.pdfدانشگاه علامه طباطبائیروانشناسی افراد استثنایی2252-0031104020201221The relationship of ADHD symptoms and social skills: Moderating role of mothers' coping strategies with Children's negative emotionsرابطه علائم نارسایی توجه/ بیشفعالی و مهارتهای اجتماعی کودکان: مطالعه نقش تعدیلگر راهبردهای مقابلهای مادران با هیجانات منفی کودکان23471283710.22054/jpe.2021.55835.2250FAعباسشیخ محمدیدانشجوی دکتری روان شناسی و آموزش کودکان استثنایی، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.غلامعلیافروزاستاد ممتاز ، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران، تهران، ایران. دانشگاه تهران.0000000323863223علی اکبرارجمند نیادانشیار دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران، تهران، ایران.0000-0001-8030-8416رزیتاداوری آشتیانیدانشیار گروه روانپزشکی ، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، ایرانباقرغباری بناباستاد، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران، تهران، ایران. دانشگاه تهران.0000-00002-0627-8236Journal Article20201111Aim: The purpose of this study was to investigate the moderating role of parental coping strategies with children's negative emotions in the association of ADHD symptoms and children's social skills. Method: The present study is a correlational study. Participants were 191 children 7 to 13 years old (female: 43 %, male: 56 %) and their parents. Parents completed the Conners’s Parents Rating Scale-Revised: short form (CPRS-R: S), social skills rating system (SSRS), and Coping with Children’s Negative Emotions Scale (CCNES). The SPSS software (version 26) was used for analyzing the data. Results: Regression analysis results showed that ADHD symptoms and parental coping strategies with children's negative emotions can predict social skills in children. Moderation analysis showed that parental supportive strategies moderates the relation of ADHD symptoms and social skills. Conclusion: Based on these findings using supportive strategies by parents have effect on the association of ADHD symptoms and social skills. The clinical and functional implications of the results have discussed.هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه نقش تعدیلگر راهبردهای مقابلهای والدین با هیجانات منفی کودکان در رابطه علائم نارسایی توجه ، علائم بیش فعالی و مهارتهای اجتماعی کودکان بود. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده که در آن تعداد 191کودک 7 تا 13 سال (دختر: 43 درصد، پسر: 56 درصد) و مادران آنان مشارکت داشتند. دادهها با استفاده از مقیاس درجهبندی کانرز والدین (CPRS-R:S) ، مهارتهای اجتماعی گرشام و الیوت (SSRS)، و مقیاس راهبردهای مقابله با هیجانات منفی کودکان (CCNES) جمعآوری شد و با استفاده از نسخه 26 نرم افزار SPSS و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش سلسله مراتبی تحلیل شد. یافتهها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که علائم نارسایی توجه، علائم بیش فعالی و راهبردهای حمایت گرانه مادران در مقابله با هیجانات منفی کودکان می توانند به طور معناداری، مهارتهای اجتماعی را در آنان پیشبینی کنند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد راهبردهای حمایت گرانه مادران در مقابله با هیجانات منفی کودکان رابطه بین علائم نارسایی توجه، علائم بیش فعالی و مهارتهای اجتماعی را تعدیل میکند. نتیجهگیری: بر اساس این نتایج استفاده بیشتر مادران از راهبردهای حمایتگرانه، ارتباط علائم نارسایی توجه، علائم بیشفعالی و مهارتهای اجتماعی کودکان را تحت تآثیر قرار میدهد. ملاحظات بالینی و کاربردی نتایج مذکور مورد بحث قرار گرفته است.https://jpe.atu.ac.ir/article_12837_0c383293f238bb903d550a556c257d4c.pdfدانشگاه علامه طباطبائیروانشناسی افراد استثنایی2252-0031104020201221Effect of Nintendo Wii-based motor and cognitive training on executive function of children with attention-deficit/ hyperactivity disorderتاثیر تمرینات شناختی و حرکتی کنسولهای Wii بر کارکردهای اجرایی کودکان با اختلال نارساییتوجه/بیشفعال49721283810.22054/jpe.2021.51249.2144FAاعظمقزیدانشجوی دکتری گروه تخصصی رفتار حرکتی
دانشکده علوم ورزشی
دانشگاه فردوسی مشهد،
مشهد، ایران000000037787455مهدیسهرابیاستاد گروه تخصصی رفتار حرکتی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.0000000248203486حمیدرضاطاهری تربتیاستاد گروه تخصصی رفتار حرکتی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.0000000251611990مهدیقهرمانی مقدماستادیار گروه تخصصی فیزیولوژی ورزشی،
دانشکده علوم ورزشی،
دانشگاه فردوسی مشهد،
مشهد،
ایران.000000046161478Journal Article20200409This study was conducted to determine the effect of Nintendo Wii-based motor and cognitive training on executive function of children with attention-deficit/ hyperactivity disorder. Statistical population of this research included boys with ADHD, aged 8-11. Years. 27 eligible participants were selected from Avand development center and were randomly assigned and were randomly assigned to an experimental and control group. The experimental group participated in a selected gaming program for 24 sessions, 60 minutes per session. At the beginning of the study and after eight weeks of intervention, participants were assessed with Corsi-Block-Tapping test, GO/No-Go test and Tower of London (TOL) test. R Statistical software were used for data analysis. The resulting data were analyzed using ANCOVA and MANCOVA. The results showed that working memory and response inhibition in the experimental group were significantly improved in comparison to the control group, in assessing planning, there were significant differences between groups in TOL score that measured correct solved problems. But there were no differences in TOL scores that measure performance of planning time and planning speed (P >0.05).. These results suggest that Nintendo Wii game playing might be a simple and cost effective way for improving executive function of ADHD children.پژوهش حاضر با هدف بررسی تمرینات شناختی و حرکتی Wii بر کارکردهای اجرایی کودکان کمتوجه/بیشفعال انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان پسر 8 تا 11 سال مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیشفعال شهر مشهد بود. از جامعه مذکور، نمونهای به حجم 27 نفر از بین مراجعهکنندگان به مرکز رشد آوند که واجد شرایط ورود به مطالعه بودند ،انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل، قرار گرفتند. تمرینات گروه تجربی، به مدت هشت هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه یک ساعت اجرا شد. همه آزمودنیها قبل و بعد از مداخله، توسط آزمون های بلوک های تپنده کورسی، آزمون برو/نرو و آزمون برج لندن مورد ارزیابی قرار گرفتند. از نرم افزار R جهت تحلیل دادهها و از آزمون تحلیل کواریانس یکراهه و تحلیل کواریانس چندمتغیری برای بررسی تفاوت بین میانگین دو گروه استفاده شد. یافتههای این تحقیق حاکی از عملکرد بهتر گروه آزمایشی در متغیرهای حافظه کاری و متغیر بازداری پاسخ، در مرحله پسآزمون بود. در متغیر برنامهریزی و حل مسئله، فقط در مولفه امتیاز کلی، بین دو گروه تفاوت معنیداری وجود داشت اما در مولفههای مرتبط با زمان و سرعت برنامهریزی، هیچ تفاوت معنیداری بین دو گروه مشاهده نشد (05/0p>). نتایج این تحقیق، پیشتهاد میکند که بازیهای شناختی-حرکتی Wii میتواند به عنوان روشی آسان، کم هزینه و جذاب به بهبود کارکردهای اجرایی کودکان کمتوجه/بیشفعال کمک کند.https://jpe.atu.ac.ir/article_12838_cec45cd39f9acebbc35114167a60b0e7.pdfدانشگاه علامه طباطبائیروانشناسی افراد استثنایی2252-0031104020201221Effectiveness of Digital Storytelling Program on Emotion Regulation of Children with Autism Spectrum Disorderاثربخشی قصهگویی دیجیتالی بر تنظیم هیجان کودکان با اختلال طیف اتیسم73981283910.22054/jpe.2021.53148.2179FAسحرمحمدیکارشناس ارشد، روان شناسی و آموزش کودکان استثنایی، دانشکده ادبیات، علوم انسانی و اجتماعی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامیلیلاکاشانی وحیداستادیار گروه روان شناسی دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران،ایران0000-0002-5070-5186هادیمرادیدانشیار گروه هوش ماشین و رباتیک، دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر، دانشگاه تهران، تهران، ایران.0000-0003-4916-9408Journal Article20200619The purpose of this research was to determine the effectiveness of digital storytelling on emotion regulation of children with autism. Research design was a quasi-experimental that included a pretest and posttest that was conducted on both the experimental group, and control group. The statistical population of the study included all children with autism spectrum in the Child-parent at a university clinic. For this purpose, 20 children with autism were selected and were assigned into two experimental and control groups randomly (each group 10 children). The experimental group received storytelling program for 12 sessions of 45 minutes and control group waited in the waiting list. All subjects completed Emotion Relation Checklist (Sheilds & Cicchetti, 1998) before and after the training. The obtained data were analyzed using Analysis of the Covariance. The findings showed significant differences between the experimental and the control group in emotion regulation. At the end, using digital storytelling program for improving emotion management was recommended.پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر استفاده از قصهگویی دیجیتالی بر تنظیم هیجان در کودکان دارای اختلال طیف اتیسم صورت گرفت. این پژوهش با روش شبه آزمایشی و با دو گروه آزمایش و کنترل، با پیشآزمون و پسآزمون اجرا شد. جامعه آماری پژوهش کلیه کودکان دارای اختلال طیف اتیسم مراجعهکننده به کلینیک مادر و کودک وابسته به دانشگاه شهید بهشتی بود. 20 نفر از کودکان دارای اختلال طیف اتیسم به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای آزمودنیهای گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 45 دقیقهای برنامه مداخله قصهگویی دیجیتالی به صورت انفرادی ارائه شد. به منظور ارزیابی متغیر وابسته از سیاهه تنظیم هیجان (شیلدز و سیچتی، 1998) استفاده شد. دادههای جمعآوریشده توسط تحلیل کوواریانس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که برنامه مداخله به طور معناداری در افزایش تنظیم هیجان در آزمودنیهای گروه آزمایش موثر بوده است. در پایان استفاده از قصهگویی دیجیتالی به منظور ارتقای تنظیم هیجان کودکان دارای اختلال اتیسم مورد بحث و بررسی قرار گرفت.https://jpe.atu.ac.ir/article_12839_743dac2e6c73767c251069af3e03bd17.pdfدانشگاه علامه طباطبائیروانشناسی افراد استثنایی2252-0031104020201221An Analysis of the Academic Limitations of Blind and visually impaired students: A Qualitative Researchواکاوی محدودیتهای تحصیلی دانشجویان نابینا و کمبینا: یک پژوهش کیفی991321284010.22054/jpe.2021.56797.2251FAیوسفادیباستاد دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران.احدعظیمی آقبلاغدانشجوی دکتری مطالعات برنامه درسی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران.Journal Article20201111In the present study, the aim was to describe and understand the perception of blind and visually impaired students about their Academic limitations at the higher education level. The present study was conducted in the academic year of 2019-2020 with a qualitative approach of conventional qualitative content analysis. From the community of blind and visually impaired students, 12 students in this range were selected using purposive sampling method and participated in a semi-structured in-depth interview. The text analysis of the interviews was performed manually using the communication analysis model. Data validation strategies were performed using the methods of External checks, Member check, allocating sufficient time for data collection, and continuous conflict and Investingator Triangulation. Findings were extracted in the main categories of "entrance exam challenges", "inappropriate physical space of the university", "communication challenges", "educational challenges" and "organizational procrastination" and several sub-classes. The results showed that despite the adoption and cross-sectional implementation of domestic and international laws protecting the rights of persons with disabilities, the Academic needs of this group of students are less considered; And in practice, their Academic requirements are not taken into account. It is suggested that those in charge take the necessary measures considering the practical achievements of the researchدر پژوهش حاضر هدف، توصیف و فهم ادراک دانشجویان نابینا و کم بینا از محدودیتها تحصیلی آنان در سطح آموزش عالی بود. مطالعه حاضر در سال تحصیلی 99-1398 با رویکرد کیفی، از نوع تحلیل محتوای کیفی عرفی انجام شد. از میان جامعة دانشجویان نابینا و کم بینا، تعداد 12 نفر از دانشجویان این طیف، با استفاده از شیوه نمونهگیری هدفمند انتخاب، و در مصاحبة عمیق نیمه ساختاریافته مشارکت کردند. تجزیه و تحلیل متن مصاحبهها با استفاده از الگوی تحلیل ارتباطی، و به صورت دستی انجام شد. راهبردهای اعتباربخشی به دادهها با استفاده از روشهای بازنگری ناظرین، بازنگری مشارکت کنندگان، تخصیص زمان کافی برای جمع آوری دادهها و درگیری مداوم و مثلث سازی محقق انجام شد.نتایج در طبقات اصلی"چالشهای کنکور"، " نامناسب بودن فضای فیزیکی دانشگاه" ، "چالشهای ارتباطی"، "چالشهای آموزشی" و"اهمال کاری سازمانی" و چندین طبقة فرعی استخراج شد. نتایج نشان داد، علیرغم تصویب و اجرای مقطعی قوانین حمایتکنندة داخلی و بین المللی از حقوق معلولان، نیازهای تحصیلی این قشر از دانشجویان کمتر مد نظر قرار میگیرد؛ و در عمل به الزامات تحصیلی آنان توجهی نمی-شود. پیشنهاد میشود متصدیان امر با مورد توجه قرار دادن دستاوردهای کاربردی پژوهش، اقدامات لازم را انجام دهند.https://jpe.atu.ac.ir/article_12840_8bdff69f2722f8180e11ee65243305eb.pdfدانشگاه علامه طباطبائیروانشناسی افراد استثنایی2252-0031104020201221Determine the most effective rapid automatized naming tasks (RAN) for discrimination of Persian language students with and without dyslexiaتعیین کارآمدترین تکلیف نامیدن خودکار سریع در تمیز دانشآموزان با و بدون نارساخوانی فارس زبان1331551284110.22054/jpe.2021.51124.2140FAمهدیعبداله زاده رافیاستادیار روان شناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه ملایر، ملایر، ایران.0000-0002-6519-7217مهسارحیم زادهکارشناس ارشد روانسنجی، واحد گناباد، دانشگاه آزاد اسلامی، گناباد، ایران.Journal Article20200404The purpose of the present study was determining the most effective speed naming tasks for discrimination of Persian language students with and without dyslexia. In a causal-comparative design, all 77 students with dyslexia who had the criteria to enter the study were selected, and 77 normal students who were similar with the dyslexic group in terms of age, gender, and intelligence were also selected as available. Data was collected using a diagnostic Reading Test (Shirazi, & Nilipour, 2005), Raven Intelligence Test (Raven, 1956) and Rapid Automatized Naming Tasks (Denckla, & Rudel, 1976). To analyze the data, the independent T test and discriminative analysis method were used. Results show that students with dyslexia perform significantly less than normal students in rapid automatized naming tasks (p <0.0001); also, the coloring shape rapid automatized naming tasks was the most effective in distinctive students with and without dyslexia; therefore, rapid automatized naming tasks, especially coloring shape rapid automatized naming tasks, could be used to discrimination students with and without dyslexia.هدف پژوهش حاضر تعیین کارآمدترین تکلیف نامیدن خودکار سریع در تمیز دانشآموزان با و بدون نارساخوانی فارس زبان بود. در قالب یک طرح علی مقایسهای با استفاده از روش سرشماری تمام 77 دانش آموزان دچار نارساخوانی شهر گناباد که معیارهای ورود به مطالعه را دارا بودند، انتخاب شدند و 77 دانش آموز عادی که از لحاظ سن، جنسیت و هوشبهر با گروه نارساخوان همگن بودند نیز بهصورت در دسترس انتخاب شدند. دادههای پژوهش از طریق آزمون تشخیصی خواندن (شیرازی و نیلی پور، 1384)، آزمون هوش ریون (ریون، 1956) و تکالیف نامیدن سریع (دنکلا و رودل، 1974) گردآوری و با استفاده از روش t مستقل و تحلیل تشخیصی- تمیزی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که عملکرد دانشآموزان دچار نارساخوانی در همه تکالیف نامیدن خودکار سریع (رنگ، اعداد، حروف الفبا، اشیاء و شکل رنگی) بهطور معناداری پایینتر از دانشآموزان بدون نارساخوانی بود (0001/0p <)؛ همچنین، تکلیف نامیدن خودکار سریع اشکال رنگی بهترین متمایزکننده دانشآموزان دچار نارساخوانی از دانش آموزان بدون نارساخوانی بود؛ بنابراین، میتوان از تکالیف نامیدن خودکار سریع، بهخصوص آزمون نامیدن اشکال رنگی، برای تمیز دانشآموزان با و بدون نارساخوانی استفاده کرد.https://jpe.atu.ac.ir/article_12841_bc6bb8a0aa4d709521da4b4d251afe4c.pdfدانشگاه علامه طباطبائیروانشناسی افراد استثنایی2252-0031104020201221The effect of Thought-Bubble Training on the Theory of Mind in Female Autism Disorder Children with High Performance: A Pilot Studyتأثیر آموزش حبابهای فکر بر نظریه ذهن کودکان دختر مبتلا به اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا: مطالعه مقدماتی1571781284210.22054/jpe.2021.54933.2207FAساراتکینیکارشناس ارشد روانشناسی کودکان استثنایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران.Journal Article20200901The purpose of this study was to investigate the effect of thought-bubble training on the theory of mind in female autism disorder children with high performance. The present semi experimental study included pre-test, post-test with the control group design. The statistical population of the study consisted of 78 girls aged 8 to 12 years with high-functioning autism spectrum disorder referred to 2 medical centers in Tehran (for autism votes and friends) in the first six months of 2019. Among them, 26 people were selected by available sampling method and according to the inclusion and exclusion criteria, as a research sample and randomly in two experimental groups (13 people) and control group (13 people). Were appointed. The subjects in the experimental group received the thought-bubble training in 8 sessions of 45 minutes (one session per week) individually; The control put on a waiting list. In order to gather data, Steammann theory of mind test (1999), were used. Data were analyzed using univariate analysis of covariance. Findings of the study showed that by controlling the effect of pre-test, there was a significant difference between the mean scores of post-test in the experimental and control groups in the theory of mind. According to the results of the study, children with autism disorder have difficulty in obtaining theory of mind, and the thought-bubble training can be effective in improving and accelerating the development of theory of mind in in autism disorder children with high performanceپژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش حبابهای فکر بر نظریه ذهن کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا انجام شد. روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را 78 نفر از کودکان دختر 8 تا 12 سال مبتلا به اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا مراجعه کننده به 2 مرکز درمانی شهر تهران (به آرا و دوست اتیسم) در شش ماهه اول سال 1398 تشکیل دادند. از بین آنها 26 نفر به روش نمونهگیری دردسترس و با توجه به ملاکهای ورود و خروج به مطالعه، بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب و به-صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (13 نفر) و گروه کنترل (13 نفر) گمارش شدند. افراد گروه آزمایش، برنامه آموزشی جبابهای فکر را در 8 جلسه 45 دقیقهای (در هرهفته یک جلسه) بهصورت انفرادی دریافت کردند؛ گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. بهمنظور جمعآوری اطلاعات از آزمون نظریه ذهن استیممن (1999)، استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تکمتغیره تحلیل شد. یافتههای حاصل از پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیشآزمون، بین میانگین نمرات پسآزمون افراد گروههای آزمایش و کنترل در نظریه ذهن تفاوت معناداری وجود داشت. باتوجه به نتایج پژوهش، کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم در کسب نظریه ذهن دچار مشکل هستند و رویکرد حبابهای فکر میتواند از طریق تکالیف باورهای غلط به بهبود و تسریع رشد نظریه ذهن کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم مؤثر باشد.https://jpe.atu.ac.ir/article_12842_6c2e3f10311e516f1fe45e540208b80c.pdfدانشگاه علامه طباطبائیروانشناسی افراد استثنایی2252-0031104020201221Provide a model of the causal model of Academic Engagement and Academic Self-efficacy with Academic Performance through Perception of school atmosphere in Gifted Studentsارائه الگوی مدل علّی درگیری تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی با عملکرد تحصیلی ازطریق ادراک از جّو مدرسه در دانش آموزان تیزهوش1792101284310.22054/jpe.2021.53750.2190FAمحمد رضاعسکریدانشجوی دکتری روان شناسی عمومی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اهواز، اهواز، ایران.بهناممکوندیدانشیار گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی ، دانشگاه آزاد اسلامی ، اهواز ، ایرانعبدالکاظمنیسیاستاد گروه روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران.Journal Article20200727This study aimed to explore the causal relationship of academic engagement and academic self-efficacy with mediation school climate in high school gifted students studying in Ahvaz in the school year 2018-2019. The research is of a provide model of the causal model relationship. The participants of the present study were selected using random stratified random sampling, included a sample of 300 students (140 boys gifted and 160 girls gifted). To collect the required data four educational questionnaires were used including Zarang Questionnair(2011), Maurice Academic Self-Efficacy Questionnaire(2001), Taylor's Educational Performance Questionnair(1999), a Trick and Mouse School climate understanding Questionnaire (1973). To analyze the collected data, the Pearson correlation coefficient was used and SPSS 18 and Amos 18 were used for evaluating the proposed model. The findings of the present study showed that the current pattern of development goals in the research community is valid (RMSEA = 0.08). Gifted students have a positive and significant relationship in all direct paths of academic engagement and academic self-efficacy with the component of the school meditation. Moreover, the indirect paths of research in academic engagement and academic self-efficacy with the mediation of school meditation have an effect on academic performance.هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه علّی درگیری تحصیلی، خودکارآمدی تحصیلی با عملکرد تحصیلی با میانجیگری ادراک از جّو مدرسه در دانشآموزان تیزهوش دوره دوم متوسطه شهر اهواز بود. پژوهش از نوع رابطهی- علّی میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبی، نمونهای به حجم 300نفر( 140 پسر تیزهوش و 160 دختر تیزهوش)انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از چهار پرسشنامه درگیری تحصیلی زرنگ (1391)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی موریس(2001)، پرسشنامه ادراک از جّو مدرسه تریکت و موس (1973) و پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری چون، ضریب همبستگی پیرسون و برای ارزیابی مدل پیشنهادی از روش تحلیل مسیر و از نرم افزار spss، نسخه18 و Amos نسخه 18 استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد الگوی حاضر ادراک از جّو مدرسه در جامعه پژوهش معتبر است ((RMSEA=0/08. در تمام مسیرهای مستقیم پژوهش درگیری تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی با مولفههای ادراک از جّو مدرسه بجز مسیر مستقیم درگیری تحصیلی و عملکرد تحصیلی بین دانشآموزان تیزهوش رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. همچنین مسیرهای غیرمستقیم پژوهش درگیری تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی با میانجیگری ادراک از جّو مدرسه تاثیرگذار بر عملکرد تحصیلی میباشد. براساس نتایج میتوان گفت برای افزایش احتمال عملکرد تحصیلی دانشآموزان تیزهوش باید به درگیری تحصیلی، خودکارآمدی تحصیلی و ادارک از جّو مدرسه آنها توجه شود.https://jpe.atu.ac.ir/article_12843_db82600d82967358b3e1cc1158a2befc.pdfدانشگاه علامه طباطبائیروانشناسی افراد استثنایی2252-0031104020201221Relationship between early maladaptive schemas and personality traits with behavioral problems in studentsرابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و ویژگیهای شخصیتی با مشکلات رفتاری در دانشآموزان2112341284410.22054/jpe.2021.55178.2216FAجعفررحمن زاده مقدمکارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشکده روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوکان، آذربایجان غربی، ایرانگلاویژعلیزادهدکترای روانشناسی تربیتی، دانشکده روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوکان، بوکان ، ایرانمحمدرستمیاستادیار گروه مشاوره، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران0000-0002-5696-543xJournal Article20200909Adolescents as one of the vulnerable age groups are exposed to a variety of psychological problems. The aim of present study was to investigate the relationship between early maladaptive schemas and personality traits with internalizing and externalizing behavioral problems. The present study is descriptive and correlational. In this study, 362 male high school students in Boukan city were selected using multi-stage cluster sampling method and completed the questionnaires of Behavioral Problems of Achenbach (1991), Schema Young (1998) and Neo short form (1992). Pearson correlation coefficient and multivariate regression were used to analyze the data. Regression analysis showed that 12% and 26% of the variance of internalizing behavioral problems and 15% and 20% of the variance of externalizing behavioral problems are due to early maladaptive schemas and personality traits in students, respectively. Early maladaptive schemas and personality traits have the potential to predict internalizing and externalizing behavioral problems in students. early maladaptive schemas and personality traits in students, respectively. Early maladaptive schemas and personality traits have the potential to predict internalizing and externalizing behavioral problems in students.نوجوانان به عنوان یکی از گروههای سنی آسیبپذیر در معرض انواع مشکلات روانشناختی قرار دارند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین طرحوارههای ناسازگار اولیه و ویژگیهای شخصیتی با مشکلات رفتاری درونسازی شده و برونسازی شده بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. در این پژوهش 362 دانشآموز پسر دوره متوسطه شهر بوکان، با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند و پرسشنامههای مشکلات رفتاری آخنباخ (1991)، طرحواره یانـگ (1998) و فرم کوتاه نئو (1992) را تکمیل نمودند. برای تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. تحلیل رگرسیون نشان داد که به ترتیب 12 و 26 درصد از واریانس مشکلات رفتاری درون سازی و 15 و 20 درصد واریانس مشکلات رفتاری برونسازی شده ناشی از طرحوارههای ناسازگار اولیه و ویژگیهای شخصیتی در دانشآموزان می باشد. نتیجهگیری: طرحوارههای ناسازگار اولیه و ویژگیهای شخصیتی توان پیشبینی کنندگی مشکلات رفتاری درونسازی شده و برونسازی شده در دانشآموزان را دارند.https://jpe.atu.ac.ir/article_12844_fa0e9668e68b404aea5dedaeec8f7f98.pdf