سمیرا علی زاده؛ یوسف دهقانی؛ فریده سادات حسینی؛ صفا برزگری
چکیده
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی روش ایزی مایند (Easy Mind) بر برنامهریزی، نگهداری ذهنی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی صورت گرفت. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری شامل دانشآموزان مراجعهکننده به مرکز اختلالات یادگیری بوشهر بود که تشخیص ناتوانی ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی روش ایزی مایند (Easy Mind) بر برنامهریزی، نگهداری ذهنی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی صورت گرفت. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری شامل دانشآموزان مراجعهکننده به مرکز اختلالات یادگیری بوشهر بود که تشخیص ناتوانی یادگیری دریافت کرده بودند. از این میان، 16 نفر (8 دختر، 8 پسر) که در پایههای اول و دوم ابتدایی تحصیل میکردند به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و بهتصادف به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزارهای سنجش شامل آزمون مازهای پرتئوس (1914)، آزمونهای نگهداری ذهنی پیاژه (1969) و آزمون محقق ساخته برای سنجش پیشرفت تحصیلی بود. ابتدا پیشآزمون روی هر دو گروه اجرا شد. گروه آزمایش 12 جلسه مداخلهی درمانی (45 دقیقهای) ایزی مایند را دریافت کردند اما گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکردند. بعد از جلسات مداخله، متغیرها مجدداً جهت ثبت نمرات پسآزمون سنجیده شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین گروههای آزمایش و کنترل در برنامهریزی (56/8=F و 011/0=P)، نگهداری ذهنی (43/96=F و 001/0=P) و پیشرفت تحصیلی (27/52=F و 001/0=P) تفاوت معناداری بعد از اجرای روش ایزی مایند وجود داشت و این روش باعث بهبود برنامهریزی، نگهداری ذهنی و پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی شد؛ بنابراین با توجه به یافتههای حاصل از پژوهش حاضر استفاده از این روش توسط مشاوران، درمانگران و معلمان مدارس میتواند با اثرگذاری بر سه متغیر ذکرشده از مشکلات این دانشآموزان بکاهد.
یوسف دهقانی؛ صادق حکمتیان فرد
چکیده
هدف پژوهش حاضر پیشبینی خود ناتوانسازی بر اساس خوشبینی تحصیلی، باورهای فراشناختی و تنظیم شناختی هیجان در دانش-آموزان دارای اختلال یادگیری بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری 540 دانشآموز دچار انواع اختلال یادگیری پایه سوم تا پنجم ابتدایی ارجاع دادهشده به مرکز اختلال یادگیری آموزش و پرورش بوشهر در سال ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر پیشبینی خود ناتوانسازی بر اساس خوشبینی تحصیلی، باورهای فراشناختی و تنظیم شناختی هیجان در دانش-آموزان دارای اختلال یادگیری بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری 540 دانشآموز دچار انواع اختلال یادگیری پایه سوم تا پنجم ابتدایی ارجاع دادهشده به مرکز اختلال یادگیری آموزش و پرورش بوشهر در سال تحصیلی 1398-1397 بود. از میان آنها بهروش نمونهگیری تصادفی ساده ۲۲۵ نفر که ویژگیهای لازم را داشتند انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل، پرسشنامه تنطیم شناختی-هیجانی گارنفسکی و همکاران (2001)، پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز و کاترایت (2004)، پرسشنامه خوش-بینی تحصیلی شیرر و کارور (1985) و مقیاس خودناتوانسازی تحصیلی میدگلی (2000) بود. دادههای حاصل از اجرای پرسشنامهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که خوشبینی تحصیلی، باورهای فراشناختی و تنظیم شناختی هیجان توان پیشبینی خودناتوانسازی دانشآموزان دارای اختلال یادگیری دارند(156/0=R2؛001/0˂ P). این نتایج نشان میدهد که وجود خوشبینی تحصیلی، باورهای فراشناختی و همچنین تنظیم شناختی پایین در دانشآموزان دارای اختلال یادگیری با ایجاد تعلل در تکالیف تحصیلی و عدم ایجاد انگیزه مثبت، نقش مؤثری در خودناتوانسازی، افت تحصیلی و بالطبع تداوم این اختلال در این دانشآموزان میشود. لذا میتوان از طریق آموزش و اعمال روشهای مناسب تربیتی، موجبات عملکرد تحصیلی بهتر و سلامت روانی این دانشآموزان را فراهم آورد و همچنین زمینه پیشرفت همه جانبهای را برای دانشآموزانی که از لحاظ خودناتوانسازی پایین هستند را مهیا کرد.
یوسف دهقانی؛ صادق حکمتیان فرد
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر عملکرد توجه و بازداری پاسخ در دانشآموزان دارای اختلال ریاضی است. این پژوهش از طرح شبهآزمایشی پیشآزمون پسآزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشآموزان دچار اختلال یادگیری ریاضی مراجعه کننده به مرکز ناتوانی یادگیری آموزش و پرورش شهر بوشهر ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر عملکرد توجه و بازداری پاسخ در دانشآموزان دارای اختلال ریاضی است. این پژوهش از طرح شبهآزمایشی پیشآزمون پسآزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشآموزان دچار اختلال یادگیری ریاضی مراجعه کننده به مرکز ناتوانی یادگیری آموزش و پرورش شهر بوشهر به تعداد 143 نفر در سال تحصیلی 98-1397 بود. از میان آنها به روش نمونهگیری در دسترس 40 نفر که ویژگیهای لازم بر اساس آزمون تشخیص اختلال ریاضی ملکپور (۱۳۷۳)، آزمون وکسلر و ملاکهای ویرایش پنجم کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی را داشتند فهرست شدند و سپس در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20 نفر) گمارش شدند. برای سنجش عملکرد توجه، از خرده مقیاس خطای حذف آزمون عملکرد پیوستة TOVA (رازولد، میرسکی، ساراسون، برانسوم و بک، ۱۹۵۶) و برای ارزیابی عملکرد بازداری پاسخ از خرده مقیاس خطای ارتکاب آزمون TOVA (رازولد، و همکاران، ۱۹۵۶) استفاده شد. گروه آزمایش به مدت یازده جلسه 60 دقیقهای و بهصورت گروهی تحت آموزش قرار گرفت. دادههای حاصل از پژوهش با آزمون تحلیل واریانس با اندازه-گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد آموزش کارکردهای اجرایی در گروه آزمایش موجب بهبود عملکرد توجه و بازداری پاسخ شده است و این تاثیر در مرحله پیگیری دو ماهه پایدار ماند (۰۵/0˂P). با توجه به یافتههای بهدستآمده از مطالعه حاضر میتوان نتیجهگیری کرد که آموزش کارکردهای اجرایی میتواند به عنوان یک روش مداخلهای در بازداری و بهبود عملکرد توجه دانشآموزان با اختلال یادگیری ریاضی استفاده شود
یوسف دهقانی؛ صادق حکمتیان؛ مرضیه پاسالاری
چکیده
این پژوهش با هدف مقایسه امیدتحصیلی، سرزندگیتحصیلی و درگیریتحصیلی در دانشآموزان دارای اختلال یادگیری و عادی انجام گرفت. روش این پژوهش از نوع علی- مقایسهای است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان عادی و دانشآموزان دارای اختلال یادگیری دبستانی مدارس شهر بوشهر که در سال تحصیلی97-1396 مشغول به تحصیل بودند، میباشد. آزمودنیهای ...
بیشتر
این پژوهش با هدف مقایسه امیدتحصیلی، سرزندگیتحصیلی و درگیریتحصیلی در دانشآموزان دارای اختلال یادگیری و عادی انجام گرفت. روش این پژوهش از نوع علی- مقایسهای است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان عادی و دانشآموزان دارای اختلال یادگیری دبستانی مدارس شهر بوشهر که در سال تحصیلی97-1396 مشغول به تحصیل بودند، میباشد. آزمودنیهای پژوهش شامل 100 دانشآموز بودند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای امید تحصیلی، سرزندگی تحصیلی و درگیری تحصیلی اسفاده شد. دادههای حاصل از اجرای پرسشنامهها در مورد دو گروه دانشآموزان با و بدون اختلال یادگیری، با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) نشان داد که بین دانشآموزان با و بدون اختلال یادگیری در امیدتحصیلی، سرزندگیتحصیلی و درگیریتحصیلی تفاوت معنا داری وجود دارد (۰۰۱/0˂ P). این نتایج نشان میدهد که وجود امیدتحصیلی و سرزندگیتحصیلی پایین و همچنین درگیری تحصیلی پایین در دانشآموزان دارای اختلال یادگیری با ایجاد تعلل در تکالیف تحصیلی و عدم ایجاد انگیزه مثبت، نقش مؤثری در افت تحصیلی و بالطبع تداوم این اختلال در این دانشآموزان میشود. لذا میتوان از طریق آموزش و اعمال روشهای مناسب تربیتی، موجبات عملکرد تحصیلی بهتر و سلامت روانی این دانش آموزان را فراهم آورد و همچنین زمینه پیشرفت همه جانبهای را برای دانشآموزانی که از لحاظ امیدتحصیلی، سرزندگیتحصیلی و درگیری تحصیلی پایین هستند را مهیا کرد.