هیوا محمودی؛ محسن جلالی؛ فایق احمدی سلیمانیه
چکیده
هدف این پژوهش مقایسه نارسایی هیجانی، خود دلسوزی و سبک های شوخ طبیعی بین والدین کودکان کم توان ذهنی و کودکان عادی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع علی - مقایسهای بود. جامعه آماری شامل کلیه والدین کودکان کم توان ذهنی (160=N) و والدین کودکان عادی شهرستان سقز بودند که از بین آنها 80 نفر والد کودکان کم توان ذهنی به شیوه دردسترس و 80 نفر والد کودکان ...
بیشتر
هدف این پژوهش مقایسه نارسایی هیجانی، خود دلسوزی و سبک های شوخ طبیعی بین والدین کودکان کم توان ذهنی و کودکان عادی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع علی - مقایسهای بود. جامعه آماری شامل کلیه والدین کودکان کم توان ذهنی (160=N) و والدین کودکان عادی شهرستان سقز بودند که از بین آنها 80 نفر والد کودکان کم توان ذهنی به شیوه دردسترس و 80 نفر والد کودکان عادی بودند به شیوه نمونه گیری خوشهای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس نارسایی هیجانی تورنتو (بگبی، پارکر، تیلور ، 1994)، پرسشنامه خود دلسوزی (نف،2003) و پرسشنامه شوخ طبعی (مارتین و دیگران،2003) است. روش تجزیه و تحلیل، آزمون تحلیل واریانس چند متغیره بود. نتایج پژوهش نشان داد که بین والدین کودکان کم توان ذهنی و والدین کودکان عادی از لحاظ نارسایی هیجانی، خود دلسوزی و سبک های شوخ طبعی تفاوت معنی دار وجود دارد (01/0 ≥ P). نتیجه گیری: والدین کودکان کم توان ذهنی به دلیل مشکل فرزندشان مشکلات نارسایی هیجانی و خود- دلسوزی بیشتر داشتند و از سبک های شوخ طبعی پرخاشگرانه و خودتحقیرگرایانه نسبت به والدین سالم استفاده کردند. بنابراین والدین کودکان کم توان ذهنی نیاز به توجه و حمایت بیشتر در زمینه آموزش و تربیت کودکان دارند.
ایمان مصباح؛ سید محسن حجت خواه؛ محسن گل محمدیان
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تابآوری مادران دارای کودک کمتوان ذهنی بود. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودک کمتوان ذهنی بودند که فرزندانشان در مدارس استثنایی شهرستان دزفول در سال تحصیلی 96-1395 به تحصیل اشتغال ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تابآوری مادران دارای کودک کمتوان ذهنی بود. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودک کمتوان ذهنی بودند که فرزندانشان در مدارس استثنایی شهرستان دزفول در سال تحصیلی 96-1395 به تحصیل اشتغال داشتند. از جامعه فوق تعداد 30 نفر از مادران دارای کودک کمتوان ذهنی به روش تصادفی خوشهای انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. شرکتکنندگان گروه آزمایش طی 10 جلسه نوددقیقهای، (هر هفته دو جلسه) درمان گروهی را دریافت کردند. ابزار پژوهش شامل مقیاس تابآوری فرایبورگ (2003) بود. دادهها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد بین دو گروه آزمایش و کنترل در تابآوری تفاوت معناداری وجود دارد. با توجه به یافتههای پژوهش میتوان گفت درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد روشی کارآمد در افزایش تابآوری در مادران دارای کودک کمتوان ذهنی است