نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 کارشناس ارشد روانشناسی کودکان استثنایی
2 استادیار روانشناسی دانشگاه علامه طباطبائی
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر درمان ویبرواکوستیک موزیک
بر کاهش رفتارهای کلیشهای، خود جرحی و پرخاشگرانه افراد با اختلال اتیسم و بررسی تأثیر این درمان بر فعالیت سیستم اعصاب خودمختار
این افراد بود. روش این پژوهش از نوع تک
موردی بوده و با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، اعضای نمونه که 3 نفر از نوجوانان
افراد با اختلال اتیسم با رفتار چالشانگیز
بودند، انتخاب شدند. به این صورت که نخست بهوسیله نتایج حاصل از پرسشنامه مشکلات
رفتاری و با استفاده از ثبت نمونهگیری زمانی و ثبت فاصله زمانی که توسط والدین
تکمیل شد، خط پایه رسم گردید و سپس روش درمانی ویبروآکوستیک موزیک به مدت 10 جلسه
و هر جلسه 20 دقیقه بر روی هر یک از اعضای نمونه اجراء گردید. در حین ارائه متغیر
مستقل نیز میزان رفتار چالشانگیز بهوسیله برگه ثبت دادهها ثبت گردید. قبل از
شروع درمان، 10 دقیقه پس از شروع درمان و بلافاصله پس از درمان، فشارخون و ضربان
قلب افراد با اختلال اتیسم مورد اندازهگیری
قرار گرفت. بعد از پایان جلسات درمانی، رفتار چالشانگیز (کلیشهای و قالبی، خود
جرحی و پرخاشگرانه) افراد با اختلال اتیسم دوباره بهوسیله پرسشنامه مشکلات رفتاری مورد ارزیابی
قرار گرفت. جهت پیگیری نیز بعد از 2 هفته از پایان مداخله پرسشنامه مشکلات رفتاری
اجرا گردید. یافتهها حاکی از این بود که رفتارهای چالشانگیز هر سه آزمودنی در ارزیابیهای
جلسات درمانی، والدین و اجرای مجدد پرسشنامه مشکلات رفتاری که به منظور بررسی تغییرات
احتمالی انجام شد، کاهش یافت و کاهش فشارخون و ضربان قلب در حین جلسات درمانی نشان
از اثرگذاری این درمان بر سیستم عصبی سمپاتیک به عنوان شاخهای از سیستم اعصاب
خودمختار دارد با توجه به یافتهها میتوان بیان کرد که درمان ویبروآکوستیک موزیک با
اثرگذاری بر سیستم عصبی سمپاتیک، رفتار چالشانگیز افراد با اختلال اتیسم را کاهش میدهد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
aa
نویسندگان [English]
- elham shafieefar 1
- farangis kazemi 2
- shiva dolatabadi 2
1
2
چکیده [English]
aa
کلیدواژهها [English]
- aa
اتیستیک یکی از دشوارترین انواع اختلالهای دوران کودکی است که این اختلال به شکل کاستیهای شدید و اختلال فراگیر چندگانه در رشد که شامل اختلال در تعامل اجتماعی و ارتباطات و وجود رفتارها، علایق و فعالیتهای قالبی است، مشخص میشود (انجمن روانپزشکی آمریکا ویرایش چهارم). افزون بر این، افراد با اختلال اتیسم رفتارهای چالشانگیزی را از خود نشان میدهند. بورتویک و وایت[1] (1987) معتقدند که رفتارهای چالشانگیز افزون بر صدمات جسمی، منجر به محرومیت این افراد از خدمات ارائهشده توسط مؤسسات آموزشی میشود، ونیز مانع یادگیری مهارتهای جدیدی به ویژه در محیطهای آموزشی میگردند و این امر باعث میشود که فرد وارد یک چرخه منفی شود که در این چرخه، رفتارهای جدیدی را برای جایگزین کردن با رفتارهای چالشانگیز یاد نمیگیرد و منجر به ادامه برونریزی مشکلات رفتاری میشود (مورفی[2]، 2009). رفتارهای خود جرحی، کلیشهای و قالبی و مخرب / پرخاشگرانه از رایجترین رفتارهای چالشانگیز در افراد با اختلال اتیسم است (هولدن[3]، 2006؛ روجان[4]، 2001). تاکنون علل مختلفی برای اتیستیک بیانشده است که هریک به نحوی توانسته نشانههای این اختلال را توضیح دهد. از میان این علل میتوان به بدکاری اعصاب خودمختار اشاره کرد (ون انگلند[5]، 1984). فعالیت بیشازحد سمپاتیک به عنوان شاخهای از سیستم اعصاب خودمختار در افراد با اختلال اتیسم دیدهشده است که سبب میشود افراد با اختلال اتیسم رفتارهای آشکاری را برای کنترل بدکاری سیستم اعصاب خودمختار خود استفاده کنند، از آن جمله، فعالیتهای خود تحریکی هستند که به منظور آرامسازی فعالیتهای بیشازاندازه سمپاتیک به کار میبرند (هریستین و همکاران،2001). همچنین اضطراب را یکی از علل رفتارهای چالشانگیز افراد با اختلال اتیسم میدانند (موس[6] و همکاران 2000، گیلبرگ[7] و کلمان[8] 2000، کیم[9] و همکاران 2000).
بر اساس علل بالا به اغلب والدین توصیه میشود زمانی که فرد با اختلال اتیسم سطح برانگیختگیاش بالا میرود او را در فعالیتی آرامبخش شرکت دهند (هیرستین[10] و همکاران، 2001). تا از این طریق اضطراب و فعالیت بیشازاندازه سمپاتیک آن فرد کنترل شود.
یکی از این فعالیتهای آرامبخش درمان ویبروآکوستیک موزیک[11] است، مطالعات مختلف نشان دادهاند که ویبرو آکوستیک موزیک باعث کاهش اضطراب (ریوته[12] و همکاران،2004، ویگرام[13] ،1993) و فعالیت سیستم اعصاب خودمختار میشود که از نشانههای تأثیر آن میتوان به کاهش فشارخون یا ضربان قلب (اسکیل[14]، ویگرام 1995، ریوته،2002)، اشاره کرد (لانجوست و همکاران[15]، 2009) و به عنوان روشی که تأثیر مثبتی در کاهش رفتار چالشانگیز دارد، پیشنهاد میشود (کلد و همکاران[16]، 2006؛ ویگرام و کلد 2006). هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر درمان ویبرواکوستیک موزیک بر کاهش رفتار کلیشهای، خود جرحی و پرخاشگرانه افراد با اختلال اتیسم و بررسی تأثیر این درمان بر فعالیت سیستم اعصاب خودمختار این افراد است.
شرکتکنندگان: این پژوهش از نوع تک موردی است. از میان انواع طرحهای تک موردی برای تعیین اثربخشی روش درمان از طرح AB استفاده شد و سه فرد با اختلال اتیسم بالای 14 سال به صورت نمونهگیری در دسترس، از طریق معرفی انجمن حمایت از خانوادههای افراد با اختلال اتیسم ، انتخاب شدند.
آزمودنی شماره یک (ش): 15 سال داشت تشخیص با اختلال اتیسم ماندگی را در 5/2 سالگی دریافت کرده بود و از همان زمان تحت درمانهای مختلف قرارگرفته است او هماکنون در مدرسه پیروزی سال اول راهنمایی را میگذراند. از لحاظ شنوایی بسیار قوی و در زمینۀ موسیقی بسیار بااستعداد میباشد و مدت چهار سال است آموزش پیانو میبیند. از لحاظ رفتار چالشانگیز، رفتار کلیشهای و قالبی (چرخش حول یک مرکز، درگیر حرکات تکراری بدن شدن، به اطراف پریدن و ادا و اصول و شکلک درآوردن) و رفتار پرخاشگری (لگدزدن به دیگران، کتک زدن به دیگران، هل دادن دیگران و غیره) را نشان میدهد.
آزمودنی شماره دو (ف): 21 سال داشت و در 3 سالگی تشخیص اتیستیک دریافت کرده بود و از همان موقع تحت کاردرمانی و گفتاردرمانی قرارگرفته است. البته در ابتدا پیشرفت چندانی نداشته است اما او هماکنون کلاس پنجم کمتوانذهنی را میگذراند و فاقد کلام میباشد. از لحاظ رفتار چالشانگیز، رفتار کلیشهای و قالبی (تکان دادن یا جنباندن دستها، صدا سازی و تکرار حروف و دست تکان دادن) و رفتار خود جرحی (هرزهخواری و بیشازاندازه نوشیدن) را از خود نشان میدهد.
آزمودنی شماره سه (م): 5/15 سال داشت و در سن 5 سالگی تشخیص اتیستیک را دریافت نموده بود. از همان موقع درمان را آغاز کرده است و هماکنون در مرکز توانبخشی اتیسم، تحت آموزش محدودی قرار دارد. وی چندین سال در مؤسسات مختلف نادیده گرفتهشده است و فاقد کلام میباشد و از لحاظ مهارت خود یاری در سطح پایینی قرار دارد. از لحاظ رفتار چالشانگیز، رفتار کلیشهای و قالبی (بو کردن اشیا، چرخش حول یک محور، قدم رو رفتن، حالات بدنی عجیبوغریب و به دور اشیا چرخیدن)، رفتار خود جرحی (ضربه زدن به اعضای بدن و هرزهخواری) و رفتار پرخاشگری و مخرب (کتک زدن به دیگران، آب دهان پرتاب کردن به دیگران و تخریب اشیا) را نشان میدهد.
روش
در این پژوهش، نخست بهوسیله نتایج حاصل از پرسشنامه مشکلات رفتاری، ثبت نمونهگیری زمان، ثبت فاصله زمان که توسط والدین تکمیل شد، خط پایه رفتارهای چالشبرانگیز (کلیشهای و قالبی، خود جرحی و پرخاشگری) افراد با اختلال اتیسم رسم شد. سپس روش درمانی ویبروآکوستیک موزیک به مدت 10 جلسه و هر جلسه 20 دقیقه ارائه گردید. در هر جلسه بهوسیله ثبت فاصله زمان، میزان رفتارهای چالشانگیز در حین مداخله مشاهده و ثبت شد، همچنین تمام جلسات بهوسیله دوربین فیلمبرداری ضبط شد تا برای اندازهگیری هر 3 خرده رفتار چالشانگیز به طور دقیق استفاده شود.
فشارخون و ضربان قلب افراد با اختلال اتیسم ، پیش از شروع مداخله، 10 دقیقه پس از شروع مداخله و بلافاصله پس از پایان مداخله مورد اندازهگیری قرار گرفت. بعد از پایان جلسات درمانی، رفتار چالشانگیز (کلیشهای و قالبی، خود جرحی و پرخاشگرانه) افراد با اختلال اتیسم دوباره توسط والدین و با استفاده از پرسشنامه مشکلات رفتاری، ثبت نمونهگیری زمان و ثبت فاصله زمان مورد ارزیابی قرار گرفت. پیگیری نیز 2 هفته پس از پایان مداخله در موقعیت طبیعی رفتار از طریق مشاهده ثبت گردید.
ابزار پژوهش
پرسشنامه مشکلات رفتاری[17]: این پرسشنامه در سال 2001 بهوسیله روجان و همکارانش[18] طراحی شد. این پرسشنامه برای ارزیابیهای بالینی و درمانی و همهگیرشناسی مورد استفاده قرار میگیرد. از 3 خرده مقیاس برای ارزیابی رفتارهای خود جرحی و رفتارهای کلیشهای و قالبی و رفتارهای مخرب و پرخاشگرانه، تشکیلشده است. پایایی آزمون – باز آزمون و همسانی درونی سه خرده مقیاس پرسشنامه مشکلات رفتاری بهوسیله روجان و همکاران در چندین مطالعه قابلقبول ارزیابیشده است (گانزالس و همکاران[19]، 2009؛ روجان و همکاران، 2001؛ روجان و همکاران،2010؛ ون اینجن[20] و همکاران 2010).
ثبت نمونهگیری زمان و ثبت فاصله زمان: دو ابزار جهت ثبت مشاهدات رفتارهای چالشانگیز توسط پژوهش گر تنظیم و در اختیار والدین قرار گرفت تا مشاهدات مربوطه را در آن ثبت نمایند و برای تعیین خط پایه و ارزیابی تأثیر درمان بهکاررفته است.
تجزیهوتحلیل دادهها
روش تجزیهوتحلیل دادهها در این پژوهش، توصیفی است. بهطورکلی در هیچیک از طرحهای پژوهشی تک آزمودنی از روش تحلیل آماری استفاده نمیشود. اغلب پژوهش گران حوزه اصلاح رفتار و رفتاردرمانی، در چنین شرایطی نیاز به استفاده از روشهای آماری نمیبینند (سیف، 1387).
نتایج
نمره پیشآزمون، پسآزمون و دوره پیگیری هر سه رفتار (حرکات کلیشهای و قالبی، خود جرحی و پرخاشگری) برای هر آزمودنی بهوسیله پرسشنامه مشکلات رفتاری محاسبه شد و در نمودار 1،2،3،4،5،6 آورده شده است.
نمودار 1. مقایسه فراوانی رفتار کلیشهای و قالبی (ش) در 3 دوره پیشآزمون، پسآزمون و دوره پیگیری
نمودار 2. مقایسه شدت رفتار کلیشهای و قالبی (ش) در 3 دوره پیشآزمون، پسآزمون و دوره پیگیری
نمودار 3. مقایسه فراوانی رفتار کلیشهای و قالبی (ف) در 3 دوره پیشآزمون، پسآزمون و دوره پیگیری
نمودار 4. مقایسه شدت رفتار کلیشهای و قالبی (ف) در 3 دوره پیشآزمون، پسآزمون و دوره پیگیری
نمودار 5. مقایسه فراوانی رفتار کلیشهای و قالبی (م) در 3 دوره پیشآزمون، پسآزمون و دوره پیگیری
نمودار 6. مقایسه شدت رفتار کلیشهای و قالبی (م) در 3 دوره پیشآزمون، پسآزمون و دوره پیگیری
نمرههای هر سه آزمودنی هم از نظر فراوانی و هم از نظر شدت در پسآزمون کاهشیافته است ولی همان طور که در نمودارها مشخص است در دوره پیگیری نمرهها نسبت به پسآزمون افزایشیافته است و در بعضی از آزمودنیها همچون (م) رفتار خود جرحی و شدت رفتار پرخاشگرانه و مخرب، در مورد (ف) نیز در رفتار خود جرحی به اندازه قبل از درمان در پیشآزمون بازگشت کرده است.
در طول جلسات درمانی هر سه آزمودنی بهوسیله آزمایشگر از لحاظ رفتار چالشانگیز مورد ارزیابی قرار گرفتند و نتایج آن را میتوان به تفکیک در نمودارهای ذیل مشاهده کرد.
یک سیر نزولی در رفتار کلیشهای و قالبی (ش) را در طول جلسات درمانی شاهد هستیم. در جلسه نخست به علت اینکه شایان به موسیقی علاقه داشت و خود پیانو مینواخت کاهش چشمگیری نسبت به خط پایه را نشان داد.
نمودار شماره 7. میزان حرکات کلیشهای و قالبی (ش) در جلسات درمانی والدین
جلسه پنجم یک افزایش جزئی در رفتار کلیشهای و قالبی دیده میشود که دلیل آن را مادر (ش) نرفتن او به مدرسه و مشاهده یک فیلم جنگی میداند. به دلیل اینکه بر اساس گزارش مادر آزمودنی در محیط جدید و با افراد جدید سعی دارد رفتار چالشانگیز خود را کنترل کند و تصویر بهتری را از خود ارائه دهد، افزون بر ارزیابیهایی که در جلسه درمان انجام میشد ارزیابیهایی هم پس از جلسه درمان توسط مادر انجام گردید.
در ارزیابی والدین از رفتار کلیشهای و قالبی ش پس از درمان در خانه، یک سیر نزولی در این رفتار، همسو با ارزیابی که در جلسه درمان انجامشده بود، مشاهده شد که در جلسه پنجم و ششم افزایش میزان رفتار کلیشهای را شاهد بودیم نشان از تأثیر شرایط محیطی دارد. بهطورکلی مادر عنوان کرد که وی پس از درمان از آرامش بیشتری برخوردار بوده است.
خط پایه ش یک سیر نزولی در رفتار پرخاشگرانه را نشان میدهد. مادر دلیل آن را اینطور عنوان میکند که ش زمانی که متوجه میشد که در حال ارزیابی است، دست از رفتار پرخاشگرانه برمیداشت و میگفت که پسر خوبی خواهم شد.
با توجه به ارزیابیهایی که از (ش) در مورد رفتار پرخاشگرانه و مخرب در طول جلسات درمانی انجام شد، رفتار پرخاشگرانه وی در طی جلسات درمان کاهش یافته است. از جلسه دوم به دلایلی که در بالا بیان شد، برگ ثبت فاصله زمان در اختیار مادر (ش) قرار گرفت تا به صورت کاملاً تصادفی 20 دقیقه وی را از نظر رفتار پرخاشگرانه و مخرب مورد مشاهده قرار دهد (نمودار شماره 8).
نمودار 8. رفتار پرخاشگرانه و مخرب (ش) در جلسات درمانی و ارزیابی والدین
پس از جلسه سوم نیز یک مورد رفتار پرخاشگرانه در مورد وی مشاهده شد. بهطورکلی مادر ش گزارش کرد که ش در روز درمان بسیار آرامتر است و رفتار پرخاشگرانه کمتری را از خود نشان میدهد.
پس از جلسه چهار و پنجم سیری افزایشی را در رفتار پرخاشگرانه ش شاهد بودیم. مادر علت آن را مدرسه نرفتن و بازی رایانهای و مشاهده فیلم جنگی بیان میکند. (همان طور که در نمودار شماره 8 ملاحظه شد در جلسه پنجم سیری صعودی در رفتار کلیشهای و قالبی وی نیز شاهد بودیم). از جلسه ششم به بعد رفتار پرخاشگرانه (ش) رو به کاهش گذاشت به طوری که در جلسه نهم وی رفتار پرخاشگرانهای از خود نشان نداد. بهطورکلی، رفتار پرخاشگرانه و مخرب ش پس از جلسات درمانی به نسبت خط پایه کاهش یافت.
ارزیابی رفتار کلیشهای و قالبی ف در جلسات درمانی توسط درمانگر در نمودار 9 نشان دادهشده است. کاهش حرکات کلیشهای و قالبی ف را از جلسه چهارم به بعد شاهد هستیم. جلسه نخست تا سوم به دلیل شرایط خانوادگی که مادر گزارش کرد و به دلیل بیماری پدر وی، ف در خانه تنها بوده و به مدرسه نیز نرفته است، به همین دلیل کاهشی در رفتار کلیشهای وی شاهد نبودیم. از جلسه چهارم ف به مدرسهرفته بود و پس از مدرسه استراحت کوتاهی انجام داده و به جلسه درمان آمده بود.
نمودار 9. حرکات کلیشهای و قالبی (ف) در جلسات درمانی
از جلسه پنجم به بعد سیری نزولی در حرکات کلیشهای و قالبی وی شاهد هستیم بهطوریکه در 3 جلسه آخر درمان به جز یک مورد، حرکت کلیشهای از خود بروز نداد. مادر نیز اشاره کرد که وی در ساعات اولیه پس از جلسه درمانی آرامتر است.
رفتار خود جرحی (ف) از نوع هرزهخواری و زیاد نوشیدن است که شدت آن بسیار کم است. در جلسات درمانی به دلیل اینکه مواد غیرخوراکی و یا مواد نوشیدنی در دسترس نبود. وی به جز جلسه نخست و دوم که وسایلی که در دسترساش بود به دهان برد و جوید، این رفتار را تا جلسه هشتم از خود نشان نداد. بر این اساس پس از جلسه دوم به مادر وی برگه ثبت فاصله زمان داده شد که رفتار خود جرحی وی را در خانه مورد مشاهده قرار دهد که نتایج آن در نمودار 10 ارائه شد.
نمودار 10. رفتار خود جرحی (ف) در جلسات درمانی و ارزیابی والدین
رفتار خود جرحی ف پس از جلسه درمان به نسبت خط پایه کاهش داشته است که این کاهش از جلسه چهارم به بعد آغازشده است (همزمان با عادی شدن شرایط خانوادگی).
نمودار شماره 11، ارزیابیهای درمانگر از رفتار کلیشهای و قالبی، رفتار مخرب و پرخاشگرانه (م) را در جلسات درمانی نشان میدهد.
نمودار شماره 11. حرکات کلیشهای و قالبی، رفتار مخرب و پرخاشگرانه، رفتار خود جرحی (م) در جلسات درمانی
حرکات کلیشهای و قالبی م در جلسه اول بسیار زیاد و با خط پایه یکسان بود بهطوریکه وی نتوانست از درمان در جلسه اول به خوبی بهرهمند شود. مادر او گزارش کرد که م چند روز گذشته تحت درمان با زالو قرارگرفته است و این صندلی و فضا تداعیکننده آن درمان برای اوست. در جلسه دوم کاهشی چشمگیر را در رفتار چالشانگیز م شاهد هستیم. شرایط محیطی و خانوادگی نیز همانند دو آزمودنی دیگر، بر میزان اثرگذاری این درمان بر وی نیز نمایان بود. در جلسه ششم به دلیل ناآرامیای که شرایط خانوادگی برای او ایجاد کرده بود، رفتارهای چالشانگیز او افزایش پیدا کرد و شرایط فصلی[21] که در جلسات پایانی به وجود آمده بوده، باعث شد افزایشی در رفتار چالشانگیز " م " دیده شود. نوساناتی در بروز رفتار چالشانگیز آزمودنی شماره 3 در جلسات درمانی ملاحظه میشود. علت احتمالی این نوسانات در جلسات را به فاصله زمان بین جلسات درمانی میتوان نسبت داد. جلسات درمانی، در دو فاصلۀ زمانی یکروزه و چهار روزه برگزار میشد (دوشنبه و چهارشنبه). در جلسات بافاصلۀ چهار روزه، به نسبت جلسات بافاصلۀیک روزه، میزان هر سه رفتار چالشانگیز افزایش یافت و در جلسات با فواصل زمانی کمتر، به ویژه از جلسه پنجم به بعد، در هر سه خرده رفتار چالشانگیز، شاهد کاهش رفتارها بودیم.
تغییرات ایجادشده در فشارخون و ضربان قلب در هر سه آزمودنی قبل، بعد و حین مداخله درمانی در جدولهای زیر ارائهشده است.
جدول شماره 1. میزان فشارخون هر 3 آزمودنی در قبل از شروع درمان، در حین درمان و بلافاصله بعد از درمان
|
آزمودنی شماره 1 (ش)
|
آزمودنی شماره 2 (ف) |
آزمودنی شماره 3 (م) |
||||||
قبل از درمان
|
حین درمان |
بعد از درمان |
قبل از درمان
|
حین درمان |
بعد از درمان |
قبل از درمان
|
حین درمان |
بعد از درمان |
|
جلسه اول درمان |
8/13 |
4/10 |
7/10 |
8/12 |
8/10 |
7/10 |
7/10 |
5/9 |
7/10 |
جلسه دوم درمان |
6/12 |
9/11 |
6/8 |
8/13 |
7/10 |
8/13 |
5/10 |
6/9 |
8/10 |
جلسه سوم درمان |
7/11 |
6/8 |
8/9 |
6/11 |
8/10 |
7/11 |
6/9 |
- |
8/12 |
جلسه چهارم درمان |
7/12 |
6/10 |
8/10 |
11/13 |
7/12 |
8/11 |
8/12 |
7/10 |
7/11 |
جلسه پنجم درمان |
6/11 |
5/10 |
8/12 |
10/13 |
8/12 |
7/12 |
7/13 |
7/10 |
7/9 |
جلسه ششم درمان |
6/10 |
6/9 |
79 |
7/10 |
7/12 |
8/12 |
8/12 |
7/11 |
6/12 |
جلسه هفتم درمان |
6/10 |
7/11 |
9/10 |
7/13 |
8/12 |
7/11 |
7/10 |
- |
- |
جلسه هشتم درمان |
7/10 |
7/10 |
9/10 |
8/12 |
7/11 |
8/12 |
6/11 |
8/10 |
9/10 |
جلسه نهم درمان |
7/10 |
5/12 |
5/10 |
8/12 |
7/10 |
7/11 |
8/12 |
7/10 |
6/11 |
جلسه دهم درمان |
7/11 |
6/10 |
7/10 |
8/10 |
5/10 |
9/10 |
7/13 |
- |
- |
جدول شماره 2. تعداد ضربان قلب هر 3 آزمودنی در قبل از شروع درمان، در حین درمان و بلافاصله بعد از درمان
|
آزمودنی شماره 1 (ش)
|
آزمودنی شماره 2 (ف) |
آزمودنی شماره 3 (م) |
||||||
قبل از درمان
|
حین درمان |
بعد از درمان |
قبل از درمان
|
حین درمان |
بعد از درمان |
قبل از درمان
|
حین درمان |
بعد از درمان |
|
جلسه اول درمان |
110 |
54 |
95 |
83 |
56 |
77 |
50 |
41 |
52 |
جلسه دوم درمان |
54 |
44 |
87 |
87 |
54 |
80 |
81 |
67 |
75 |
جلسه سوم درمان |
104 |
81 |
80 |
69 |
60 |
81 |
42 |
47 |
68 |
جلسه چهارم درمان |
91 |
76 |
65 |
46 |
67 |
67 |
57 |
49 |
58 |
جلسه پنجم درمان |
86 |
72 |
78 |
96 |
88 |
78 |
59 |
43 |
60 |
جلسه ششم درمان |
64 |
51 |
67 |
87 |
48 |
79 |
70 |
67 |
65 |
جلسه هفتم درمان |
83 |
63 |
78 |
95 |
80 |
53 |
80 |
78 |
81 |
جلسه هشتم درمان |
63 |
92 |
87 |
94 |
74 |
81 |
60 |
54 |
52 |
جلسه نهم درمان |
90 |
81 |
91 |
87 |
79 |
80 |
56 |
61 |
50 |
جلسه دهم درمان |
89 |
78 |
85 |
64 |
60 |
67 |
70 |
54 |
62 |
همان طور که در جدول 1 و 2 مشاهده میشود، فشارخون و ضربان قلب هر سه آزمودنی در حین جلسات درمانی و پس از درمان کاهشیافته است.
بحث
رفتار چالشانگیز هر 3 آزمودنی (حرکات کلیشهای و قالبی، پرخاشگری و خودجرحی)، هم در ارزیابیهای پژوهشگر در جلسات درمانی و هم در ارزیابیهای والدین پس از جلسات درمانی و در اجرا مجدد پرسشنامه مشکلات رفتاری، به نسبت خط پایه کاهش داشته است. رفتار چالشانگیز آنها در طول جلسات درمانی و پسازآن همیشه از خط پایه پایینتر بوده و این امر نشان میدهد که درمان ویبروآکوستیک موزیک، در بهبود رفتارهای چالشانگیز آزمودنیها مؤثر بوده است. با توجه به نتایج به دست آمده میتوان گفت که درمان ویبروآکوستیک موزیک، مطابق با نتایج پژوهشهای گذشته، رفتارهای خود جرحی، حرکات کلیشهای و پرخاشگری افراد با اختلال اتیسم را کاهش میدهد (ویگرام،1997،1997،1993؛ لانجوست، اندرسون، ویدنگ، 2009). نتایج پژوهشها، در مورد درمان ویبروآکوستیک موزیک، برای بیمارهای مختلف نشان دادهاند که این درمان باعث کاهش اضطراب (رتنیک، تام، زیلینکس، 2004؛ ویگرام 1993) و فعالیت اعصاب خودمختار میشوند و میتواند دو عملکرد فیزیولوژیکی فشارخون و ضربان قلب (ویگرام، 1996؛ ریوته واها، 2002) را نیز کاهش دهد. ازآنجاییکه برخی از مطالعات، علت رفتار چالشانگیز افراد با اختلال اتیسم را فعالیت بیشازاندازه سیستم عصبی سمپاتیک به عنوان شاخهای از سیستم عصبی خودمختار (ون انگلند، 1984) و افزایش اضطراب (موس و همکاران،2000؛ گیلبرگ و کلمان، 2000؛ کیم و همکاران، 2000) میدانند و در چندین مطالعه نشان دادهشده است که افرادی که دارای خود جرحی میباشند ضربان قلبشان قبل از انجام خود جرحی افزایش مییابد؛ و پس از انجام این عمل، ضربان قلب کاهش مییابد و همچنین دیدهشده است که این افراد برای رهایی از پیامدهای آزاردهنده رفتار خود جرحی، حرکات قالبیای انجام میدهند و هنگامیکه آنها از این حرکات استفاده مینمایند ضربان قلبشان کاهش مییابد و چنان چه آنها را از این عمل بازدارند، ضربان قلبشان افزایش مییابد (فری من و همکاران، 1999؛ بار را و همکاران،2007؛ جنئت و همکاران، 2011). پژوهشگر بر اساس علل بالا و پیشنهادهای پژوهشهای پیشین، برای تبیین چگونگی اثرگذاری این درمان بر رفتارهای چالشانگیز افراد با اختلال اتیسم ، اقدام به ارزیابیهای فیزیولوژیکی درمانجویان نمود.
نتایجی که از اندازهگیری میزان فشارخون و ضربان قلب درمانجویان در جلسات درمانی (قبل از مداخله، در حین مداخله و بلافاصله پس از مداخله) به دست آمده، کاهش این دو عملکرد فیزیولوژیکی را در حین هر جلسه مداخله و پس از مداخله نشان میدهد؛ و بهطورکلی از میزان فشارخون و تعداد ضربان قلب آزمودنی شماره 1 (ش) در مقایسه با اندازهگیریهای قبل از شروع هر جلسه درمانی، کاسته شده است. این امر نمایانگر یک تأثیر بلندمدت بر این دو عملکرد فیزیولوژیکی میباشد؛ یعنی فعالیت سیستم عصبی سمپاتیک کنترل شده است.
به نظر پژوهشگر میتوان، کاهش رفتار چالشانگیز درمانجویان این پژوهش را به کاهش فعالیت سیستم عصبی سمپاتیک و نیز کاهش اضطراب آنها نسبت داد و احتمالاً این درمان باکم کردن برانگیختگی مانع از بروز رفتارهایی همچون خود جرحی و حرکات قالبی افراد با اختلال اتیسم میشود. البته با اندازهگیریهای دقیقتر همچون تعداد دفعات تنفس، حرارت پوستی، نوار قلبی و غیره میتوان به صورت دقیقتری نقش مؤثر این درمان را بر سیستم اعصاب خودمختار ارزیابی کرد که این امر نیاز به پژوهشهای بیشتر و وسیعتری دارد.
با توجه به یافتههای این پژوهش به نظر میرسد بعضی از عوامل میتوانند در اثربخشی این روش درمانی نقش مؤثری داشته باشد؛ ازجمله این عوامل میتوان به شرایط محیطی و خانوادگی آرام، تجربهها و آموزشهای مثبت و مرتبط قبلی، تعداد جلسات و فواصل کوتاهتر زمانی بین برگزاری جلسات درمانی اشاره نمود. افزون بر آن پژوهش حاضر نشان داد که رفتار چالشانگیز درمانجویانی که تحت درمان با این روش قرار گرفتند، بلافاصله پس از هر جلسه اجرا درمان در شرایط کنترل شده و مطلوبی قرار داشتند، در نتیجه پیشنهاد میشود از این درمان قبل از شروع هر نوع آموزشی برای این افراد استفاده گردد. بهطورکلی بروز هر سه رفتار چالشانگیز افراد با اختلال اتیسم به نسبت خط پایه، کاسته شد ، ولی این رفتارها به صورت کامل کنترل نشدند. پژوهشگر احتمال میدهد اگر این درمان، با درمانهای دیگر تلفیق گردد، میتواند در کنترل رفتارهای چالشانگیز مؤثرتر باشد.
[1]. Borthwik & white
[2]. Murphy
[3]. Holden
[4]. Rojahn
[5]. van Engeland
[6]. Moss
[7]. Gillberg
[8]. Coleman
[9]. Kim
[10]. Hirstein et al
[11] .Vibroacoustic music
[12]. Ruutel
[13]. Wigram
[14]. Skille
[15]. Lundqvist et al
[16]. Gold et al
[17]. Behavior Problem Inventory - 01
[18]. Rojan et al.
[19] .Gonzalez et al
[20]. Van Ingen
[21]. اواخر اسفندماه و اوایل فروردینماه