علی شیخ الاسلامی؛ حسین قمری کیوی؛ سمیرا غلامی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش نگرانی، امید و معنای زندگی در پیشبینی سلامت روان مادران دارای فرزند کمتوانذهنی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. کلّیهی مادران دارای فرزند کمتوانذهنی تحت پوشش مراکز توانبخشی سازمان بهزیستی شهر اردبیل در سال 95-1394 جامعهی آماری این پژوهش را تشکیل میدادند که از میان آنها با استفاده ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش نگرانی، امید و معنای زندگی در پیشبینی سلامت روان مادران دارای فرزند کمتوانذهنی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. کلّیهی مادران دارای فرزند کمتوانذهنی تحت پوشش مراکز توانبخشی سازمان بهزیستی شهر اردبیل در سال 95-1394 جامعهی آماری این پژوهش را تشکیل میدادند که از میان آنها با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای 130 مادر بعنوان نمونه انتخاب شده و به پرسشنامهی نگرانی پنسیلوانیا، پرسشنامهی امید بزرگسالان اشنایدر، پرسشنامهی هدف در زندگی گرامباف و ماهولیک و پرسشنامهی سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافتهها نشان داد که بین نگرانی با سلامت روان مادران دارای فرزند کمتوانذهنی رابطهی منفی معنادار و بین امید و معنای زندگی با سلامت روان مادران دارای فرزند کمتوانذهنی رابطهی مثبت معناداری وجود دارد (p<0.01). همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون آشکار کرد که تقریباً 58/0 درصد از کل واریانس سلامت روان مادران دارای فرزند کمتوانذهنی براساس متغیرهای نگرانی، امید و معنای زندگی قابل پیشبینی است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که نگرانی، امید و معنای زندگی از متغیرهای مرتبط با سلامت روان مادران دارای فرزند کمتوانذهنی میباشد که نیازمند برنامهریزی میباشد.