کامران یزدانبخش؛ سیما عیوضی؛ آسیه مرادی
چکیده
مطالعه حاضر با هدف سنجش اثربخشی توانبخشی شناختی حافظه کاری در بهبود مشکلات خواب و نشانگان رفتاری در کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی اجراشد. روش مطالعه حاضر از نوع نیمه آزمایشی است که با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. در این پژوهش کودکان 7 تا 12 سالی که توسط کارشناسان روانشناسی مرکز مشاوره آموزش و پرورش کرمانشاه ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف سنجش اثربخشی توانبخشی شناختی حافظه کاری در بهبود مشکلات خواب و نشانگان رفتاری در کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی اجراشد. روش مطالعه حاضر از نوع نیمه آزمایشی است که با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. در این پژوهش کودکان 7 تا 12 سالی که توسط کارشناسان روانشناسی مرکز مشاوره آموزش و پرورش کرمانشاه مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی تشخیص داده شده بودند، بعنوان جامعه انتخاب شدند. بعد از تکمیل پرسشنامه کانرز-فرم والدین و پرسشنامه خواب پترزبورگ توسط والدین و مقیاس سنجش کانرز-فرم معلم توسط معلمان آنها، 20 نفر که ضعیفترین عملکرد را در آزمون حافظه کاری ان-بک داشتند به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت 12 جلسه درمان توانبخشی شناختی کاپیتان لاگ قرار گرفتند و گروه کنترل درمانی دریافت نکردند. پس از آخرین جلسه درمانی، هر دو گروه مجدداً ارزیابی شدند. داده ها با تحلیل کوواریانس و با کمک نرم افزار SPSS_23 تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها نشان داد که توانبخشی شناختی حافظه کاری در بهبود مشکلات خواب (001/0P<) و نشانگان رفتاری نارسایی توجه/بیش فعالی (001/0P<) تأثیر دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت توانبخشی شناختی حافظه کاری بر بهبود مشکلات خواب و نشانگان رفتاری کودکان مبتلا به نارسایی توجه/بیش فعالی مؤثر است. پیشنهاد می شود روش درمانی توانبخشی شناختی رایانه یار در مراکز درمانی توسط متخصصین بهداشت روانی، در کنار روشهای درمانی دیگر به منظور بهبود مشکلات خواب و نشانگان رفتاری در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی استفاده شود.
حمدالله خواجه حسینی؛ نورعلی فرخی؛ حسن اسدزاده
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسۀ فرآیند رشد استدلال اخلاقی دانشآموزان نابینا و بینای 11 تا 18ساله شهر تهران انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع علی – مقایسه ای بود. جامعۀ آماری شامل کلیۀ دانشآموزان بینا و نابینای 11 تا 18 سال شهر تهران بود که در مدارس عادی و مدارس نابینایان در سال تحصیلی 95-96 مشغول بهتحصیل بودند. از بین آنها، نمونهای به حجم 120 ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسۀ فرآیند رشد استدلال اخلاقی دانشآموزان نابینا و بینای 11 تا 18ساله شهر تهران انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع علی – مقایسه ای بود. جامعۀ آماری شامل کلیۀ دانشآموزان بینا و نابینای 11 تا 18 سال شهر تهران بود که در مدارس عادی و مدارس نابینایان در سال تحصیلی 95-96 مشغول بهتحصیل بودند. از بین آنها، نمونهای به حجم 120 نفر (60 نفر نابینا و 60 نفر بینا) انتخاب شد. گروه نابینا با روش نمونهگیری در دسترس و گروه بینا با روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها از آزمون استدلال اخلاقی استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها آزمون تی مستقل به کار گرفته شد. نتایج تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که رشد استدلال اخلاقی دانشآموزان نابینا و بینا سنین 11 تا 14 ساله شهر تهران تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0p<) ولی تفاوت معنی داری برای سنین 15 تا 18 سال مشاهده نشد (05/0<p). با توجه به پایینتر بودن استدلال اخلاقی در سنین 11 تا 14 سال، پیشنهاد می شود در این زمینه مداخلات و بررسی های موثر انجام شود.
طاهره جعفری؛ منصوره بهرامی پور اصفهانی
چکیده
هدف: این پژوهش بهمنظور بررسی اثربخشی درمان تعاملی (والدـ کودک) بر استرس والدگری، خودتنظیمی هیجانی و پرخاشگری کودکان مبتلا به اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده با و بدون اختلال نقص توجه/ بیشفعالی انجام شد. روششناسی: این پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیشآزمون- پسآزمون وگروه کنترل بود. نمونه شامل 60 نفر از کودکان 5 تا 7 ساله مبتلا ...
بیشتر
هدف: این پژوهش بهمنظور بررسی اثربخشی درمان تعاملی (والدـ کودک) بر استرس والدگری، خودتنظیمی هیجانی و پرخاشگری کودکان مبتلا به اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده با و بدون اختلال نقص توجه/ بیشفعالی انجام شد. روششناسی: این پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیشآزمون- پسآزمون وگروه کنترل بود. نمونه شامل 60 نفر از کودکان 5 تا 7 ساله مبتلا به اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده همراه با و بدون اختلال نقص توجه/ بیشفعالی بود که به شکل تصادفی انتخاب و در دوگروه کنترل و دوگروه آزمایش گمارش شدند. برنامه درمان تعاملی والد-کودک برای دوگروه آزمایش اجرا شد. دادهها با استفاده از پرسشنامه علائم مرضی کودک، پرخاشگری شهیم، استرس والدینی آبیدین و خودتنظیمی هیجانی محقق ساخته جمعآوری شد. یافتهها: نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد که درمان تعاملی تنها بر استرس والدگری و خودتنظیمی هیجانی گروههای کودکان 7-5 ساله مبتلا به اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده همراه با اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و بدون اختلال نقص توجه/ بیشفعالی مؤثر بود. همچنین این روش درمانی بر استرس والدگری و خودتنظیمی هیجانی کودکان 7- 5 ساله مبتلا به اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده همراه با اختلال نقص توجه/ بیش فعالی مؤثرتر از گروه بدون اختلال نقص توجه/ بیش فعالی بود. نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش این روش درمانی بهعنوان یک مداخله مؤثر در مشکلات هیجانی و جانبی کودکان مبتلا به اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده با و بدون اختلال نقص توجه/ بیشفعالی میتواند موردتوجه قرار گیرد.
سجاد بشرپور
دوره 3، شماره 12 ، دی 1392، ، صفحه 183-202
چکیده
یکی از هستههای اصلی ناتوانیهای یادگیری، نارسایی در توجه میباشد. جهت بررسی این امر، هدف پژوهش حاضر مقایسه کنترل توجه و حواسپرتی در دانشآموزان با و بدون ناتوانیهای یادگیری بود. بدین منظورتعداد 3 گروه دانشآموز با ناتوانی یادگیری (15 نفر با نارساخوانی/ نارسانویسی، 15 نفر با نارسایی در حساب و 15 نفر با نارسایی مختلط از هر ...
بیشتر
یکی از هستههای اصلی ناتوانیهای یادگیری، نارسایی در توجه میباشد. جهت بررسی این امر، هدف پژوهش حاضر مقایسه کنترل توجه و حواسپرتی در دانشآموزان با و بدون ناتوانیهای یادگیری بود. بدین منظورتعداد 3 گروه دانشآموز با ناتوانی یادگیری (15 نفر با نارساخوانی/ نارسانویسی، 15 نفر با نارسایی در حساب و 15 نفر با نارسایی مختلط از هر سه ناتوانی) که از بین دانشآموزان مراکز ناتوانیهای یادگیری اداره آموزشوپرورش شهر ارومیه به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخابشده بودند و یک گروه تصادفی 15 نفری از دانشآموزان عادی در این مطالعه علّی- مقایسهای شرکت کردند. بعد از انجام مصاحبه بالینی ساختاریافته برای ناتوانیهای یادگیری جهت تأیید یا رد نوع تشخیص، از این دانشآموزان خواسته شد با کمک پژوهشگر به مقیاس کنترل توجه و حواسپرتی پاسخ دهند. دادههای بهدستآمده نیز با استفاده از آزمونهای تحلیل واریانس یکراهه، تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی حداقل تفاوت معنیدار (LSD) تحلیل شد.نتایج نشان داد که تفاوت آماری معنیداری بین میانگین نمرات گروهها در میزان تمرکز توجه، نمره کلی کنترل توجه و میزان حواسپرتی وجود دارد. نتیجه آزمون تعقیبی نیز آشکار کرد که این تفاوت بین گروه عادی با گروههای با ناتوانی یادگیری میباشد؛ یعنی تفاوت معنیداری بین سه گروه با ناتوانی یادگیری ازنظر این متغیرها به دست نیامد. این نتایج آشکار میکنند که کودکان با ناتوانی یادگیری کنترل توجهی پایین و حواسپرتی بالایی نسبت به گروه عادی دارند. همچنین سه گروه با ناتوانی یادگیری ازنظر کنترل توجه و حواسپرتی همگن میباشند.
معصومه بابامحمدی؛ امیر اردی
چکیده
کلیه مقالات چاپ شده در فصلنامه روانشناسی افراد استثنایی به همراه نام نویسندگان محترم در این قسمت موجود می باشد.
بیشتر
کلیه مقالات چاپ شده در فصلنامه روانشناسی افراد استثنایی به همراه نام نویسندگان محترم در این قسمت موجود می باشد.
معصومه بابامحمدی
دوره 4، شماره 16 ، دی 1393، ، صفحه 200-201
چکیده
فهرستی ار تمام مقالات چاپ شده در فصلنامه روانشناسی افراد استثنایی
بیشتر
فهرستی ار تمام مقالات چاپ شده در فصلنامه روانشناسی افراد استثنایی
نسیم سیاوشی فر؛ پریسا تجلی؛ محمد مهدی شریعت باقری
چکیده
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی برنامه داوسون-گویئر و آموزش راهبردهای فراشناختی بر کارکردهای اجرایی (توجه، حافظه فعال و بازداری رفتاری) دانش آموزان دارای اختلال یادگیری با مشخصه خواندن بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص خواندن مقطع ابتدایی ...
بیشتر
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی برنامه داوسون-گویئر و آموزش راهبردهای فراشناختی بر کارکردهای اجرایی (توجه، حافظه فعال و بازداری رفتاری) دانش آموزان دارای اختلال یادگیری با مشخصه خواندن بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص خواندن مقطع ابتدایی شهر اردبیل در نیمه اول سال تحصیلی 1397-1398 بودند که تعداد 45 نفر از جامعه آماری بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در 3 گروه 15 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. یک گروه آزمایش 8 جلسه یک ساعته آموزش داوسون-گویئر و یک گروه 10 جلسه 60 تا 75 دقیقهای برنامه آموزش راهبردهای شناختی دریافت کردند. به منظور گردآوری دادهها از پرسشنامه درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی (BRIEF) استفاده شد. تجزیه تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) و آزمون تعقیبی بنفرونی با نرم افزارآماری SPSS20 صورت گرفت. یافته ها نشان داد هر دو برنامه مداخله ای تأثیر معناداری بر بهبود توجه، حافظه فعال و بازداری رفتاری دانش آموزان دارای اختلال یادگیری با مشخصه خواندن دارد (p <0.01). نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشلان داد که تفاوت بین گروه مداخله در هر سه متغیر توجه، حافظه فعال و بازداری رفتاری، معنادار نمی باشد(P>0.05). نتایج حاصله تلویحات مهمی در زمینه آموزش و خدمات مشاوره ای به عنوان بخشی از درمان برای دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص خواندن ارائه می دهد.
نیره زمانی؛ سعید حسن زاده؛ محسن شکوهی یکتا
چکیده
مداخله اولیه برای کاستن از مشکلات پایدار در زبان و ابعاد مرتبط با آن در کودکان در معرض خطر برای آسیب زبان از اهمیت برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی کارآیی برنامه داستانخوانی مشارکتی بر رشد مهارتهای زبانی کودکان پیشدبستانی با تبار اقتصادی و اجتماعی پایین انجام گرفت. این مطالعه به شیوه شبه آزمایشی با طرح دو گروهی با پیشآزمون، ...
بیشتر
مداخله اولیه برای کاستن از مشکلات پایدار در زبان و ابعاد مرتبط با آن در کودکان در معرض خطر برای آسیب زبان از اهمیت برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی کارآیی برنامه داستانخوانی مشارکتی بر رشد مهارتهای زبانی کودکان پیشدبستانی با تبار اقتصادی و اجتماعی پایین انجام گرفت. این مطالعه به شیوه شبه آزمایشی با طرح دو گروهی با پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری اجرا شد. از دو مرکز پیشدبستانی در شهرک احمدآباد مستوفی طی غربالگری چند مرحلهای، 30 نفر از کودکانی که نمره آزمون رشد زبان آنها یک تا دو انحراف معیار زیر میانگین (85-70) بود با تشخیص مشکلات زبانی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. آزمودنیها در گروه آزمایش (15 نفر) در قالب 4 گروه کوچک، طی 30 جلسه 45 دقیقهای به صورت سه جلسه در هفته برنامه داستانخوانی مشارکتی را دریافت کردند. برای گردآوری دادهها، نسخه فارسی آزمون رشد زبان و گفتار روایتی اجرا شدند . دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیری و تک متغیری با اندازهگیریهای مکرر تحلیل شدند. نتایج حاکی از تاثیر معنادار (001/0P=) برنامه در افزایش مهارتهای معنیشناسی، نحو و به طور کلی رشد زبان و بهبود گفتار روایتی در آزمودنیهای گروه آزمایشی است. بررسی نمرات تفاضلی مرحله پسآزمون و پیگیری حاکی از پایداری اثربخشی برنامه مداخله است . بر این اساس برنامه داستانخوانی مشارکتی به عنوان یک برنامه پیشگیرانه و پلی در جهت کم کردن شکاف واژگانی برای کودکان در معرض خطر توصیه می شود.
ابراهیم ابوالقاسمی؛ علی دلاور؛ محمد مهدی فرقانی؛ عطاالله ابطحی؛ فاطمه قائمی
چکیده
کودکان مبتلا به بیماری دیابت، شرایط ناتوان کنندهای را تجربه میکنند، این شرایط به گونهای است که سلامت روان کودک مبتلا به دیابت را تهدید میکند. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تعاملی مبتنی بر رسانههای نوین بر بهزیستی روانی کودکان دیابتی بود. این پژوهش از نظر روششناسی نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون – پس آزمون ...
بیشتر
کودکان مبتلا به بیماری دیابت، شرایط ناتوان کنندهای را تجربه میکنند، این شرایط به گونهای است که سلامت روان کودک مبتلا به دیابت را تهدید میکند. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تعاملی مبتنی بر رسانههای نوین بر بهزیستی روانی کودکان دیابتی بود. این پژوهش از نظر روششناسی نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان مبتلا به دیابت مراجعه کننده به مرکز درمانی گابریک و کلینیکهای دیابت شهر تهران در سال 1399-1398 بود که از این جامعه نمونهای به حجم 44 نفر (24 نفر در گروه آزمایش و 19 نفر در گروه کنترل) با استفاده از روش نمونهگیری داوطلبانه انتخاب شدند و در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. الگو آموزشی پس از اجرای پیش آزمون برای کودکان گروه آزمایش به مدت 6 جلسه اجرا گردید. گروه کنترل آموزش روانشناختی خاصی دریافت نکرد. اطلاعات جمعآوری شده با استفاده از آزمون آماری تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد الگوی آموزش تعاملی مبتنی بر رسانههای نوین بر بهزیستی روانی کودکان دیابتی تاثیر معنادار دارد (05/0p <). براساس نتایج به دست آمده میتوان نتیجه گرفت الگوی آموزش تعاملی مبتنی بر رسانههای نوین میتوان به عنوان روش مداخلهای کودکان مبتلا به دیابت در کنار درمان دارویی مورد استفاده قرار گیرد.
مریم خسروانی شایان؛ عبدالله شفیع آبادی؛ مختار عارفی؛ حسن امیری
چکیده
تالاسمی روبه افزایش است و مطالعه علمی آن جهت شناخت بیشتر این بیماری غیر واگیر و به کارگیری مؤثرترین مداخلات درمانی اجتناب ناپذیر است. هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسۀ اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و درمان شناختی- رفتاری بر بهزیستی روانشناختی بیماران تالاسمی شهر کرمانشاه بود. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، ...
بیشتر
تالاسمی روبه افزایش است و مطالعه علمی آن جهت شناخت بیشتر این بیماری غیر واگیر و به کارگیری مؤثرترین مداخلات درمانی اجتناب ناپذیر است. هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسۀ اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و درمان شناختی- رفتاری بر بهزیستی روانشناختی بیماران تالاسمی شهر کرمانشاه بود. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری 317 بیمار تالاسمی بودند که 45 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش(15 نفره) و یک گروه گواه (15 نفر) جایگذاری شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف(1980) بود که اعتبار آن با دیدگاه صاحب نظران و پایایی با آزمون آلفای کرونباخ(90/0) حاصل شدند. برای تحلیل دادهها نیز از آماره توصیفی و استنباطی تحلیل کواریانس با نرم افزار Spss24 استفاده شد. گروه آزمایش اول تحت مداخله درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش،گروه آزمایش دوم تحت مداخله درمان شناختی- رفتاری قرار گرفتند و گروه گواه هیچ گونه درمانی دریافت نکرد. نتایج حاکی از این بود که درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و درمان شناختی- رفتاری بر بهزیستی روانشناختی بیماران تالاسمی مؤثرند(05/0>P). همچنین بیمارانی که تحت درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بودند نسبت به درمان شناختی رفتاری، بهزیستی روانشناختی بالاتری از خود نشان دادند(05/0>P). نتایج نشان داد برای افزایش کیفیت روحیات روان شناختی بیماران تالاسمی، مداخله درمانی مبتنی بر تعهد و پذیرش نسبت به درمان شناختی- رفتاری اثربخشتر است.
اسماعیل زارعی زوارکی؛ علی اکبر کبیری؛ یحیی قائدی؛ علی دلاور؛ محمدرضا نیلی احمدآبادی
چکیده
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفهها و چارچوب مدل آموزشی برای بهکارگیری فناوری در برنامه فلسفه برای کودکان برای دانش آموزان بااستعداد و اعتبار یابی درونی آن بود. روش پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی بود. در بخش کیفی پژوهش برای به دست آوردن مدل طراحی آموزشی از تحلیل محتوای استقرایی و در بخش کمی برای اعتبار یابی درونی مدل به روش پیمایشی از طریق ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفهها و چارچوب مدل آموزشی برای بهکارگیری فناوری در برنامه فلسفه برای کودکان برای دانش آموزان بااستعداد و اعتبار یابی درونی آن بود. روش پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی بود. در بخش کیفی پژوهش برای به دست آوردن مدل طراحی آموزشی از تحلیل محتوای استقرایی و در بخش کمی برای اعتبار یابی درونی مدل به روش پیمایشی از طریق پرسشنامه ازنظر متخصصان استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی متخصصین مرتبط با موضوع در رشتههای تکنولوژی آموزشی، آموزش و پرورش کودکان استثنائی و فلسفه آموزشوپرورش، اسناد و منابع مکتوب و الکترونیکی و در بخش کمی نیز متخصصین رشتههای مذکور بودند. نمونهها در هر دو گروه بهصورت هدفمند انتخاب شدند که در بخش کیفی برای مصاحبه 31 تن از متخصصین و کارشناسان و در بخش کمی 36 نفر از متخصصین در دانشگاهها و مؤسسات مختلف کشور بودند. جمعآوری دادهها در بخش کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و تحلیل محتوا از اسناد و در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفت. بر اساس تحلیل محتوای انجامشده، 7 طبقه اصلی به دست آمد. همچنین 39 زیر مؤلفه برای طبقههای اصلی استخراج گردید. پس از استخراج کدها، مؤلفهها و زیر مؤلفهها در قالب مدل ارائه شدند. نتایج حاصله از اعتبار یابی درونی بر اساس نظر متخصصان نشان دادهشده است که مدل آموزشی ارائهشده از اعتبار درونی مطلوبی برخوردار است و اثربخشی لازم را برای آموزش به دانش آموزان بااستعداد دارد.
زهرا نقش؛ زهرا رمضانی خمسی؛ سمیرا وکیلی
چکیده
مشارکت والدین در خانه در خصوص یادگیری و موفقیت کودکان با اختلال یادگیری از عوامل ضروری است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای مشارکت والدین در رابطه بین شرم از داشتن فرزند با اختلال یادگیری و عملکرد دانشآموزان دارای اختلال یادگیری است. 140 دانشآموز با اختلال یادگیری از کلیه دانشآموزان مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1398-1399 ...
بیشتر
مشارکت والدین در خانه در خصوص یادگیری و موفقیت کودکان با اختلال یادگیری از عوامل ضروری است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای مشارکت والدین در رابطه بین شرم از داشتن فرزند با اختلال یادگیری و عملکرد دانشآموزان دارای اختلال یادگیری است. 140 دانشآموز با اختلال یادگیری از کلیه دانشآموزان مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1398-1399 به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از مقیاس مشارکت والدین اولسون بارنز (1992) بهمنظور بررسی مشارکت والدین و مقیاس نگرش والدین گوندر (2002) بهمنظور بررسی شرم از داشتن فرزند با اختلال استفاده شد. نتایج نشان داد که شرم از داشتن فرزند با اختلال یادگیری اثر مستقیم و معنادار بر عملکرد دانشآموزان دارای اختلال یادگیری دارد و اثر مشارکت والدین بر عملکرد نیز مستقیم و معنادار بوده است (05/0>p). هر چه نگرش والدین نسبت به فرزندان خود مثبت باشد به همان اندازه درگیری و مشارکت آنها در فعالیتهای خانه و مدرسه بیشتر خواهد بود. همچنین شرم از داشتن فرزند با اختلال یادگیری بهواسطه مشارکت والدین بر عملکرد دانشآموزان تأثیر معنادار دارد. مدل برازش خوبی داشته و 17 درصد از واریانس عملکرد دانشآموزان توسط متغیرهای پژوهش تبیین شد.
مجید امیدی خانکهدانی؛ غلامعلی افروز؛ سوگند قاسم زاده؛ زهرا نقش
چکیده
نشانگان داون از رایجترین اختلالهای کروموزومی میباشد. تولد کودکی با این نشانگان وضعیت ذهنی و روانی والدین و سایر اعضای خانواده را بهطور چشمگیری تحت تأثیر قرار میدهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی خانواده کودکان با نشانگان داون با توجه به تجربه زیسته خانوادهها و متخصصان این حیطه بود. پژوهش به شیوه کیفی ...
بیشتر
نشانگان داون از رایجترین اختلالهای کروموزومی میباشد. تولد کودکی با این نشانگان وضعیت ذهنی و روانی والدین و سایر اعضای خانواده را بهطور چشمگیری تحت تأثیر قرار میدهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی خانواده کودکان با نشانگان داون با توجه به تجربه زیسته خانوادهها و متخصصان این حیطه بود. پژوهش به شیوه کیفی و بهصورت پدیدارشناسی انجام گرفت. شرکتکنندگان در پژوهش 14 خانواده و 15 متخصص بودند که از طریق مصاحبةنیمه ساختاریافته تجارب زیسته خود را بیان کردند. دادهها طی سه مرحله کدگذاری شد و این سه مرحله شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی بود. کدهای باز شامل 24 مفهوم و کدهای محوری متشکل از: حمایتهای دریافتی، پذیرش، مهارتهای مقابلهای، عملکرد فرزند با نشانگان داون، نگرانی و امنیت آینده بود. تجارب زیسته خانوادهها و متخصصان نشان داد حمایتهای دریافتی خانوادهها، پذیرش کودک با نشانگان داون توسط خانواده و اجتماع، مهارتهای مقابلهای خانواده، عملکرد فرزند با نشانگان داون و اطمینان از آینده فرزند عواملی مهم برای کیفیت زندگی خانواده به شمار میروند.
یوسف شاهی؛ علیاکبر ارجمندنیا؛ غلامعلی افروز؛ فرح قوامی
چکیده
هدف پژوهش حاضر اثربخشی برنامه رابطه درمانی تحولی بر پایه هنر موسیقی بر ارتقاء تعامل مادران کودکان اختلال طیف اتیسم بود. جامعه آماری پژوهش حاضر مشتمل بر تمامی کودکان اختلال طیف اتیسم در سطح 1 (نیازمند حمایت) در مقطع پیشدبستانی است که به مرکز خیریه اتیسم شهر تهران مراجعه نمودهاند. تعداد 16 کودک پسر دارای اختلال طیف اتیسم به همراه مادرانشان ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر اثربخشی برنامه رابطه درمانی تحولی بر پایه هنر موسیقی بر ارتقاء تعامل مادران کودکان اختلال طیف اتیسم بود. جامعه آماری پژوهش حاضر مشتمل بر تمامی کودکان اختلال طیف اتیسم در سطح 1 (نیازمند حمایت) در مقطع پیشدبستانی است که به مرکز خیریه اتیسم شهر تهران مراجعه نمودهاند. تعداد 16 کودک پسر دارای اختلال طیف اتیسم به همراه مادرانشان بهصورت در دسترس انتخاب شد و بهصورت جایگزینی تصادفی در دو گروه 8 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. بهمنظور تشخیص اختلال اتیسم و همچنین اثربخشی برنامه مداخلهای از سه پرسشنامه فهرست ارزشیابی درمان اتیسم (ATEC)، مقیاس ارزیابی تشخیصی گارز (GARS-2) و پرسشنامه تعامل مادر-کودک (MCRE) استفاده گردید. نتایج آزمون تحلیل واریانس تکمتغیری (اثر بین آزمودنی) نشان داد که بین دو گروه در بیش حمایت گری (32/0= ، 001/0p=، 26/13=28،1F) و پذیرش (25/0= ، 01/0p=، 38/9=28،1F) تفاوت معناداری وجود دارد. درواقع میانگین گروه مداخله در خرده مقیاسهای بیش حمایت گری و پذیرش به ترتیب کمتر و بیشتر است، بدین معنی که گروه مداخله کمتر بیش حمایت گر و بیشتر پذیرنده بوده است. میتوان نتیجه گرفت که مداخله فلورتایم مبتنی بر موسیقیدرمانی تعامل بین مادر و کودک را بهطور معناداری افزایش میدهد.
شهلا زورمند بناب؛ فریده حسین ثابت؛ ابوالقاسم عیسی مراد
چکیده
اختلال طیف اوتیسم، ناتوانی تحولی_عصبی پایداری است که چالشهای مداوم در رشد ارتباط اجتماعی، گفتار، ارتباطات غیرکلامی و همچنین الگوهای رفتاری کودک دارای این اختلال، میتواند تعامل مادر و فرزند را تحت تأثیر قرار دهد. ازاینرو، توجه به عوامل مؤثر بر سازگاری مادر، بهمنظور ارتقای سلامت مادر و بهبود روابط مادر_کودک، حائز اهمیت ...
بیشتر
اختلال طیف اوتیسم، ناتوانی تحولی_عصبی پایداری است که چالشهای مداوم در رشد ارتباط اجتماعی، گفتار، ارتباطات غیرکلامی و همچنین الگوهای رفتاری کودک دارای این اختلال، میتواند تعامل مادر و فرزند را تحت تأثیر قرار دهد. ازاینرو، توجه به عوامل مؤثر بر سازگاری مادر، بهمنظور ارتقای سلامت مادر و بهبود روابط مادر_کودک، حائز اهمیت است. پژوهش حاضر باهدف تعیین نقش صبر و هوش اخلاقی در پیشبینی مؤلفههای کنترل عمل (جهتگیری پویا و ایستا) مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم انجام شد. جامعۀ آماری شامل حدود 300 مادر دارای کودک با اختلال طیف اوتیسم عضو در گروه مردمنهاد و خودجوش «پرسش و پاسخ تجربیِ اوتیسم نگار؛ مادر ایلیا» در شهر تهران بود که از بین آنها 169 نفر به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از مقیاس سنجش صبر حسین ثابت (PS)، پرسشنامه هوش اخلاقی لنیک و کیل (MIQ) و پرسشنامه تجدیدنظر شده کنترل عمل (ACS-R) به روش اجرای اینترنتی استفاده گردید. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار spss و فنون آماری توصیفی، تحلیل همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری صورت گرفت. نتایج نشان داد بین صبر و هوش اخلاقی با مؤلفههای کنارهگیری، آغازگری و پافشاری رابطۀ مثبت و معنادار و با مؤلفههای اشتغال ذهنی، دودلی و بیثباتی رابطۀ منفی و معنادار وجود دارد؛ بنابراین یافتهها بیانگر نقش صبر و هوش اخلاقی در بالا بردن جهتگیری پویا و کاهش جهتگیری ایستا در مادران کودکان با اختلال طیف اوتیسم میباشد.
عادل محمدزاده؛ سعید حسن زاده؛ محسن شکوهی یکتا؛ سوگند قاسم زاده
چکیده
اختلال طیف اتیسم اختلالی تحولی است که تأثیر قابلتوجهی بر مهارتهای ارتباطی میگذارد. ازآنجاکه داشتن مهارتهای ارتباطی برای رشد سایر مهارتها ضروری است، بهکارگیری مداخلات زودهنگام در جهت بهبود مهارتهای ارتباطی در کودکان با اختلال طیف اتیسم ضروری بهنظر میرسد. هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر برنامهی آموزش والدگری هانن ...
بیشتر
اختلال طیف اتیسم اختلالی تحولی است که تأثیر قابلتوجهی بر مهارتهای ارتباطی میگذارد. ازآنجاکه داشتن مهارتهای ارتباطی برای رشد سایر مهارتها ضروری است، بهکارگیری مداخلات زودهنگام در جهت بهبود مهارتهای ارتباطی در کودکان با اختلال طیف اتیسم ضروری بهنظر میرسد. هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر برنامهی آموزش والدگری هانن بر مهارتهای ارتباطی، تعاملی و زبانی کودکان با اختلال طیف اتیسم بود که به روش مروری نظاممند انجام شد. بر این اساس، با جستجوی کلیدواژههای اختلال طیف اتیسم، مهارتهای ارتباطی، مداخلات زودهنگام، برنامه والدین هانن، در پایگاههای اطلاعاتی فارسی و خارجی شامل ساینس دایرکت، سیجپاب، پایگاه اطلاعرسانی اریک، کتابخانه آنلاین ویلی، اسپرینگر، مرکز ملی اطلاعات بیوتکنولوژی (پابمد)، مرکز اطلاعات جهانی پروکوست، پایگاه مجلات تخصصی نور، پایگاه مرکز اطلاعات علمی، مگایران و ایرانداک، کلیه مقالات و پایاننامههای در بازهی زمانی 1990 تا 2022 بررسی شد. ازاینرو، با توجه به ملاکهای ورود و خروج به پژوهش، نتایج 13 مقاله و پایاننامه استخراج و موردبررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهشها نشان داد که برنامه والدین هانن میتواند با تکیه بر استراتژیهای آموزشی در محیط طبیعی و تعامل مؤثر والد با کودک، موجب اکتساب طبیعی مهارتهای ارتباطی کودکان با اختلال طیف اتیسم شود؛ بنابراین پیشنهاد میشود از این برنامه بهعنوان مداخلهای زودهنگام آموزش والدین جهت کار با کودک با اختلال طیف اتیسم مورداستفاده قرار گیرد. بااینوجود، به علت محدودیتهای پژوهشی که تعمیمپذیری نتایج را به خطر میاندازد، اثربخشی آن نیازمند بررسیهای دقیقتری است.
فاطمه نیک خو؛ عسگر چوبداری
چکیده
همبودی اختلالات عصب-تحولی ناشنوایی در پژوهشهای متعددی تایید شده که این موضوع لزوم توجه بیشتر به رویکردهای تشخیصی و توانبخشی در این حوزه را برجسته میسازد. هدف مطالعه حاضر مروری نظامدار بر اختلالات عصب-تحولی همبود با ناشنوایی در کودکان میباشد. مطالعه مروری حاضر با جستجوی جامع و با استفاده از کلیدواژههای Deafness، Comorbid Disorder، Neurodevelopmental ...
بیشتر
همبودی اختلالات عصب-تحولی ناشنوایی در پژوهشهای متعددی تایید شده که این موضوع لزوم توجه بیشتر به رویکردهای تشخیصی و توانبخشی در این حوزه را برجسته میسازد. هدف مطالعه حاضر مروری نظامدار بر اختلالات عصب-تحولی همبود با ناشنوایی در کودکان میباشد. مطالعه مروری حاضر با جستجوی جامع و با استفاده از کلیدواژههای Deafness، Comorbid Disorder، Neurodevelopmental Disorder و Hearing Impairment در پایگاههای اطلاعاتی Web of Science، Google scholar ،Sciencedirect صورت گرفت و کلیه مقالات چاپ شده در بازه زمانی 20009 تا 2019 جمعآوری شدند. در نهایت 23 مقاله منطبق با هدف پژوهش و ملاکهای ورود انتخاب و یافتههای پژوهش استخراج شدند. از 23 مقاله منتخب، به ترتیب 13 مقاله (52/56 درصد) به سببشناسی و میزان شیوع اختلالات، 7 مقاله (43/30 درصد) به ارزیابی و 3 مقاله (04/13 درصد) به توانبخشی و مداخله اختصاص داده شدند. از این تعداد مقالات 6 مقاله به صورت کلی به سببشناسی، ارزیابی و توانبخشی اختلالات عصب-تحولی همبود با ناشنوایی پرداخته بودند. با توجه به این که اختلالات همبود اثربخشی برنامههای مداخلهای اعم از سمعک، کاشت حلزون شنوایی و توانبخشی را تحتشعاع قرار میدهد لزوم توجه به ارزیابیهای تخصص و نیز آگاهی متخصصان در شناسایی هر چه زودتر اختلالات همبود با ناشنوایی ضروری است
سعیده برزگر؛ شهربانو عالی؛ حمید رضا آقامحمدیان شعرباف
چکیده
چکیده مادران کودکان مبتلا به سندرم داون، تجارب فرزندپروری دشواری دارند و در معرض سطوح بالای استرس و پیامدهای روانی و جسمانی آن قرار میگیرند. برنامه های آموزشی ویژه این مادران میتواند به آنها در مواجهه بهتر با دشواریها کمک نماید. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی ...
بیشتر
چکیده مادران کودکان مبتلا به سندرم داون، تجارب فرزندپروری دشواری دارند و در معرض سطوح بالای استرس و پیامدهای روانی و جسمانی آن قرار میگیرند. برنامه های آموزشی ویژه این مادران میتواند به آنها در مواجهه بهتر با دشواریها کمک نماید. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و جسمانی مادران کودکان با سندرم داون انجام شد. این پژوهش با رویکرد کمی و طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری شامل تمام مادران دانش آموزان با سندرم داون مدارس استثنایی شهرستان مشهد در سال تحصیلی 98-1397 بودند که با نمونه گیری خوشهای تک مرحلهای انتخاب شدند.30 نفر از مادران این کودکان که دارای نمره بالاتر از 22 در پرسشنامه سلامت عمومی بودند، انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آموزش ذهن آگاهی و گروه گواه جایگزین شدند. مادران در گروه آزمایش، 8 جلسه دوساعته برنامه آموزش ذهن آگاهی را دریافت نموده و گروه گواه هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. ابزارهای پژوهش مقیاسهای رضایت از زندگی، عاطفه مثبت و منفی، افسردگی – شادکامی و علائم جسمانی بودند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد درمان ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس موجب افزایش معنادار بهزیستی جسمانی و روانشناختی مادران دارای کودک مبتلا به سندرم داون میشود(p <0/05). بنابراین این برنامه برای مادران کودکان سندرم داون برنامه مداخلهای مناسبی بوده و میتواند در مراکز درمانی و مدارس ویژه این کودکان مورد استفاده قرار گیرد.
عباس شیخ محمدی؛ غلامعلی افروز؛ علی اکبر ارجمند نیا؛ رزیتا داوری آشتیانی؛ باقر غباری بناب
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه نقش تعدیلگر راهبردهای مقابلهای والدین با هیجانات منفی کودکان در رابطه علائم نارسایی توجه ، علائم بیش فعالی و مهارتهای اجتماعی کودکان بود. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده که در آن تعداد 191کودک 7 تا 13 سال (دختر: 43 درصد، پسر: 56 درصد) و مادران آنان مشارکت داشتند. دادهها با استفاده از مقیاس درجهبندی کانرز ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه نقش تعدیلگر راهبردهای مقابلهای والدین با هیجانات منفی کودکان در رابطه علائم نارسایی توجه ، علائم بیش فعالی و مهارتهای اجتماعی کودکان بود. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده که در آن تعداد 191کودک 7 تا 13 سال (دختر: 43 درصد، پسر: 56 درصد) و مادران آنان مشارکت داشتند. دادهها با استفاده از مقیاس درجهبندی کانرز والدین (CPRS-R:S) ، مهارتهای اجتماعی گرشام و الیوت (SSRS)، و مقیاس راهبردهای مقابله با هیجانات منفی کودکان (CCNES) جمعآوری شد و با استفاده از نسخه 26 نرم افزار SPSS و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش سلسله مراتبی تحلیل شد. یافتهها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که علائم نارسایی توجه، علائم بیش فعالی و راهبردهای حمایت گرانه مادران در مقابله با هیجانات منفی کودکان می توانند به طور معناداری، مهارتهای اجتماعی را در آنان پیشبینی کنند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد راهبردهای حمایت گرانه مادران در مقابله با هیجانات منفی کودکان رابطه بین علائم نارسایی توجه، علائم بیش فعالی و مهارتهای اجتماعی را تعدیل میکند. نتیجهگیری: بر اساس این نتایج استفاده بیشتر مادران از راهبردهای حمایتگرانه، ارتباط علائم نارسایی توجه، علائم بیشفعالی و مهارتهای اجتماعی کودکان را تحت تآثیر قرار میدهد. ملاحظات بالینی و کاربردی نتایج مذکور مورد بحث قرار گرفته است.
علیرضا محمدی سنگاچین دوست؛ عباسعلی حسین خانزاده؛ مریم کوشا؛ اشکان ناصح
چکیده
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی آموزش خود شفقتورزی بر کیفیت زندگی مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی انجام شد. در این پژوهش از روش شبهتجربی با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه گواه استفادهشده و جامعه آماری آن نیز شامل مادران کودکان 5 تا 11 سال پسر و دختر با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی شهر رشت در سال 1400-1399 بود. نمونه ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی آموزش خود شفقتورزی بر کیفیت زندگی مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی انجام شد. در این پژوهش از روش شبهتجربی با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه گواه استفادهشده و جامعه آماری آن نیز شامل مادران کودکان 5 تا 11 سال پسر و دختر با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی شهر رشت در سال 1400-1399 بود. نمونه موردمطالعه نیز شامل 28 مادر از جامعه آماری مذکور به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه به شیوه تصادفی جایدهی شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه هفتگی در دوره آموزشی شفقت به خود بهصورت گروهی شرکت داده شدند. هر دو گروه در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون با پرسشنامه کیفیت زندگی فرم کوتاه (1996) ارزیابی شدند. برای تحلیل دادهها از تحلیل واریانس چند متغیری و t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که مداخله آموزش خود شفقتورزی اثر معناداری بر نمره مؤلفههای کیفیت زندگی (سلامت جسمی، سلامت روانشناختی، روابط اجتماعی و سلامت محیط اطراف) داشته، در مرحله پسآزمون نمرات کیفیت زندگی گروه آزمایش بهطور معناداری افزایش یافته است (001/0p<). آموزش خود شفقتورزی در مقایسه با سایر آموزشها میتواند نتایج بسیار مفیدی برای مادران، بهویژه در جهت افزایش کیفیت زندگی آنها داشته باشد و میتواند بهعنوان یکی از محورهای آموزش والدین در مقایسه با سایر روشها و آموزشها، معرفی و اجرا شود.
پگاه آزادی منش؛ عباسعلی حسین خانزاده؛ عباس ابولقاسمی
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی تلفیق آموزش های کنش های اجرایی به کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی، روش های تغییر رفتار به والدین و مهارت های ارتباطی به همسالان بر بهبود رابطه با والدین این کودکان بود. جامعه آماری پژوهش تمام پسران دارای علائم اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی 6 تا 9 سال شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 98-97 بود که از بین ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی تلفیق آموزش های کنش های اجرایی به کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی، روش های تغییر رفتار به والدین و مهارت های ارتباطی به همسالان بر بهبود رابطه با والدین این کودکان بود. جامعه آماری پژوهش تمام پسران دارای علائم اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی 6 تا 9 سال شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 98-97 بود که از بین آنها به روش نمونهگیری خوشهای تصادفی تعداد 30 دانشآموز که بر اساس پرسشنامه و مصاحبه بالینی، تشخیص اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی دریافت کردند، انتخاب شده و در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه تشخیصی اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی (سادوک و سادوک ، 2005) و مقیاس رابطه والد فرزندی فاین، مورلند و شوبل (1983) بود. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که تلفیق آموزش های کنش های اجرایی، روش های تغییر رفتار به والدین و مهارت های ارتباطی به همسالان، بر بهبود رابطه با والدین کودکان دارای اختلال نارسایی توجه / بیشفعالی اثر معنی داری دارد. فراهم کردن بستر مناسب از طریق آموزش خانواده و همسالان و آموزش همزمان به کودکان به موثر بودن این تلفیق کمک کرده است. بر اساس نتایج این مطالعه پیشنهاد میشود در درمان کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی از روشهای چندوجهی با تاکید بر سطوح مختلف والدین و همسالان استفاده شود.
بهاره اژدربین؛ خدیجه ابوالمعالی الحسینی؛ رضا قربان جهرمی؛ فریبرز درتاج
چکیده
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی راهبردهای حل مسئله در رابطه بین ساختار انگیزشی و رفتار خودشکن تحصیلی در دانشآموزان تیزهوش انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانشآموزان دوره دوم مقطع متوسطه مدارس تیزهوشان شهر تهران در سال 1400-1399 بود که با روش نمونهگیری خوشهای یک مرحلهای 674 نفر ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی راهبردهای حل مسئله در رابطه بین ساختار انگیزشی و رفتار خودشکن تحصیلی در دانشآموزان تیزهوش انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانشآموزان دوره دوم مقطع متوسطه مدارس تیزهوشان شهر تهران در سال 1400-1399 بود که با روش نمونهگیری خوشهای یک مرحلهای 674 نفر برای شرکت در مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه رفتارهای خودشکن، پرسشنامه ساختار انگیزشی و پرسشنامه حل مسئله بود. تحلیل دادهها با روش همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری و در سطح معناداری 05/0 انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که رفتارهای خودشکن با ساختار انگیزشی انطباقی و سبک حل مسئله اعتماد به حل مسائل دارای رابطه منفی و با سبک گرایش/اجتناب و کنترل شخصی حل مسئله دارای رابطه مثبت معنادار در سطح 01/0 هستند. همچنین راهبردهای حل مسئله در رابطه بین ساختار انگیزشی و رفتار خودشکن تحصیلی دارای نقش میانجی بود (01/0>p). بر این اساس، رفتارهای خودشکن در دانشآموزان از طریق ساختار انگیزشی و راهبردهای حل مسئله قابل پیشبینی است و راهبردهای حل مسئله دراینبین دارای نقش میانجی است. نتایج مطالعه حاضر را میتوان در اختیار فعالان حوزه تعلیم و تربیت قرارداد تا در برنامهریزی و طراحی مداخلات آموزشی درزمینةکاهش رفتارهای خودشکن تحصیلی در دانشآموزان تیزهوش مورداستفاده قرار دهند.
منصوره مقتدایی؛ سالار فرامرزی؛ امیر قمرانی؛ احمد عابدی
چکیده
هدف پژوهش حاضر تدوین برنامۀ فرزندپروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری خاص (SLD) و ارزیابی اثربخشی آن بر استرس فرزندپروری و هیجانات تحصیلی کودکان بود. در مرحلۀ اول «برنامۀ فرزندپروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری خاص (SLD)» تدوین شد. بخش دوم پژوهش، نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون، ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تدوین برنامۀ فرزندپروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری خاص (SLD) و ارزیابی اثربخشی آن بر استرس فرزندپروری و هیجانات تحصیلی کودکان بود. در مرحلۀ اول «برنامۀ فرزندپروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری خاص (SLD)» تدوین شد. بخش دوم پژوهش، نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون، پسآزمون، پیگیری با گروه گواه بود. نمونه پژوهش در این بخش، شامل 30 مادر دارای فرزند مبتلا به اختلال یادگیری خاص (SLD) بودند که به روش دردسترس انتخاب و به شیوۀ تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) تقسیم شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامۀ استرس فرزندپروری (PSI) و پرسشنامه هیجانات تحصیلی بود. برنامۀ فرزندپروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری خاص (SLD) در طی هشت جلسه (هر هفته یک جلسه) برگذار شد و مدت هر جلسه، 60 دقیقه بود. دادهها با آزمون واریانس اندازهگیری مکرر و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-23 تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که بین آزمودنیهای گروه آزمایش و کنترل از نظر استرس فرزندپروری و هیجانات تحصیلی کودکان در مرحله پسآزمون و پیگیری تفاوت معنیداری وجود دارد (05/0 > P). با توجه به نتایج این پژوهش میتوان اظهار داشت که برنامۀ فرزندپروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری خاص (SLD) بر استرس فرزندپروری و هیجانات تحصیلی کودکان تأثیرگذار است.
انیسه جباری دانشور؛ سیدداوود حسینی نسب؛ معصومه آزموده
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان اثربخشی بازیدرمانی شناختی- رفتاری و قصه درمانی بر جراتورزی دانشآموزان کمتوان ذهنی آموزشپذیر صورت گرفت. این پژوهش، مطالعهای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشآموزان کمتوان ذهنی آموزشپذیر در سال تحصیلی 1399-1400 بود که در مدارس ابتدایی استثنایی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان اثربخشی بازیدرمانی شناختی- رفتاری و قصه درمانی بر جراتورزی دانشآموزان کمتوان ذهنی آموزشپذیر صورت گرفت. این پژوهش، مطالعهای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشآموزان کمتوان ذهنی آموزشپذیر در سال تحصیلی 1399-1400 بود که در مدارس ابتدایی استثنایی شهر تبریز مشغول تحصیل بودند. نمونهی آماری شامل 45 دانشآموز پسر مقطع ابتدایی بود که 15 نفر گروه آزمایش بازیدرمانی، 15 نفر گروه آزمایش قصه درمانی و 15 نفر گروه کنترل با جایگزینی تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل انتخاب شد. جهت جمعآوری دادهها، مقیاس جراتورزی گمبریل وریچی (1975) مورد استفاده قرار گرفت. یکی از گروههای آزمایش برنامه آموزشی بازیدرمانی (8 جلسه 45 دقیقهای بازیدرمانی شناختی-رفتاری)، گروه دوم برنامه آموزشی قصه درمانی (8 جلسه 45 دقیقهای قصه درمانی) و گروه کنترل مداخله دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین بازیدرمانی شناختی-رفتاری و قصه درمانی با گروه کنترل در جراتورزی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0p<). قصه درمانی نسبت به بازیدرمانی در افزایش مهارت جراتورزی اثربخشتر بود با ضریب تأثیر 69%. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که قصه درمانی و بازیدرمانی شناختی- رفتاری میتوانند بهعنوان مداخلات تکمیلی در جهت آموزش جراتورزی و بهبود مشکلات روانشناختی و رفتاری دانشآموزان کمتوان ذهنی به کار گرفته شوند.
محمد اورکی؛ مژگان بیتانه
چکیده
اختلال اضطراب فراگیر، میتواند آسیبهای روانشناختی و هیجانی فراوانی برای دانشآموزان در پی داشته باشد که ضروری است با بکارگیری درمانهای روانشناختی مناسب نسبت به درمان این اختلال اقدام شود. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر خودشفقتی بر کمالگرایی و سبکهای دلبستگی دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه ...
بیشتر
اختلال اضطراب فراگیر، میتواند آسیبهای روانشناختی و هیجانی فراوانی برای دانشآموزان در پی داشته باشد که ضروری است با بکارگیری درمانهای روانشناختی مناسب نسبت به درمان این اختلال اقدام شود. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر خودشفقتی بر کمالگرایی و سبکهای دلبستگی دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه دارای اختلال اضطراب فراگیر انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه دارای اختلال اضطراب فراگیر منطقه 14 تهران در سال تحصیلی 98-1397 بود. در این پژوهش تعداد 30 دانشآموز دختر دوره دوم متوسطه دارای اختلال اضطراب فراگیر با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (15هر گروه 15 دانشآموز). گروه آزمایش مداخله درمان مبتنی بر خودشفقتی (گیلبرت، 2009) را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 75 دقیقهای دریافت نمودند. پرسشنامههای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر (اسپیتزر و همکاران، 2006)، کمالگرایی (هیل و همکاران، 2004) و پرسشنامه سبکهای دلبستگی (کولینز و رید، 1990) بود. دادههای حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر خودشفقتی بر کمالگرایی و سبکهای دلبستگی اضطرابی، ایمن و اجتنابی دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه دارای اختلال اضطراب فراگیر تاثیر معنادار داشته است (p <0/01).