فهیمه رضایی پور؛ تقی جباریفر؛ کاظم برزگر بفرویی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ابعاد دلبستگی، ترس از ارزیابی منفی، سازگاری اجتماعی و تحصیلی بر اساس سطوح مختلف پیشرفت تحصیلی در دانشجویان با آسیب بینایی انجام شد. طرح پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسهای بود. شرکتکنندگان این پژوهش شامل 211 نفر از دانشجویان با آسیب بینایی مقاطع کارشناسی و تحصیلات تکمیلی کلیه دانشگاههای کشور در سال تحصیلی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ابعاد دلبستگی، ترس از ارزیابی منفی، سازگاری اجتماعی و تحصیلی بر اساس سطوح مختلف پیشرفت تحصیلی در دانشجویان با آسیب بینایی انجام شد. طرح پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسهای بود. شرکتکنندگان این پژوهش شامل 211 نفر از دانشجویان با آسیب بینایی مقاطع کارشناسی و تحصیلات تکمیلی کلیه دانشگاههای کشور در سال تحصیلی 97 – 1396 بودند که بر اساس روش نمونهگیری گلوله برفی انتخاب شدند. به منظور جمعآوری دادههای پژوهش، هر یک از شرکتکنندگان مقیاس ابعاد دلبستگی کولینز (1996)، مقیاس کوتاه ترس از ارزیابی منفی لری (1983) و خرده مقیاسهای سازگاری اجتماعی و تحصیلی پرسشنامه سازگاری دانشجویان با دانشگاه بیکر و سیریک (1984) را تکمیل نمودند. روش تحلیل دادهها تحلیل واریانس چندمتغیره بود. یافتهها نشان داد در تمامی متغیرهای پژوهش میان دانشجویان پیشرفت تحصیلی بالا و پایین تفاوت معنیداری وجود دارد (05/0>P). همچنین در اضطراب و اجتناب دلبستگی، ترس از ارزیابی منفی و سازگاری اجتماعی میان دانشجویان پیشرفت تحصیلی متوسط و پایین تفاوت معنیداری وجود داشته است. در گروههای پیشرفت تحصیلی بالا و متوسط هم تفاوت در تمامی متغیرها به جز اجتناب دلبستگی و سازگاری تحصیلی معنیدار بود. با توجه به اینکه افراد با آسیب بینایی به لحاظ دلبستگی، ترس از ارزیابی منفی و سازگاری با مسائل بیشتری نسبت به افراد بینا مواجه هستند، از سوی دیگر در دنیای پیشرفته امروزی یکی از علائم موفقیت فرد، پیشرفت تحصیلی اوست، از این رو توجه به حمایتهای اجتماعی دانشجویان با آسیب بینایی در راستای پیشرفت تحصیلی آنها الزامی است.
متین قاسمی سامنی؛ اسماعیل زارعی زوارکی؛ پرویز شریفی درآمدی؛ علی دلاور
چکیده
هدف این پژوهش طراحی و اعتباریابی الگوی آموزشی در محیط بازی رایانهای برای دانشآموزان درخودمانده با عملکرد بالا است. در جهت رسیدن به این هدف از روش آمیخته از نوع اکتشافی متوالی استفاده شد. به این صورت که برای بررسی وضعیت موجود و شناسایی عناصر و مؤلفههای الگوی پیشنهادی از روش تحقیق کیفی و بکارگیری روش تحلیل محتوای استقرایی استفاده ...
بیشتر
هدف این پژوهش طراحی و اعتباریابی الگوی آموزشی در محیط بازی رایانهای برای دانشآموزان درخودمانده با عملکرد بالا است. در جهت رسیدن به این هدف از روش آمیخته از نوع اکتشافی متوالی استفاده شد. به این صورت که برای بررسی وضعیت موجود و شناسایی عناصر و مؤلفههای الگوی پیشنهادی از روش تحقیق کیفی و بکارگیری روش تحلیل محتوای استقرایی استفاده گردید و برای اعتباریابی درونی الگو از روش توصیفی نظرسنجی استفاده شد. جامعه آماری برای طراحی الگوی آموزشی شامل تمام مقالات، کتب و پایاننامههای مرتبط از سال 1994 تا 2020 بود. نمونه آماری برای تعیین اجزاء الگو شامل تعداد 54 مقاله، 22 کتاب و 7 پایاننامه میشد که بطور هدفمند انتخاب و تحلیل شدند. جامعه آماری برای اعتبارسنجی الگو شامل متخصصان حوزه تکنولوژی آموزشی، روانشناسی و آموزش کودکان استثنائی و روانشناسی تربیتی بود. 21 متخصص به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته 9 سؤالی بود که در مقیاس لیکرت طراحی و تدوین شد. روایی محتوایی پرسشنامه با محاسبه دو شاخص نسبت روایی محتوا(CVR) و شاخص روایی محتوا(CVI) و اعتبار آن با آلفای کرونباخ 92/. مورد تأیید قرار گرفت. با توجه به تجزیه و تحلیل محتوای استقرایی، 7 مؤلفه اصلی بدست آمد. همچنین 25 زیرمؤلفه برای مؤلفههای اصلی استخراج شدند. ابتدا یک الگوی مفهومی طراحی شد و سپس الگوی روندی ارائه گردید. یافتههای اعتبار درونی از نظر متخصصان نشان داد که الگوهای مفهومی و روندی، اعتبار درونی بالایی دارند. بنابراین پیشنهاد میشود از این الگوها به عنوان استراتژیهای نوآورانه برای دانشآموزان درخودمانده با عملکرد بالا استفاده شود.
ابوالقاسم یعقوبی؛ حسین محققی؛ لیلا اسکندری؛ نفیسه یاری مقدم
دوره 4، شماره 13 ، فروردین 1393، ، صفحه 131-148
چکیده
این پژوهش باهدف تعیین تأثیر آموزش راهبرد خودتنظیمی بر نشانههای نارساییتوجه و عملکرد ریاضی دانشآموزان دختر پایۀ سوم ابتدایی با اختلال نارساییتوجه شهر همدان انجامگرفته است. به این منظور 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) از دانشآموزان دختر پایه سوم شهر همدان با اختلال نارساییتوجه دارای پرونده مشاورهای بهعنوان ...
بیشتر
این پژوهش باهدف تعیین تأثیر آموزش راهبرد خودتنظیمی بر نشانههای نارساییتوجه و عملکرد ریاضی دانشآموزان دختر پایۀ سوم ابتدایی با اختلال نارساییتوجه شهر همدان انجامگرفته است. به این منظور 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) از دانشآموزان دختر پایه سوم شهر همدان با اختلال نارساییتوجه دارای پرونده مشاورهای بهعنوان نمونه آماری انتخاب و پس از اجرای پیشآزمون ریاضی و نشانگان نارساییتوجه، دانشآموزان در دو گروه آزمایش و کنترل بهصورت تصادفی جا گماری شدند. آزمودنیهای گروه آزمایش در 8 جلسه تحت آموزش راهبردهای خودتنظیمی قرار گرفتند. پس از پایان آموزش و اجرای پسآزمون بر روی گروهها، دادههای بهدستآمده با استفاده از روش آماری کوواریانس مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد آموزش راهبردهای خودتنظیمی باعث کاهش نشانگان نارساییتوجه و همچنین افزایش عملکرد تحصیلی دانشآموزان در درس ریاضی شده است. آموزش مهارتهای خودتنظیمی به این کودکان، باعث افزایش توجه به جزئیات، کاهش نقص در گوش دادن، افزایش میزان تبعیت از دستورات معلم، کسب مهارت در ساماندهی تکالیف و فعالیتها کاهش حواسپرتی و فراموشکاری شد.
آسیه شامرادلو؛ شهلا البرزی؛ دیبا سیف
چکیده
هدف از این پژوهش، مقایسه خودتعیینی و ابعاد آن در دانشآموزان با و بدون کمتوانیذهنی بود. روش پژوهش از نوع تحقیقات علی- مقایسهای است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیهی دانشآموزان با و بدون کمتوانیذهنی در سنین 14 سال و بالاتراند که در سال تحصیلی 92- 91 در مدارس شیراز مشغول به تحصیل هستند. نمونه پژوهش حاضر مشتمل بر120 دانشآموز دختر ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، مقایسه خودتعیینی و ابعاد آن در دانشآموزان با و بدون کمتوانیذهنی بود. روش پژوهش از نوع تحقیقات علی- مقایسهای است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیهی دانشآموزان با و بدون کمتوانیذهنی در سنین 14 سال و بالاتراند که در سال تحصیلی 92- 91 در مدارس شیراز مشغول به تحصیل هستند. نمونه پژوهش حاضر مشتمل بر120 دانشآموز دختر و پسر (60 دانشآموز با کمتوانیذهنی و 60 دانشآموز بدون کمتوانیذهنی) سنین 14 سال و بالاتر بودند که به روش هدفمند از مدارس مربوط به دانشآموزان با و بدون کمتوانیذهنی انتخاب شدند. در این پژوهش خودتعیینی و ابعاد آن توسط مقیاس خودگزارش خودتعیینی گومز - ولا و همکاران (2012) مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روش آماری تحلیل واریانس دو طرفه و تحلیل واریانس طرحهای تکراری استفاده شد. نتایج نشان داد که دانشآموزان با کمتوانیذهنی نسبت به دانشآموزان بدون کمتوانیذهنی در خودتعیینی و ابعاد آن نمره پایینتری به دست آوردند. در این پژوهش تفاوت معنیداری بر اساس جنسیت در نمره کل خودتعیینی و ابعاد استقلال رفتاری و توانمندسازی روانشناختی مشاهده نشد و تنها در بعد تحققخود بود که بین دختران و پسران تفاوت معنیدار مشاهده شد. از دیگر نتایج پژوهش که در بین ابعاد مختلف خودتعیینی در میان دو گروه دانشآموزان با و بدون کمتوانیذهنی، بالاترین رتبه به توانمندسازی روانشناختی و کمترین رتبه به استقلال رفتاری تعلق گرفت. همچنین با توجه به سطح تحصیلات والدین بین دو گروه دانشآموزان با و بدون کم توانیذهنی در نمره کل خودتعیینی و ابعاد آن تفاوت معنیداری وجود دارد.
مریم علیخانی؛ علیرضا منظری توکلی؛ حمدالله منظری
دوره 3، شماره 10 ، تیر 1392، ، صفحه 145-163
چکیده
این پژوهش با هدف کلی مطالعۀعوامل مرتبط با اضطراب مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه در شهر جیرفت در سال1390 انجام شد. این پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیهی مادراندارای کودک با آسیبهای بینایی، شنوایی و ذهنی بود که کودک آنها در مدارس ویژهیآموزش کودکان با نیازهای ویژه در شهر جیرفت در سال تحصیلی 90-1389 به تحصیل اشتغالداشتند. ...
بیشتر
این پژوهش با هدف کلی مطالعۀعوامل مرتبط با اضطراب مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه در شهر جیرفت در سال1390 انجام شد. این پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیهی مادراندارای کودک با آسیبهای بینایی، شنوایی و ذهنی بود که کودک آنها در مدارس ویژهیآموزش کودکان با نیازهای ویژه در شهر جیرفت در سال تحصیلی 90-1389 به تحصیل اشتغالداشتند. از طریق روش نمونهگیری در دسترس 60 نفر از مادران دانشآموزان با نیازهایویژه در سه گروه (نابینا، ناشنوا و کمتوانذهنی) انتخاب شدند. پس از پاسخ به پرسشنامههابه صورت انفرادی، پرسشنامه اضطراب بک و محقق ساخته دادهها با بهرهگیری از ضریبهمبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری دادهها تحلیل شدند. نتایج نشان میدهد کهبین عواملی چون میزان اطلاعات مادران از نحوۀ تربیت و برخورد با کودک با نیازهایویژه، محدودیتهای اجتماعی مادران، ریشۀ معلولیت کودک با نیازهای ویژه، تأثیر آسیبدیدگیفرزند بر روابط خانوادگی، احساس مسئولیت مادران، میزان حضور پدر با میزان اضطرابمادران دارای کودک با نیازهای ویژه رابطه معنیداری وجود دارد. در مجموع یافتههایاین پژوهش حاکی از آن است که عواملی مربوط به کودکان با نیازهای ویژه وجود دارد کهاضطراب مادران این کودکان را افزایش میدهد. با شناخت این عوامل میتوان بابالابردن سطح اطلاعات مادران از آسیبهای مختلف، چگونگی برخورد با این کودکان وروابط عاطفی مناسب در خانواده همراه با حضور پدر، به اینگونه مادران کمک کرد
صغری طاهری؛ اعظم مرادی؛ سحر پژوهش
دوره 3، شماره 9 ، فروردین 1392، ، صفحه 145-170
چکیده
هدف این تحقیق تعیین سهم هریک از متغیرهای خودکارآمدی، عزتنفس و انگیزش پیشرفت در پیش بینی کیفیت زندگی معلولین جسمی شهرکرد بود. نمونه پژوهش عبارت بود از 70 نفر از معلولین جسمی که در بهار 1390 به موسسات ویژه معلولین جسمی شهرستان شهرکرد( جامعه معلولین، مرکز توانبخشی 12 آذر، مرکز کارآفرین، باشگاه ورزشی انقلاب و مرکز توانبخشی پرنیان سامان) ...
بیشتر
هدف این تحقیق تعیین سهم هریک از متغیرهای خودکارآمدی، عزتنفس و انگیزش پیشرفت در پیش بینی کیفیت زندگی معلولین جسمی شهرکرد بود. نمونه پژوهش عبارت بود از 70 نفر از معلولین جسمی که در بهار 1390 به موسسات ویژه معلولین جسمی شهرستان شهرکرد( جامعه معلولین، مرکز توانبخشی 12 آذر، مرکز کارآفرین، باشگاه ورزشی انقلاب و مرکز توانبخشی پرنیان سامان) مراجعه کرده بودند. برای ارزیابی کیفیت زندگی، خودکارآمدی، عزتنفس و انگیزش پیشرفت آزمودنیها به ترتیب از فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی(WHOQOL-BREF)، مقیاس خودکارآمدی شوارتزر و جروسالم، مقیاس عزتنفس روزنبرگ و پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس استفاده شد. برای سنجش ویژگیهای جمعیتشناختی یک پرسشنامه محقق ساخته به کار برده شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان دادکه خودکارآمدی میتواند کیفیت زندگی معلولین جسمی را به طور معنی داری پیش بینی کند(002/0(P=، اما افزودن هر یک از متغیرهای عزتنفس و انگیزش پیشرفت به متغیر خودکارآمدی نمیتواند قدرت پیش بینی کیفیت زندگی آزمودنیها را به طور معنی داری افزایش دهد. متغیر خودکارآمدی نقش مهمی در تبیین کیفیت زندگی معلولین جسمی دارد. بنابراین با توجه به یافته های تحقیق پیشنهاد میشودکه برنامههای مبتنی بر آموزش خودکارآمدی در مراکز درمانی و آموزشی ویژه معلولین جسمی اجرا گردد.
فاطمه کشاورزی؛ ستاره شجاعی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثربخشی آموزش مهارتهای خودآموزی بر مشکلات دستخط دانشآموزان پسر دارای ناتوانی یادگیری ویژه با نوع نارسانویسی انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون -پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشآموزان پسر دارای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثربخشی آموزش مهارتهای خودآموزی بر مشکلات دستخط دانشآموزان پسر دارای ناتوانی یادگیری ویژه با نوع نارسانویسی انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون -پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشآموزان پسر دارای ناتوانی یادگیری ویژه با نوع نارسانویسی پایههای دوم تا ششم ابتدایی مدارس عادی شهرستان خرامه در سال تحصیلی 94-1393 بودند که از بین آنها نمونهای به حجم 32 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جاگماری شدند، به طوری که هر گروه 16 نفر بودند. از هر دو گروه پیشآزمون به عمل آمد و گروه آزمایش مداخله آموزش مهارتهای خودآموزی (مایکنبام و گودمن، 1971) را در 15 جلسه دریافت کردند در حالی که گروه کنترل این مداخله را دریافت نکردند و در پایان برای هر دو گروه پسآزمون اجرا شد. برای سنجش مشکلات دستخط از سیاهه محققساخته مشکلات دستخط(کشاورزی، 1394) استفاده شد. دادهها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس تکمتغیره و تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارتهای خودآموزی بر بهبود مشکلات دستخط و خردهمؤلفههای آن(خطاهای دستخط و خطاهای وضعیت بدن هنگام نوشتن) تأثیر معنیدار داشته است (01/0>p). بنابراین اجرای مداخله آموزش مهارتهای خودآموزی در بهبود مشکلات دستخط دانشآموزان دارای ناتوانی یادگیری ویژه با نوع نارسانویسی مؤثر است.
شهرام رنجدوست؛ شهرام یزدانی
چکیده
مشکلات رفتاری دانشآموزان کمتوانذهنی یکی از عمدهترین مسائل جوامع بشری و از پیچیدهترین و دشوارترین مشکلات در کودکان و نوجوانان میباشد که تا سن بزرگسالی نیز باقی میماند. از سوی دیگر پژوهشهای مربوط به مشکلات رفتاری به طور عمده در قالب الگوهای کلاسیک آماری انجام گرفته است؛ درحالی که رابطهی بین متغیرهای روانشناختی ...
بیشتر
مشکلات رفتاری دانشآموزان کمتوانذهنی یکی از عمدهترین مسائل جوامع بشری و از پیچیدهترین و دشوارترین مشکلات در کودکان و نوجوانان میباشد که تا سن بزرگسالی نیز باقی میماند. از سوی دیگر پژوهشهای مربوط به مشکلات رفتاری به طور عمده در قالب الگوهای کلاسیک آماری انجام گرفته است؛ درحالی که رابطهی بین متغیرهای روانشناختی یک رابطهی نادقیق است. مقاله حاضر به بررسی نقش خودکارآمدی، تحول زبانی و مهارتهای اجتماعی در مشکلات رفتاری دانشآموزان کمتوانذهنی براساس گزارش معلم برپایه روشهای منعطف انجام شده است. بدین منظور همه دانشآموزان پسر کمتوانذهنی استان آذربایجان شرقی در سال تحصیلی 92-91 به عنوان جامعهآماری پژوهش حاضر انتخاب شد و از بین آنها 28 دانشآموز پسر به صورت نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند و معلم مربوطه چهار پرسشنامه (خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران، تحول رشد زبان نیوکامبر و هامیل، مهارتهای اجتماعی گرشام و الیوت و مشکلات رفتاری راتر) را برای هر دانشآموز تکمیل کرد. نتایج رگرسیون خطی فازی پژوهش نشان داد که تحول زبان به طور تقریبی نقشی در مشکلات رفتاری دانشآموزان ندارد اما متغیر خودکارآمدی عمومی و مهارتهای اجتماعی به طور تقریبی سبب کاهش مشکلات رفتاری دانشآموزان کمتوانذهنی میشود. از این یافتهها میتوان در زمینهی رفع مشکلات رفتاری دانشآموز کمتوانذهنی استفاده کرد.
حسین جناآبادی؛ مهدیه سرحدی
دوره 4، شماره 16 ، دی 1393، ، صفحه 159-170
چکیده
پژوهش حاضر باهدفمقایسههوش هیجانی و سبکهای دلبستگی دانشآموزان تیزهوش و عادی دوره متوسطه شهرستان زاهدان در سال تحصیلی 91-90 انجام شد.روش پژوهش از نوعمقطعیمقایسهای بود که به شیوه نمونهگیری تصادفی تعداد240دانشآموزتیزهوش و عادی دوره متوسطه شهر زاهداناز طریق پرسشنامههایهوش هیجانی و سبک دلبستگی مورد مطالعه قرار گرفتند. دادهها ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدفمقایسههوش هیجانی و سبکهای دلبستگی دانشآموزان تیزهوش و عادی دوره متوسطه شهرستان زاهدان در سال تحصیلی 91-90 انجام شد.روش پژوهش از نوعمقطعیمقایسهای بود که به شیوه نمونهگیری تصادفی تعداد240دانشآموزتیزهوش و عادی دوره متوسطه شهر زاهداناز طریق پرسشنامههایهوش هیجانی و سبک دلبستگی مورد مطالعه قرار گرفتند. دادهها از طریق آزمونهای تی برای گروههای مستقل با کمک نرم افزارspss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها نشان داد: دانشآموزان تیزهوش در مقایسه با دانشآموزان عادیتیزهوشهوش هیجانی بالاتری دارند،ازنظرسبکهای دلبستگی، دانشآموزان تیزهوش سبک دلبستگی ایمن و دانشآموزان عادی سبکهای دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا را داشتند. با توجه به یافتهها آموزش هوش هیجانی و سبک دلبستگی ایمن به دانشآموزان بهویژهدانشآموزان عادی توصیه میگردد.
علیرضا روحی؛ رضوان السادات جزایری؛ مریم سادات فاتحی زاده؛ عذرا اعتمادی
چکیده
ویژگی های شخصیتی نقشی اساسی در کیفیت روابط بین فردی و زندگی خانوادگی دارند. این پژوهش به بررسی تحول اختلال شخصیت اجتنابی از کودکی تا بزرگسالی و آسیبشناسی تعاملات زناشویی افراد دارای اختلال شخصیت اجتنابی از نگاه همسران آنها پرداخت. بدین منظور با مطالعه منابع مرتبط با موضوع نحوه شکل گیری این اختلال بررسی شد و سپس با انجام مصاحبه ...
بیشتر
ویژگی های شخصیتی نقشی اساسی در کیفیت روابط بین فردی و زندگی خانوادگی دارند. این پژوهش به بررسی تحول اختلال شخصیت اجتنابی از کودکی تا بزرگسالی و آسیبشناسی تعاملات زناشویی افراد دارای اختلال شخصیت اجتنابی از نگاه همسران آنها پرداخت. بدین منظور با مطالعه منابع مرتبط با موضوع نحوه شکل گیری این اختلال بررسی شد و سپس با انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 9 نفر از همسران افراد اجتنابی که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، ویژگی های شخصیتی این افراد در تعاملات زناشویی بررسی شد. در تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه ها، 14 ویژگی مردان اجتنابی به دست آمد که عبارت بودند از کنارهگیری، بینش بدون تعمق، خودحقیرپنداری، جمع هراسی، کمتحرکی بیانی، خانه های سرد احساسی، انفعال رفتاری، انفعال جنسی، تغییرگریزی، خودمحوری، فرسودگی زناشویی، کمالگرایی جبری، منفعل ـپرخاشگر و ظاهر اجتماع پسند. ویژگی های شخصیتی افراد اجتنابی از یک سو منجر به آسیب رسیدن به خود آنها و از سوی دیگر موجب شکل گیری تعاملاتی سرد در روابط بین فردی و خانوادگی شان می شود. میتوان نتیجه گیری کرد که شناسایی مراحل تحول این اختلال و پیشگیری از شکل گیری آن در کودکان موجب ارتقاء کیفیت روابط بین فردی و خانوادگی افراد خواهد شد.
احمد یارمحمدیان
دوره 3، شماره 12 ، دی 1392، ، صفحه 165-182
چکیده
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر مداخلههای روانشناختی و آموزشی مبتنی بر خانواده بر بهبود رفتارهای سازشی دانشآموزان کمتوانذهنی انجام گرفت. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود. بدین منظور والدین 36 دانشآموز کمتوانذهنی بهصورت خوشهای چندمرحلهای انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای جمعآوری اطلاعات از مقیاس ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر مداخلههای روانشناختی و آموزشی مبتنی بر خانواده بر بهبود رفتارهای سازشی دانشآموزان کمتوانذهنی انجام گرفت. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود. بدین منظور والدین 36 دانشآموز کمتوانذهنی بهصورت خوشهای چندمرحلهای انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای جمعآوری اطلاعات از مقیاس رفتار سازشی وایلند استفاده شد. دادهها با روش آماری کوواریانس مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. تجزیهوتحلیل دادهها تفاوت معناداری را بین عملکرد دانشآموزان کمتوانذهنی در دو گروه آزمایش و کنترل در رفتارهای سازشی نشان داد (001/0p<). بنابراین میتوان نتیجه گرفت کهمداخلههای روانشناختی و آموزشی مبتنی بر خانواده بر بهبود رفتارهای سازشی دانشآموزان کمتوانذهنی تأثیر دارد.
فاطمه اکبری؛ فریبا یزدخواستی؛ فرحناز شاکه نیا
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش معنویتبرمیزانفشارروانیوسلامتعمومیمادرانکودکانکمتوانذهنی انجام شده است. پژوهش از نوع آزمایشیبا گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری شامل همه مادرانکودکانکمتوانذهنی شهرستان الیگودرز در سال 1391 بود. نمونه مورد بررسی در این پژوهش، 30 نفر از مادران کودکان کمتوان ذهنی بود که بر اساس نمونهگیری ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش معنویتبرمیزانفشارروانیوسلامتعمومیمادرانکودکانکمتوانذهنی انجام شده است. پژوهش از نوع آزمایشیبا گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری شامل همه مادرانکودکانکمتوانذهنی شهرستان الیگودرز در سال 1391 بود. نمونه مورد بررسی در این پژوهش، 30 نفر از مادران کودکان کمتوان ذهنی بود که بر اساس نمونهگیری تصادفی ساده، انتخاب و بهصورت تصادفی در گروههای 15 نفری آزمایش و گواه قرار گرفتند. سپس آموزش معنویت در 8 جلسه و به مدت 2 ماه بر روی گروه آزمایش اجرا گردید.ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه فشارروانی ملکپور و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) بود. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که اثربخشی آموزش معنویت بر کاهش فشار روانی مادران کودکان کمتوان ذهنی معنیدار بوده است (05/0P<). همچنین اثربخشی آموزش بر بهبود سلامت عمومی، کاهش میزان نشانههای جسمی و نشانه های افسردگینیز معنیدار بود (05/0P<)، اما اثر معنیداری بر میزان اختلال در کارکرد اجتماعی و اضطراب نداشت (05/0<P). با توجه به اثربخشی آموزش معنویت بر کاهش فشار روانی و بهبود سلامت عمومی، میتوان در راستای برنامهریزیهای آموزشی و درمانی، آن را به عنوان مکملی در کنار سایر مداخلات مربوط به مسائل استرس زا و تهدیدکننده سلامت عمومی مورد استفاده قرار داد.
کاظم برزگر بفروئی؛ مهدی زارعی حسین آبادی؛ مرتضی امیدیان
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر اضطراب اجتماعی نوجوانان پسر کمتوان ذهنی شهر یزد انجام شد. روش پژوهش نیمهآزمایشی و طرح آن پیشآزمون پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانشآموزان پسر کمتوان ذهنی 11 تا 20 ساله را شامل میشدند که در سال تحصیلی 94-1393 در مدارس کمتوان ذهنی شهر یزد مشغول ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر اضطراب اجتماعی نوجوانان پسر کمتوان ذهنی شهر یزد انجام شد. روش پژوهش نیمهآزمایشی و طرح آن پیشآزمون پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانشآموزان پسر کمتوان ذهنی 11 تا 20 ساله را شامل میشدند که در سال تحصیلی 94-1393 در مدارس کمتوان ذهنی شهر یزد مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل 40 دانشآموز بود که بهطور تصادفی انتخاب و در دو گروه 20 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار پژوهش مقیاس اضطراب اجتماعی لاجرسا برای نوجوانان بود. برنامه آموزش مهارتهای ارتباطی طی 12 جلسه 50 دقیقهای به شرکتکنندگان گروه آزمایش آموزش داده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها علاوه بر آمار توصیفی از آمار استنباطی مانند آزمون t مستقل و تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گواه از لحاظ اضطراب اجتماعی و تمامی ابعاد آن تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل دادهها نشانگر آن بود که آموزش مهارتهای ارتباطی باعث کاهش اضطراب اجتماعی و مؤلفههای آن، یعنی ترس از ارزیابی منفی، اجتناب و اندوه اجتماعی در موقعیت جدید و اجتناب و اندوه عمومی در دانشآموزان گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شده است. از اینرو پیشنهاد میشود که بر آموزش مهارتهای ارتباطی به دانشآموزان کمتوان ذهنی تأکید شود.
هدی فرامرزی؛ مرضیه قانعی
چکیده
پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری بر رفتارهای چالشی کودکان اتیسم با عملکرد بالا انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کودکان پسر 8 تا 12 ساله اتیسم مراکز درمانی شهر اراک در سال 1397 تشکیل دادند. در این پژوهش 16 کودک پسر ...
بیشتر
پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری بر رفتارهای چالشی کودکان اتیسم با عملکرد بالا انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کودکان پسر 8 تا 12 ساله اتیسم مراکز درمانی شهر اراک در سال 1397 تشکیل دادند. در این پژوهش 16 کودک پسر اتیسم با عملکرد بالا با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس بر اساس پرسشنامه سنجش دامنه طیف اتیسم به عنوان حجم نمونه انتخاب و در دوگروه آزمایش (8 نفر) و کنترل (8 نفر) به شیوه تصادفی گمارش شدند. از مقیاس تجدید نظر شده رفتارهای چالشی بودفیش، سیمونز، پارکر و لوییز (2000)، برای ارزیابی رفتارهای چالشی استفاده شد. گروه آزمایش در 10 جلسه 45 دقیقه ای در طول یک ماه بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری را دریافت کردند در حالی که گروه کنترل چنین مداخله ای را دریافت نکردند. در پایان مجددا هر دو گروه مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد که بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری سبب کاهش رفتارهای چالشی کودکان اتیسم با عملکرد بالا می شود. از این رو می توان از بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری به عنوان یک روش مداخله ای موثر در حوزه اختلال طیف اتیسم سود جست.
کیوان کاکابرایی؛ علیرضا مرادی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش حل مسئله محور بر مشکلات رفتاری دانش آموزان انجام شد. طرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون - پسآزمون - پیگیری با گروه گواه بود. تعداد 120 دانشآموز با میانگین سن و پایه تحصیلی به ترتیب 11 و 5 ، با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند و با انتساب تصادفی به دو گروه آزمایشی (60 نفر) و گواه (60 نفر) ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش حل مسئله محور بر مشکلات رفتاری دانش آموزان انجام شد. طرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون - پسآزمون - پیگیری با گروه گواه بود. تعداد 120 دانشآموز با میانگین سن و پایه تحصیلی به ترتیب 11 و 5 ، با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند و با انتساب تصادفی به دو گروه آزمایشی (60 نفر) و گواه (60 نفر) تقسیم شدند. پس از 10 جلسه آموزش یک ساعته به والدین و معلمان، گروه آزمایشی به مدت سه ماه تحت آموزش برنامه حل مسئله خانواده/ مدرسه محور قرار گرفتند، برای جمعآوری داده ها در سه فرم دانش آموزان، والدین و معلمان از مقیاس درجه بندی مشکلات رفتاری (گرشام و الیوت،1990) استفاده شد. طبق گزارش دانش آموزان، والدین و معلمان در سه مرحله پیشآزمون- پسآزمون (فاصله سهماهه) و پیگیری (فاصله یکماهه) نشان داد در گروه آزمایشی بین نمرات پیشآزمون- پسآزمون در زیر مقیاسهای مشکلات رفتاری تفاوت معناداری وجود داشت، اما بین نمرات پسآزمون - پیگیری در زیر مقیاسهای مشکلات رفتاری تفاوت معنادار نبود. بنابراین آموزش حل مسئله خانواده/ مدرسه محور بر مشکلات رفتاری دانش آموزان اثربخش است و آموزش حل مسئله به عنوان یک برنامه پیشگیرانه از اهمیت فراوانی برخوردار است.
آرمان عزیزی؛ سیمین قاسمی؛ آزاد قربانی؛ فاطمه شجاعی واژنانی؛ فاروق محمدی
چکیده
با توجه به مشکلات روانی، جسمانی و ارتباطی، خانوادههای دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی تحقیق حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و خانواده درمانی کارکردی بر کیفیت زندگی و توانمندی خانوادههای این کودکان انجام شد. این پژوهش از نوع شبهآزمایشی با پیشآزمون- پسآزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه خانوادههای ...
بیشتر
با توجه به مشکلات روانی، جسمانی و ارتباطی، خانوادههای دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی تحقیق حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و خانواده درمانی کارکردی بر کیفیت زندگی و توانمندی خانوادههای این کودکان انجام شد. این پژوهش از نوع شبهآزمایشی با پیشآزمون- پسآزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه خانوادههای شهر سنندج بود که در سال 1395 به مراکز مشاوره این شهر مراجعه کرده بودند و پس از انجام مصاحبه تشخیصی، فرزند آنها تشخیص با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی گرفته بود. نمونه آماری شامل 30 خانواده بودند که بهصورت نمونهگیری دردسترس از بین کسانی که به فراخوان پژوهشگر پاسخ مثبت داده بودند، انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در 3 گروه درمان مبتنی بر تعهد و پذبرش، گروه خانواده درمانی کارکردی و گروه کنترل، جایگزین شدند. هر گروه آزمایش 9 جلسه درمانی2 ساعته دریافت کردند. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامه توانمندسازی خانواده و پرسشنامه کیفیت زندگی بود و دادهها با تحلیل کواریانس چندگانه در SPSS 20 تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین میانگین نمرات پیشآزمون و پسآزمون گروههای آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>P) و همچنین خانواده درمانی کارکردی در افزایش توانمندی خانوادهها و ارتقاء کیفیت زندگی آنها نسبت به درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش، موثرتر است (01/0> P). براساس نتایج بهدست آمده درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و خانوادهدرمانی کارکردی میتوانند باعث افزایش توانمندی خانوادههای دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و بهبودکیفیت زندگی آنها شوند.
الهام شفیعی فر؛ فرنگیس کاظمی؛ شیوا دولت ابادی
دوره 4، شماره 15 ، مهر 1393، ، صفحه 187-204
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر درمان ویبرواکوستیک موزیکبر کاهش رفتارهای کلیشهای، خود جرحی و پرخاشگرانه افراد با اختلال اتیسم و بررسی تأثیر این درمان بر فعالیت سیستم اعصاب خودمختاراین افراد بود. روش این پژوهش از نوع تکموردی بوده و با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، اعضای نمونه که 3 نفر از نوجوانانافراد با اختلال اتیسم با ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر درمان ویبرواکوستیک موزیکبر کاهش رفتارهای کلیشهای، خود جرحی و پرخاشگرانه افراد با اختلال اتیسم و بررسی تأثیر این درمان بر فعالیت سیستم اعصاب خودمختاراین افراد بود. روش این پژوهش از نوع تکموردی بوده و با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، اعضای نمونه که 3 نفر از نوجوانانافراد با اختلال اتیسم با رفتار چالشانگیزبودند، انتخاب شدند. به این صورت که نخست بهوسیله نتایج حاصل از پرسشنامه مشکلاترفتاری و با استفاده از ثبت نمونهگیری زمانی و ثبت فاصله زمانی که توسط والدینتکمیل شد، خط پایه رسم گردید و سپس روش درمانی ویبروآکوستیک موزیک به مدت 10 جلسهو هر جلسه 20 دقیقه بر روی هر یک از اعضای نمونه اجراء گردید. در حین ارائه متغیرمستقل نیز میزان رفتار چالشانگیز بهوسیله برگه ثبت دادهها ثبت گردید. قبل ازشروع درمان، 10 دقیقه پس از شروع درمان و بلافاصله پس از درمان، فشارخون و ضربانقلب افراد با اختلال اتیسم مورد اندازهگیریقرار گرفت. بعد از پایان جلسات درمانی، رفتار چالشانگیز (کلیشهای و قالبی، خودجرحی و پرخاشگرانه) افراد با اختلال اتیسم دوباره بهوسیله پرسشنامه مشکلات رفتاری مورد ارزیابیقرار گرفت. جهت پیگیری نیز بعد از 2 هفته از پایان مداخله پرسشنامه مشکلات رفتاریاجرا گردید. یافتهها حاکی از این بود که رفتارهای چالشانگیز هر سه آزمودنی در ارزیابیهایجلسات درمانی، والدین و اجرای مجدد پرسشنامه مشکلات رفتاری که به منظور بررسی تغییراتاحتمالی انجام شد، کاهش یافت و کاهش فشارخون و ضربان قلب در حین جلسات درمانی نشاناز اثرگذاری این درمان بر سیستم عصبی سمپاتیک به عنوان شاخهای از سیستم اعصابخودمختار دارد با توجه به یافتهها میتوان بیان کرد که درمان ویبروآکوستیک موزیک بااثرگذاری بر سیستم عصبی سمپاتیک، رفتار چالشانگیز افراد با اختلال اتیسم را کاهش میدهد.
محمد عاشوری
چکیده
آسیب شنوایی تمام جنبههای زندگی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد در حالی که استفاده از برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه با نتایج مؤثری همراه است. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر کارکردهای اجرایی و تنظیم شناختی هیجان دانشآموزان با آسیب شنوایی بود. این پژوهش، یک مطالعه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون ...
بیشتر
آسیب شنوایی تمام جنبههای زندگی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد در حالی که استفاده از برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه با نتایج مؤثری همراه است. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر کارکردهای اجرایی و تنظیم شناختی هیجان دانشآموزان با آسیب شنوایی بود. این پژوهش، یک مطالعه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون و گروه شاهد بود. در این پژوهش 26 دختر با آسیب شنوایی که به روش در دسترس از مدارس شهر اصفهان انتخاب شده بودند، شرکت داشتند. آزمودنیها به دو گروه 13 نفری آزمایش و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمایش، برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه را در 10 جلسه دریافت کردند، در حالی که به گروه شاهد این آموزش ارائه نشد. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه توانایی شناختی نجاتی (1392) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (2006) بود. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه بر کارکردهای اجرایی و تنظیم شناختی هیجان آزمودنیها تاثیر معناداری داشت. بر اساس یافتهها، برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه، کارکردهای اجرایی و تنظیم شناختی هیجان دانشآموزان با آسیب شنوایی را بهبود بخشید. بنابراین، میتوان از این برنامه بهمنظور بهبود کارکردهای اجرایی و تنظیم شناختی هیجان چنین دانشآموزانی بهره برد و برنامهریزی برای استفاده از برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه برای آنها اهمیت ویژهای دارد.
شهروز نعمتی؛ فرناز مهدی پور مارالانی؛ باقر غباری بناب
چکیده
پژوهش حاضر دلبستگی به خدا و تاب آوری را در مادران کودکان کم توان ذهنی و عادی مورد بررسی قرار داد. طرح پژوهش حاضر از نوع پس رویدادی و (همبستگی) بود. در این راستا، از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای دادهها از مدارس استثنایی و عادی استان اردبیل شهرستان مشگین شهر جمع آوری شدند. از مقیاس دلبستگی به خدا روات و کرکپاتریک و تاب آوری کانر و دیویدسون ...
بیشتر
پژوهش حاضر دلبستگی به خدا و تاب آوری را در مادران کودکان کم توان ذهنی و عادی مورد بررسی قرار داد. طرح پژوهش حاضر از نوع پس رویدادی و (همبستگی) بود. در این راستا، از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای دادهها از مدارس استثنایی و عادی استان اردبیل شهرستان مشگین شهر جمع آوری شدند. از مقیاس دلبستگی به خدا روات و کرکپاتریک و تاب آوری کانر و دیویدسون استفاده شد. پس از کنار گذاشتن پرسشنامه های ناقص ، دادههای 92 نفر از مادران دارای کودک کم توان ذهنی و 94 نفر مادران دارای کودک عادی برای تحلیل انتخاب شدند. تحلیل دادهها از طریق شاخص هوتلینگ برای نشان دادن تفاوت بین گروهها، نشان داد که در همه ابعاد (دلبستگی اجتنابی ، دلبستگی ایمن، دلبستگی اضطرابی به خدا و تاب آوری) بین دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد؛ در رگرسیون چند گانه به روش گام به گام، از بین دلبستگی ها، دلبستگی ایمن به خدا تاب آور بودن را در بین مادران دارای کودکان عادی و دلبستگی اجتنابی به خدا، کاهش تاب آوری را در مادران کودکان کم توان ذهنی در مقایسه بین این دو گروه به خوبی پیشبینی کرده است. نتایج بدست آمده نشان داد که نوع دلبستگی به خدا میتواند به نوعی بر تاب آوری افراد در مواجهه با چالشهای زندگی تاثیرگذار باشد.
سید محمد سید محمودیان؛ حمید علیزاده؛ شهلا پزشک؛ احمد برجعلی؛ نور علی فرخی
چکیده
یکی از اختلالهای دوران کودکی و نوجوانی، اختلال نافرمانی مقابلهای است که از علل رایج ارجاع کودکان به کلینیکهای روانشناسی و مشاوره است. رویکردهای درمانی مختلفی برای بهبود نشانههای این اختلال بهکار گرفته شده است. یکی از مداخلاتی که در این زمینه مطرح شده، تکنیک های درمانی آدلر و گلاسر است. هدف پژوهش حاضر معرفی ماهیت، ویژگی ها، ...
بیشتر
یکی از اختلالهای دوران کودکی و نوجوانی، اختلال نافرمانی مقابلهای است که از علل رایج ارجاع کودکان به کلینیکهای روانشناسی و مشاوره است. رویکردهای درمانی مختلفی برای بهبود نشانههای این اختلال بهکار گرفته شده است. یکی از مداخلاتی که در این زمینه مطرح شده، تکنیک های درمانی آدلر و گلاسر است. هدف پژوهش حاضر معرفی ماهیت، ویژگی ها، و شواهد پژوهشی، پیرامون موثر بودن رویکرد آدلر-گلاسر برای اختلال نافرمانی مقابلهای است. در پژوهش حاضر از طریق پژوهش مروری نظامند و جستجوی کلیدواژه-های تخصصی مرتبط با اختلال نافرمانی مقابله ای و رویکرد آدلر و گلاسر در پایگاه های اطلاعاتی تخصصی ایران و جهان بین سالهای 2017-1985 یافته ها و اطلاعات مورد نظر جهت دستیابی به هدف پژوهش مورد واکاوی قرار گرفت. بدین منظور از پایگاههای اطلاعاتیِ Google Scholar, ERIC, Science Direct و Pub Med استخراج و مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. همچنین، از برخی منابع فارسی موجود در این زمینه استفاده شد.مرور ادبیات پژوهش حکایت از اثربخشی رویکرد آدلر - گلاسر بر نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای دارند. براساس رویکرد آدلر- گلاسر افرد با اختلال نافرمانی مقابله ای بیمار نیستند، بلکه آنها دلسرد شده اند و نیازهای پنجگانه شان پاسخ داده نشده است. بنابراین با درک هدف رفتار و ارتقا علاقه اجتماعی در افراد با اختلال نافرمانی مقابله ای، نشانه های این اختلال را کاهش داد.
محمد عاشوری؛ زهرا احمدیان
چکیده
اختلالهای رفتاری تمام جنبههای زندگی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد در حالی که استفاده از برنامه سالهای باور نکردنی مبتنی بر برنامه والدین با نتایج مؤثری همراه است. پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی برنامه سالهای باور نکردنی مبتنی بر برنامه والدین بر تعامل مادر و کودک با اختلال رفتاری در شهر اصفهان انجام شد. پژوهش حاضر، یک مطالعه ...
بیشتر
اختلالهای رفتاری تمام جنبههای زندگی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد در حالی که استفاده از برنامه سالهای باور نکردنی مبتنی بر برنامه والدین با نتایج مؤثری همراه است. پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی برنامه سالهای باور نکردنی مبتنی بر برنامه والدین بر تعامل مادر و کودک با اختلال رفتاری در شهر اصفهان انجام شد. پژوهش حاضر، یک مطالعه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و گروه شاهد بود. در این پژوهش 30 نفر از مادران کودکان با اختلال رفتاری شرکت داشتند که به روش نمونهگیری تصادفی از دبستان پسرانه امیرکبیر شهر اصفهان انتخاب شدند. آزمودنیها به دو گروه آزمایش و شاهد تقسیم شدند به نحوی که هر گروه از 15 نفر تشکیل شده بود. گروه آزمایش در 12 جلسه در برنامه سالهای باور نکردنی شرکت کردند در حالی که به گروه شاهد این آموزش ارائه نشد. ابزار این پژوهش مقیاس رابطه والد-کودک پیانتا بود. اطلاعات به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری و نسخه 23 نرمافزار SPSSتحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش برنامه سالهای باور نکردنی اثر معناداری بر تعامل مادر و کودک با اختلال رفتاری و خردهمقیاسهای آن (تعارض، نزدیکی و وابستگی) داشت (001/0P<). آموزش برنامه سالهای باور نکردنی میتواند تعامل مادر و کودک با اختلال رفتاری را بهبود بخشد؛ بنابراین، برنامهریزی به منظور استفاده از این برنامه اهمیت ویژهای دارد.
محمد حسین فلاح یخدانی؛ احمد شریفی اردانی؛ محسن مظفری
چکیده
مقدمه زندگی زوجین نابینا و کمبینا دارای نیازها، دغدغهها و مشکلات خاصی است. هدف از این پژوهش، تبیین و کاوش کلیه جنبههای تجارب زیسته زوجین نابینا / کمبینا بود. روش برای این منظور از روش کیفی از نوع پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه آماری در این پژوهش کلیه زوجهایی بودند که هر دو نابینا یا کمبینا بوده و در انجمن توانبخشی یزد ثبتنام ...
بیشتر
مقدمه زندگی زوجین نابینا و کمبینا دارای نیازها، دغدغهها و مشکلات خاصی است. هدف از این پژوهش، تبیین و کاوش کلیه جنبههای تجارب زیسته زوجین نابینا / کمبینا بود. روش برای این منظور از روش کیفی از نوع پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه آماری در این پژوهش کلیه زوجهایی بودند که هر دو نابینا یا کمبینا بوده و در انجمن توانبخشی یزد ثبتنام کرده و دارای فرزند بودند و بیش از 1 سال از ازدواج آنها سپری شده بود. پس از انجام مصاحبه با 24 نفر، محققان به اشباع رسیدند و مطلب جدیدی بدست نیامد. دادههای این مطالعه کیفی به روش 7 مرحلهای کلایزی مورد بررسی قرار گرفتند. یافتهها با بررسی دقیق، متن کل مصاحبهها به 321 کد مجزا تقسیمبندی شد. با بررسی مجدد کدها، 40 زیرمفهوم استخراج شد. این زیرمفهومها در 7 مفهوم نهایی جای داده شدند. این مفاهیم عبارتند از: 1- «پیروی از دستورات دین و حضور خدا در زندگی»؛ 2- «توانمند بودن فرد نابینا و توانایی حل مشکلات»؛ 3- «زندگی عادی افراد نابینا»؛ 4- «نگرانی از برخورد ناصحیح جامعه»؛ 5- «اعتماد به نفس پایین ناشی از محدودیتهای نابینایی / کمبینایی»؛ 6- «فرهنگ و دیدگاه نامناسب مردمی و برنامهریزی» و 7- «واقع نگری افراد نابینا / کمبینا». نتیجهگیری جامعه افراد نابینا / کمبینا از زندگی همانند سایر اقشار جامعه برخوردارند. این طیف از افراد شیوههای همسرداری و فرزندپروری همانند افراد بینا دارند. البته به دلیل نابینایی، دچار مشکلات و محدودیتهایی نیز میباشند که باید از سایر تواناییهای خود بهرهگیری نمایند
محمد مدحی؛ امیر قمرانی؛ احمد یارمحمدیان
چکیده
کمتوانی ذهنی و تحولی، اختلالی است که بر کارکرد انطباقی و هوشی فرد در حوزههای عملی، اجتماعی و مفهومی تأثیرگذار است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر برنامه مدل دوگانهای بی سی ایکس و فرزندپروری مبتنی بر مهرورزی بر رابطه مادر –کودک و مشکلات رفتاری کودکان با کمتوانی ذهنی و تحولی بود. روش پژوهش آزمایشی ...
بیشتر
کمتوانی ذهنی و تحولی، اختلالی است که بر کارکرد انطباقی و هوشی فرد در حوزههای عملی، اجتماعی و مفهومی تأثیرگذار است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر برنامه مدل دوگانهای بی سی ایکس و فرزندپروری مبتنی بر مهرورزی بر رابطه مادر –کودک و مشکلات رفتاری کودکان با کمتوانی ذهنی و تحولی بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون پسآزمون و پیگیری بود. نخست، آزمودنیها بر اساس ملاکهای ورود غربال شدند، سپس 45 مادر کودکان با کمتوانی ذهنی و تحولی انتخاب شده و بهطور تصادفی در گروههای آزمایشی و گواه جای گرفتند (15 نفر در هر گروه). مادران در گروه مبتنی بر برنامه مدل دوگانهای بی سی ایکس، 10 جلسه و در گروه مبتنی بر مهرورزی 8 جلسه تحت مداخله قرار گرفتند و گروه گواه، مداخلهای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه نقاط قوت و ضعف و پرسشنامه رابطه مادر-کودک در هر سه مرحله برای آزمودنیها اجرا شدند.تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل واریانس با تکرار سنجش نشان داد که آموزش فرزندپروری مبتنی بر برنامه مدل دوگانهای بی سی ایکس در مقایسه با فرزندپروری مبتنی بر مهرورزی و گروه گواه بر رابطه مادر –کودک و مشکلات رفتاری کودکان با کمتوانی ذهنی و تحولی تأثیرگذاری معناداری داشته است. بر اساس یافتهها، فرزندپروری مبتنی بر برنامه مدل دوگانهای بی سی ایکس برنامهای مؤثر برای فرزندپروری مادران کودکان با کمتوانی ذهنی و تحولی میباشد.
اکرم آبباریکی؛ بیتا شلانی
چکیده
اختلال یادگیری ویژه، یک اختلال عصبی تکاملی است. دانشآموزان مبتلا به این اختلال علاوه بر مشکلات تحصیلی، سطح بالایی از مشکلات اجتماعی_ هیجانی دارند. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی بازیدرمانی با کلمات احساسی بر نارسایی هیجانی دانشآموزان با ناتوانی یادگیری انجام شد. پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با پیشآزمون_پسآزمون بود. جامعه آماری شامل ...
بیشتر
اختلال یادگیری ویژه، یک اختلال عصبی تکاملی است. دانشآموزان مبتلا به این اختلال علاوه بر مشکلات تحصیلی، سطح بالایی از مشکلات اجتماعی_ هیجانی دارند. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی بازیدرمانی با کلمات احساسی بر نارسایی هیجانی دانشآموزان با ناتوانی یادگیری انجام شد. پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با پیشآزمون_پسآزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر پایه دوم تا ششم دارای ناتوانی یادگیری شهر کرمانشاه بود که نمونهای به حجم 24 نفر به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب و به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ناگویی خلقی تورنتو بود. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 30 دقیقهای و دو بار در هفته به بازی کلمات احساسی پرداختند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد بازیدرمانی با کلمات احساسی موجب کاهش نارسایی هیجانی این کودکان شده است (001/0>P). نتایج پژوهش حاضر نشان داد بازیدرمانی با کلمات احساسی می تواند به عنوان روشی مناسب در کاهش نارسایی هیجانی کودکان به کار رود، این نوع از بازیدرمانی با بیان نمادین احساسات توان ابراز هیجانات منفی مثل اضطراب را افزایش داده و منجر به سازگاری عمومی میگردد.
ربابه غلامی؛ علی محمد ناعمی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش واقعیت درمانی بر استیگما و مولفههای مادران کودکان دارای ناتوانیهای رشدی و ذهنی شهر سبزوار انجام شد. روش تحقیق نیمهتجربی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعة آماری این پژوهش شامل همة مادران کودکان دارای ناتوانیهای رشدی و ذهنی شهر سبزوار در سال تحصیلی 1395-1396بود که تعداد 34 مادر ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش واقعیت درمانی بر استیگما و مولفههای مادران کودکان دارای ناتوانیهای رشدی و ذهنی شهر سبزوار انجام شد. روش تحقیق نیمهتجربی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعة آماری این پژوهش شامل همة مادران کودکان دارای ناتوانیهای رشدی و ذهنی شهر سبزوار در سال تحصیلی 1395-1396بود که تعداد 34 مادر دارای فرزند با ناتوانیهای رشدی و ذهنی با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش (17 نفر) و گواه (17 نفر) جایگزین شدند. آنگاه از هر دو گروه پیشآزمون بهعمل آمد.گروه آزمایش مداخله واقعیت درمانی طی10 جلسة 75 دقیقهای بهصورت هفتگی دریافت نمود، در حالی که گروه گواه هیچ مداخلهای را دریافت نکرد. پس از انجام مداخله، از هر دو گروه پسآزمون بهعمل آمد. دادههای موردنیاز با استفاده از پرسشنامة استاندارد استیگمای ریتشر و همکاران (2003) جمعآوری شد. سپس دادههای جمع-آوری شده با استفاده از روشهای آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی(تحلیل کواریانس) تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که واقعیت درمانی بر استیگما و مولفههای آن شامل بیگانگی، تایید تصورات قالبی، تجربة تبعیض اجتماعی، کنارهگیری اجتماعی مادران کودکانِ دارای ناتوانیهای رشدی و ذهنی موثر است و مادران گروه آزمایش نسبت به مادران گروه کنترل در پس-آزمون، به طور معناداری استیگمای کمتری داشتند)001/0(p