رقیه اسدی گندمانی؛ عباس نسائیان؛ شهلا پزشک؛ ژانت هاشمی آذر؛ غلامرضا صرامی؛ مرضیه سینا
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تأثیر آموزش ایفای نقش بر مهارتهای اجتماعی دانشآموزان کمتوانذهنی خفیف انجام شد. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. در این پژوهش 14 دانشآموز کمتوانذهنی خفیف 16-14 ساله به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تأثیر آموزش ایفای نقش بر مهارتهای اجتماعی دانشآموزان کمتوانذهنی خفیف انجام شد. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. در این پژوهش 14 دانشآموز کمتوانذهنی خفیف 16-14 ساله به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه مهارتهای اجتماعی گرشام و الیوت (1990) بود. والدین و معلمان، پرسشنامه مهارت اجتماعی را برای آزمودنیها تکمیل کردند. سپس گروه آزمایش در یک برنامه آموزشی 20 جلسهای شرکت کرد. در این برنامه آموزشی 10 مهارت اجتماعی از طریق ایفای نقش به دانشآموزان آموزش داده شد. پس از این مرحله، پرسشنامه مهارتهای اجتماعی دوباره برای همه آزمودنیها (گروه آزمایش و کنترل) تکمیل شد. دادههای بهدستآمده از پیشآزمون و پسآزمون با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که باوجود تفاوت میانگین پیشآزمون–پسآزمون در گروه آزمایش، آموزش ایفای نقش به لحاظ آماری تفاوت معناداری در مهارتهای اجتماعی دانشآموزان کمتوانذهنی خفیف ایجاد نکرد. یافتههای این پژوهش میتواند در تدوین برنامههای آموزشی برای دانشآموزان با کمتوانذهنی مورد استفاده قرار گیرد.
کامبیز پوشنه؛ علی شریفی؛ نگین معتمدیگانه
چکیده
چکیدهپژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی مداخلات بازتوانی شناختی رایانه محور بر کارکردهای اجرایی و عملکرد حافظه فعال دانشآموزان با اختلال یادگیری ریاضی انجامشده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشآموزان با اختلال ریاضی شهر تهران بودند و گروه نمونه را 22 دانشآموز با اختلال ریاضی که با روش نمونهگیری در دسترس از مدارس ابتدایی ...
بیشتر
چکیدهپژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی مداخلات بازتوانی شناختی رایانه محور بر کارکردهای اجرایی و عملکرد حافظه فعال دانشآموزان با اختلال یادگیری ریاضی انجامشده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشآموزان با اختلال ریاضی شهر تهران بودند و گروه نمونه را 22 دانشآموز با اختلال ریاضی که با روش نمونهگیری در دسترس از مدارس ابتدایی مناطق 1 و 3 شهر تهران انتخابشدهاند تشکیل میدهند. دانشآموزان گروه نمونه بهصورت تصادفی به دو گروه گواه (12) و آزمایش (10) تقسیم شدند. گروه آزمایش طی 25 جلسه 60-45 دقیقهای به مدت 6 هفته بهوسیله نرمافزار Brain ware safari آموزش دیدند. بهمنظور تشخیص اختلال ریاضی و ارزیابی هوش این دانشآموزان از آزمون ریاضی ایران کی مت و آزمون هوش ریون استفاده شد و بهمنظور سنجش کارکردهای اجرایی و عملکرد حافظه فعال از نرمافزار آزمون علائم حیاتی سیستم اعصاب مرکزی (CNSVS) در پیشآزمون و پسآزمون استفاده شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با گروه گواه بود و بهمنظور تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که مداخلات شناختی رایانه محور بر کارکردهای اجرایی (01/0 >p) و عملکرد حافظه فعال (01/0 >p) این گروه از دانشآموزان تأثیر مثبت معناداری برجا گذاشته است. ازاینرو به نظر میرسد که برنامههای مداخله شناختی رایانه محور میتواند بهبود عملکرد حافظه فعال و کارکردهای اجرایی را در پی داشته باشد.
قدرت اله جهانی
دوره 3، شماره 12 ، دی 1392، ، صفحه 143-164
چکیده
پژوهش حاضر باهدف مقایسۀ سازگاری اجتماعی دانشآموزان مدارس تلفیقی و استثنایی ازنظر معلمان و والدین این دانشآموزان در شهرستان شهرکرد صورت گرفته است. روش پژوهش از نوع علی– مقایسهای بود. در این پژوهش از روش نمونهگیری خوشهای استفاده گردید. بدین منظور از تعداد 150 نفر دانشآموز ناشنوا در استان چهارمحال و بختیاری 49 نفر در شهرستان ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف مقایسۀ سازگاری اجتماعی دانشآموزان مدارس تلفیقی و استثنایی ازنظر معلمان و والدین این دانشآموزان در شهرستان شهرکرد صورت گرفته است. روش پژوهش از نوع علی– مقایسهای بود. در این پژوهش از روش نمونهگیری خوشهای استفاده گردید. بدین منظور از تعداد 150 نفر دانشآموز ناشنوا در استان چهارمحال و بختیاری 49 نفر در شهرستان شهرکرد فراگیرسازی گردیدند که از بین آنان 18 نفر جهت کنترل متغیرهای مزاحم به روش همتاسازی همگن شدند، که شامل 18 نفر از مدرسه استثنایی و 18 نفر از مدارس فراگیر شهرستان شهرکرد بهعنوان نمونه انتخاب گردیدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامۀ راتر فرم معلم و والدین استفاده گردید که معلمان و والدین دانشآموزان آنها را تکمیل کردند. نتایج استخراجشده بهوسیلۀ بررسی میانگینها و تحلیل واریانس یکطرفه (Anova) در سطح معنیداری 001/0 p< مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل دادههای پژوهش نشان داد که:1-ازنظر معلمان بین سازگاری اجتماعی دانشآموزان یکپارچهسازی شده و غیر یکپارچه تفاوت معناداری وجود ندارد. 2-ازنظر والدین بین سازگاری اجتماعی دانشآموزان یکپارچهسازی شده و غیر یکپارچه تفاوت معناداری وجود دارد و والدین، کلاسهای یکپارچه را مؤثر توصیف کردند.
رحیم شالیان؛ سید امیر امین یزدی؛ حسین کارشکی؛ محمود سعیدی رضوانی؛ سیدمحسن اصغری نکاح
چکیده
پژوهش حاضر با هدفِ فهم الزامات تحولی-تعاملی در آموزش دانش آموزانِ با آسیب شنوایی انجام شده است. این پژوهش با رویکردکیفی و استفاده از راهبردهای مطالعه موردی بر روی دوفرد با آسیب شنوایی انجام شد و موردهای مطالعه، با استفاده از تکنیک "بیشترین تفاوت یا تشابه" انتخاب شدند. دادهها با ابزار مشاهده فیلمها، بررسی اسناد، مصاحبهنیمهساختاریافته ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدفِ فهم الزامات تحولی-تعاملی در آموزش دانش آموزانِ با آسیب شنوایی انجام شده است. این پژوهش با رویکردکیفی و استفاده از راهبردهای مطالعه موردی بر روی دوفرد با آسیب شنوایی انجام شد و موردهای مطالعه، با استفاده از تکنیک "بیشترین تفاوت یا تشابه" انتخاب شدند. دادهها با ابزار مشاهده فیلمها، بررسی اسناد، مصاحبهنیمهساختاریافته از موارد انتخابی و اطرافیان آنها در خانه و مدرسه، جمعآوری و با استفاده از روش تفسیر تأملی تحلیل گردید. ملاکهای "قابلیت پذیرش"، "اعتماد"، "انتقال" و "تائید" برای اعتبارسنجی مد نظر قرار گرفت. یافتهها: درک و بازنگاری تجربه مشارکتکنندگان، این امکان را میدهدکه اظهار داریم، موارد انتخابی پژوهش به رغمِ میزانِ آسیبشنوایی یکسان و امکان بهرهمندی از آموزش تلفیقی، توفیقی متفاوت در امر تحصیل داشته اند. این تمایزکه متاثر از الگوهای تعاملی والدین و چگونگی تسلط افراد به قابلیتهای پایه رشد هیجانی کارکردی حاصل شده است، برخلاف باور رایج، منوط به تقویت حس شنوایی نبوده است. نتیجهگیری: تفاوت افرادِ با آسیبشنوایی از منظر میزان تسلط به قابلیتهای پایه رشد هیجانی کارکردی، ماهیتِ نیازهایِ آنان را در محیط آموزشی نه تنها نسبت به افراد سایرگروه های با نیاز ویژه، بلکه نسبت به یکدیگر متفاوت مینماید. لذا در راستای تحقق عدالت تربیتی توصیه میشود، در انجام مداخلات و تعیین ویژگی عناصر برنامه درسی، بالاخص در دوره دبستان، نسبت به فهم و بهبود کیفیت تجربیات افرادآسیب دیدۀشنوایی در تسلط به قابلیت های پایۀ هیجان کارکردی در تعامل با بافت تحصیلی و خانوادگی توجه شود.
دوره 3، شماره 11 ، مهر 1392، ، صفحه 147-163
چکیده
نگرشهای مثبت یا منفی والدین نسبت به کودکان دارای نیازهای ویژهشان، نه تنها منجر به ایجاد حالات هیجانی مطابق با آن نگرش در کودک، والدین و در دیگر اعضای خانواده میشود، بلکه به صورتِ مستقیم و به صورتِ واسطهای، پیگیری و دریافت خدمات آموزشی، مشاورهای و توانبخشی را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. از این رو ارزیابی نگرش والدین نسبت ...
بیشتر
نگرشهای مثبت یا منفی والدین نسبت به کودکان دارای نیازهای ویژهشان، نه تنها منجر به ایجاد حالات هیجانی مطابق با آن نگرش در کودک، والدین و در دیگر اعضای خانواده میشود، بلکه به صورتِ مستقیم و به صورتِ واسطهای، پیگیری و دریافت خدمات آموزشی، مشاورهای و توانبخشی را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. از این رو ارزیابی نگرش والدین نسبت به کودک با نیازهای ویژهشان و ارایه برنامه بهبود نگرش حائز اهمیت است. بنابراین هدف از این مطالعه اعتباریابی و تجدید نظر در مقیاس نگرش والدین کودکان با نیازهای ویژه به فرزندشان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع زمینهیابی بود. جامعه پژوهش دربرگیرنده تمامی والدینی بود که کودکان با نیازهای ویژهشان در مدارس ابتدایی دانشآموزان با نیازهای ویژه و مراکز توانبخشی در سال تحصیلی 91-1390 ثبت نام شده بودند. نمونهای 400 نفری به شیوهی تصادفی خوشهای از این مدارس انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها در سطح توصیفی از آمارههای میانگین، انحراف استاندارد، درصد فراوانی و در سطح استنباطی از آزمونهای همبستگی پیرسون، و تحلیل عاملی تأییدی از طریق نرم افزارهای SPSS و LISREL استفاده شد. یافتهها نشان دادند که مقیاس نگرش والدین به فرزند با نیازهای ویژهشان، مقیاسی روا و پایا میباشد. از این رو استفاده از این مقیاس میتواند در بررسی و سنجش نگرش والدین نسبت به کودکان دارای نیازهای ویژهشان به درمانگران و پژوهشگران حوزه آموزش و توانبخشی کمک کند.
طیبه تازیکی؛ سعید حسنزاده؛ غلامعلی افروز؛ باقر غباری بناب؛ سوگند قاسمزاده
دوره 4، شماره 15 ، مهر 1393، ، صفحه 150-169
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسیاثربخشی روش درمان با کمک حیوانات بر نشانههای کودکان اتیستیک انجام گرفت. در اینپژوهش، از حیوانات خانگی با هدف اثربخشی آموزشیو انگیزشیبه منظور افزایش تعامل بین کودک اتیستیک و درمانگر و کاهش اختلال کیفی در تعاملاتاجتماعی، ارتباطات و رفتارهای محدود و تکراری استفاده شد. بدین منظور 12 کودک اتیستیک،ساکن ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسیاثربخشی روش درمان با کمک حیوانات بر نشانههای کودکان اتیستیک انجام گرفت. در اینپژوهش، از حیوانات خانگی با هدف اثربخشی آموزشیو انگیزشیبه منظور افزایش تعامل بین کودک اتیستیک و درمانگر و کاهش اختلال کیفی در تعاملاتاجتماعی، ارتباطات و رفتارهای محدود و تکراری استفاده شد. بدین منظور 12 کودک اتیستیک،ساکن در استان گلستان، به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. قبلو بعد از اجرای برنامه مداخلهای، فهرست ارزیابی درمان اتیستیک توسط مادران وروانشناس آنها تکمیل گردید. در تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کواریانس استفادهشد. بنابراین میتوان گفت که درمان با کمک حیوانات سبب رشد مهارتهای ارتباطی،اجتماعی، روابط متقابل عاطفی، و همچنین کاهش رفتارهای کلیشهای و تکراری کودکان اتیستیک میگردد.
علیرضا مقدس
دوره 4، شماره 14 ، تیر 1393، ، صفحه 151-200
چکیده
اختلال شخصیت یکی از اختلالهای شایع روانی است که به طور معمول از دوران نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروعشده و به عنوان تجارب ذهنی و رفتاری ماندگاری که منطبق بر ملاکهای فرهنگی نیست و منجر به ناخشنودی بیمار و اختلال در کار و زندگی او میشود و در طول زمان ثابت و پایدار است. هدف این پژوهش بررسی اختلالهای شخصیت و صفات شخصیتی از ...
بیشتر
اختلال شخصیت یکی از اختلالهای شایع روانی است که به طور معمول از دوران نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروعشده و به عنوان تجارب ذهنی و رفتاری ماندگاری که منطبق بر ملاکهای فرهنگی نیست و منجر به ناخشنودی بیمار و اختلال در کار و زندگی او میشود و در طول زمان ثابت و پایدار است. هدف این پژوهش بررسی اختلالهای شخصیت و صفات شخصیتی از نظر همهگیر شناسی، نشانه شناسی، پدیدارشناسیو عوارض رفتاری این اختلالها در۴۱ نفر خویشاوند اعضای یک فامیل مشخص بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل همهی افراد بزرگسال خویشاوند از آن فامیل که شامل ۲۵ نفر مرد و ۱۶ نفر زن بودند، قرار داشته است که با ابزارمعیارهای تشخیصی (کتابچه طبقهبندی تشخیصی و آماریاختلالهای روانی - تجدیدنظر پنجم) مورد مصاحبه بالینی روانی و بررسی قرار گرفتند. گردآوری و محاسبه دادهها به کمک نرمافزارSPSS و استفاده از آزمون خی دو و تست دقیق فیشر انجام شده است. اجماع این ابزارها نتیجه این پژوهش را به دستآورده است.شایعترین نوع اختلال شخصیت، اختلال شخصیت پارانوئید (۵۱/۱۹ درصد) بوده است، شروع این اختلالها در اکثر موارد (۷۵/۶۰ درصد) از دوران نوجوانی و هم چنین روابط خانوادگی در اکثر موارد (۷۸/۰۴درصد) آشفته،سرد،غیر صمیمانه و بههمریخته بوده است. ناسازگاری و عدم رضایت از شغل نیز در اکثر موارد (۶۰/۹۷ درصد) وجود داشته است، سطح اجتماعی اقتصادی آزمودنیها در اکثر موارد (۸۰/۴۸ درصد) در حد متوسط بوده است. شیوع سابقه اختلال روانی در خانواده (۱۲/۱۹ درصد) و ثبات و پایداری صفات و اختلال در اکثر موارد (۸۰/۳۶درصد) در طول زمان حفظ شده است. نکته مهم و قابلتوجه در این پژوهش عدم وجود اختلال شخصیت اسکیزوتایپال و اختلال شخصیت مرزی و همچنین عدم وجود هر نوع پسیکور یا روانپریشی(جنون واضح) در افراد این فامیل بوده است (صفر درصد). کاربرد نابجای مواد در۱۷/۰۷ درصد و اختلال شخصیت بیتفاوت(پلگماتیک) نیز در (۹/۷۵)درصد به دست آمده است. آنچه در این بررسی به دستآمد موید آن است که اختلال شخصیت یک الگوی خانوادگی و ژنتیکی دارد که از دوران نوجوانی شروع میشود و نقش محیط و تربیت و الگوهای فرهنگی در درجه بعدی اهمیت قرار میگیرد. الگوی اختلالهای شخصیت در این بررسی تفاوت چندانی با سایر بررسیهایانجامشده در جهان نداشت و علیرغم تنوع صفات و اختلالهای شخصیت مختلف، اختلال شخصیت اسکیزوتایپال و مرزی در این فامیل مشاهده نشد. اهمیت شروع اختلالهای شخصیت در سیر تحولی در آن است که علیرغم آنکه درصد بالایی از این اختلالها مربوط به مسائل وراثتی و ژنتیک میباشد، نقش آموزش را در این دورانبه خوبی روشن میسازد، ودر تمام پژوهشهایانجامشده در جهان به اهمیت آن در بروز یا پیشگیری به موقع از این اختلالها که میتواند با رفتارهای ناهنجار همراه شود توجه جدی مبذول داشت. چگونگی شکلگیری صفات شخصیتی و رفتارهای مرتبط با آن منجربه فهم و درک بهتر رفتار بهنجارنیز خواهد شد.چون شخصیت فقط بودن انسان را تعین نمیکند بلکه رفتاراو را هم مشخص میکند (دین هامر به نقل از متولی زاده اردکانی، علی،۱۳۸۴) صفات شخصیتی تا حد بسیار بالایی سلامت روانی و رفتاری افراد را به چالش میطلبد و توجه به نقش صفات شخصیت و سبکهایمقابلهای در مطالعه سلامت روانی افراد بسیار موثر است (شکری،۱۳۸۴) شخصیت و رفتارهای هیجانی،شخصیت و رفتارهای اعتیاد پذیر، شخصیت و ابتلا به افسردگی در مطالعات فراوانی مورد تأیید قرار گرفته است (متولی زاده اردکانی،علی،۱۳۸۸). واژگان کلیدی:سیر تحولی، رفتار، اختلال شخصیت، ژنتیک، مرزی,اسکیزوتایپال (ناجور).
اکبر عطادخت؛ علی شیخ الاسلامی؛ سیده طیبه حسینی کیاسری؛ نجمه جوکار
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی نقش باورهای فراشناختی و هوش هیجانی در پیشبینی سازگاری اجتماعی افراد نابینا و مقایسه آن با افراد عادی انجام شد. روش پژوهش، از نوع علّیمقایسهای بود و جامعهی آماری آن همهی نابینایانی بودند که در 6 ماههی اول سال 1392، عضو انجمن نابینایان اردبیل بوده و همچنین افراد عادی که در دامنهی سنی 20 تا 40 سال ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی نقش باورهای فراشناختی و هوش هیجانی در پیشبینی سازگاری اجتماعی افراد نابینا و مقایسه آن با افراد عادی انجام شد. روش پژوهش، از نوع علّیمقایسهای بود و جامعهی آماری آن همهی نابینایانی بودند که در 6 ماههی اول سال 1392، عضو انجمن نابینایان اردبیل بوده و همچنین افراد عادی که در دامنهی سنی 20 تا 40 سال قرار داشته و مشکل نابینایی نداشتند. از بین جامعهی نابینایان با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده، تعداد 40 نفر؛ و از بین جامعهی افراد عادی نیز با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، تعداد 40 نفر انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از فرمکوتاه پرسشنامهی فراشناخت، مقیاس هوش هیجانی و مقیاس سازگاری استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری خیدو، تحلیل واریانس تکعاملی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه نابینا و افراد عادی از لحاظ متغیرهایی مانند خودآگاهی، خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی و خودآگاهی شناختی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P) و هوش هیجانی نابینایان بیشتر از افراد عادی بود (05/0p<). همچنین نتایج نشان داد که مدل پیشبینی سازگاری اجتماعی از روی متغیرهای هوش هیجانی و باورهای فراشناخت در افراد نابینا، معنادار بوده (01/0p<)، ولی در افراد عادی معنادار نبود (05/0p>). 20 درصد از واریانس سازگاری اجتماعی نابینایان به وسیلهی هوش هیجانی و باورهای فراشناخت قابل تبیین بود. این نتایج کاربردهایی را در راستای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و روانشناختی و همچنین استفاده از نتایج در توانبخشی افراد نابینا به دنبال دارد.
سیدکاظم موسوی ساداتی؛ مرجان جیرسرایی بازارگرد
چکیده
سندرم داون یکی از متداول ترین بیماریهای ژنتیکی با کمتوانذهنی خفیف تا متوسط است. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر یک دوره تمرین سوپربرین یوگا بر افزایش هوش، ادراک بینایی- فضایی و پیشرفت تحصیلی و تعادل ایستا کودکان سندرم داون پسر بود. این پژوهش نیمه تجربی و به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش ...
بیشتر
سندرم داون یکی از متداول ترین بیماریهای ژنتیکی با کمتوانذهنی خفیف تا متوسط است. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر یک دوره تمرین سوپربرین یوگا بر افزایش هوش، ادراک بینایی- فضایی و پیشرفت تحصیلی و تعادل ایستا کودکان سندرم داون پسر بود. این پژوهش نیمه تجربی و به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر مبتلا به سندرم داون مقطع دبستان شهر تهران بودند. شرکت کنندگان پژوهش 20 پسر سندرم داون آموزش پذیر مدرسه استثنایی شهید بهشتی با میانگین سنی (89/0 ± 2/8) سال بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفری آزمایش و کنترل قرار داده شدند. گروه آزمایش 12 هفته تمرینات سوپربرین یوگا را انجام دادند. ابزار جمع آوری اطلاعات آزمون هوش وکسلر برای کودکان ویرایش پنجم و آزمون تعادل ایستای لک لک بود. برای تجزیه و تحلیل دادههای از آزمون شاپیروویلک، لوین و t مستقل نمرات اکتسابی استفاده شد. تمرینات سوپربرین یوگا تاثیر معنادار بر افزایش هوش سیال (t =1. 06, P=0/30)، ادراک بینایی فضایی (t =1/29, P=0/21) و تعادل ایستا (t = /45, P=0/65) نداشت، ولی بر پیشرفت تحصیلی کودکان تاثیر معنادار داشت (t = 2. 46, P=0/02). نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بهتر است در کنار سایر آموزشهای متداول تحصیلی از تمرینات سوپربرین یوگا در پیشرفت تحصیلی کودکان سندرم داون استفاده شود.
سیدعبدالمجید بحرینیان؛ کبری حاجی علیزاده؛ لیلا ابراهیمی؛ امالبنین هاشمی گرجی
دوره 2، شماره 7 ، مهر 1391، ، صفحه 153-167
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگیهای شخصیتی و میزان سازگاری مادران کودکان عادی و عقبماندۀ ذهنی شهر تهران میباشد. جامعۀ آماری شامل تمامی مادران دارای فرزند شهر تهران است . نمونۀ آماری شامل 200 مادر (100 مادر با فرزند عقبماندۀ ذهنی و 100 مادر با فرزند عادی) بوده که با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگیهای شخصیتی و میزان سازگاری مادران کودکان عادی و عقبماندۀ ذهنی شهر تهران میباشد. جامعۀ آماری شامل تمامی مادران دارای فرزند شهر تهران است . نمونۀ آماری شامل 200 مادر (100 مادر با فرزند عقبماندۀ ذهنی و 100 مادر با فرزند عادی) بوده که با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها در این مطالعه از مقیاس سازگاری اجتماعی بل و پرسشنامه شخصیتی 16 عاملی کتل استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره، تحلیل واریانس تک متغیره و آزمون t مورد تحلیل قرار گرفتند.یافتهها: نتایج نشان داد که بین مادران کودکان عقبماندۀ ذهنی و مادران دختران عادی از لحاظ متغیرهای ویژگیهای شخصیتی و سازگاری تفاوت معناداری وجود دارد .نتیجهگیری: این یافتهها بدین معناست که مادران دارای فرزند عقبماندۀ ذهنی در مقایسه با مادران دختران عادی سازگاری کمتری داشته و مادران کودکان عادی سطوح بالاتری از عوامل شخصیتی هوش عمومی، پایداری هیجانی، خلق استوار و پایداری خلق و خو را نسبت به مادران دارای کودک عقبماندۀ ذهنی نشان دادهاند .براساس یافتههای پژوهش ، پیشنهاد میشود فراهم داشتن آموزشهای خاص برای این والدین بتوانددر کاهش تنیدگی، افزایش میزان سازگاری و به طور کلی در ارتقاء بهداشت روانی آنها مؤثر باشد.
حسین قمری کیوی؛ بهنام خشنودنیای چماچائی
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین عاملهای بنیادی در اختلالهای کودکان بر پایه سیاهه رفتاری کودک آخنباخ و رسکولار بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان و نوجوانان مراجعه کننده به مراکز درمانی و مشاوره شهرستان اردبیل در شش ماهه دوم سال 1391 بودند. گروه نمونه شامل 200 نفر از کودکان و نوجوانان (88 پسر و 112 دختر) مراجعه کننده به کلینیکهای درمانی بودند ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تعیین عاملهای بنیادی در اختلالهای کودکان بر پایه سیاهه رفتاری کودک آخنباخ و رسکولار بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان و نوجوانان مراجعه کننده به مراکز درمانی و مشاوره شهرستان اردبیل در شش ماهه دوم سال 1391 بودند. گروه نمونه شامل 200 نفر از کودکان و نوجوانان (88 پسر و 112 دختر) مراجعه کننده به کلینیکهای درمانی بودند که به روش در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش سیاهه رفتاری کودک آخنباخ و رسکولار بود. تحلیل عامل اکتشافی نشان داد که سه عامل برونریزی، درونریزی (اضطرابی) و جسمانیشده قابل استخراج است. همچنین، نتایج نشان داد که دو اختلال مشکلات تفکر و توجه به علت حضور در دو عامل 1 و 3، بیشتر بهعنوان یک عامل مشترک در آسیبشناسی روانی کودک و نوجوان عمل میکنند. بر این اساس میتوان گفت که سه عامل اختلالهای برونریزی، درونریزی و جسمانیشده بهعنوان اختلالهای محوری هستند که بهوسیله سیاهه رفتاری کودک آخنباخ و رسکولار قابل شناسایی هستند. مشکلات تفکر، اجتماعی و توجه بهعنوان عوامل مشترکِ قابل طبقهبندی محسوب میشوند. با توجه به نتایج پژوهش میتوان گفت سیاهه رفتاری کودک ابزار مناسبی برای استفاده در موقعیتهای بالینی و پژوهشی است.
سمیه امینی؛ مهدیه سادات خشوعی
چکیده
هدف این پژوهش بررسی رابطه تابآوری و شادکامی والدین با مشکلات رفتاری دانشآموزان مقطع ابتدایی شهر اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشآموزان مقطع ابتدایی شهر اصفهان بودند که در سال 94- 1393 به تحصیل اشتغال داشتند. از این جامعه آماری تعداد 120 نفر به روش تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی رابطه تابآوری و شادکامی والدین با مشکلات رفتاری دانشآموزان مقطع ابتدایی شهر اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشآموزان مقطع ابتدایی شهر اصفهان بودند که در سال 94- 1393 به تحصیل اشتغال داشتند. از این جامعه آماری تعداد 120 نفر به روش تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از سه پرسشنامه تابآوری، شادکامی و فرم والدین فهرست رفتاری کودک استفاده شد. دادههای پژوهش با استفاده از همبستگی پیرسون، رگرسیون همزمان و تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد بین تابآوری والدین با مشکلات عاطفی، اضطرابی، بیشفعالی و رفتار مقابلهای دانشآموزان رابطه منفی معناداری وجود داشت. همچنین شادکامی والدین با مشکلات عاطفی، اضطرابی، جسمانی، بیشفعالی، رفتار مقابلهای و مشکلات سلوک دانشآموزان رابطه منفی معنادار داشت. تابآوری والدین پیشبینی کننده مشکلات بیشفعالی دانشآموزان و شادکامی والدین پیشبینی کننده مشکلات عاطفی، اضطرابی، جسمانی، رفتار مقابلهای و سلوک دانشآموزان بود. همچنین بین دانشآموزان دختر و پسر از نظر ابعاد مشکلات رفتاری تفاوتی وجود نداشت. بنابراین، نتایج نشاندهنده اهمیت تأثیر ویژگیهای والدین بر مشکلات رفتاری دانشآموزان دختر و پسر بود.
مجید ابراهیم پور؛ زهرا ایزدی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی فعالیت های موسیقیایی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان با کم توانی ذهنی خفیف انجام شد. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان با کم توانی ذهنی آموزش پذیر 14-11 ساله در دو مدرسه استثنایی شهر کرج در سال تحصیلی 96-1395بود. از میان جامعه آماری، 30 دانش ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی فعالیت های موسیقیایی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان با کم توانی ذهنی خفیف انجام شد. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان با کم توانی ذهنی آموزش پذیر 14-11 ساله در دو مدرسه استثنایی شهر کرج در سال تحصیلی 96-1395بود. از میان جامعه آماری، 30 دانش آموز به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تخصیص داده شدند. در طی مدت تحقیق 4 نفر از گروه آزمایش و 4 نفر از گروه گواه از ادامه مداخله انصراف دادند (11=N ). گروه آزمایش طی هشت هفته در 24 جلسه ی گروهی 1 ساعته فعالیت های موسیقیایی که هفته ای سه بار برگزار می شد، شرکت کردند. گروه گواه طی این مدت مداخله ای دریافت نکردند. همه شرکت کننده ها آزمون رایانه ای دسته بندی کارت ویسکانسین، برای ارزیابی انعطاف پذیری شناختی؛ آزمون برو/نرو برای ارزیابی کنترل مهاری؛ و خرده آزمون فراخنای ارقام از ویرایش چهارم مقیاس هوش وکسلر کودکان برای ارزیابی حافظه فعال را قبل و پس از اجرای مداخله انجام دادند. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس، نشان داد که بین میانگین نمرات پس آزمون در سطح 05/0= α تفاوت معنا داری وجود نداشت. بدین معنا که برنامه فعالیت های موسیقیایی مورد نظر بر بهبود عملکرد گروه آزمایش در آزمون های کارکردهای اجراییِ به کار رفته تأثیر معنا داری نداشته است.
شمین صدری؛ شهلا پزشک؛ معصومه طیبلی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر مقایسه ویژگی های شخصیتی بزهکاران و مکانیسم های دفاعی پسران بزهکار در 6 دسته جرم سرقت، ضرب و جرح، مواد، قتل، آدمربایی و جرائم جنسی بود. نمونه پژوهش شامل 60 نفر از بزهکاران پسر 15 تا 18 ساله ی کانون اصلاح و تربیت شهر تهران بودند که بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. از پرسشنامه ویژگیهای شخصیتی ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر مقایسه ویژگی های شخصیتی بزهکاران و مکانیسم های دفاعی پسران بزهکار در 6 دسته جرم سرقت، ضرب و جرح، مواد، قتل، آدمربایی و جرائم جنسی بود. نمونه پژوهش شامل 60 نفر از بزهکاران پسر 15 تا 18 ساله ی کانون اصلاح و تربیت شهر تهران بودند که بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. از پرسشنامه ویژگیهای شخصیتی و پرسشنامه سبک مکانیسم های دفاعی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که در عامل گشودگی بین گروه سرقت با ضرب و جرح و ضرب و جرح با قتل تفاوت وجود دارد و بین میانگینهای مکانیسم دفاعی والایش گروههای سرقت با آدمربایی و آدمربایی با مواد تفاوت وجود دارد؛ اما بین میانگین سایر گروهها تفاوتی مشاهده نشد. با توجه به وجود تفاوت بین جرائم همراه با آسیب های بدنی به انسان با جرائم دیگر در عامل گشودگی و مکانیسم دفاعی والایش که معیارهایی برای سلامت روانی هستند، استفاده از مداخله های متفاوت برای افراد با جرائم متفاوت در کانون اصلاح و تربیت ضروری است.
کریم سواری؛ مریم فلاحی؛ جواد چلداوی
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش برنامه شناختی رفتاری برکاهش پرخاشگری پدران دانش آموزان کمتوان ذهنی انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه پدران دانش آموزان کمتوان ذهنی مقطع ابتدایی ناحیه یک اهواز در سال تحصیلی 97-1396تشکیلدادند که جمعا 90نفر ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش برنامه شناختی رفتاری برکاهش پرخاشگری پدران دانش آموزان کمتوان ذهنی انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه پدران دانش آموزان کمتوان ذهنی مقطع ابتدایی ناحیه یک اهواز در سال تحصیلی 97-1396تشکیلدادند که جمعا 90نفر بودند و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده ، 20نفر از پدرانی که نمرات آنها در پرسش نامه پرخاشگری 38 به بالا بود، انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش، در 12جلسه برنامه شناختی-رفتاری شرکت وآموزش دریافت کردند. برای جمعآوری دادهها از پرسش نامه 25سئوالی پرخاشگری و مصاحبه بالینی همراه با مشاهده استفاده شد. دادهها از طریق آزمون آماری کوواریانس مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش برنامه شناختی رفتاری برکاهش پرخاشگری پدران دانش آموزان کمتوان ذهنی اثر گذار و پدران گروه آزمایشی نسبت به پدران گروه کنترل در پسآزمون، به طور معنیداری پرخاشگری کمتری نشان دادند. براین مبنا میتوان نتیجه گرفت که آموزش برنامه شناختی رفتاری در کاهش پرخاشگری پدران دانش آموزان کمتوان ذهنی مؤثر است.
زهرا نظری؛ تقی جباری فر؛ کاظم برزگر بفرویی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی آموزش خودگردانی یادگیری بر کارکردهای اجرایی دانشآموزان نارساخوان بود. جامعه آماری پژوهش را دانشآموزان نارساخوان پسر پایه پنجم مقطع ابتدائی ناحیه 1 آموزش و پرورش شهر یزد که در سال تحصیلی 1395-1394 در مدارس دولتی مشغول به تحصیل بودند. روش پژوهش از نوع آزمایشی با پیشآزمون- پسآزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. 30 ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی آموزش خودگردانی یادگیری بر کارکردهای اجرایی دانشآموزان نارساخوان بود. جامعه آماری پژوهش را دانشآموزان نارساخوان پسر پایه پنجم مقطع ابتدائی ناحیه 1 آموزش و پرورش شهر یزد که در سال تحصیلی 1395-1394 در مدارس دولتی مشغول به تحصیل بودند. روش پژوهش از نوع آزمایشی با پیشآزمون- پسآزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. 30 دانشآموز نارساخوان با تائید متخصصان مرکز اختلال یادگیری با بهرهگیری از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. ابزار پژوهش برای گردآوری دادهها، چکلیست تشخیص نارساخوان و پرسشنامه عصبشناختی کولیج بود. آموزش خودگردانی یادگیری در نهایت طی ۱4 جلسۀ 45 دقیقهای به تواتر هفتهای دوبار بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. نتایج بررسی فرضیهها از طریق تحلیل کوواریانس (سطح معناداری 05/0) نشان داد که آموزش خودگردانی یادگیری بر کارکردهای اجرایی (برنامهریزی، سازماندهی و بازداری) دانشآموزان نارساخوان مؤثر است. در نتیجه میتوان از آموزش خودگردانی یادگیری برای بهبود کارکردهای اجرایی دانشآموزان نارساخوان استفاده کرد.
زهرا جهانبازی؛ اسماعیل صائمی؛ ناهید شتاب بوشهری؛ محمدرضا دوستان
چکیده
تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر آرایش تمرینی و فراوانی بازخورد بر یادگیری حرکتی پرتاب از بالای شانه کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی طراحی شد. به همین منظور، ابتدا توسط غربالگری از پرسشنامه رشدی ویلسون و همچنین سیاهه مشاهده حرکتی آموزگاران، از میان 330 دانشآموز پسر، تعداد 40 کودک دارای اختلال هماهنگی رشدی شناسایی و در این تحقیق ...
بیشتر
تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر آرایش تمرینی و فراوانی بازخورد بر یادگیری حرکتی پرتاب از بالای شانه کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی طراحی شد. به همین منظور، ابتدا توسط غربالگری از پرسشنامه رشدی ویلسون و همچنین سیاهه مشاهده حرکتی آموزگاران، از میان 330 دانشآموز پسر، تعداد 40 کودک دارای اختلال هماهنگی رشدی شناسایی و در این تحقیق نیمه تجربی با طرح پیشآزمون، پس-آزمون، همراه با آزمون های یادداری و انتقال شرکت کردند. پس از اجرای پیشآزمون، شرکتکنندگان در 4 گروه همگن با عنوانهای (گروه آرایش تمرینی تصادفی و بازخورد33%، آرایش تمرین تمرین تصادفی و بازخورد 100%، آرایش تمرین مسدود و بازخورد 33%، آرایش تمرین مسدود و بازخورد100%) قرارگرفتند، تکلیف مورد نظر آزمون دقت پرتاب از بالای شانه و مدت زمان انجام تمرینات پنج جلسه بود. دادهها از طریق تحلیل کواریانس مرکب و همچنین آزمون های تعقیبی بونفرونی در سطح معنیداری 0/05 تحلیل شدند. نتایج در مرحله اکتساب حاکی از برتری گروه مسدود نسبت به گروه تصادفی بود، اما بین تواترهای بازخورد 100% و 33% در این مرحله تفاوت معناداری مشاهده نشد، در دو مرحله یادداری و انتقال، گروه آرایش تمرینی تصادفی با بازخورد 33% عملکرد بهتری نسبت به سه گروه دیگر داشت. بطور خلاصه، نتایج تحقیق حاضر با تأیید فرضیه نقطه چالش پیشنهاد می کند برای بهبود یادگیری حرکتی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی از روشهای مبتنی بر نقطه چالش استفاده شود.
علی شیخ الاسلامی؛ نسترن سیداسماعیلی قمی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش فنون مبتنی بر ذهنآگاهی بر پریشانی روانشناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) مادران دارای فرزند با ناتوانی یادگیری خاص انجام گرفت. روش پژوهش به شیوهی نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعهی آماری پژوهش را مادرانِ دانشآموزان مراکز ناتوانی یادگیری خاص شهر اردبیل ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش فنون مبتنی بر ذهنآگاهی بر پریشانی روانشناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) مادران دارای فرزند با ناتوانی یادگیری خاص انجام گرفت. روش پژوهش به شیوهی نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعهی آماری پژوهش را مادرانِ دانشآموزان مراکز ناتوانی یادگیری خاص شهر اردبیل در سال 1397 تشکیل میدادند. برای انتخاب نمونه از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد. نمونهی مورد مطالعه شامل 40 مادرِ دانشآموزان مراکز ناتوانی یادگیری خاص شهر اردبیل بودند که بصورت تصادفی در گروه آزمایش (20 نفر) و گروه کنترل (20 نفر)، جایگزین شدند. شرکتکنندگان گروه آزمایش، 8 جلسه آموزش فنون مبتنی بر ذهنآگاهی را دریافت نمودند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامهی استرس، اضطراب و افسردگی لاویبوند و لاویبوند (1995) استفاده شد. دادهها با روش آماری کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتهها نشان داد که مادران گروه آزمایش نسبت به مادران گروه کنترل در پسآزمون بهطور معناداری، پریشانی روانشناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) کمتری داشتند و فرضیهی پژوهش مبنی بر اثربخشی آموزش فنون مبتنی بر ذهنآگاهی بر پریشانی روانشناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) مادران دارای فرزند با ناتوانی یادگیری خاص مورد تائید قرارگرفته است. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که آموزش فنون مبتنی بر ذهنآگاهی در کاهش پریشانی روانشناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) مادران دارای فرزند با ناتوانی یادگیری خاص اثربخش است.
سالار فرامرزی؛ عادل محمدزاده
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخلهی هدفمند خواندن بر درک مطلب دانشآموزان با ناتوانی یادگیری ویژه انجام شد. این مطالعه از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون همراه گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کلیهی دانشآموزان پسر را شامل میشد که در سال تحصیلی 96-95 در پایهی تحصیلی سوم ابتدایی مدارس شهر درچه مشغول به تحصیل ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخلهی هدفمند خواندن بر درک مطلب دانشآموزان با ناتوانی یادگیری ویژه انجام شد. این مطالعه از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون همراه گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کلیهی دانشآموزان پسر را شامل میشد که در سال تحصیلی 96-95 در پایهی تحصیلی سوم ابتدایی مدارس شهر درچه مشغول به تحصیل بودند. از جامعهی مذکور، با روش تصادفی ساده 30 دانشآموز به عنوان نمونه انتخاب شدند و در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش به مدت 12 جلسه و هر هفته 3 جلسه تحت مداخلهی هدفمند خواندن (سیزون و سیزون، 2014) قرار گرفت. در این زمان، گروه گواه هیچگونه مداخلهای دریافت نکرد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش آزمون خواندن و نارساخوانی نما (کرمی نوری و مرادی، 1384) بود. دادههای بدست آمده از پژوهش، با آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تأثیر مداخلهی هدفمند خواندن بر درک مطلب دانشآموزان در سطح 05/0=α معنیدار میباشد. بنابر نتایج پژوهش پیشنهاد میشود از مداخلهی هدفمند خواندن به منظور افزایش مهارتهای درک مطلبی دانشآموزان با ناتوانی یادگیری ویژه استفاده گردد.
مریم صف آرا؛ محمد بخشی زاده
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش بخشودگی بر بهزیستی روانشناختی و شادکامی مادران دانش آموزان دارای اختلال خاص یادگیری شهر طبس انجام شد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون دوگروهی است. جامعه ی آماری کلیه مادران دارای کودکان مبتلابه اختلال خاص یادگیری در سال تحصیلی 1396-1395 در شهر طبس بودند. بهمنظور ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش بخشودگی بر بهزیستی روانشناختی و شادکامی مادران دانش آموزان دارای اختلال خاص یادگیری شهر طبس انجام شد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون دوگروهی است. جامعه ی آماری کلیه مادران دارای کودکان مبتلابه اختلال خاص یادگیری در سال تحصیلی 1396-1395 در شهر طبس بودند. بهمنظور جمعآوری دادهها، نمونهای شامل 30 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده جهت دستیابی به اهداف پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه پرسشنامه شادکامی آکسفورد (هیل و آرگایل،2002) و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1989)، جهت تحلیل داده، از روشهای آمار توصیفی مانند محاسبه میانگین، انحراف معیار و آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد، میانگین گروه آزمایش در مولفه های بهزیستی روانشناختی و شادکامی نسبت به گروه کنترل افزایش یافته است. نتیجه گیری: می توان گفت که آموزش بخشودگی بر بهزیستی روانشناختی و شادکامی مادران دانش آموزان دارای اختلال خاص یادگیری موثر بوده است، لذا نتایج نمایانگر افقهای تازهای در مداخلات بالینی است و میتوان از آن به عنوان یک روش مداخلهای موثر سود جست.
سمیرا علی زاده؛ یوسف دهقانی؛ فریده سادات حسینی؛ صفا برزگری
چکیده
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی روش ایزی مایند (Easy Mind) بر برنامهریزی، نگهداری ذهنی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی صورت گرفت. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری شامل دانشآموزان مراجعهکننده به مرکز اختلالات یادگیری بوشهر بود که تشخیص ناتوانی ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی روش ایزی مایند (Easy Mind) بر برنامهریزی، نگهداری ذهنی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی صورت گرفت. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری شامل دانشآموزان مراجعهکننده به مرکز اختلالات یادگیری بوشهر بود که تشخیص ناتوانی یادگیری دریافت کرده بودند. از این میان، 16 نفر (8 دختر، 8 پسر) که در پایههای اول و دوم ابتدایی تحصیل میکردند به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و بهتصادف به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزارهای سنجش شامل آزمون مازهای پرتئوس (1914)، آزمونهای نگهداری ذهنی پیاژه (1969) و آزمون محقق ساخته برای سنجش پیشرفت تحصیلی بود. ابتدا پیشآزمون روی هر دو گروه اجرا شد. گروه آزمایش 12 جلسه مداخلهی درمانی (45 دقیقهای) ایزی مایند را دریافت کردند اما گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکردند. بعد از جلسات مداخله، متغیرها مجدداً جهت ثبت نمرات پسآزمون سنجیده شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین گروههای آزمایش و کنترل در برنامهریزی (56/8=F و 011/0=P)، نگهداری ذهنی (43/96=F و 001/0=P) و پیشرفت تحصیلی (27/52=F و 001/0=P) تفاوت معناداری بعد از اجرای روش ایزی مایند وجود داشت و این روش باعث بهبود برنامهریزی، نگهداری ذهنی و پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی شد؛ بنابراین با توجه به یافتههای حاصل از پژوهش حاضر استفاده از این روش توسط مشاوران، درمانگران و معلمان مدارس میتواند با اثرگذاری بر سه متغیر ذکرشده از مشکلات این دانشآموزان بکاهد.
سودابه میر صادقی؛ فرامرز سهرابی؛ احمد برجعلی؛ حسین اسکندری؛ نورعلی فرخی
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه سبکهای فرزند پروری و کیفیت روابط موضوعی در مادران دارای کودکان با اختلال اضطراب جدایی و عادی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش شامل مادران کودکان با اختلال اضطراب جدایی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و مادران کودکان عادی شهر تهران بود که از این جامعه با استفاده از روش ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه سبکهای فرزند پروری و کیفیت روابط موضوعی در مادران دارای کودکان با اختلال اضطراب جدایی و عادی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش شامل مادران کودکان با اختلال اضطراب جدایی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و مادران کودکان عادی شهر تهران بود که از این جامعه با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس تعداد 60 نفر (30 نفر برای هر گروه) انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سبکهای فرزندپروری (رابینسن و همکاران، 1995) و روابط موضوعی (بل، بیلینگتون و بیکر، 1985) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تی مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سبکهای فرزند پروری و کیفیت روابط موضوعی مادران کودکان با اختلال اضطراب جدایی و مادران کودکان عادی تفاوت معناداری وجود دارد (0/05>p). بنابراین میتوان نتیجه گیری کرد که وجود سبکهای فرزند پروری و کیفیت روابط موضوعی مادران کودکان با اختلال اضطراب جدایی میتواند زمینه ساز این اختلال باشد.
یوسف جمالی؛ مریم فاتحی زاده؛ محمدرضا عابدی
چکیده
وجود یک عضو مبتلا به اوتیسم در خانواده طیف وسیعی از چالشها و مشکلات را برای اعضای خانواده ایجاد میکند. پژوهش حاضر باهدف کشف چالشها و مشکلات ارتباطی خانوادههای دارای فرزند مبتلا به اوتیسم و دستیابی به شبکه مضامین این چالشها و مشکلات انجام شد. روش پژوهش از نوع کیفی و روش تحلیل از نوع تحلیل مضمون بود. جامعه آماری خانوادههای ...
بیشتر
وجود یک عضو مبتلا به اوتیسم در خانواده طیف وسیعی از چالشها و مشکلات را برای اعضای خانواده ایجاد میکند. پژوهش حاضر باهدف کشف چالشها و مشکلات ارتباطی خانوادههای دارای فرزند مبتلا به اوتیسم و دستیابی به شبکه مضامین این چالشها و مشکلات انجام شد. روش پژوهش از نوع کیفی و روش تحلیل از نوع تحلیل مضمون بود. جامعه آماری خانوادههای دارای فرزند اوتیسم (7 تا 18 ساله) شهر اصفهان (240 خانواده) بودند، 18 خانواده در پژوهش شرکت کردند. روش انتخاب شرکتکنندگان از نوع هدفمند بود. جهت گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. یافتههای پژوهش 675 کد اولیه، 23 مضمون پایه، پنج مضمون سازماندهنده و یک مضمون فراگیر را نشان داد. مضامین سازماندهنده استخراجشده عبارت بودند از: مسئلههای اجتماعی، فردی، مرتبط با تعامل با کودک، کمبود زمان و درونخانوادگی. مضمون فراگیر نیز فرهنگ اجتناب از اوتیسم بود. یافتههای این پژوهش نشان دادند که اتخاذ رویکردی که در سطح جامعه نگرشهای پذیرش نسبت به اوتیسم را تشویق کند، میتواند بهعنوان اولین گام در جهت بهبود محیط انگزدایی و فرهنگ اجتناب از اوتیسم باشد. برنامههای فرهنگی مناسب در سطح جامعه نیز میتواند به افزایش آگاهی در مورد اوتیسم و اختلالات رشدی کمک کند و خانوادهها را با منابع مداخله بهموقع پیوند دهد.
لیلا کاشانی وحید؛ الهام حکیمی راد؛ مریم اساسه؛ زهرا فارسیان
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر آموزش مهارتهای حل مسئله خلاق بینفردی بر خلاقیت و مهارتهای اجتماعی کودکان کار بود. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی و در قالب طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. 20 نفر از کودکان کار پسر 7 تا 10 ساله به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. برنامه آموزش حل مسئله خلاق ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر آموزش مهارتهای حل مسئله خلاق بینفردی بر خلاقیت و مهارتهای اجتماعی کودکان کار بود. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی و در قالب طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. 20 نفر از کودکان کار پسر 7 تا 10 ساله به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. برنامه آموزش حل مسئله خلاق بینفردی برای گروه آزمایش در 15 جلسه (هر جلسه 70-90 دقیقه) اجرا گردید. برای اندازهگیری متغیرهای پژوهش از آزمون تفکر خلاق تورنس فرم الف و ب (TTCT) و مقیاس درجهبندی مهارتهای اجتماعی (SSRS) فرم آموزگار استفاده شد. دادهها با استفاده از نسخه 26 نرمافزار SPSS و آزمون کوواریانس تحلیل شد. یافتههای بهدستآمده نشان داد که بین میانگین نمرات گروه آزمایش و کنترل در هر دو متغیر وابسته تفاوت معناداری وجود داشت و آموزش مهارتهای حل مسئله خلاق موجب بهبود خلاقیت و مهارتهای اجتماعی شد. برنامه حل مسئله خلاق بین فردی بهعنوان راهکاری مداخلهای و پیشگیرانه برای کودکان کار میتواند مورداستفاده متخصصان و دستاندرکاران این حیطه قرار بگیرد.
یوسف دهقانی؛ صادق حکمتیان؛ مرضیه پاسالاری
چکیده
این پژوهش با هدف مقایسه امیدتحصیلی، سرزندگیتحصیلی و درگیریتحصیلی در دانشآموزان دارای اختلال یادگیری و عادی انجام گرفت. روش این پژوهش از نوع علی- مقایسهای است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان عادی و دانشآموزان دارای اختلال یادگیری دبستانی مدارس شهر بوشهر که در سال تحصیلی97-1396 مشغول به تحصیل بودند، میباشد. آزمودنیهای ...
بیشتر
این پژوهش با هدف مقایسه امیدتحصیلی، سرزندگیتحصیلی و درگیریتحصیلی در دانشآموزان دارای اختلال یادگیری و عادی انجام گرفت. روش این پژوهش از نوع علی- مقایسهای است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان عادی و دانشآموزان دارای اختلال یادگیری دبستانی مدارس شهر بوشهر که در سال تحصیلی97-1396 مشغول به تحصیل بودند، میباشد. آزمودنیهای پژوهش شامل 100 دانشآموز بودند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای امید تحصیلی، سرزندگی تحصیلی و درگیری تحصیلی اسفاده شد. دادههای حاصل از اجرای پرسشنامهها در مورد دو گروه دانشآموزان با و بدون اختلال یادگیری، با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) نشان داد که بین دانشآموزان با و بدون اختلال یادگیری در امیدتحصیلی، سرزندگیتحصیلی و درگیریتحصیلی تفاوت معنا داری وجود دارد (۰۰۱/0˂ P). این نتایج نشان میدهد که وجود امیدتحصیلی و سرزندگیتحصیلی پایین و همچنین درگیری تحصیلی پایین در دانشآموزان دارای اختلال یادگیری با ایجاد تعلل در تکالیف تحصیلی و عدم ایجاد انگیزه مثبت، نقش مؤثری در افت تحصیلی و بالطبع تداوم این اختلال در این دانشآموزان میشود. لذا میتوان از طریق آموزش و اعمال روشهای مناسب تربیتی، موجبات عملکرد تحصیلی بهتر و سلامت روانی این دانش آموزان را فراهم آورد و همچنین زمینه پیشرفت همه جانبهای را برای دانشآموزانی که از لحاظ امیدتحصیلی، سرزندگیتحصیلی و درگیری تحصیلی پایین هستند را مهیا کرد.