فاطمه نیک بین؛ رضا سلطانی شال؛ عباسعلی حسین خانزاده
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویتبندی شاخصهای مدرسهی استثنایی موفق در مقطع ابتدایی در شهرستان رشت انجام شد. روش پژوهش، کیفی و از نوع مطالعه دلفی بود. جامعه پژوهش حاضر متشکل از همۀ متخصصان حیطه آموزشوپرورش دانشآموزان استثنایی شهرستان رشت بود و شرکتکنندگان در این پژوهش بهعنوان گروه پانل 20 نفر از اساتید دانشگاه، مشاوران ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویتبندی شاخصهای مدرسهی استثنایی موفق در مقطع ابتدایی در شهرستان رشت انجام شد. روش پژوهش، کیفی و از نوع مطالعه دلفی بود. جامعه پژوهش حاضر متشکل از همۀ متخصصان حیطه آموزشوپرورش دانشآموزان استثنایی شهرستان رشت بود و شرکتکنندگان در این پژوهش بهعنوان گروه پانل 20 نفر از اساتید دانشگاه، مشاوران و معلمان آموزشوپرورش بودند. از تحلیل دادههای کیفی حاصل از پاسخهای شرکتکنندگان به این سؤال 53 کد، 19 زیرشاخه و 7 شاخص اصلی (نیازهای آموزشی، نیازهای سازمانی، نیازهای فردی دانش آموزان، نیاز به خدمات روانشناسی و مشاوره، نیاز به شاداب سازی محیط مدرسه، ویژگیهای کادر مدیریت و معلمان، در نظر گرفتن شرایط خاص خانواده دانش آموزان) استخراج شد. در گام دوم با استفاده از کدهای استخراج شده، یک پرسشنامه 51 سؤالی برای تصمیمگیری گروه پانل طراحی شد و ملاک برای پذیرش هر گویه کسب ضریب توافق80 درصدی تعیین شد. بر اساس یافتهها، مدرسهای موفق است که بتواند نوجوانان را برای زندگی آینده از طریق پرداختن و برنامهریزی در هفت بعد نیازهای آموزشی، نیازهای سازمانی، نیازهای فردی دانش آموزان، نیاز به خدمات روانشناسی و مشاوره، نیاز به شاداب سازی محیط مدرسه، ویژگیهای کادر مدیریت و معلمان، در نظر گرفتن شرایط خاص خانواده دانش آموزان و بهطورکلی در جهت آماده ساختن آنان برای زندگی و حضور در جامعه آماده کند.
ستاره حداد کاشانی؛ عباسعلی حسین خانزاده؛ عباس ابولقاسمی
چکیده
اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی و نافرمانی مقابلهای، از شایعترین اختلالهای دوران کودکی است که پیامدهای مخرب متفاوتی را برای والدین به همراه دارند. این پیامدها منجر به ایجاد چرخه معیوبی میشود که هم به والدین و هم به کودکان آسیب میرساند. هدف از انجام این پژوهش، مقایسة تنیدگی والدگری و سرمایة روانشناختی والدین کودکان با اختلال ...
بیشتر
اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی و نافرمانی مقابلهای، از شایعترین اختلالهای دوران کودکی است که پیامدهای مخرب متفاوتی را برای والدین به همراه دارند. این پیامدها منجر به ایجاد چرخه معیوبی میشود که هم به والدین و هم به کودکان آسیب میرساند. هدف از انجام این پژوهش، مقایسة تنیدگی والدگری و سرمایة روانشناختی والدین کودکان با اختلال نارسایی توجه- فزونکنشی، نافرمانی مقابلهای و کودکان بهنجار بود. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش علی- مقایسهای بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی والدین دانشآموزان پسر مقطع ابتدایی (پایه یکم تا سوم) با اختلالهای نارسایی توجه-فزونکنشی، نافرمانی مقابلهای و بهنجار در سال تحصیلی 98-97 شهر کاشان، تشکیل میداد که از این میان 149 کودک داوطلب واجد شرایط انتخاب شد. پرسشنامههای پژوهش شامل پرسشنامة تشخیص علائم مرضی کودکان اسپیرافکین وگادو (1984)، پرسشنامة تنیدگی والدگری آبیدین (1991) و سرمایة روانشناختی لوتانز (2007) بود و دادهها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغییری، کروسکال والیس و یومان ویتنی تحلیل شد. نتایج حاکی از آن بود که بین سرمایة روانشناختی وتنیدگی والدگری والدین کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی، نافرمانی مقابلهای و کودکان بهنجار تفاوت معناداری دارد (05/0>P). نتایج نشان داد که حضور یک کودک با اختلالهای رفتاری و هیجانی، تنیدگی زیادی بر والدین و اعضای خانواده وارد میکند و میتواند جنبههایی از سلامت روان آنها را دستخوش تغییر کند؛ بنابراین آگاهی از این عوامل منجر به تسهیل ارائه خدمات آموزشی و درمانی خواهد شد.
مریم ابراهیمی؛ محبوبه طاهر؛ عباسعلی حسین خانزاده
چکیده
اختلالات طیف اوتیسم اثرات نامطلوبی بـر زندگی خانوادگی میگذارد. بر این اساس این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی واقعیتدرمانی مبتنی بر پذیرشمثبت بیقیدوشرط خود بر نگرش به فرزندآوری مادران دارای فرزند با اختلالات طیفاوتیسم انجام گرفت. پژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیشآزمون_پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه مادران ...
بیشتر
اختلالات طیف اوتیسم اثرات نامطلوبی بـر زندگی خانوادگی میگذارد. بر این اساس این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی واقعیتدرمانی مبتنی بر پذیرشمثبت بیقیدوشرط خود بر نگرش به فرزندآوری مادران دارای فرزند با اختلالات طیفاوتیسم انجام گرفت. پژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیشآزمون_پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه مادران دارای فرزند مبتلا به اوتیسم شهر ساری در سال 1401-1400 تشکیل دادند که از بین آنها نمونهای به حجم 30 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به روش تصادفی در دو گروه (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه) جایدهی شدند. افراد حاضر در گروه آزمایش مداخله واقعیتدرمانی مبتنی بر پذیرشمثبت بیقیدوشرط خود را طی دو ماه در 8 جلسه 60 دقیقهای دریافت نمودند. پرسشنامه مورداستفاده در این پژوهش شامل مقیاس نگرش به باروری و فرزندآوری سودربرگ و همکاران (2013) بود. نتایج آزمون نشان داد که واقعیتدرمانی مبتنی بر پذیرشمثبت بیقیدوشرط خود بر نگرش به باروری و فرزندآوری مادران فرزند با اختلالات طیفاوتیسم تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان چنین نتیجه گرفت که آموزش واقعیتدرمانی مبتنی بر پذیرشمثبت بیقیدوشرط خود با بهرهگیری از آموزش روشهای مناسب برای پذیرش واقعیت و انتخابهای اخلاقی و مسئولانه میتواند بهعنوان یک روش کارآمد جهت بهبود نگرش به باروری و فرزندآوری مورداستفاده قرار گیرد.
علیرضا محمدی سنگاچین دوست؛ عباسعلی حسین خانزاده؛ مریم کوشا؛ اشکان ناصح
چکیده
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی آموزش خود شفقتورزی بر کیفیت زندگی مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی انجام شد. در این پژوهش از روش شبهتجربی با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه گواه استفادهشده و جامعه آماری آن نیز شامل مادران کودکان 5 تا 11 سال پسر و دختر با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی شهر رشت در سال 1400-1399 بود. نمونه ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی آموزش خود شفقتورزی بر کیفیت زندگی مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی انجام شد. در این پژوهش از روش شبهتجربی با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه گواه استفادهشده و جامعه آماری آن نیز شامل مادران کودکان 5 تا 11 سال پسر و دختر با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی شهر رشت در سال 1400-1399 بود. نمونه موردمطالعه نیز شامل 28 مادر از جامعه آماری مذکور به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه به شیوه تصادفی جایدهی شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه هفتگی در دوره آموزشی شفقت به خود بهصورت گروهی شرکت داده شدند. هر دو گروه در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون با پرسشنامه کیفیت زندگی فرم کوتاه (1996) ارزیابی شدند. برای تحلیل دادهها از تحلیل واریانس چند متغیری و t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که مداخله آموزش خود شفقتورزی اثر معناداری بر نمره مؤلفههای کیفیت زندگی (سلامت جسمی، سلامت روانشناختی، روابط اجتماعی و سلامت محیط اطراف) داشته، در مرحله پسآزمون نمرات کیفیت زندگی گروه آزمایش بهطور معناداری افزایش یافته است (001/0p<). آموزش خود شفقتورزی در مقایسه با سایر آموزشها میتواند نتایج بسیار مفیدی برای مادران، بهویژه در جهت افزایش کیفیت زندگی آنها داشته باشد و میتواند بهعنوان یکی از محورهای آموزش والدین در مقایسه با سایر روشها و آموزشها، معرفی و اجرا شود.
پگاه آزادی منش؛ عباسعلی حسین خانزاده؛ عباس ابولقاسمی
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی تلفیق آموزش های کنش های اجرایی به کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی، روش های تغییر رفتار به والدین و مهارت های ارتباطی به همسالان بر بهبود رابطه با والدین این کودکان بود. جامعه آماری پژوهش تمام پسران دارای علائم اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی 6 تا 9 سال شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 98-97 بود که از بین ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی تلفیق آموزش های کنش های اجرایی به کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی، روش های تغییر رفتار به والدین و مهارت های ارتباطی به همسالان بر بهبود رابطه با والدین این کودکان بود. جامعه آماری پژوهش تمام پسران دارای علائم اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی 6 تا 9 سال شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 98-97 بود که از بین آنها به روش نمونهگیری خوشهای تصادفی تعداد 30 دانشآموز که بر اساس پرسشنامه و مصاحبه بالینی، تشخیص اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی دریافت کردند، انتخاب شده و در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه تشخیصی اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی (سادوک و سادوک ، 2005) و مقیاس رابطه والد فرزندی فاین، مورلند و شوبل (1983) بود. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که تلفیق آموزش های کنش های اجرایی، روش های تغییر رفتار به والدین و مهارت های ارتباطی به همسالان، بر بهبود رابطه با والدین کودکان دارای اختلال نارسایی توجه / بیشفعالی اثر معنی داری دارد. فراهم کردن بستر مناسب از طریق آموزش خانواده و همسالان و آموزش همزمان به کودکان به موثر بودن این تلفیق کمک کرده است. بر اساس نتایج این مطالعه پیشنهاد میشود در درمان کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی از روشهای چندوجهی با تاکید بر سطوح مختلف والدین و همسالان استفاده شود.
فهیمه ادیب صابر؛ عباسعلی حسین خانزاده؛ سلیمان انصاری کلاچاهی؛ معصومه شجاعی؛ افخم دانشفر
چکیده
اختلال طیف اوتیسم،یک اختلال عصبیتحولی است که در سالهای اولیه کودکی نمایان میشود. مطالعات پیشین نشان دادهاندکه اجرای فعالیت بدنی میتواند جهت بهبود مشکلات رفتاری و جسمانی کودکان با اختلال طیف اوتیسم بهکار رود، اما در زمینه تأثیر روش آموزش هنرهای رزمی بر بهبود تعادل دراختلال اوتیسم مطالعات اندکی انجام شده است. بنابراین، ...
بیشتر
اختلال طیف اوتیسم،یک اختلال عصبیتحولی است که در سالهای اولیه کودکی نمایان میشود. مطالعات پیشین نشان دادهاندکه اجرای فعالیت بدنی میتواند جهت بهبود مشکلات رفتاری و جسمانی کودکان با اختلال طیف اوتیسم بهکار رود، اما در زمینه تأثیر روش آموزش هنرهای رزمی بر بهبود تعادل دراختلال اوتیسم مطالعات اندکی انجام شده است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر تمرین تکنیکهای کاراته بر تعادل و رفتارهای کلیشهای درکودکان با اختلال طیف اتیسم انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با انتخاب گروه گواه بود. به این منظور،20 کودک با میانگین سنی91/2±90/10 سال دارای اوتیسم به صورت دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در دوگروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایشی به مدت 10 هفته، هفتهای 2 جلسه 60 دقیقهای به تمرینات کاتا در کاراته پرداختند. قبل از شروع و پس از پایان 10 هفته مداخله، پرسشنامه رفتارهای کلیشهای و آزمون تعادل ایستا و پویا تکمیل و اجرا شد. از آزمون شاپیروویلکز جهت تعیین نرمال بودن دادهها، و از آزمون تحلیلکوواریانس جهت مقایسه میانگین دو گروه قبل و بعد از مداخله استفاده شد. نتایج نشان داد که ده هفته تمرین تکنیکهای کاراته تأثیر معنیداری بر رفتارهای کلیشهای دارد (001/0> p)، اما نتوانست موجب بهبود معنیدار شاخصهای تعادل ایستا و پویا در این کودکان شود. تمرین تکنبکهای کاتا در کاراته به دلیل شباهت به کلیشهها در اوتیسم و عدم نیاز شناختی میتواند مداخلهای ارزشمند اضافه شده به برنامههای کودکان طیف اوتیسم جهت کاهش رفتارهای کلیشهای باشد.
عباسعلی حسینخانزاده؛ ربابه قلی زاده؛ محبوبه طاهر؛ حسین حیدری؛ فاطمه مبشری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بازی درمانی گروهی بر بهبود روابط بین فردی و پذیرش اجتماعی در دانشآموزان با آسیب شنوایی انجام شد. روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون و پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان با آسیب شنوایی دختر کلاسهای چهارم تا ششم شاغل به تحصیل در مدارس استثنایی شهرستان رشت در سال تحصیلی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بازی درمانی گروهی بر بهبود روابط بین فردی و پذیرش اجتماعی در دانشآموزان با آسیب شنوایی انجام شد. روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون و پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان با آسیب شنوایی دختر کلاسهای چهارم تا ششم شاغل به تحصیل در مدارس استثنایی شهرستان رشت در سال تحصیلی 94-1393 بودند. از این دانشآموزان نمونهای به حجم 30 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شد و بهصورت تصادفی در گروههای آزمایش و گواه جایدهی شدند. برنامه مداخله بازی درمانی گروهی به مدت 12 جلسه 45 دقیقهای برای شرکت کنندگان گروه آزمایشی اجرا شد، درحالیکه شرکت کنندگان گروه گواه چنین مداخلهای را دریافت نکردند. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با پرسشنامههای روابط بین همسالان والتر دبلیو هادسون و مقبولیت اجتماعی فورد و رابین ارزیابی شدند. نتایج آزمون t، تفاوت میانگین پیش آزمون با پس آزمون متغیر روابط بین فردی را نشان داد. همچنین نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بازی درمانی گروهی بر بهبود روابط بینفردی و افزایش پذیرش اجتماعی دانش آموزان با آسیب شنوایی تأثیر دارد. بنابراین در آموزش دانش آموزان با آسیب شنوایی، بازی و بازی درمانی باید بهعنوان یکی از محورهای اصلی توانبخشی توسط متخصصان و معلمان در نظر گرفته شود.
عباسعلی حسینخانزاده؛ مونا لطیف؛ محبوبه طاهر
چکیده
نارساخوانی رایجترین نوع ناتوانیهای یادگیری است که حدود 80 درصد مشکلات یادگیری را در بر میگیرد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی توانبخشی حافظة کاری به کمک رایانه و روش چندحسی بر بهبود کارکردهای اجرایی دانشآموزان مبتلا به نارساخوانی بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. ...
بیشتر
نارساخوانی رایجترین نوع ناتوانیهای یادگیری است که حدود 80 درصد مشکلات یادگیری را در بر میگیرد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی توانبخشی حافظة کاری به کمک رایانه و روش چندحسی بر بهبود کارکردهای اجرایی دانشآموزان مبتلا به نارساخوانی بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان مقطع ابتدایی مبتلا به نارساخوانی شهر رشت در سال تحصیلی 94-1393 بودند که از بین آنها 45 نفر با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایدهی شدند. برای جمعآوری دادهها از ویرایش چهارم مقیاس هوش وکسلر کودکان، آزمون رسمی خواندن و نارساخوانی و نسخه نرمافزاری آزمون مرتب کردن کارتهای ویسکانسین استفاده شد. برنامه توانبخشی حافظة کاری به کمک رایانه در 11 جلسه به گروه آزمایش اول و برنامه آموزش چندحسی در 9 جلسه به گروه آزمایش دوم آموزش داده شد؛ درحالیکه گروه گواه، آموزشی در این زمینهها دریافت نکردند. تحلیل دادهها نشان داد که در مرحله پسآزمون بین گروههای آزمایش و گواه از نظر میزان بهبودی کارکردهای اجرایی تفاوت وجود داشت؛ بهطوریکه روش توانبخشی حافظة کاری به کمک رایانه بیشتر از روش چندحسی باعث بهبود کارکردهای اجرایی دانشآموزان مبتلا به نارساخوانی شده بود. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که روش توانبخشی حافظة کاری به کمک رایانه با ایجاد نوعى تجربة یادگیرى که معطوف به انعطافپذیری و بازگرداندن کارکردهای مغزىِ دچار اشکال است به بهبود کارکردهای اجرایی کودکان مبتلا به نارساخوانی کمک بیشتری میکند.
عباسعلی حسینخانزاده
چکیده
یکی از دلایل اصلی مشکلات رفتاری دانشآموزان در مدارس، عدم توانایی تنظیم هیجانهای مختلف است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر برنامه آموزش توانایی خودنظم بخشی بر کاهش میزان پرخاشگری دانش آموزان با مشکلات سازشیافتگی بود. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی با طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانشآموزان ...
بیشتر
یکی از دلایل اصلی مشکلات رفتاری دانشآموزان در مدارس، عدم توانایی تنظیم هیجانهای مختلف است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر برنامه آموزش توانایی خودنظم بخشی بر کاهش میزان پرخاشگری دانش آموزان با مشکلات سازشیافتگی بود. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی با طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانشآموزان پسر مقطع دبیرستان در سال تحصیلی1392 - 1393 شهرستان رشت بود که از بین آنها پس از اجرای اولیه پرسشنامه ناسازگاری 20 نفر که دارای پرخاشگری معناداری بودند، انتخاب و در دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل به شیوه تصادفی جایدهی شدند. برای گروه آزمایش، 9 جلسه 80 دقیقهای برنامه توانایی خودنظمبخشی، آموزش داده شد در حالی که گروه کنترل چنین آموزشی را دریافت نکردند، و در پایان هر دو گروه مورد پسآزمون قرار گرفتند. ابزار سنجش مقیاس هوش وکسلر کودکان، پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) و پرسشنامهی سازگاری دانشآموزان (سینها و سینگ، ۱۹۹۳) بود. برای تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش توانایی خودنظم بخشی به طور معناداری موجب کاهش انواع پرخاشگری در دانش آموزان ناسازگار میگردد (۰۵/۰≥p)؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که برنامههای آموزش خودنظم بخشی با افزایش توان تنظیم و مدیریت هیجان به کاهش رفتارهای پرخاشگرانه کمک میکند.
فرزانه امراللهی بیوکی؛ عباسعلی حسین خانزاده
چکیده
نارساخوانی رایجترین مقوله ناتوانی یادگیری است که به تأخیر و نارسایی در توانایی خواندن مربوط میشود و با نارسایی قابل ملاحظه در پیدایش مهارتهای شناخت واژگان و فهم مطالب خواندهشده مشخص میشود. براین اساس هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر تکنیک خودآموزی بر مهارتهای خواندن و خودکارآمدی تحصیلی دانشآموزان با نشانگان نارساخوانی بود. ...
بیشتر
نارساخوانی رایجترین مقوله ناتوانی یادگیری است که به تأخیر و نارسایی در توانایی خواندن مربوط میشود و با نارسایی قابل ملاحظه در پیدایش مهارتهای شناخت واژگان و فهم مطالب خواندهشده مشخص میشود. براین اساس هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر تکنیک خودآموزی بر مهارتهای خواندن و خودکارآمدی تحصیلی دانشآموزان با نشانگان نارساخوانی بود. پژوهش با روش نیمهآزمایشی و طرح پیشآزمون پسآزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری در این پژوهش، شامل تمامی دانشآموزان دختر نارساخوان پایههای سوم و چهارم ابتدایی شهرستان کرج بوده است که در سال تحصیلی 93-1392 مشغول به تحصیل بودند. تعداد 30 نفر از این افراد با روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه، به شیوه تصادفی، جایدهی شدند. برای جمعآوری دادهها از آزمون هوش وکسلر، چک لیست نارساخوانی، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی و آزمون عملکرد خواندن استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس و کوواریانس نشان داد که آموزش تکنیک خودآموزی به دانشآموزان نارساخوان گروه آزمایش در بهبود عملکرد خواندن، سرعت خواندن، درک مطلب، خودکارآمدی تحصیلی آنان موثر است. همچنین آموزش با این روش موجب کاهش خطاهای خواندن در دختران نارساخوان شد. براین اساس پیشنهاد میشود تا از این تکنیک برای بهبود عملکرد خواندن و کاهش خطاها در این گروه از دانشآموزان در مدارس استفاده شود. همچنین از این تکنیک برای بهبود عملکرد تحصیلی و باور به توانمندی در برابر تکالیف و مشکلات تحصیلی در مدارس در این گروه از کودکان استفاده شود.
عباسعلی حسین خانزاده؛ الیاس رحیمی؛ الهه استوی
چکیده
جراتورزی عنوان عامل مهمی در ارتقاء حرمتخود و روابط بین فردی، محسوب میشود. نتایج پژوهشها نشان دادهاند که دانشآموزان دیرآموز از نظر اعتماد به خود و برقراری روابط بین فردی مشکل دارند. هدف این پژوهش تعیین تأثیر آموزش مهارتهای جراتورزی بر بهبود روابط بین همسالان و حرمت خود دانشآموزان دیرآموز بود. روش پژوهش نیمهآزمایشی ...
بیشتر
جراتورزی عنوان عامل مهمی در ارتقاء حرمتخود و روابط بین فردی، محسوب میشود. نتایج پژوهشها نشان دادهاند که دانشآموزان دیرآموز از نظر اعتماد به خود و برقراری روابط بین فردی مشکل دارند. هدف این پژوهش تعیین تأثیر آموزش مهارتهای جراتورزی بر بهبود روابط بین همسالان و حرمت خود دانشآموزان دیرآموز بود. روش پژوهش نیمهآزمایشی و طرح آن پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. 24 دانشآموز پسر پایه سوم تا ششم ابتدایی شهرستان رودبار که هوش مرزی داشتند بر حسب شرایط ورود به پژوهش انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه دوازده نفره آزمایش و گواه جایدهی شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه روابط بین همسالان والتر هادسون و پرسشنامه حرمتخود کوپراسمیت استفاده شد. به افراد گروه آزمایش طی 8 جلسهی یک ساعته مهارتهای جراتورزی آموزش داده شد، در حالی که شرکتکنندگان گروه گواه آموزشی دریافت نکردند. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس یکراهه نشان داد آموزش مهارتهای جراتورزی موجب بهبود روابط بین همسالان در دانشآموزان دیرآموز شده و نمره کل حرمتخود را در آنان افزایش داده است. بر اساس این نتایج میتوان گفت که از آموزش مهارتهای جراتورزی میتوان بهعنوان برنامه مداخلهای جهت ارتقاء روابط با همسالان و حرمتخود دانشآموزان دیرآموز استفاده کرد.
آیدا یحیی زاده؛ عباسعلی حسین خانزاده
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش روش داستانخوانی بر افزایش انگیزش خواندن دانشآموزان نارساخوان انجام شد.: پژوهش حاضر از نظر روششناسی، یک مطالعه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه آزمایش و کنترل، بوده است. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان مقطع ابتدایی مبتلا به نارساخوانی شهر رشت در سال تحصیلی 93-1392 بودند که تعداد ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش روش داستانخوانی بر افزایش انگیزش خواندن دانشآموزان نارساخوان انجام شد.: پژوهش حاضر از نظر روششناسی، یک مطالعه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه آزمایش و کنترل، بوده است. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان مقطع ابتدایی مبتلا به نارساخوانی شهر رشت در سال تحصیلی 93-1392 بودند که تعداد 24 نفر از آنها با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. برای جمعآوری دادهها در این پژوهش از آزمون هوش (وکسلر، 1969)، آزمون رسمی خواندن و نارساخوانی (کرمی نوری و مرادی، 1388)، پرسشنامه انگیزش خواندن (ویگفیلد و گاتری، 1997) استفاده شد. برنامه آموزش داستان، در طی 8 جلسه با مشارکت دانشآموزان به گروه آزمایش آموزش داده شد در حالی که گروه کنترل، آموزشی در این زمینه دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس پسآزمون نمرات انگیزش خواندن، نشان داد که با حذف اثر نمرههای پیشآزمون، اثر داستانخوانی بر نمره-های پسآزمون معنادار است. نتایج آزمون اثر بین آزمودنیها نشان داد که از بین خرده مقیاسهای انگیزش خواندن اثر بین گروهی در میزان خرده مقیاس های پس از تعدیل پیشآزمون، نشان داد که با حذف اثر نمرههای پیشآزمون، اثر داستانخوانی بر نمرههای پسآزمون این خرده مقیاسها نیز معنادار است. بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر میتوان چنین گفت که آموزش راهبرد داستانخوانی میتواند به عنوان یک برنامه آموزشی کارآمد در جهت حل مشکلات دانشآموزان نارساخوان، مورد استفاده قرار گیرد.
زهره آهنگر قربانی؛ عباسعلی حسین خانزاده؛ مهناز خسروجاوید؛ عباس صادقی
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش کارکردهای اجرایی بر مهارتهای اجتماعی دانشآموزان با نارساخوانی انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعهء آماری شامل همه دانشآموزان با نارساخوانی پایه دوم و سوم شهرستان عباسآباد استان مازندران در طی سال تحصیلی 92- 1391 بود که 20 نفر از آنها بر حسب ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش کارکردهای اجرایی بر مهارتهای اجتماعی دانشآموزان با نارساخوانی انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعهء آماری شامل همه دانشآموزان با نارساخوانی پایه دوم و سوم شهرستان عباسآباد استان مازندران در طی سال تحصیلی 92- 1391 بود که 20 نفر از آنها بر حسب شرایط ورود به پژوهش انتخاب و به طور تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. آموزش کارکردهای اجرایی طی 10 جلسه به مدت 1 ماه به گروه آزمایش ارایه شد، در حالی که گروه کنترل چنین آموزشی را دریافت نکرد. هر دو گروه در پیشآزمون و پسآزمون با پرسشنامهء مهارتهای اجتماعی گرشام ( 1999) مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه از نظر مهارتهای اجتماعی وجود دارد. بدین معنا که آموزش کارکردهای اجرایی توانسته است میزان مهارتهای اجتماعی دانشآموزان با نارساخوانی را افزایش دهد. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که در آموزش و درمان دانشآموزان با نارساخوانی، تقویت کارکردهای اجرایی باید به عنوان یکی از محورهای اصلی مورد توجه متخصصان و مربیان قرار گیرد.
قربان همتی علمدارلو؛ عباسعلی حسین خانزاده؛ محبوبه طاهر؛ محمدصادق ارجمندی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه تصورات یادگیری وعادتهای مطالعه دانشجویان با استعداهای درخشان و دانشجویان عادیانجام شد. طرح پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسهای بود. جامعة آماری شامل همه دانشجویان با استعدادهای درخشان و عادی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 91-1390 بودند که از بین آنها نمونهای به حجم 242 نفر (141 نفر دانشجوی با استعدادهای درخشان ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسه تصورات یادگیری وعادتهای مطالعه دانشجویان با استعداهای درخشان و دانشجویان عادیانجام شد. طرح پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسهای بود. جامعة آماری شامل همه دانشجویان با استعدادهای درخشان و عادی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 91-1390 بودند که از بین آنها نمونهای به حجم 242 نفر (141 نفر دانشجوی با استعدادهای درخشان و 141 نفر دانشجوی عادی) به روش هدفمند انتخاب شدند و به پرسشنامههای تصورات یادگیری (پردی و هاتی، 2002) و عادتهای مطالعه (پالسانی و شارما، 1989) پاسخ دادند. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که بین دو گروه از نظر تصورات یادگیری کلی تفاوت معنیداری وجود ندارد (05/0P>). با وجود این، میانگین نمره دانشجویان عادی در خردهمقیاسهای یادگیری به عنوان به دست آوردن اطلاعات، یادگیری به عنوان یادآوری و استفاده از اطلاعات، به طور معنیدار بالاتر از دانشجویان با استعدادهای درخشان بود (05/0P<)، میانگین نمره دانشجویان با استعدادهای درخشان در خردهمقیاسهای یادگیری به عنوان تغییر شخصی، یادگیری به عنوان فرآیندی که به زمان و مکان محدود نیست و یادگیری به عنوان رشد قابلیت اجتماعی به طور معنیدار بالاتر از دانشجویان عادی بود (01/0P<) و در خردهمقیاس یادگیری به عنوان وظیفه بین دو گروه تفاوت معنیداری مشاهده نشد (05/0P>). افزون بر این یافتههای پژوهش نشان داد که میانگین نمره عادتهای مطالعه کلی دانشجویان با استعدادهای درخشان به طور معنیدار بالاتر از دانشجویان عادی است (01/0P<). همچنین در خردهمقیاسهای تقسیمبندی زمان، وضعیت فیزیکی، توانایی خواندن، یادداشت کردن و انگیزش یادگیری میانگین نمره دانشجویان با استعدادهای درخشان به طور معنیدار بالاتر از دانشجویان عادی بود (01/0P<) اما در خردهمقیاسهای حافظه، برگزاری امتحانات و تندرستی بین دو گروه تفاوت معنیداری دیده نشد (05/0P>). با توجه به یافتههای به دست آمده میتوان گفت که عادتهای مطالعه مناسب مستلزم تصورات یادگیری عمیقتر است. بنابراین پیشنهاد میشود آموزش و یادگیری کاربردیتر شود تا تصورات یادگیری دانشجویان عمیقتر شود و از این طریق عادتهای مطالعه آنها بهبود یابد.
طیبه یگانه؛ عباسعلی حسین خانزاده؛ محمد رضا زربخش
دوره 3، شماره 11 ، مهر 1392
چکیده
با توجه به تأکید متخصصان بر انجام مداخلههای بهداشت روان برای کودکان دبستانی به منظور پیشگیری اولیه، درمان و توسعه بهداشت روان؛پژوهش حاضربا هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای اجتماعی با شیوه شناختی- رفتاری بر کاهش نشانههای اختلالهای رفتاری بروننمود در دانشآموزان انجام شد.روش پژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون ...
بیشتر
با توجه به تأکید متخصصان بر انجام مداخلههای بهداشت روان برای کودکان دبستانی به منظور پیشگیری اولیه، درمان و توسعه بهداشت روان؛پژوهش حاضربا هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای اجتماعی با شیوه شناختی- رفتاری بر کاهش نشانههای اختلالهای رفتاری بروننمود در دانشآموزان انجام شد.روش پژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه و همچنین مرحله پیگیری دو ماهه است. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشآموزان دختر پایه پنجم و ششم ابتدایی با اختلالهای رفتاری بروننمود شهر لنگرود در سال تحصیلی 92-1391 تشکیل میدادند که تعداد 30 نفر از دانشآموزان با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. برای سنجش اختلالهای رفتاری برون نمود در دانشآموزان از سیاهه رفتاری کودک استفاده شد.برنامه آموزش مهارتهای اجتماعی والکردر طی 17 جلسه به مدت دو ماه برای افراد گروه آزمایش ارائه گردید. جهت تحلیل دادههای جمعآوری شده از آزمون تحلیل واریانس مختلط همراه با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد.تحلیل دادههای این پژوهش نشان داد که در مرحله پسآزمون و پیگیری، بین دو گروه آزمایش و گواه، در میزان نشانههای اختلالهای رفتاری برون نمود تفاوت معنادار وجود دارد. با توجه به یافتههای این پژوهش میتوان گفت که آموزش مهارتهای اجتماعی با شیوه شناختی- رفتاری روش مؤثری در کاهش نشانههای اختلالهای رفتاری برون نمود است.
عباسعلی حسینخانزاده؛ علیرضا محمدی آریا
دوره 3، شماره 10 ، تیر 1392، ، صفحه 21-44
چکیده
رفتارهای اجتماعی مناسب و دیگر مهارتهای سازشی پایههای سازشیافتگی شخصی و اجتماعی را در زندگی تشکیل میدهند.پژوهش حاضر با هدف شناسایی مهارت های اجتماعی مورد نیاز دانشآموزان کمتوانذهنی در محیط کار صورت گرفت. پژوهش حاضر توصیفی از نوع زمینهیابی است. جامعه آماری شامل تمامی معلمان دانشآموزان کمتوانذهنی دوره راهنمایی ...
بیشتر
رفتارهای اجتماعی مناسب و دیگر مهارتهای سازشی پایههای سازشیافتگی شخصی و اجتماعی را در زندگی تشکیل میدهند.پژوهش حاضر با هدف شناسایی مهارت های اجتماعی مورد نیاز دانشآموزان کمتوانذهنی در محیط کار صورت گرفت. پژوهش حاضر توصیفی از نوع زمینهیابی است. جامعه آماری شامل تمامی معلمان دانشآموزان کمتوانذهنی دوره راهنمایی استان تهران در سال تحصیلی 88-1387 بود که 142 نفر از آنها به عنوان نمونه به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه مهارتهای اجتماعی محقق ساخته استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از شاخصهای توصیفی درصد و فراوانی، میانگین و روش تحلیل عاملی انجام شد. نتایج تحلیل دادهها مهارتهای اجتماعی مورد نیاز دانشآموزان کمتوانذهنی را در محیط کار در 25 مهارت مشخص ساخت. با توجه به این کهمهارتهای اجتماعی از سطوح مختلفی برخوردار هستند که از سوی معلمان برای موفقیت دانشآموزان کمتوان ذهنی در محیط کار اولویت بندی شدند، بنابراین پیشنهاد می شود از مهارتهای اجتماعی شناسایی شده در پژوهش حاضر در برنامهریزی شغلی دانشآموزان کمتوانذهنی استفاده گردد.
قربان همتی علمدارلو؛ عباسعلی حسین خانزاده؛ اعظم مرادی؛ فاطمه فرشچی
دوره 2، شماره 7 ، مهر 1391، ، صفحه 97-114
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطۀ سبک فرزندپروری مادران با رفتار سازشی دانشآموزان کمتوان ذهنی انجام شد. این پژوهش از نوع کاربردی و شیوه انجام گرفتن آن همبستگی است. جامعۀ مورد مطالعه را تمامی مادران دانشآموزان کمتوان ذهنی شهر شیراز تشکیل میداد که از میان آن 101 نفر با روش نمونهگیری خوشهای تصادفی به عنوان نمونه انتخاب ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطۀ سبک فرزندپروری مادران با رفتار سازشی دانشآموزان کمتوان ذهنی انجام شد. این پژوهش از نوع کاربردی و شیوه انجام گرفتن آن همبستگی است. جامعۀ مورد مطالعه را تمامی مادران دانشآموزان کمتوان ذهنی شهر شیراز تشکیل میداد که از میان آن 101 نفر با روش نمونهگیری خوشهای تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش سبک فرزندپروری مادران از پرسشنامۀ رابینسون و همکاران (1995) و برای سنجش رفتار سازشی دانشآموزان کمتوان ذهنی از پرسشنامۀ رفتار سازشی لمبرت و همکاران (1974) استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از رگرسیون چندگانه نشان داد که سبک فرزندپروری استبدادی و سهلگیرانه پیشبینی کنندة مثبت و معنادار رفتار ضداجتماعی، رفتار طغیانی، رفتار خشونتآمیز و مخرب، رفتار قالبی، انزوا و آشفتگی روانی، تندخویی و رفتار نامناسب اجتماعی است(1./. P<). شایان ذکر است که بر اساس یافتههای این پژوهش بین سبک فرزندپروری اقتداری و خرده مقیاسهای رفتار سازشی رابطهای مشاهده نشد و سبک فرزندپروری اقتداری قادر به پیشبینی هیچ یک از عاملهای رفتار سازشی نبود(5./. P˃). با توجه به یافتههای به دست آمده طراحی برنامههای آموزش خانواده به ویژه برنامههای آگاهی از سبکهای فرزندپروری و اثرات هر یک از آنها بر فرزندان بسیار ضروری است تا از این طریق بتوان با تغییر نگرش مادران و بهبود روابط اعضای خانواده، رفتار سازشی دانشآموزان با کمتوان ذهنی را بهبود بخشید.
عباسعلی حسینخانزاده؛ قربان همتی علمدارلو؛ محسن بابایی؛ زینب بابایی
دوره 1، شماره 3 ، مهر 1390، ، صفحه 23-54
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نگرشهای والدین و معلمان دانشآموزان تیزهوش در ارتباط با دو شیوه آموزشی تلفیقی و جداسازی شده صورت گرفت. روش پژوهش از نوع کاربردی و شیوۀ انجام گرفتن آن زمینهای است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه معلمان و والدین دانشآموزان تیزهوش دوره راهنمایی شهر رشت در سال تحصیلی 90-1389 تشکیل میداد که همه آنها به عنوان ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی نگرشهای والدین و معلمان دانشآموزان تیزهوش در ارتباط با دو شیوه آموزشی تلفیقی و جداسازی شده صورت گرفت. روش پژوهش از نوع کاربردی و شیوۀ انجام گرفتن آن زمینهای است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه معلمان و والدین دانشآموزان تیزهوش دوره راهنمایی شهر رشت در سال تحصیلی 90-1389 تشکیل میداد که همه آنها به عنوان نمونه (64 نفر معلم و 96 نفر والدین) انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته سنجش نگرش والدین و معلمان دانشآموزان تیزهوش در ارتباط با جاگماری آموزشی استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده از روشهای آماری توصیفی مانند فراوانی و درصد و روشهای آمار استنباطی مانند آزمون کالموگروف ـ اسمیرنف و آزمون تی مستقل استفاده شد. به طور کلی نتایج نشان داد که نگرشهای هم والدین و هم معلمان نسبت به رویکرد آموزش تلفیقی منفی و نسبت به رویکرد آموزش جداسازی شده، مثبت میباشد و رویکرد آموزش جداسازی شده را ترجیح میدهند. بر این اساس پیشنهاد میشود وزارت آموزش و پرورش با همکاری متخصصان دانشگاهی به طراحی و اجرای گارگاههای ویژه آشنایی با آموزش تلفیقی برای والدین و معلمان همه دورههای تحصیلی بپردازد و دانش و اطلاعات والدین و معلمان در مورد مزایای آموزش تلفیقی را افزایش دهد تا با تغییر نگرش والدین و معلمان در جهت همسو شدن با نظام آموزش تلفیقی قدمهای عملی بردارد.