محمد رضا رسولی نژاد؛ ندا ملکی فاراب؛ محبوبه طاهر؛ معصومه سعیدی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، مقایسه شایستگی هیجانی، حل مسئله اجتماعی و همدلی دانشآموزان دارای مشکلات رفتاری بروننمود و دانشآموزان عادی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع علی-مقایسهای بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهرستان دامغان در سال تحصیلی 1400-1401 بود که از میان آنها، با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، نمونهای ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، مقایسه شایستگی هیجانی، حل مسئله اجتماعی و همدلی دانشآموزان دارای مشکلات رفتاری بروننمود و دانشآموزان عادی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع علی-مقایسهای بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهرستان دامغان در سال تحصیلی 1400-1401 بود که از میان آنها، با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، نمونهای با حجم 100 دانشآموز (50 دانشآموز دارای مشکلات رفتاری بروننمود و 50 دانشآموز عادی) انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها، از پرسشنامههای مشکلات رفتاری کودکان و نوجوانان اخنباخ (2003)، پرسشنامه شایستگی هیجانی زو و جی (2012)، پرسشنامه حل مسئله اجتماعی دزوریلا و همکاران (2002) و مقیاس بهره همدلی بارون-کوهن (2003) استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS16 و آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره انجام گرفت. نتایج نشان داد که شایستگی هیجانی، حل مسئله اجتماعی و همدلی در دانشآموزان دارای مشکلات رفتاری بروننمود و دانشآموزان عادی تفاوت معنیداری دارد (p<0.05). بنابراین میتوان نتیجهگیری کرد که دانشآموزان با مشکلات رفتاری بروننمود نیازمند دریافت مداخلات کارآمد جهت بهبود شایستگی هیجانی، حل مسئله اجتماعی و همدلی هستند.
مریم ابراهیمی؛ محبوبه طاهر؛ عباسعلی حسین خانزاده
چکیده
اختلالات طیف اوتیسم اثرات نامطلوبی بـر زندگی خانوادگی میگذارد. بر این اساس این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی واقعیتدرمانی مبتنی بر پذیرشمثبت بیقیدوشرط خود بر نگرش به فرزندآوری مادران دارای فرزند با اختلالات طیفاوتیسم انجام گرفت. پژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیشآزمون_پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه مادران ...
بیشتر
اختلالات طیف اوتیسم اثرات نامطلوبی بـر زندگی خانوادگی میگذارد. بر این اساس این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی واقعیتدرمانی مبتنی بر پذیرشمثبت بیقیدوشرط خود بر نگرش به فرزندآوری مادران دارای فرزند با اختلالات طیفاوتیسم انجام گرفت. پژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیشآزمون_پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه مادران دارای فرزند مبتلا به اوتیسم شهر ساری در سال 1401-1400 تشکیل دادند که از بین آنها نمونهای به حجم 30 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به روش تصادفی در دو گروه (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه) جایدهی شدند. افراد حاضر در گروه آزمایش مداخله واقعیتدرمانی مبتنی بر پذیرشمثبت بیقیدوشرط خود را طی دو ماه در 8 جلسه 60 دقیقهای دریافت نمودند. پرسشنامه مورداستفاده در این پژوهش شامل مقیاس نگرش به باروری و فرزندآوری سودربرگ و همکاران (2013) بود. نتایج آزمون نشان داد که واقعیتدرمانی مبتنی بر پذیرشمثبت بیقیدوشرط خود بر نگرش به باروری و فرزندآوری مادران فرزند با اختلالات طیفاوتیسم تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان چنین نتیجه گرفت که آموزش واقعیتدرمانی مبتنی بر پذیرشمثبت بیقیدوشرط خود با بهرهگیری از آموزش روشهای مناسب برای پذیرش واقعیت و انتخابهای اخلاقی و مسئولانه میتواند بهعنوان یک روش کارآمد جهت بهبود نگرش به باروری و فرزندآوری مورداستفاده قرار گیرد.
فاطمه ابراهیمی؛ محبوبه طاهر
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مهارتهای خودتنظیمی بر مهارتهای اجتماعی و کارکردهای اجرایی کودکان پیشدبستانی مبتلا به کمتوانی ذهنی خفیف بود. طرح پژوهش آزمایشی از نوع تکآزمودنی با پیگیری دو هفتهای بود. جامعه آماری شامل کودکان پسر پیشدبستانی مبتلا به کمتوانیذهنی خفیف (هوشبهر بین 50 – 70) 8 تا 10 ساله شهرستان شاهرود ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مهارتهای خودتنظیمی بر مهارتهای اجتماعی و کارکردهای اجرایی کودکان پیشدبستانی مبتلا به کمتوانی ذهنی خفیف بود. طرح پژوهش آزمایشی از نوع تکآزمودنی با پیگیری دو هفتهای بود. جامعه آماری شامل کودکان پسر پیشدبستانی مبتلا به کمتوانیذهنی خفیف (هوشبهر بین 50 – 70) 8 تا 10 ساله شهرستان شاهرود در سال 97- 1396 بود که از بین آنها نمونهای به حجم 4 نفر با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه مهارتهای اجتماعی گرشام و الیوت (1999) و پرسشنامه عصبروانشناختی کولیج (2002) توسط مربیان تکمیل شد. برنامه آموزش خودتنظیمی به مدت یک ماه در 8 جلسه 45 دقیقهای با روشهای بازی، قصهگویی و نمایش آموزش داده شد. یافتههای بدست آمده از تحلیل دیداری نمودارها، درصد تمامی دادههای غیرهمپوش و اندازه اثر بیانگر تأثیر آموزش خودتنظیمی در افزایش مهارتهای اجتماعی و کاهش مشکلات کارکردهای اجرایی دانشآموزان کمتوان ذهنی مقطع پیشدبستانی بود. بنابراین میتوان گفت آموزش خودتنظیمی با بهبود توانایی برنامهریزی، خودبازبینی و سازماندهی دانشآموزان با کمتوانی ذهنی خفیف در افزایش مهارتهای اجتماعی و کاهش مشکلات کارکردهای اجرایی آنها مؤثر است.
عباسعلی حسینخانزاده؛ ربابه قلی زاده؛ محبوبه طاهر؛ حسین حیدری؛ فاطمه مبشری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بازی درمانی گروهی بر بهبود روابط بین فردی و پذیرش اجتماعی در دانشآموزان با آسیب شنوایی انجام شد. روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون و پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان با آسیب شنوایی دختر کلاسهای چهارم تا ششم شاغل به تحصیل در مدارس استثنایی شهرستان رشت در سال تحصیلی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بازی درمانی گروهی بر بهبود روابط بین فردی و پذیرش اجتماعی در دانشآموزان با آسیب شنوایی انجام شد. روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون و پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان با آسیب شنوایی دختر کلاسهای چهارم تا ششم شاغل به تحصیل در مدارس استثنایی شهرستان رشت در سال تحصیلی 94-1393 بودند. از این دانشآموزان نمونهای به حجم 30 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شد و بهصورت تصادفی در گروههای آزمایش و گواه جایدهی شدند. برنامه مداخله بازی درمانی گروهی به مدت 12 جلسه 45 دقیقهای برای شرکت کنندگان گروه آزمایشی اجرا شد، درحالیکه شرکت کنندگان گروه گواه چنین مداخلهای را دریافت نکردند. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با پرسشنامههای روابط بین همسالان والتر دبلیو هادسون و مقبولیت اجتماعی فورد و رابین ارزیابی شدند. نتایج آزمون t، تفاوت میانگین پیش آزمون با پس آزمون متغیر روابط بین فردی را نشان داد. همچنین نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بازی درمانی گروهی بر بهبود روابط بینفردی و افزایش پذیرش اجتماعی دانش آموزان با آسیب شنوایی تأثیر دارد. بنابراین در آموزش دانش آموزان با آسیب شنوایی، بازی و بازی درمانی باید بهعنوان یکی از محورهای اصلی توانبخشی توسط متخصصان و معلمان در نظر گرفته شود.
عباسعلی حسینخانزاده؛ مونا لطیف؛ محبوبه طاهر
چکیده
نارساخوانی رایجترین نوع ناتوانیهای یادگیری است که حدود 80 درصد مشکلات یادگیری را در بر میگیرد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی توانبخشی حافظة کاری به کمک رایانه و روش چندحسی بر بهبود کارکردهای اجرایی دانشآموزان مبتلا به نارساخوانی بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. ...
بیشتر
نارساخوانی رایجترین نوع ناتوانیهای یادگیری است که حدود 80 درصد مشکلات یادگیری را در بر میگیرد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی توانبخشی حافظة کاری به کمک رایانه و روش چندحسی بر بهبود کارکردهای اجرایی دانشآموزان مبتلا به نارساخوانی بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان مقطع ابتدایی مبتلا به نارساخوانی شهر رشت در سال تحصیلی 94-1393 بودند که از بین آنها 45 نفر با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایدهی شدند. برای جمعآوری دادهها از ویرایش چهارم مقیاس هوش وکسلر کودکان، آزمون رسمی خواندن و نارساخوانی و نسخه نرمافزاری آزمون مرتب کردن کارتهای ویسکانسین استفاده شد. برنامه توانبخشی حافظة کاری به کمک رایانه در 11 جلسه به گروه آزمایش اول و برنامه آموزش چندحسی در 9 جلسه به گروه آزمایش دوم آموزش داده شد؛ درحالیکه گروه گواه، آموزشی در این زمینهها دریافت نکردند. تحلیل دادهها نشان داد که در مرحله پسآزمون بین گروههای آزمایش و گواه از نظر میزان بهبودی کارکردهای اجرایی تفاوت وجود داشت؛ بهطوریکه روش توانبخشی حافظة کاری به کمک رایانه بیشتر از روش چندحسی باعث بهبود کارکردهای اجرایی دانشآموزان مبتلا به نارساخوانی شده بود. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که روش توانبخشی حافظة کاری به کمک رایانه با ایجاد نوعى تجربة یادگیرى که معطوف به انعطافپذیری و بازگرداندن کارکردهای مغزىِ دچار اشکال است به بهبود کارکردهای اجرایی کودکان مبتلا به نارساخوانی کمک بیشتری میکند.
قربان همتی علمدارلو؛ عباسعلی حسین خانزاده؛ محبوبه طاهر؛ محمدصادق ارجمندی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه تصورات یادگیری وعادتهای مطالعه دانشجویان با استعداهای درخشان و دانشجویان عادیانجام شد. طرح پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسهای بود. جامعة آماری شامل همه دانشجویان با استعدادهای درخشان و عادی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 91-1390 بودند که از بین آنها نمونهای به حجم 242 نفر (141 نفر دانشجوی با استعدادهای درخشان ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسه تصورات یادگیری وعادتهای مطالعه دانشجویان با استعداهای درخشان و دانشجویان عادیانجام شد. طرح پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسهای بود. جامعة آماری شامل همه دانشجویان با استعدادهای درخشان و عادی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 91-1390 بودند که از بین آنها نمونهای به حجم 242 نفر (141 نفر دانشجوی با استعدادهای درخشان و 141 نفر دانشجوی عادی) به روش هدفمند انتخاب شدند و به پرسشنامههای تصورات یادگیری (پردی و هاتی، 2002) و عادتهای مطالعه (پالسانی و شارما، 1989) پاسخ دادند. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که بین دو گروه از نظر تصورات یادگیری کلی تفاوت معنیداری وجود ندارد (05/0P>). با وجود این، میانگین نمره دانشجویان عادی در خردهمقیاسهای یادگیری به عنوان به دست آوردن اطلاعات، یادگیری به عنوان یادآوری و استفاده از اطلاعات، به طور معنیدار بالاتر از دانشجویان با استعدادهای درخشان بود (05/0P<)، میانگین نمره دانشجویان با استعدادهای درخشان در خردهمقیاسهای یادگیری به عنوان تغییر شخصی، یادگیری به عنوان فرآیندی که به زمان و مکان محدود نیست و یادگیری به عنوان رشد قابلیت اجتماعی به طور معنیدار بالاتر از دانشجویان عادی بود (01/0P<) و در خردهمقیاس یادگیری به عنوان وظیفه بین دو گروه تفاوت معنیداری مشاهده نشد (05/0P>). افزون بر این یافتههای پژوهش نشان داد که میانگین نمره عادتهای مطالعه کلی دانشجویان با استعدادهای درخشان به طور معنیدار بالاتر از دانشجویان عادی است (01/0P<). همچنین در خردهمقیاسهای تقسیمبندی زمان، وضعیت فیزیکی، توانایی خواندن، یادداشت کردن و انگیزش یادگیری میانگین نمره دانشجویان با استعدادهای درخشان به طور معنیدار بالاتر از دانشجویان عادی بود (01/0P<) اما در خردهمقیاسهای حافظه، برگزاری امتحانات و تندرستی بین دو گروه تفاوت معنیداری دیده نشد (05/0P>). با توجه به یافتههای به دست آمده میتوان گفت که عادتهای مطالعه مناسب مستلزم تصورات یادگیری عمیقتر است. بنابراین پیشنهاد میشود آموزش و یادگیری کاربردیتر شود تا تصورات یادگیری دانشجویان عمیقتر شود و از این طریق عادتهای مطالعه آنها بهبود یابد.