اقدس رنگانی؛ قربان همتی علمدارلو؛ ستاره شجاعی؛ سیدمحسن اصغری نکاح
چکیده
مهارتهای اجتماعی نقش بسیار مهمی در زندگی و موفقیت افراد دارد، اما کودکان با اختلال اتیسم مشکل قابل توجهی در مهارتهای اجتماعی دارند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخلهی بازیدرمانی عروسکی بر مهارتهای اجتماعی دانشآموزان پسر با اختلال اتیسم انجام شد. در این پژوهش 24 دانشآموز پسر 6 تا10 ساله با اختلال اتیسم به روش ...
بیشتر
مهارتهای اجتماعی نقش بسیار مهمی در زندگی و موفقیت افراد دارد، اما کودکان با اختلال اتیسم مشکل قابل توجهی در مهارتهای اجتماعی دارند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخلهی بازیدرمانی عروسکی بر مهارتهای اجتماعی دانشآموزان پسر با اختلال اتیسم انجام شد. در این پژوهش 24 دانشآموز پسر 6 تا10 ساله با اختلال اتیسم به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و پس از اجرای آزمون گارز به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل(هر گروه 12 نفر) جاگماری شدند. از هر دو گروه پیشآزمون مهارتهای اجتماعی به عمل آمد. سپس گروه آزمایش مداخله بازیدرمانی عروسکی را در 21 جلسهی 45 تا60 دقیقهای دریافت کردند در حالیکه گروه کنترل هیچگونه مداخلهای دریافت نکردند. پس از پایان جلسات مداخله از هر دو گروه پسآزمون مهارتهای اجتماعی گرفته شد. برای سنجش مهارتهای اجتماعی از مقیاس مهارت اجتماعی استونی و همکاران (2010) استفاده شد. تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تکمتغیره و تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که میانگین مهارتهای اجتماعی و خرده مقیاسهای آن (توانایی درک هیجانات و احساسات دیگران، توانایی شروع تعامل با دیگران، توانایی حفظ تعامل با دیگران و توانایی پاسخدهی به دیگران) گروه آزمایش در پسآزمون به طور معناداری افزایش یافته است(01/0>p). یافتهها بیانگر تأثیر مداخله بازیدرمانی عروسکی بر بهبود مهارتهای اجتماعی دانشآموزان پسر با اختلال اتیسم بود. بنابراین یافتههای پژوهش نه تنها اثربخشی این روش را تأیید میکند بلکه چشمانداز وسیعتر و عمیقتری را نسبت به مداخله بازیدرمانی میگشاید و درمانگران را ترغیب میکند تا بازیدرمانی عروسکی را به عنوان روشی مؤثر در درمان دانشآموزان با اختلال اتیسم مورد ملاحظه قرار دهند.
حسین جناآبادی
دوره 1، شماره 2 ، مرداد 1390، ، صفحه 73-84
چکیده
علاوه بر نقایص جسمانی و محرومیتهای ناشی از آن، ضعف مهارتهای اجتماعی در کودکان استثنایی میتواند منشأ بسیاری از اختلالات رفتاری آنان شود. بنابراین هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی تأثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر کاهش اختلالات رفتاری این کودکان است. مطالعه حاضر به شیوه نیمه آزمایشی با بهرهگیری از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه ...
بیشتر
علاوه بر نقایص جسمانی و محرومیتهای ناشی از آن، ضعف مهارتهای اجتماعی در کودکان استثنایی میتواند منشأ بسیاری از اختلالات رفتاری آنان شود. بنابراین هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی تأثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر کاهش اختلالات رفتاری این کودکان است. مطالعه حاضر به شیوه نیمه آزمایشی با بهرهگیری از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شده است. جامعه آماری آن تمام دانشآموزان استثنایی پایه پنجم ابتدایی مدرسه مختلط کوثر شهر زاهدان در سال تحصیلی90-1389 میباشد که تعداد 24 دانشآموز دختر و پسر به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه و در دو مرحله (قبل و 45 روز پس از اجرای برنامه مهارتهای اجتماعی) مورد مطالعه قرار گرفتند. در هر دو مرحله (پیش و پس از دوره آموزشی) پرسشنامه به صورت مصاحبه انفرادی تکمیل گردید. ابزار سنجش شامل دو بخش اطلاعات دموگرافیکی و بخشی از آزمونSCL-90-R جهت سنجش پرخاشگری و اضطراب بود. دادهها از طریق آزمون T مستقل و با استفاده از نرم افزار SPSS 17 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافتهها نشان داد دانشآموزان آموزش دیده در مقایسه با دانش آموزان آموزش ندیده اختلالات رفتاری کمتری داشتند. در نتیجه آموزش صحیح و مداوم مهارتهای اجتماعی خصوصاً در مؤلفههای همکاری، ابراز وجود و خودکنترلی میتواند راه حل مناسبی برای کاهش اختلالات رفتاری کودکان استثنایی باشد.
مریم سلیمانی دینانی؛ مهناز علی اکبری دهکردی؛ علی اصغر کاکوجویباری؛ اعظم مرادی
دوره 1، شماره 4 ، بهمن 1390، ، صفحه 73-90
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ایمنسازی در برابر فشار روانی بر میزان ابراز وجود، میزان احتمال بروز رفتار غیرجرأتمندانه و درجه ناراحتی دانشآموزان معلول جسمی ـ حرکتی دختر انجام گرفت. روش بررسی: در این مطالعه به شیوه نیمه تجربی، از کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه مدرسه معلولان جسمی ـ حرکتی شهر اصفهان در سال 1389، 21 نفر ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ایمنسازی در برابر فشار روانی بر میزان ابراز وجود، میزان احتمال بروز رفتار غیرجرأتمندانه و درجه ناراحتی دانشآموزان معلول جسمی ـ حرکتی دختر انجام گرفت. روش بررسی: در این مطالعه به شیوه نیمه تجربی، از کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه مدرسه معلولان جسمی ـ حرکتی شهر اصفهان در سال 1389، 21 نفر به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایشی (10 نفر) و گواه (11 نفر) قرار گرفتند. روش جمعآوری دادهها و ابزار پژوهش:به منظور گردآوری دادهها در این پژوهش از پرسشنامه ابراز وجود گمبریل ـ ریچی استفاده شده است. به این ترتیب پیش از برگزاری اولین جلسه آموزش ایمنسازی در مقابل فشار روانی با استفاده از پرسشنامه ابراز وجود در مورد گروه آزمایشی وگواه، پیش آزمون اجرا شد؛ سپس برای گروه آزمایشی 8 جلسه هفتگی 90 دقیقهای برنامه آموزشی برگزار شد. در هر یک از این جلسات یکی از مهارتهای اساسی مطرح شده در مدل مایکنبام آموزش داده و بلافاصله بعد از اتمام جلسات آموزشی بر روی هر دو گروه آزمایشی و گواه پس آزمون اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافتهها: تحلیل نتایج نشان داد که آموزش ایمنسازی در مقابل استرس باعث افزایش معنی دار ابراز وجود(01/0p<) شده و همچنین موجب کاهش احتمال بروز رفتار (01/0p<) و کاهش درجه ناراحتی (01/0p<) دانشآموزان معلول جسمی ـ حرکتی دختر شده است. نتیجهگیری: براساس یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که آموزش ایمنسازی در برابر استرس موجب تقویت ابراز وجود دانشآموزان معلول جسمی ـ حرکتی دختر میشود. لذا چنین برنامهای به منظور افزایش توانایی دانشآموزان استثنایی به کلیه حرفههای دستاندر کار یادگیری این دانشآموزان پیشنهاد میشود.
زهرا ترازی؛ ملوک خادمی اشکذری؛ مهناز اخوان تفتی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله بازآموزی اسنادی، تنظیم هیجانی و حلمسئله شناختی- اجتماعی در افزایش سازگاری اجتماعی دانشآموزان با ناتوانی یادگیری ابتدایی شهر تهران انجام شد. این مطالعه از نوع نیمهآزمایشی همراه با مراحل پیشآزمون، پسآزمون و دوره پیگیری بود. 40 دانشآموز با ناتوانی یادگیری 8 تا 12 ساله به روش تصادفی ساده ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله بازآموزی اسنادی، تنظیم هیجانی و حلمسئله شناختی- اجتماعی در افزایش سازگاری اجتماعی دانشآموزان با ناتوانی یادگیری ابتدایی شهر تهران انجام شد. این مطالعه از نوع نیمهآزمایشی همراه با مراحل پیشآزمون، پسآزمون و دوره پیگیری بود. 40 دانشآموز با ناتوانی یادگیری 8 تا 12 ساله به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش و یک گروه شاهد قرار گرفتند. آموزشهای بازآموزی اسنای، تنظیم هیجانی و حلمسئله شناختی- اجتماعی طی 8 جلسه یک ساعته، به سه گروه آزمایش ارایه گردید. از پرسشنامه سازگاری اجتماعی ﺳﻴﻨﻬﺎ و ﺳﻴﻨﮓ (1993) در مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری استفاده شد. دادهها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تکمتغیری و چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. آموزشهای بازآموزی اسنای، تنظیم هیجانی و حلمسئله شناختی- اجتماعی، باعث افزایش معنیدار سازگاری اجتماعی گردید، با این تفاوت که برنامه آموزشی تنظیم هیجانی و حلمسئله شناختی- اجتماعی با اثربخشی یکسان در ارتقای سازگاری اجتماعی موفقتر از برنامه آموزشی بازآموزی اسنادی بود. برنامههای آموزشی که از رویکرد شناختی اجتماعی بندورا برای طراحی بستههای آموزشی بهره میگیرند، تأثیرات معنیدار بیشتری دارند. بنابراین، استفاده از نتایج پژوهش در طراحی برنامههای آموزشی پیشگیرانه و بهبود دستاوردهای آموزشی مؤثر میباشد.
پریسا خسروتاش؛ خدیجه ابوالمعالی الحسینی؛ کیانوش هاشمیان
چکیده
هدف این پژوهش مقایسه اثرات آموزش کارکردهای اجرایی و آموزش اجتماعی- هیجانی بر بهبود عملکرد توجه مداوم (پاسخ صحیح به اعداد و تصاویر و زمان واکنش اعداد و تصاویر) در دانشآموزان دختر دارای اختلال یادگیری ریاضی در پایههای 5-3 ابتدایی در منطقه 5 آموزش و پرورش شهر تهران بود. روش پژوهش شبهآزمایشی و طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل ...
بیشتر
هدف این پژوهش مقایسه اثرات آموزش کارکردهای اجرایی و آموزش اجتماعی- هیجانی بر بهبود عملکرد توجه مداوم (پاسخ صحیح به اعداد و تصاویر و زمان واکنش اعداد و تصاویر) در دانشآموزان دختر دارای اختلال یادگیری ریاضی در پایههای 5-3 ابتدایی در منطقه 5 آموزش و پرورش شهر تهران بود. روش پژوهش شبهآزمایشی و طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. برای شناسایی دانشآموزان دارای اختلال یادگیری در ریاضیات، از ملاکهای راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی- 5، آزمون ریون و آزمون ریاضی ایران کیمت استفاده شد. دانشآموزان شناسایی شده به تصادف در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند (7 نفر در هر گروه) و آزمون عملکرد توجه مداوم را در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. گروه آزمایش اول و دوم به ترتیب تحت آموزش کارکردهای اجرایی و آموزش اجتماعی-هیجانی قرار گرفتند و گروه کنترل مداخلهای را دریافت نکرد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارت اجتماعی- هیجانی منجر به بهبود میانگین عملکرد توجه مداوم (در پاسخ صحیح به تصویر، پاسخ صحیح به اعداد و زمان واکنش در مورد اعداد) میشود. تأثیر آموزش کارکرد اجرایی بر عملکرد توجه مداوم معنادار نبود و تفاوت معناداری بین اثرات آموزش کارکرد اجرایی و آموزش مهارت اجتماعی - هیجانی بر عملکرد توجه مداوم وجود نداشت. در کل میتوان نتیجه گرفت که یادگیری اجتماعی- هیجانی روش مناسبی برای افزایش عملکرد توجه مداوم در دانشآموزان دارای اختلال در یادگیری ریاضی است.
سیروس مرادی زاده؛ حسنعلی ویسکرمی؛ فضل الله میردریکوند؛ عزت اله قدم پور؛ فیروزه غضنفری
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت گرا و واقعیت درمانی بر کاهش کمال گرایی و استرس تحصیلی انجام شد. پژوهش یک مطالعه شبه آزمایشی همراه با انتخاب و گمارش تصادفی آزمودنی ها، در گروه های آزمایش و کنترل به همراه پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم استعدادهای درخشان شهر خرم آباد ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت گرا و واقعیت درمانی بر کاهش کمال گرایی و استرس تحصیلی انجام شد. پژوهش یک مطالعه شبه آزمایشی همراه با انتخاب و گمارش تصادفی آزمودنی ها، در گروه های آزمایش و کنترل به همراه پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم استعدادهای درخشان شهر خرم آباد بودند که ابتدا همه دانش آموزان پرسشنامه کمال گرایی و استرس تحصیلی را تکمیل کردند. سپس تعداد 45 نفر که بالاترین نمرات را در مقایسه با سایرین کسب کردند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش اول به مدت 8 جلسه مداخلات روان درمانی مثبت گرا و گروه آزمایش دوم هم به مدت 8 جلسه مداخلات واقعیت درمانی را دریافت کردند، اما گروه کنترل طی این مدت هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با آزمون کواریانس یکطرفه تحلیل شدند. نتایج نشان داد که هر دو روش منجر به کاهش معنادار کمال گرایی و استرس تحصیلی آزمودنی های گروه های آزمایش شدند. از بین دو نوع درمان، روان درمانی مثبت گرا تاثیر بیشتری در کاهش استرس تحصیلی داشت. اما بین دو روش در کاهش کمال گرایی تفاوت معناداری به دست نیامد. بر اساس نتایج، واقعیت درمانی و روان درمانی مثبت گرا می تواند به منظور کاهش کمال گرایی و استرس تحصیلی دانش آموزان تیزهوش مورد استفاده قرار گیرد.
نیلوفر میکاییلی؛ معصومه اسمعیلی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه نظریه ذهن و کارکرد اجرایی در دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری و عادی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر علی- مقایسه ای است. جامعه ی آماری در این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری و دانش آموزان عادی دبستانی شهر اردبیل می باشد که در سال تحصیلی 91-92 در مدارس شهرستان اردبیل مشغول به تحصیل بودند. ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسه نظریه ذهن و کارکرد اجرایی در دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری و عادی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر علی- مقایسه ای است. جامعه ی آماری در این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری و دانش آموزان عادی دبستانی شهر اردبیل می باشد که در سال تحصیلی 91-92 در مدارس شهرستان اردبیل مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش شامل 60 دانش آموز (30 نفر دانش آموز عادی و 30 نفر دانش آموز مبتلا به ناتوانی یادگیری) بود. دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری به صورت تصادفی ساده از مرکز توانبخشی دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری شهر اردبیل انتخاب شدند. همچنین 30 دانش آموزان عادی به شیوه همتاسازی بر اساس سن، جنسیت و پایه تحصیلی به صورت تصادفی خوشهای از مدارس عادی استان اردبیل انتخاب شدند. برای جمعآوری داده های پژوهش از آزمون باور نادرست دسته اول و دوم، آزمون ایجاد نقش و خرده آزمون حافظه ارقام استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها آزمون تجزیه و تحلیل واریانس چندمتغیری(MANOVA) به کار رفت. نتایج نشان داد که بین دانشآموزان با و بدون ناتوانی یادگیری در سطوح اول و دوم نظریه ذهن تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0P<). همچنین بر اساس نتایج، دانشآموزان دارای ناتوانی یادگیری و دانشآموزان عادی در کارکردهای اجرایی تفاوت معنی داری داشتند. (05/0P<). در مجموع میتوان گفت کودکان دارای ناتوانی یادگیری دارای نقص در مهارتهای نظریه ذهن هستند و اینکه کودکان با ناتوانیهای یادگیری در مقایسه با کودکان عادی دارای ضعف درکنشهای اجرایی هستند که باید با ابزارهای استاندارد ارزیابی و مداخلات متناسب برای آنها طراحی شود.
حسین عباسی؛ بهروز کریمی؛ داود جعفری
چکیده
چکیده هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل ناکامی و نگرشهای ناکارآمد مادران دانشآموزان با کمتوانی ذهنی بود. روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعهی آماری شامل تمامی مادران دارای دانشآموز کمتوان ذهنی دختر یا پسر در مدارس ابتداییِ ویژه دانشآموزان کمتوان ...
بیشتر
چکیده هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل ناکامی و نگرشهای ناکارآمد مادران دانشآموزان با کمتوانی ذهنی بود. روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعهی آماری شامل تمامی مادران دارای دانشآموز کمتوان ذهنی دختر یا پسر در مدارس ابتداییِ ویژه دانشآموزان کمتوان ذهنی بودند. نمونهی پژوهش شامل 32 نفر از مادران دارای دانشآموز با کمتوانی ذهنی بودند که با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و در دو گروه 16 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. مادران گروه آزمایش درمان پذیرش و تعهد را در جلسات گروهی که شامل 8 جلسه 60 دقیقهای بهصورت هفتهای یک جلسه دریافت کردند و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. هر دو گروه یک هفته پیش از جلسه اول و یک هفته پس از جلسهی آخر و 45 روز بعد از طریق پرسشنامهی تحمل ناکامی و نگرشهای ناکارآمد سنجش شدند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری، تک متغیره و تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل ناکامی و نگرشهای ناکارآمد تاثیر دارد. نتایج نشان داد که درمان پذیرش و تعهد میتواند تحمل ناکامی و نگرشهای ناکارآمد مادران را تعدیل کند و روش مناسبی برای کاهش مشکلات مادران دارای کودکان کمتوان ذهنی باشد.
جعفر بهادری خسروشاهی؛ رامین حبیبی کلیبر
چکیده
چکیدهپژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر معناداری زندگی و خودافشایی هیجانی در مادران دارای فرزند کم توان ذهنی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح آن پیش-آزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی در مدارس استثنایی شهر تبریز در سال تحصیلی 96-1395 بودند. از این جامعه ...
بیشتر
چکیدهپژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر معناداری زندگی و خودافشایی هیجانی در مادران دارای فرزند کم توان ذهنی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح آن پیش-آزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی در مدارس استثنایی شهر تبریز در سال تحصیلی 96-1395 بودند. از این جامعه تعداد 40 نفر از مادرانی که در پرسشنامه معناداری زندگی و خودافشایی هیجانی نمرات پایینی کسب کرده بودند به روش نمونه گیری چندمرحلهای انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) قرار گرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بانفرنی تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر معناداری زندگی و خودافشایی هیجانی مادران تاثیر دارد و باعث افزایش معناداری زندگی و خودافشایی هیجانی در مادران دارای فرزند کم توان ذهنی می شود. نتایج این پژوهش علاوه بر مشخص کردن نقش آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر معناداری زندگی و خودافشایی هیجانی می تواند راهبردهای آموزشی، تربیتی و کاربردی ارزنده ای به خانواده ها، مسئولین و کارشناسان مسائل تربیتی ارائه نماید.
مریم شکوهی راد
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمانهای بیومدیکال بر نشانهها و رضایتمندی خانوادهها در اختلال طیف اوتیسم بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کودکان اوتیسم گروه اوتیسم در فضای مجازی بودند که از این جامعه 30 نفر از کودکان اوتیسم 4 تا 12 ساله اوتیسم، 15 نفر در گروه آزمایش ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمانهای بیومدیکال بر نشانهها و رضایتمندی خانوادهها در اختلال طیف اوتیسم بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کودکان اوتیسم گروه اوتیسم در فضای مجازی بودند که از این جامعه 30 نفر از کودکان اوتیسم 4 تا 12 ساله اوتیسم، 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل بهطور تصادفی گماشته شدند. برای جمعآوری دادههای پژوهش، از چکلیست ارزیابی درمان اوتیسم (ATEC) استفاده شد. برنامه طی سه ماه توسط والدین و نظارت پژوهشگر انجام و دادههای پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تجزیهوتحلیل شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمانهای بیومدیکال در کاهش نشانهها در چک لیست ارزیابی درمان اوتیسم (ATEC) سبب رضایتمندی خانوادهها گردیده است. به نظر میرسد با تداوم این روش و دستیابی به مراحل بالاتر درمان، بتوان تغییرهای بیشتری در کاهش نشانههای اوتیسم و پیرو آن کاهش چالشهای خانوادهها منجر به رضایت خانوادهها از درمان گردید.
ایمان مصباح؛ سید محسن حجت خواه؛ محسن گل محمدیان
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تابآوری مادران دارای کودک کمتوان ذهنی بود. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودک کمتوان ذهنی بودند که فرزندانشان در مدارس استثنایی شهرستان دزفول در سال تحصیلی 96-1395 به تحصیل اشتغال ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تابآوری مادران دارای کودک کمتوان ذهنی بود. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودک کمتوان ذهنی بودند که فرزندانشان در مدارس استثنایی شهرستان دزفول در سال تحصیلی 96-1395 به تحصیل اشتغال داشتند. از جامعه فوق تعداد 30 نفر از مادران دارای کودک کمتوان ذهنی به روش تصادفی خوشهای انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. شرکتکنندگان گروه آزمایش طی 10 جلسه نوددقیقهای، (هر هفته دو جلسه) درمان گروهی را دریافت کردند. ابزار پژوهش شامل مقیاس تابآوری فرایبورگ (2003) بود. دادهها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد بین دو گروه آزمایش و کنترل در تابآوری تفاوت معناداری وجود دارد. با توجه به یافتههای پژوهش میتوان گفت درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد روشی کارآمد در افزایش تابآوری در مادران دارای کودک کمتوان ذهنی است
سعید رضایی؛ عسگر چوبداری
چکیده
این پژوهش باهدف تدوین و روایییابی بسته توانمندسازی مهارتهای پیشکلامی (ارتباطی) برای کودکان با اختلال اُتیسم انجام شده است. روش پژوهش از نوع پژوهش کیفی و کمی بهصورت توصیفی-تحلیلی انجام شده است. در بخش پژوهش کیفی، از روش تحلیل محتوای کیفی از نوع استقرایی استفاده شده است. برای تحلیل محتوای کیفی از جستجوی نظاممند مقالات، پایاننامهها ...
بیشتر
این پژوهش باهدف تدوین و روایییابی بسته توانمندسازی مهارتهای پیشکلامی (ارتباطی) برای کودکان با اختلال اُتیسم انجام شده است. روش پژوهش از نوع پژوهش کیفی و کمی بهصورت توصیفی-تحلیلی انجام شده است. در بخش پژوهش کیفی، از روش تحلیل محتوای کیفی از نوع استقرایی استفاده شده است. برای تحلیل محتوای کیفی از جستجوی نظاممند مقالات، پایاننامهها و کتابها مرتبط با حوزه مهارتهای پیشکلامی کودکان با اختلال طیف اُتیسم استفاده شده است. همچنین از روش روایی صوری و محتوایی برای بررسی روایییابی بسته تدوینشده استفاده شد. درنهایت، نتیجهی تمامی تحلیل محتواهای انجامشده بر روی منابع و مؤلفههای بهدستآمده از آنها، در قالب بسته توانمندسازی مهارتهای پیشکلامی ارائه گردید. نتایج روایی محتوایی براساس نظر 12 متخصص در این حوزه نشان داد که بسته طراحیشده از روایی محتوایی مناسبی برخوردار است (83/0)؛ بنابراین، میتوان نتیجهگیری کرد بسته توانمندسازی مهارتهای پیشکلامی (ارتباطی) طراحیشده از روایی صوری و محتوایی لازم برخوردار است و میتوان در زمینههای آموزشی و بالینی از آن بهره جست.
ایران داودی؛ رقیه مزارعی کاسکانی؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند
دوره 3، شماره 11 ، مهر 1392، ، صفحه 87-106
چکیده
هدف این پژوهش مقایسه مهارتهای اجتماعی، رضایت از زندگی و جایگاه مهار در دانشآموزان دارای نارسایی شنوایی، نارسایی بینایی و عادی در مقطع راهنمایی و دبیرستان شهر اهواز بود. نمونه پژوهش حاضر 129 نفر، شامل 50 دانشآموز داراینارسایی شنوایی، 28 دانشآموز داراینارسایی بینایی و 51 دانشآموز عادی بود که با پر کردن پرسشنامههای مهارتهای ...
بیشتر
هدف این پژوهش مقایسه مهارتهای اجتماعی، رضایت از زندگی و جایگاه مهار در دانشآموزان دارای نارسایی شنوایی، نارسایی بینایی و عادی در مقطع راهنمایی و دبیرستان شهر اهواز بود. نمونه پژوهش حاضر 129 نفر، شامل 50 دانشآموز داراینارسایی شنوایی، 28 دانشآموز داراینارسایی بینایی و 51 دانشآموز عادی بود که با پر کردن پرسشنامههای مهارتهای اجتماعی، رضایت از زندگی و جایگاه مهار در این پژوهش شرکت کردند. طرح پژوهش علی-مقایسه ای بود و جهت آزمون فرضیهها از تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد. یافتهها بیان گر این بود که بین سه گروه تفاوت معنیداری وجود دارد (001/0<P). بین سه گروه در متغیرهای مهارتهای اجتماعی و جایگاه مهار تفاوت معنی داری وجود داشت و در نتیجه افراد عادی نسبت به افراد داراینارسایی شنوایی و نارسایی بینایی مهارتهای اجتماعی بالاتری داشته و از جایگاه مهار درونیتری برخوردار بودند، در پیگیری نتایج، این یافته به دست آمد که تفاوت مهارتهای اجتماعی در مقایسه دانشآموزان داراینارسایی شنوایی و بینایی معنیدار و به نفع گروه داراینارسایی بینایی بود. در مورد جایگاه مهار نیز پیگیری نشان دهنده تفاوت معنی دار جایگاه مهار بیرونی در مقایسه گروه عادی و گروه داراینارسایی شنوایی و به نفع گروه داراینارسایی شنوایی بود، اما در متغیر رضایت از زندگی تفاوت معنیداری بین سه گروه مشاهده نشد. کاربرد یافته ها در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
سودابه احمدزاده سامانی؛ اکرم دهقانی؛ مهرداد کلانتری؛ صدیقه رضایی دهنوی
چکیده
طرحوارههای ناسازگار اولیه میتواند سلامت روانی، شناختی و هیجانی افراد را با آسیب مواجه سازد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای مبتنی بر طرحوارهدرمانی بر تحمل پریشانی و انعطافپذیری روانشناختی دانشآموزان دختر دارای طرحوارههای ناسازگار اولیه انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح ...
بیشتر
طرحوارههای ناسازگار اولیه میتواند سلامت روانی، شناختی و هیجانی افراد را با آسیب مواجه سازد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای مبتنی بر طرحوارهدرمانی بر تحمل پریشانی و انعطافپذیری روانشناختی دانشآموزان دختر دارای طرحوارههای ناسازگار اولیه انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه دارای طرحوارههای ناسازگار اولیه شهر اصفهان در سال تحصیلی 99-1398 بود. در این پژوهش تعداد 30 دانشآموز دختر دارای طرحوارههای ناسازگار اولیه با روش نمونهگیری دردسترس انتخاب و بهطور تصادفی در گروههای آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 نوجوان). گروه آزمایش آموزش مهارتهای مبتنی بر طرحوارهدرمانی (صیادی و همکاران، 1396) را طی یک ماه در 8 جلسه 75 دقیقهای دریافت نمودند.. دراینبین در گروه آزمایش 2 نفر و در گروه گواه نیز 3 نفر ریزش داشتند. پرسشنامههای مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه طرحوارههای ناسازگار اولیه (یانگ، 1998) و پرسشنامه تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و پرسشنامه انعطافپذیری روانشناختی (دنیس و وندروال، 2010) بود. دادههای حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نسخه 23 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش مهارتهای مبتنی بر طرحوارهدرمانی بر تحمل پریشانی و انعطافپذیری روانشناختی نوجوانان دختر دارای طرحوارههای ناسازگار اولیه تأثیر معنادار دارد (001/0p<). بر اساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان چنین نتیجه گرفت که آموزش مهارتهای مبتنی بر طرحوارهدرمانی با بهرهگیری از تکنیک آموزش شناختی، مبارزه با طرحوارهها در سطح هیجانی و آموزش شیوههای بهنجار سبکهای مقابلهای میتواند بهعنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود تحمل پریشانی و انعطافپذیری روانشناختی نوجوانان دختر دارای طرحوارههای ناسازگار اولیه مورد استفاده گیرد..
صدف درویشی؛ خدیجه ابوالمعالی الحسینی؛ امین رفیعیپور؛ فریبرز درتاج
چکیده
پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی و مهارت عاطفی اجتماعی بر ارتقای نظریه ذهن درکودکان اتیسم، در حیطه تحقیقات مقطعی و کاربردی بود. روش شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. از 45 نفر دانشآموز معرفی شده مدرسه پیامبر اعظم منطقه5 و کانون مادران یاریگر توانجویان اتیسم (میتا) منطقه6 تهران در سال(1399-1398) با ...
بیشتر
پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی و مهارت عاطفی اجتماعی بر ارتقای نظریه ذهن درکودکان اتیسم، در حیطه تحقیقات مقطعی و کاربردی بود. روش شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. از 45 نفر دانشآموز معرفی شده مدرسه پیامبر اعظم منطقه5 و کانون مادران یاریگر توانجویان اتیسم (میتا) منطقه6 تهران در سال(1399-1398) با تکمیل پرسشنامه سنجش دامنه اتیسم جامعهای 30 نفری با عملکرد بالا در گروه نمونه 30 نفری به روش تصادفی طبقهای در دو گروه آموزش و یک گروه کنترل (هر گروه 10 نفر)، جایگزین شدند.گروه آزمایشی اول با برنامه هوشمند توانبخشی شناختی بازشناسی هیجانی صورت وِ گروه آزمایشی دوم با آموزش مهارتهای عاطفی اجتماعی آموزش دیدند. گروه سوم آموزشی دریافت نکردند. نتایج آماری حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) و آزمون تعقیبی شفه نشان داد، میزان نظریه ذهن در کودکان اتیسم بعد از اعمال تنها توانبخشی شناختی افزایش یافته است و هر دو گروه نسبت به گروه کنترل دارای میانگین بالاتری در سطوح نظریه ذهن کل بودند. گروههای آزمایش یک (توانبخشی شناختی) نسبت به گروه کنترل دارای میانگین بالاتری در سطح 1، 2 و نظریه ذهن کل بودند و اختلاف میانگینها در سطح 05/0 معنیدار شد. گروه آزمایش دوم (مهارت عاطفی اجتماعی) نسبت به گروه کنترل دارای میانگین بالاتری در سطح 3 بودند و اختلاف میانگینها در سطح 05/0 معنیدار شد. میتوان نتیجه گرفت توانبخشی شناختی روش مداخلهای مناسب برای مربیان و درمانگران کودکان اتیسم برای ارتقای نظریه ذهن میباشد.
فرهاد غدیری؛ خوشدوی ابراهیم زاده؛ رویا زارع؛ مهرنوش جوائزی شیشوان
چکیده
پژوهش حاضر باهدف آزمون روانسنجی مقیاس اضطراب کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم (فرم والد) انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعۀ آماری پژوهش حاضر کلیۀ کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم شهرستان تهران بود که در سال 1401-1400 به مراکز آموزش و توانبخشی اوتیسم ارجاع دادهشده بودند که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف آزمون روانسنجی مقیاس اضطراب کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم (فرم والد) انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعۀ آماری پژوهش حاضر کلیۀ کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم شهرستان تهران بود که در سال 1401-1400 به مراکز آموزش و توانبخشی اوتیسم ارجاع دادهشده بودند که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 315 کودک (193 پسر و 122 دختر) انتخاب شدند. پس از ترجمه و اخذ نظرات کارشناسان خبره و آزمودنیها، روایی صوری مقیاس تأیید شد. برای انجام تحلیلهای آماری از نرمافزار AMOS و SPSS استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که در نمونة کودکان ایرانی مبتلا به اختلال طیف اوتیسم ساختار چهار عاملی مقیاس شامل اضطراب عملکردی، برانگیختگی اضطراب، اضطراب جدایی و بلاتکلیفی با دادهها برازش مطلوبی داشت. نتایج مربوط به همبستگی بین این مقیاس با مقیاس اضطراب اسپنس بهطور تجربی از روایی همگرا مقیاس اضطراب کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم حمایت کرد. مقادیر ضرایب همسانی درونی کل مقیاس و زیرمقیاسهای اضطراب عملکردی، برانگیختگی اضطراب، اضطراب جدایی و بلاتکلیفی به ترتیب برابر با 79/0، 78/0، 81/0، 76/0 و 82/0 به دست آمد. درمجموع، نتایج مطالعه حاضر نشان داد که مقیاس اضطراب کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم برای سنجش اضطراب در کودکان ایرانی مبتلا به اختلال طیف اوتیسم ابزاری روا و پایا است. ا این ابزار میتواند جهت اندازهگیری اضطراب در بخشهای پژوهشی و درمانی مورداستفاده قرار گیرد.
فاطمه یاوری؛ فریده سجادی پور
چکیده
پژوهش حاضر باهدف غنیسازی برنامه فلسفه برای کودکان با فناوریهای دیجیتال و بررسی تأثیر آن بر نشخوار فکری و روابط بین فردی کودکان دختر مرکز شبانهروزی بهزیستی رضوانشهر در سال تحصیلی 1401-1400 انجام شد.روش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه آزمایش و کنترل استفاده شد. جامعه آماری شامل کودکان 9 تا 12 ساله ساکن در مرکز شبانهروزی ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف غنیسازی برنامه فلسفه برای کودکان با فناوریهای دیجیتال و بررسی تأثیر آن بر نشخوار فکری و روابط بین فردی کودکان دختر مرکز شبانهروزی بهزیستی رضوانشهر در سال تحصیلی 1401-1400 انجام شد.روش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه آزمایش و کنترل استفاده شد. جامعه آماری شامل کودکان 9 تا 12 ساله ساکن در مرکز شبانهروزی بهزیستی دخترانه رضوانشهر بودند 40 نفر از کودکان با روش نمونهگیری در دسترس از این مرکز انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگماری شدند. گروه آزمایش در 10 جلسه 45 دقیقهای برنامه فلسفه برای کودکان با غنیسازی فناوریهای دیجیتال شرکت کردند و گروه کنترل بهصورت حضوری آموزش دیدند. برای جمعآوری و اندازهگیری دادههای این پژوهش پرسشنامه نشخوار فکری (نولن هوکسما و مورو) و پرسشنامه ارزیابی روابط بین فردی کودکان ازنظر معلم. ویرو داوین (1980) مورد استفاده قرار گرقت. نتایج تحقیق نشان بین میانگین نمرات نشخوار فکری و روابط بین فردی دو گروه در مرحله پسآزمون تفاوت معنادار وجود دارد (001/P<)؛. نتایج نشان داد غنیسازی برنامه فلسفه برای کودکان با فناوریهای دیجیتال بر کاهش نشخوار فکری و بهبود روابط بین فردی تأثیر معنادار دارد (05/0P<).مداخله انجام شده در مطالعه پیش رو که با بهره گیری از کلیپ ها،چندرسانه های ها، پویانمایی ها، واقعیت افزوده و نرم افزار کپ تی ویت انجام شده بود موجب غنی سازی برنامه فلسفه برای کودکان شده بود که اثربخشی قابل قبولی بر کاهش نشخوار فکری و بهبود روابط میان فردی آنان داشه باشد.
علیرضا محمدی آریا؛ مریم سیف نراقی؛ علی دلاور؛ اسماعیل سعدی پور
دوره 2، شماره 8 ، بهمن 1391، ، صفحه 99-116
چکیده
هدفاین مطالعه مشخص کردن تأثیر آموزش راهبردهای شناختی و شناختی ـ فراشناختی بر عملکرد حل مسأله و رفتار سازشی دانشآموزان کمتوان ذهنی آموزشپذیر پایه سوم مقطع مهارتهای حرفه ای بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع گروه کنترل نابرابر بود. 45 نفر به روش خوشهای چند مرحلهای انتخاب و در چهار گروه آزمایش و دو گروه کنترل جایگزین شدند. ...
بیشتر
هدفاین مطالعه مشخص کردن تأثیر آموزش راهبردهای شناختی و شناختی ـ فراشناختی بر عملکرد حل مسأله و رفتار سازشی دانشآموزان کمتوان ذهنی آموزشپذیر پایه سوم مقطع مهارتهای حرفه ای بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع گروه کنترل نابرابر بود. 45 نفر به روش خوشهای چند مرحلهای انتخاب و در چهار گروه آزمایش و دو گروه کنترل جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش معمای برج هانوی و مقیاس رفتار انطباقی بود. راهبردهای شناختی در 12 جلسه و راهبردهای شناختی ـ فراشناختی در 24 جلسه (12 جلسه شناختی و 12 جلسه فراشناختی) با روش سخنرانی به گروههای آزمایشی آموزش داده شد. برای تحلیل دادهها از تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. نتایج نشان داد که عملکرد حل مسأله در گروه آزمایشی شناختی ـ فراشناختی بیشتر از گروه آزمایشی شناختی و گروه کنترل بود و عملکرد حل مسأله در گروه آزمایشی شناختی بیشتر از گروه کنترل بود. علاوه بر آن عملکرد حل مسأله و رفتار سازشی دانشآموزان پسر و دخترکمتوان ذهنی آموزشپذیر که آموزش راهبردهای شناختی و شناختی ـ فراشناختی را میگذرانند، متفاوت نیست. همچنین، رفتار سازشی در گروههای آزمایشی و کنترل تفاوت معناداری نداشت. نتایج این پژوهش هماهنگ با نتایج پژوهشهای گذشته است. این به این معناست که میتوان با استفاده از آموزش راهبردهای شناختی و شناختی ـ فراشناختی عملکرد حل مسأله افراد کمتوان ذهنی را افزایش داد. از آنجا که نتایج این پژوهش در مورد نقش تعدیل کننده متغیر جنسیت در بیشتر موارد با پژوهشهای داخل هماهنگ و با نتایج خارجی ناهماهنگ بود، پیشنهاد میشود در مطالعات آینده یک طرح جداگانه برای بررسی اثر جنسیت انجام شود و نتایج پژوهشهای داخل در مورد این متغیر با روش فراتحلیل بررسی گردد.
محدثه شفیع پور؛ فاطمه نصرتی؛ باقر غباری بناب
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر برنامهی آموزشی چندرسانهای مبتنی بر داستان اجتماعی و الگوبرداریویدئویی بر مهارت استفاده از قاشق و چنگال در دانش آموزان کمتوانهوشی بود. این پژوهش یک طرح تجربی تکآزمودنی از نوع طرح چند خطپایه با استفاده از آزمودنیهای مختلف بوده و جامعه آماری آن کلیهی دانش آموزان کمتوان هوشی پایه اول دبستان ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر برنامهی آموزشی چندرسانهای مبتنی بر داستان اجتماعی و الگوبرداریویدئویی بر مهارت استفاده از قاشق و چنگال در دانش آموزان کمتوانهوشی بود. این پژوهش یک طرح تجربی تکآزمودنی از نوع طرح چند خطپایه با استفاده از آزمودنیهای مختلف بوده و جامعه آماری آن کلیهی دانش آموزان کمتوان هوشی پایه اول دبستان در سال 1398-1397 در آموزشگاه استثنایی باغچهبان شهرستان مینودشت در استان گلستان بودند که با استفاده از مقیاس رفتار سازشی انجمن آمریکایی کمتوانی هوشی و روش نمونهگیری دردسترس 4 دانشآموز (2 دختر و 2 پسر) دارای کمتوانی هوشی با هوشبهر بین 70-50 بهعنوان آزمودنیهای پژوهش انتخابشدند. سپس از پرسشنامه محققساختهی تاریخچهفردی برای بررسی ویژگیهای جمعیتشناختی و از نسخه چهارم مقیاس هوش وکسلر کودکان برای سنجش هوشبهر آنها استفاده شد. ابزار مورداستفاده برای تعیین میزان تسلط آزمودنیها بر مهارتهای استفاده از قاشق و چنگال، چکلیست محققساختهی استفاده از وسایل غذا خوردن بود که با رجوع به مقیاس رفتار سازشی انجمن آمریکایی کمتوانیهوشی و دفترچهی مهارتآموزی دانشآموزان کمتوانهوشی سازمان آموزشوپرورش استثنایی کشور، ساخته شد. همچنین برای تجزیهوتحلیل دادهها، از روش تحلیل نموداری و ترسیمی استفادهشده و پس از رسم نمودارها با استفاده از نرمافزار R، اثرات متغیر مستقل بر متغیر وابسته از طریق تحلیل روند نمودار بررسی گردید. با توجه به نتایج حاصل به نظر میرسد برنامه آموزشی مورداستفاده در پژوهش حاضر بر یادگیری مهارت استفاده از قاشق و چنگال در دانش آموزان کمتوانهوشی مؤثر بوده و منجر به بهبود این مهارتها در آزمودنیها شده است.
حمیده سادات خادمی؛ حمید علیزاده؛ حسن اسدزاده
دوره 4، شماره 13 ، فروردین 1393، ، صفحه 66-80
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه رابطه حافظهکاری و حافظهکاذب در دانشآموزان با و بدون اختلال نارساییتوجه- بیشفعالی انجامگرفت. جامعۀ آماری پژوهش شامل دانشآموزان دوره ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 89- 1388 بود. نمونه آماری شامل 34 دانشآموز بود که از این تعداد 17 دانشآموز با اختلال نارساییتوجه- بیشفعالی که بر اساس ضابطههای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه رابطه حافظهکاری و حافظهکاذب در دانشآموزان با و بدون اختلال نارساییتوجه- بیشفعالی انجامگرفت. جامعۀ آماری پژوهش شامل دانشآموزان دوره ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 89- 1388 بود. نمونه آماری شامل 34 دانشآموز بود که از این تعداد 17 دانشآموز با اختلال نارساییتوجه- بیشفعالی که بر اساس ضابطههای تشخیصی کتاب راهنمای آماری و تشخیصی بیماریهای روانی ویرایش چهارم مبتلا به این اختلال تشخیص داده شده بودند و 17 دانشآموز بدون این اختلال و همتاشده با دانشآموزان با نارساییتوجه- بیشفعالی بودند. بهمنظور سنجش ظرفیت حافظهکاری دانشآموزان از "ماتریس حافظهکاری کورنولدی" و برای سنجش حافظهکاذب از "پارادایم دیس، رودیگر و مک درموت" استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری بین حافظهکاری در این دو گروه دانشآموز وجود دارد بهطوریکه دانشآموزان بدون این اختلال عملکرد بهتری در آزمون حافظهکاری نشان دادند. همچنین مشخص شد که دانشآموزان با اختلال نارساییتوجه- بیشفعالی تحریفات حافظه بیشتری را هم در بازخوانی و هم در بازشناسی دارند. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که در هر دو گروه دانشآموز رابطۀ معکوس بین حافظهکاری و حافظهکاذب وجود دارد. بر اساس این یافتهها میتوان نتیجه گرفت که دانشآموزان با اختلال نارساییتوجه- بیشفعالی عملکرد ضعیفتری در حافظهکاریشان دارند و این احتمالاً منجر به بروز تحریفات حافظه بیشتری در این گروه میگردد.
نگین معتمدیگانه؛ غلامعلی افروز؛ محسن شکوهی یکتا؛ ریچل وبر
چکیده
اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی از شایعترین اختلال های عصبی تحولی دوران کودکی است. این کودکان در معرض مشکلات زیادی در حوزه ی کارکردهای اجرایی هستند. موضوع انعطافپذیری عصبی اهمیت مداخلات عصب روانشناختی را ازآنجهت که اختلال در کارکردهای اجرایی در اوایل کودکی ممکن است به اختلالات عملکردی بعدی منجر شود، آشکار میسازد. لذا این پژوهش ...
بیشتر
اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی از شایعترین اختلال های عصبی تحولی دوران کودکی است. این کودکان در معرض مشکلات زیادی در حوزه ی کارکردهای اجرایی هستند. موضوع انعطافپذیری عصبی اهمیت مداخلات عصب روانشناختی را ازآنجهت که اختلال در کارکردهای اجرایی در اوایل کودکی ممکن است به اختلالات عملکردی بعدی منجر شود، آشکار میسازد. لذا این پژوهش بهمنظور بررسی اثربخشی برنامه مداخلهای طراحیشده بر کارکردهای اجرایی کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی صورت گرفت. پژوهش حاضر از نوع مطالعات شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون-پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه ی دانش آموزان دختر و پسر 7 تا 10 ساله شهر تهران تشکیل میدهند. از بین دانش آموزان واجد شرایط با استفاده از روش نمونهگیری غیر تصادفی هدفمند 40 دانشآموز به همراه مادرانشان انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه گمارده شدند. گروه آزمایش (20 نفر) تحت آموزش 12 جلسه برنامه مداخله کارکردهای اجرایی فراشناختی قرار گرفتند و گروه گواه (20 نفر) در لیست انتظار باقی ماندند. برای گردآوری داده ها از چکلیست مصاحبه بالینی، هوش آزمای نوین تهران استنفورد بینه و مقیاس درجهبندی رفتاری کارکردهای اجرایی استفاده شد. نتایج حاکی از تأثیر معنادار آموزش مداخلات عصب روانشناختی خانواده محور بر کارکردهای اجرایی کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی (05/0>p) است. این روش درمانی میتواند مداخله ی بالقوه امیدوارکنندهای برای کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی باشد.
منصور سودانی؛ مهناز مهرابیزاده هنرمند؛ ضرغام ضرغامیان
دوره 3، شماره 10 ، تیر 1392، ، صفحه 75-92
چکیده
هدف این پژوهش بررسیاثر بخشی آموزش کسب معنا بر تابآوری و کیفیت زندگی مادران دارای فرزند با نیازهایویژه شهر برازجان در سال تحصیلی 90-1389 بود. روش پژوهش شبه آزمایشی بود که با طرحپیشآزمون – پسآزمونو پیگیری با گروه کنترل انجام شد. نمونه اولیه این پژوهش شامل 222 نفر بودند که پساز اعلام آمادگی جهت شرکت در پژوهش، پرسشنامه کیفیتزندگی سازمان ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسیاثر بخشی آموزش کسب معنا بر تابآوری و کیفیت زندگی مادران دارای فرزند با نیازهایویژه شهر برازجان در سال تحصیلی 90-1389 بود. روش پژوهش شبه آزمایشی بود که با طرحپیشآزمون – پسآزمونو پیگیری با گروه کنترل انجام شد. نمونه اولیه این پژوهش شامل 222 نفر بودند که پساز اعلام آمادگی جهت شرکت در پژوهش، پرسشنامه کیفیتزندگی سازمان بهداشت جهانیومقیاس تابآوری کانر و دیویدسون را تکمیل نمودند. سپس 40 نفر از کسانی که نمره آنهادر هر دو پرسشنامه یک انحراف معیار پایینتر از میانگین بود، به روش تصادفی انتخابو به دو گروه آزمایش و کنترل(در هر گروه 20 نفر) تقسیم شدند. سپس آموزشکسب معنا طی 10 جلسه، 90 دقیقهای به صورت 1 جلسه در هر هفته بر روی گروه آزمایشاجرا شد. در پایان همزمان از هر دو گروه پسآزمون گرفته شد و پس از گذشت یک ماهآزمون پیگیری انجام شد. دادههای حاصل از پژوهش، به روش کوواریانس یک متغیری و چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتههای پژوهش نشان داد که آموزش کسبمعنا موجب افزایش میزان تابآوری و بهبود کیفیت زندگی گروه آزمایش در مقایسه باگروه کنترل شده است )05/0≥p). پیگیری با فاصله یک ماه، سودمندی آموزشکسب معنا را بر تابآوری و کیفیت زندگی نشان داد. با توجه به یافته های این پژوهشپیشنهاد میشود مدارس دانشآموزان یا نیازهای ویژه کشور در قالب کلاسهای آموزشخانواده از آموزش معنا جهت حل مشکلات اولیاء دانشآموزان و ارتقاء سطح تابآوری وکیفیت زندگی آنان استفاده نمایند.
حسین قمری گیوی؛ عظیمه السادات سید برزگر سقزچی؛ مقصود نادر پیله رود
دوره 3، شماره 9 ، فروردین 1392، ، صفحه 75-92
چکیده
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی نشست گروهی بر کیفیت زندگی و بهبود روابط خانوادگی در کودکان کمتوانذهنی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر، ازنوع شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری در این تحقیق شامل همه خانوادههای دانشآموزان دختر و پسر دارای کمتوانذهنی مشغول به تحصیل در مدارس استثنایی شهر اردبیل ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی نشست گروهی بر کیفیت زندگی و بهبود روابط خانوادگی در کودکان کمتوانذهنی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر، ازنوع شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری در این تحقیق شامل همه خانوادههای دانشآموزان دختر و پسر دارای کمتوانذهنی مشغول به تحصیل در مدارس استثنایی شهر اردبیل بود. نمونه این پژوهش 30 خانواده بود که از بین خانوادههای موجود به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای جمعآوری دادههای پژوهش از پرسشنامه کیفیت زندگی و پرسشنامه محیط خانوادگی شیفر استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل فرضیهها از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس چند متغیری(MANOVA) استفاده شده است. نتایج نشان داد که نشست گروهی بر کیفیت زندگی و بهبود روابط خانوادگی خانوادههای دارای کودک کمتوانذهنی تاثیر معنی داری داشت (01/0 ≥ P). پشنهاد میشود از نشست گروهی برای بهبود کیفیت زندگی و راوبط خانوادگی درخانواد ه های دارای کودکان کم توا ن ذهنی استفاده شود.
حسن جعفری؛ محمود ابولقاسمی؛ محمد قهرمانی؛ اباصلت خراسانی
چکیده
تحقیق حاضر با هدف" طراحی الگوی توسعۀ حرفهای معلمان ابتدایی مدارس استثنایی گروه کم توان ذهنی" انجام شد. روش پژوهش، آمیخته بود. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل کلیه خبرگان آموزش و پرورش و علوم تربیتی بود. نمونه آماری برابر 15 نفر به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب گردید. در بخش کمی، جامعۀ آماری کلیۀ معلمان ابتدایی گروه کمتوان ذهنی شهر تهران ...
بیشتر
تحقیق حاضر با هدف" طراحی الگوی توسعۀ حرفهای معلمان ابتدایی مدارس استثنایی گروه کم توان ذهنی" انجام شد. روش پژوهش، آمیخته بود. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل کلیه خبرگان آموزش و پرورش و علوم تربیتی بود. نمونه آماری برابر 15 نفر به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب گردید. در بخش کمی، جامعۀ آماری کلیۀ معلمان ابتدایی گروه کمتوان ذهنی شهر تهران به تعداد 347 نفر بودند. بر اساس فرمول کوکران تعداد200 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب گردید. برای گردآوری دادهها از مصاحبه نیمهساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادههای کیفی، با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. برای تجزیه و تحلیل دادههای کمی از روش حداقل مربعات جزئی استفاده گردید. نتایج حاصل از یافتهها نشان داد که الگوی توسعه حرفهای معلمان، شامل سه مولفۀ محتوا، زمینه و فرایند است. مولفۀ محتوا با بار عاملی(439/0) در جایگاه اول و مولفههای زمینه(309/0) و فرایند(291/0) در مرتبههای بعدی قرار داشتند. شاخص پیشبینی کنندگی (631/0) حاکی از آن بود که مولفههای توسعه حرفهای از قدرت بالایی برای پیش بینی توسعه حرفهای معلمان برخوردارند.
الهام حکیمی راد؛ غلامعلی افروز؛ احمد به پژوه
دوره 4، شماره 16 ، دی 1393، ، صفحه 77-96
چکیده
پژوهشحاضر با هدفطراحی برنامۀ آموزش بازداری پاسخ و بررسی تأثیر آن بر نشانههای اختلالنارسایی توجه—بیشفعالی کودکان انجام شد. روشپژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه بود. جامعۀ آماری شامل همهکودکان دارای اختلال نارسایی توجه-بیشفعالی سنین هفت تا 11 سال شهر تهران بودکه به بیمارستانتوانبخشی رفیده مراجعه ...
بیشتر
پژوهشحاضر با هدفطراحی برنامۀ آموزش بازداری پاسخ و بررسی تأثیر آن بر نشانههای اختلالنارسایی توجه—بیشفعالی کودکان انجام شد. روشپژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه بود. جامعۀ آماری شامل همهکودکان دارای اختلال نارسایی توجه-بیشفعالی سنین هفت تا 11 سال شهر تهران بودکه به بیمارستانتوانبخشی رفیده مراجعه و تشخیص روانپزشکی دریافت کرده بودند.تعداد 16 آزمودنی به شیوۀ هدفمند انتخاب شده و به روش تصادفی در دو گروه آزمایشی وگواه جای گرفتند. به منظور بررسینشانههای اختلال نارسایی توجه-بیشفعالی کودکاناز مقیاس درجهبندی معلم کانرز و برای ارزیابی هوش کودکان از آزمون ریون استفادهشد. برنامۀ آموزش بازداری پاسخ توسط پژوهشگران طراحی شد و کودکان گروه آزمایشی دراینبرنامۀ 12جلسهای(هر جلسه 45 دقیقه)شرکت کردندو کودکان گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. نتایجدادههای به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس نشان داد که بین میانگیننمرههای گروه آزمایشی و گواه در نشانههای اختلال نارسایی توجه-بیشفعالی تفاوتمعنیداری وجود دارد(01/0>P).بنابراینمیتوان نتیجهگیری کرد که برنامۀ آموزش بازداری پاسخباعثکاهش معنی دار نشانههای اختلال نارسایی توجه-بیشفعالی در کودکان گروه آزمایشیشده است