کوثر بریهی؛ شهلا پاکدامن؛ غلامعلی افروز
چکیده
چکیده : هدف : هدف از پژوهش حاضر ، طراحی نرم افزارآموزش خواندن کاربردی خانواده محور و ارزیابی اثر بخشی آن بر مهارت های زبان بیانی،درکی و زبان گفتاری در دانش آموزان آهسته گام با نشانگان داون بود. روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و مطالعه ای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون، پیگیری با گروه آزمایش و کنترل است.20 دانش آموز آهسته گام با ...
بیشتر
چکیده : هدف : هدف از پژوهش حاضر ، طراحی نرم افزارآموزش خواندن کاربردی خانواده محور و ارزیابی اثر بخشی آن بر مهارت های زبان بیانی،درکی و زبان گفتاری در دانش آموزان آهسته گام با نشانگان داون بود. روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و مطالعه ای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون، پیگیری با گروه آزمایش و کنترل است.20 دانش آموز آهسته گام با نشانگان داون به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند.اجرای تست هوشی وکسلر و آزمون TOLD و آزمون درک واژگان تصویری پی بادی بر دانش آموزان در پیش آزمون و اجرای آزمون TOLD در پس آزمون و یک ماه ونیم بعد در مرحله پیگیری صورت گرفت. یافته ها با روش تحلیل کوواریانس یک راهه و تحلیل اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرنی مورد بررسی قرار گرفتند.یافته ها:یافتهها درباره مهارت های زبان بیانی، درکی و زبان گفتاری تفاوت معنی داری را بین میانگین گروههای آزمایش وکنترل، با برتری نمرات گروه آزمایش نشان داد و این تفاوت در مرحله پیگیری پایدار ماند.نتیجه گیری: نرم آفزار آموزش خواندن کاربردی خانواده محور برافزایش مهارت های زبان بیانی،درکی و زبان گفتاری دانش آموزان آهسته گام با نشانگان داون مؤثر بود و این اثر پایدار ماند.توجه به آموزش توسط فناوری های نوین در قالب نرم آفزارهابرای کودک با نشانگان داون به ویژه با تکیه مشارکت خانواده ضروری به نظر می رسد . نرم آفزارآموزش خواندن کاربردی خانواده محور می تواندبرای کودک ،خانوادهها و مربیان در جهت آموزش مورد استفاده قرار گیرد.
عباسعلی حسینخانزاده
چکیده
یکی از دلایل اصلی مشکلات رفتاری دانشآموزان در مدارس، عدم توانایی تنظیم هیجانهای مختلف است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر برنامه آموزش توانایی خودنظم بخشی بر کاهش میزان پرخاشگری دانش آموزان با مشکلات سازشیافتگی بود. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی با طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانشآموزان ...
بیشتر
یکی از دلایل اصلی مشکلات رفتاری دانشآموزان در مدارس، عدم توانایی تنظیم هیجانهای مختلف است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر برنامه آموزش توانایی خودنظم بخشی بر کاهش میزان پرخاشگری دانش آموزان با مشکلات سازشیافتگی بود. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی با طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانشآموزان پسر مقطع دبیرستان در سال تحصیلی1392 - 1393 شهرستان رشت بود که از بین آنها پس از اجرای اولیه پرسشنامه ناسازگاری 20 نفر که دارای پرخاشگری معناداری بودند، انتخاب و در دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل به شیوه تصادفی جایدهی شدند. برای گروه آزمایش، 9 جلسه 80 دقیقهای برنامه توانایی خودنظمبخشی، آموزش داده شد در حالی که گروه کنترل چنین آموزشی را دریافت نکردند، و در پایان هر دو گروه مورد پسآزمون قرار گرفتند. ابزار سنجش مقیاس هوش وکسلر کودکان، پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) و پرسشنامهی سازگاری دانشآموزان (سینها و سینگ، ۱۹۹۳) بود. برای تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش توانایی خودنظم بخشی به طور معناداری موجب کاهش انواع پرخاشگری در دانش آموزان ناسازگار میگردد (۰۵/۰≥p)؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که برنامههای آموزش خودنظم بخشی با افزایش توان تنظیم و مدیریت هیجان به کاهش رفتارهای پرخاشگرانه کمک میکند.
حمیده جهانبخش؛ مهدی سهرابی؛ علیرضا صابری کاخکی؛ عزت خداشناس
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر یک دوره برنامه تمرینی منتخب تحت شرایط تکلیف دوگانه و منفرد بر انعطافپذیری شناختی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی انجام شد. روش پژوهش، نیمهآزمایشی و از نوع طرح پیشآزمون- پسآزمون- قالوآپ با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشآموزان پسر مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی شهر اهواز بود. از ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر یک دوره برنامه تمرینی منتخب تحت شرایط تکلیف دوگانه و منفرد بر انعطافپذیری شناختی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی انجام شد. روش پژوهش، نیمهآزمایشی و از نوع طرح پیشآزمون- پسآزمون- قالوآپ با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشآموزان پسر مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی شهر اهواز بود. از جامعه مذکور، نمونهای به حجم 39 نفر که واجد شرایط ورود به مطالعه بودند، به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شد و پس از انجام آزمون ساخت دنباله به عنوان پیشآزمون، به صورت تصادفی به 3 گروه: تمرین تکلیف دوگانه (13 نفر)، تمرین تکلیف منفرد (13 نفر) و کنترل (13 نفر) تقسیم شدند. سپس دو گروه تجربی، برنامه تمرینی منتخب با شرایط متفاوت را به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه 45 دقیقهای انجام دادند. در انتها از همه افراد با استفاده از آزمون ساخت دنباله پسآزمون و دو ماه بعد نیز آزمون فالوآپ به عمل آمد. تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس یکراهه و همچنین آزمون تیوابسته نشان داد که در پسآزمون، انعطافپذیری شناختی در گروه تکلیف دوگانه برتر از هر دو گروه تکلیف منفرد و کنترل بود (P<0.05). در آزمون قالوآپ، این برتری تنها نسبت به گروه کنترل باقی ماند. همچنین، گروه تکلیف منفرد در پسآزمون تنها از گروه کنترل برتر بود (P<0.05). در مقایسه با رویکردهای تکلیف منفرد، تمرینات مبتنی بر رویکردهای تکلیف دوگانه میتواند منجر به بهبود بیشتر انعطافپذیری شناختی کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی شود، لذا بهرهگیری از این روش در برنامهریزی کلاسهای فعالیتبدنی برای این گروه از کودکان پیشنهاد می شود.
مرضیه اسلامیان؛ سید رسول عمادی
چکیده
اختلالهای یادگیری باعث بروز چالشهای متعددی در حوزه تحصیلی دانشآموزان شده و بر عملکرد تحصیلی و اجتماعی کودکان اثر منفی دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش تکلیف محور بر مهارت خواندن و نوشتن دانشآموزان با اختلال یادگیری بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش ...
بیشتر
اختلالهای یادگیری باعث بروز چالشهای متعددی در حوزه تحصیلی دانشآموزان شده و بر عملکرد تحصیلی و اجتماعی کودکان اثر منفی دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش تکلیف محور بر مهارت خواندن و نوشتن دانشآموزان با اختلال یادگیری بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشآموزان پایه سوم ابتدائی دارای اختلال یادگیری شهرستان اسلامآباد غرب (استان کرمانشاه) بود. از بین دانشآموزان پایه سوم نمونهای هدفمند به تعداد 34 نفر انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (17 نفر) و گواه (17 نفر) جایگذاری شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون خواندن کرمینوری و مرادی (1384) و آزمون نوشتن محقق ساخته (1397) بود. برای گروه آزمایش 11 جلسه تدریس و تمرین بهصورت تکلیفمحور، اجرا شد و گروه گواه در صف انتظار باقی ماند. نتایج پژوهش نشان داد آموزش تکلیفمحور بر مهارت خواندن و نوشتن دانشآموزان با اختلال یادگیری تأثیر معناداری داشت. بر اساس نتایج میتوان گفت که آموزش تکلیفمحور باعث بهبود و پیشرفت مهارت خواندن و نوشتن دانشآموزان با اختلال یادگیری شد. ازاینرو پیشنهاد میشود معلمان دوره ابتدایی از روش آموزش تکلیفمحور برای دانشآموزانی که دارای اختلال خواندن و نوشتن هستند، استفاده کنند.
عباسعلی حسینخانزاده؛ مونا لطیف؛ محبوبه طاهر
چکیده
نارساخوانی رایجترین نوع ناتوانیهای یادگیری است که حدود 80 درصد مشکلات یادگیری را در بر میگیرد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی توانبخشی حافظة کاری به کمک رایانه و روش چندحسی بر بهبود کارکردهای اجرایی دانشآموزان مبتلا به نارساخوانی بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. ...
بیشتر
نارساخوانی رایجترین نوع ناتوانیهای یادگیری است که حدود 80 درصد مشکلات یادگیری را در بر میگیرد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی توانبخشی حافظة کاری به کمک رایانه و روش چندحسی بر بهبود کارکردهای اجرایی دانشآموزان مبتلا به نارساخوانی بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان مقطع ابتدایی مبتلا به نارساخوانی شهر رشت در سال تحصیلی 94-1393 بودند که از بین آنها 45 نفر با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایدهی شدند. برای جمعآوری دادهها از ویرایش چهارم مقیاس هوش وکسلر کودکان، آزمون رسمی خواندن و نارساخوانی و نسخه نرمافزاری آزمون مرتب کردن کارتهای ویسکانسین استفاده شد. برنامه توانبخشی حافظة کاری به کمک رایانه در 11 جلسه به گروه آزمایش اول و برنامه آموزش چندحسی در 9 جلسه به گروه آزمایش دوم آموزش داده شد؛ درحالیکه گروه گواه، آموزشی در این زمینهها دریافت نکردند. تحلیل دادهها نشان داد که در مرحله پسآزمون بین گروههای آزمایش و گواه از نظر میزان بهبودی کارکردهای اجرایی تفاوت وجود داشت؛ بهطوریکه روش توانبخشی حافظة کاری به کمک رایانه بیشتر از روش چندحسی باعث بهبود کارکردهای اجرایی دانشآموزان مبتلا به نارساخوانی شده بود. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که روش توانبخشی حافظة کاری به کمک رایانه با ایجاد نوعى تجربة یادگیرى که معطوف به انعطافپذیری و بازگرداندن کارکردهای مغزىِ دچار اشکال است به بهبود کارکردهای اجرایی کودکان مبتلا به نارساخوانی کمک بیشتری میکند.
سحر صوفی؛ امید شکری؛ جلیل فتحآبادی؛ سعید قنبری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف آزمون نقش واسطهای رفتارهای تسهیلگر/بازدارنده سبک زندگی تحصیلی سلامتمحور در رابطه کمالگرایی و راهبردهای نظمبخشی شناختی هیجان با بهزیستی تحصیلی و هیجانهای پیشرفت دانشآموزان تیزهوش دختر انجام شد. ۴۰۰ دانشآموز به سیاهه شناختارهای کمالگرایی چندبعدی (کابوری، 2006)، سیاهه هیجانهای پیشرفت (عبداللهپور، ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف آزمون نقش واسطهای رفتارهای تسهیلگر/بازدارنده سبک زندگی تحصیلی سلامتمحور در رابطه کمالگرایی و راهبردهای نظمبخشی شناختی هیجان با بهزیستی تحصیلی و هیجانهای پیشرفت دانشآموزان تیزهوش دختر انجام شد. ۴۰۰ دانشآموز به سیاهه شناختارهای کمالگرایی چندبعدی (کابوری، 2006)، سیاهه هیجانهای پیشرفت (عبداللهپور، 1394)، سیاهه مشغولیت تحصیلی (سالملاـآرو و آپادایا، 2012)، سیاهه فرسودگی تحصیلی (سالملاـآرو، کیورا، لسکینن و نورمی، 2009)، سیاهه راهبردهای نظمبخشی شناختی هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2006) و پرسشنامه رفتارهای ارتقادهنده/بازدارنده سلامت تحصیلی (صالحزاده، شکری و فتحآبادی، 1396الف) پاسخ دادند. نتایج نشان داد مدل واسطهمندی کامل رفتارهای تسهیلگر/بازدارنده در رابطه کمالگرایی و راهبردهای نظمبخشی شناختی هیجان با بهزیستی تحصیلی و هیجانهای پیشرفت با دادهها برازش مطلوبی داشت. در مدل مفروض تمامی وزنهای رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار بودند. در مجموع، نتایج نشان داد که بخشی از کنشوری هیجانی و بهزیستی تحصیلی نوجوانان تیزهوش در محیطهای تحصیلی از طریق مشخصههای شناختی ـ هیجانی ـ رفتاری آنها قابل تبیین است.
زیبا بیرانوند؛ مریم سیف نراقی؛ کامبیز پوشنه
دوره 4، شماره 15 ، مهر 1393، ، صفحه 37-56
آیدا یحیی زاده؛ عباسعلی حسین خانزاده
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش روش داستانخوانی بر افزایش انگیزش خواندن دانشآموزان نارساخوان انجام شد.: پژوهش حاضر از نظر روششناسی، یک مطالعه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه آزمایش و کنترل، بوده است. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان مقطع ابتدایی مبتلا به نارساخوانی شهر رشت در سال تحصیلی 93-1392 بودند که تعداد ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش روش داستانخوانی بر افزایش انگیزش خواندن دانشآموزان نارساخوان انجام شد.: پژوهش حاضر از نظر روششناسی، یک مطالعه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه آزمایش و کنترل، بوده است. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان مقطع ابتدایی مبتلا به نارساخوانی شهر رشت در سال تحصیلی 93-1392 بودند که تعداد 24 نفر از آنها با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. برای جمعآوری دادهها در این پژوهش از آزمون هوش (وکسلر، 1969)، آزمون رسمی خواندن و نارساخوانی (کرمی نوری و مرادی، 1388)، پرسشنامه انگیزش خواندن (ویگفیلد و گاتری، 1997) استفاده شد. برنامه آموزش داستان، در طی 8 جلسه با مشارکت دانشآموزان به گروه آزمایش آموزش داده شد در حالی که گروه کنترل، آموزشی در این زمینه دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس پسآزمون نمرات انگیزش خواندن، نشان داد که با حذف اثر نمرههای پیشآزمون، اثر داستانخوانی بر نمره-های پسآزمون معنادار است. نتایج آزمون اثر بین آزمودنیها نشان داد که از بین خرده مقیاسهای انگیزش خواندن اثر بین گروهی در میزان خرده مقیاس های پس از تعدیل پیشآزمون، نشان داد که با حذف اثر نمرههای پیشآزمون، اثر داستانخوانی بر نمرههای پسآزمون این خرده مقیاسها نیز معنادار است. بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر میتوان چنین گفت که آموزش راهبرد داستانخوانی میتواند به عنوان یک برنامه آموزشی کارآمد در جهت حل مشکلات دانشآموزان نارساخوان، مورد استفاده قرار گیرد.
شهین علیاییزند؛ سمیرا وکیلی
دوره 2، شماره 8 ، بهمن 1391، ، صفحه 55-76
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش ایمنسازی درپیشگیری از آسیب جنسی دختران نوبالغ کمتوان ذهنی آموزشپذیر انجام شده است. روش این پژوهش نیمه آزمایشی و جامعه آماری را تمامی مراکز آموزشی دخترانه کمتوان ذهنی شهر تهران تشکیل میدهند که 64 مرکز میباشد. واحدهای نمونهبرداری شامل چهارمرکز آموزشی دخترانه کمتوان ذهنی است که با استفاده ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش ایمنسازی درپیشگیری از آسیب جنسی دختران نوبالغ کمتوان ذهنی آموزشپذیر انجام شده است. روش این پژوهش نیمه آزمایشی و جامعه آماری را تمامی مراکز آموزشی دخترانه کمتوان ذهنی شهر تهران تشکیل میدهند که 64 مرکز میباشد. واحدهای نمونهبرداری شامل چهارمرکز آموزشی دخترانه کمتوان ذهنی است که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده از میان مراکز آموزشی دخترانه کمتوان ذهنی شهر تهران انتخاب شدند. بعد از اجرای پرسشنامه «آسیبپذیری جنسی کودکان و نوجوانان» علیایی زند با اعتبار و روایی بالاتر از (85/0= )، تعداد 40 دانشآموز نوبالغ کمتوان ذهنی، به عنوان گروه آسیبپذیر تر جنسی شناخته شدند و جهت ایمنسازی در مقابل آسیبپذیری جنسی تحت برنامههای مداخله آزمایشی قرار گرفتند. بدین ترتیب که ابتدا بعد از انجام پیشآزمون برنامههای مداخله آزمایشی ارائه گردید، درادامه پس آزمون صورت گرفت، سپس بعد از دوهفته با اجرای آزمون پیگیری، پایداری آموزش ایمنسازی، بار دیگر در بوته آزمایش قرار گرفت. در نهایت، با استفاده از مدل آماری اندازهگیری مکرر به آزمون سئوالهای پژوهش پرداخته شد. یافتهها نشان دادند که آموزش ایمنسازی جنسی در حفظ واحترام به حریم جسمی و مهارتهای مقابلهای در برابر آسیب پذیری جنسی دختران نوبالغ کمتوان ذهنی آموزشپذیر مؤثر است. از این رو پیشنهاد میشود سایر کودکان نوبالغ دختر وپسراستثنایی با استفاده از وسایل کمک آموزشی متنوع، جهت پیشگیری از آسیب پذیری جنسی، در مراکز آموزشی مورد آموزش قرار گیرند.
سعید اعظمی؛ علیرضا مقدس؛ فرامرز سهرابی
دوره 3، شماره 11 ، مهر 1392
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین و مقایسهی اثربخشی توانبخشیشناختی رایانهیار با داروی روان محرک در بهبود کارکرد بازداری پاسخ و توجه پایدارکودکان با اختلال نارسایی توجه- بیشفعالی انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی و باطرحپیشآزمون- پسآزمون- پیگیری با دو گروه آزمایشی است. 23 کودک با اختلالنارسایی توجه- بیشفعالی به شیوه نمونهگیری ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین و مقایسهی اثربخشی توانبخشیشناختی رایانهیار با داروی روان محرک در بهبود کارکرد بازداری پاسخ و توجه پایدارکودکان با اختلال نارسایی توجه- بیشفعالی انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی و باطرحپیشآزمون- پسآزمون- پیگیری با دو گروه آزمایشی است. 23 کودک با اختلالنارسایی توجه- بیشفعالی به شیوه نمونهگیری در دسترس و بر طبق ملاکهای ورود وخروج انتخاب و بر اساس شدت اختلال همتا شده و به طور تصادفی به دو گروه دارو روانمحرک (11 نفر) و توانبخشی شناختی رایانهیار (12 نفر) انتساب یافتند. ابزارهایپژوهش شامل آزمون عملکرد پیوسته، پرسشنامه (SNAP-IV)، فرمکوتاه آزمون هوش تجدید نظر شده کودکان وکسلر و پرسشنامه نشانه های مرضیکودکان بود. برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل ورایانس چندمتغیری اندازهگیری مکرر، تحلیل واریانس آمیخته و آزمونهای متعاقب آن استفاده شد.توانبخشی شناختی رایانهیار منجر به تغییرات موثر و ماندگاری در عملکردآزمودنیها در بازداری پاسخ و توجه پایدار شد. افزون بر این، با وجود بیشتر وماندگارتر بودن تغییرات حاصل شده در گروه توانبخشی شناختی رایانهیار نسبت بهگروه داروی روان محرک، این تغییرات به لحاظ آماری معنادار نشد. به طورکلی هر دو درمان در بهبود کارکرد اجرایی بازداری پاسخ و توجه پایدار موثر میباشند،در نتیجه توانبخشی شناختی رایانهیار را میتوان به عنوان جایگزین داروی روانمحرک بهکار برد
منصور بیرامی؛ تورج هاشمی نصرت آباد؛ یزدان موحدی؛ رباب بشارت؛ سجاد کوه پیما
دوره 4، شماره 13 ، فروردین 1393، ، صفحه 29-46
چکیده
برخی پژوهشها نشان دادهاند والدین کودکان اتیستیک و کمتوانذهنی، کیفیت خواب ضعیفی دارند، بر همین اساس هدف پژوهش حاضر مقایسه کیفیت خواب در والدین کودکان اتیستیک، کمتوانذهنی و عادی شهر تبریز بود. 45 نفر از والدین سه گروه (هر گروه 15 نفر) به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. والدین کودکان عادی از طریق همتا سازی با گروههای ...
بیشتر
برخی پژوهشها نشان دادهاند والدین کودکان اتیستیک و کمتوانذهنی، کیفیت خواب ضعیفی دارند، بر همین اساس هدف پژوهش حاضر مقایسه کیفیت خواب در والدین کودکان اتیستیک، کمتوانذهنی و عادی شهر تبریز بود. 45 نفر از والدین سه گروه (هر گروه 15 نفر) به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. والدین کودکان عادی از طریق همتا سازی با گروههای بالینی انتخاب شدند. پرسشنامه کیفیت خواب (PSQI) جهت جمعآوری دادهها استفاده گردید و دادهها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و آزمون تعقیبی LSD مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتهها نشان داد والدین کودکان اتیستیک بدترین کیفیت خواب را نسبت به دو گروه دیگر دارند، بعد از آنها والدین کودکان کمتوانذهنی کیفیت خواب ضعیفتری نسبت به والدین کودکان عادی داشتند. در مؤلفههای اختلال خواب و مصرف دارو تفاوت دو گروه اتیستیک و کمتوانذهنی معنیدار نشد. والدین کودکان کمتوانذهنی و عادی در مؤلفههای کیفیت ذهنی خواب، مصرف دارو و کفایت خواب تفاوت معناداری باهم نداشتند. با توجه به این یافتهها، والدین کودکان اتیستیک و کمتوانذهنی نسبت به والدین کودکان عادی از کیفیت خواب پایین تری برخوردارند.
ابوالقاسم شکیبا؛ علیاکبر سیف؛ حسن اسدزاده؛ صغری ابراهیمی قوام
دوره 3، شماره 9 ، فروردین 1392، ، صفحه 33-56
چکیده
هدف این پژوهش بررسی تأثیر انسجام متن در سطوح خرد و کلان بر بهبود درک مطلب دانشآموزان دارای دانش قبلی کم و زیاد نسبت به موضوع است. بدین منظور ابتدا آزمون دانش قبلی نسبت به موضوع در بین 320 دانشآموز سوم دبیرستان اجرا شد. سپس80 دانشآموز سال سوم دبیرستان که شامل 19 پسر و 61 دختر بودند به عنوان دانشآموزان دارای دانش قبلی زیاد نسبت به ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی تأثیر انسجام متن در سطوح خرد و کلان بر بهبود درک مطلب دانشآموزان دارای دانش قبلی کم و زیاد نسبت به موضوع است. بدین منظور ابتدا آزمون دانش قبلی نسبت به موضوع در بین 320 دانشآموز سوم دبیرستان اجرا شد. سپس80 دانشآموز سال سوم دبیرستان که شامل 19 پسر و 61 دختر بودند به عنوان دانشآموزان دارای دانش قبلی زیاد نسبت به موضوع و80 دانشآموز سال سوم دبیرستان که شامل10 پسر و70 دختر بودند به عنوان دانشآموزان دارای دانش قبلی کم نسبت به موضوع انتخاب شدند. هر کدام از گروههای بالا و پایین به چهار گروه 20 نفری به صورت تصادفی انتخاب شدند و اعضای هر کدام از گروهها یکی از نسخههای متن را خواندند. نسخههای متن شامل انسجام خرد و کلان پایین، انسجام خرد بالا و کلان پایین، انسجام خرد پایین و کلان بالا و انسجام خرد و کلان بالا بودند. منظور از انسجام خرد شاخصهای ارجاعی، پیوندی ومعنایی است که جملات مجاور را به هم پیوند میدهد و انسجام کلان شاخصهای ارتباط مفاهیم جزیی متن به مفهوم اصلی متن است. پس از اجرای پیشآزمون دانشآموزان به مدت 30 دقیقه متن آزمایشی را خواندند و در پایان پسآزمون درک مطلب اجرا گردید. با استفاده ار تحلیل واریانس و کوواریانس و آزمون t عملکرد درک مطلب دانشآموزان مقایسه شد و نتایج زیر به دست آمد: بین سطوح انسجام متن و سطوح دانش قبلی در نمرههای درک مطلب کنش متقابل وجود دارد. همچنین نمرههای درک مطلب دانشآموزانی که نسخه انسجام متن خرد و کلان بالارا خواندند به طور معناداری بالاتر از نمره دانشآموزانی بود که نسخه انسجام خرد و کلان پایین را خواندند و بین سایر نسخههای انسجام متن در نمرههای درک مطلب تفاوت معنادار مشاهده نشد. بین نمرههای درک مطلب دانشآموزان دارای دانش قبلی بالا و پایین در متن انسجام خرد و کلان پایین باهم تفاوت معناداری مشاهده شد. یعنی دانشآموزان با دانش قبلی زیاد از متن با انسجام خرد و کلان پایین بهره بیشتری بردند و نمرات دانشآموزان با دانش قبلی کم در متن با انسجام خرد و کلان پایین کمتر از گروه دیگر بود. دانشآموزان با دانش قبلی کم از متن با انسجام خرد و کلان بالا بهره بیشتری بردند.
مسلم اصلی آزاد؛ غلامرضا منشئی؛ امیر قمرانی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم شناختی هیجان و تحمل ابهام دانشآموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل دانشآموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی شهر اصفهان ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم شناختی هیجان و تحمل ابهام دانشآموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل دانشآموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی شهر اصفهان در سال تحصیلی 97-1396 بود. در این پژوهش تعداد 30 دانشآموز دوره متوسطه اول مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی با روش نمونهگیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل گمارده شدند (15 دانشآموز در گروه آزمایش و 15 دانشآموز در گروه کنترل). گروه آزمایش مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را طی سه ماه در 10 جلسه 75 دقیقهای دریافت نمودند. پرسشنامههای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه وسواس هاجسون و راچمن (1980)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گروس و جان (2003) و پرسشنامه تحمل ابهام مکلین (1993) بود. دادههای حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم شناختی هیجان و تحمل ابهام دانشآموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی تأثیر معناداری داشته است (P<0/05). بدین صورت که این درمان توانسته منجر به بهبود تنظیم شناختی هیجان و تحمل ابهام دانشآموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی شود. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان چنین نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با بهرهگیری از فنونی همانند کاربرد تکنیکهای ذهنی، مشاهده خود به عنوان زمینه، تکنیکهای گسلش شناختی، تصریح ارزشها و عمل متعهدانه میتواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود تنظیم شناختی هیجان و تحمل ابهام دانشآموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی مورد استفاده گیرد.
نعمت الله لدنی فرد؛ ستاره شجاعی؛ قربان همتی علمدارلو
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه بازیهای زبانشناختی بر عملکرد خواندن (سرعت، درکمطلب و دقت خواندن) دانشآموزان پسر با نارساخوانی سنین 8 تا 12 ساله، به روش آزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. نمونه پژوهش شامل 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) و به روش نمونهگیری هدفمند از بین دانشآموزان سنین ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه بازیهای زبانشناختی بر عملکرد خواندن (سرعت، درکمطلب و دقت خواندن) دانشآموزان پسر با نارساخوانی سنین 8 تا 12 ساله، به روش آزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. نمونه پژوهش شامل 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) و به روش نمونهگیری هدفمند از بین دانشآموزان سنین 8 تا 12 ساله، از مرکز اختلال یادگیری رودکی شیراز انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل جایگزین شدند. به منظور جمعآوری دادهها از آزمون تشخیص خواندن شیرازی- نیلیپور، پیش و پس از اجرای مداخله آموزش برنامه بازیهای زبانشناختی استفاده شد. در فاصله بین پیشآزمون و پسآزمون، افراد گروه آزمایش به مدت 16جلسه 45 دقیقهای، در 8 هفته متوالی تحت آموزش برنامه بازیهای زبانشناختی قرار گرفتند. برای تحلیل دادههای پژوهش از روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره(MANCOVA) استفاده شد. نتایج حاکی از این بود که آموزش برنامه بازیهای زبانشناختی به طور معناداری بر عملکرد خواندن (سرعت، درکمطلب و دقت خواندن) دانشآموزان پسر با نارساخوانی تأثیر دارد (0001/0>p). بنابراین میتوان از برنامه بازیهای زبانشناختی برای بهبود عملکرد خواندن (سرعت، درکمطلب و دقت خواندن) دانشآموزان با نارساخوانی استفاده کرد.
صدیقه سی جانی؛ ژانت هاشمی آذر؛ فرنگیس کاظمی
دوره 4، شماره 16 ، دی 1393، ، صفحه 37-55
چکیده
هدف این مطالعه بررسی مقایسهای تأثیر داستانهای اجتماعی با محتوای انسانی و محتوای بیجان بر مشارکت و همکاری کودکان مبتلابه سندرم آسپرگر است. روش پژوهش طرح تک آزمودنی از نوع طرح AB است. جامعه آماری شامل کلیه کودکان مبتلابه سندرم آسپرگر در شهر تهران است و با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، 4 کودک مبتلابه اتیسم با عملکرد بالا بهعنوان ...
بیشتر
هدف این مطالعه بررسی مقایسهای تأثیر داستانهای اجتماعی با محتوای انسانی و محتوای بیجان بر مشارکت و همکاری کودکان مبتلابه سندرم آسپرگر است. روش پژوهش طرح تک آزمودنی از نوع طرح AB است. جامعه آماری شامل کلیه کودکان مبتلابه سندرم آسپرگر در شهر تهران است و با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، 4 کودک مبتلابه اتیسم با عملکرد بالا بهعنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه مهارت اجتماعی (SSRS) و داستانهای اجتماعی است. هر یک از شرکت کنندگان به تفکیک قبل از اعمال مداخله 3 بار مورد آزمون ارزیابی قرار گرفتند (مرحله A) و پس از آن به تفکیک تحت آموزش داستانهای اجتماعی قرار گرفتند (مرحله B) و نتایج پس از هر مرحله آموزش مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که هر دو مداخله محتوای انسانی و بیجان مؤثر بودند. ولیکن داستانهای اجتماعی با محتوای بیجان تأثیر بیشتری را در مقایسه با محتوای انسانی نشان دادند که میتواند ریشه در جنبههای عصبشناختی و ویژگیهای فردی کودکان اتیستیک داشته باشد؛ بنابراین پیشنهاد میشود که از داستانهای اجتماعی با محتوای بیجان برای آموزش کودکان اتیستیک استفاده شود.
محمد حسینعلی زاده؛ سالار فرامرزی؛ احمد عابدی
چکیده
هدف پژوهش حاضر تدوین بسته مداخه بهنگام عصب- روانشناختی کودک محور و ارزیابی اثربخشی آن بر عملکرد زبان کودکان با تاخیر رشد شناختی است. روش پژوهش نیمه آزمایشی است و از طرح پیشآزمون ، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جمعیت مورد مطالعه پژوهش را کلیه کودکان 4 تا 6 ساله دارای تاخیر رشدی تشکیل دادهاند که در مهدکودکها و مراکز ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تدوین بسته مداخه بهنگام عصب- روانشناختی کودک محور و ارزیابی اثربخشی آن بر عملکرد زبان کودکان با تاخیر رشد شناختی است. روش پژوهش نیمه آزمایشی است و از طرح پیشآزمون ، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جمعیت مورد مطالعه پژوهش را کلیه کودکان 4 تا 6 ساله دارای تاخیر رشدی تشکیل دادهاند که در مهدکودکها و مراکز پیشدبستانی تبریز مشغول بودند. روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای بود و سه منطقه به صورت تصادفی انتخاب و از هر کدام از آنها نیز سه مرکز مهدکودک و پیشدبستانی به صورت تصادفی انتخاب شدند. بسته مداخلاتی توسط پژوهشگران طراحی شد، سپس به منظور غربالگری، مقیاس هوشی وکسلر پیش از دبستان ویرایش سوم از کودکان به عمل آمد و تعداد 30 نفر از افرادی که دارای تاخیر در رشد شناختی بودند و ملاکهای ورود به پژوهش را داشتند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. سپس اجرای برنامه مداخلاتی عصب – روانشناختی کودک محور به مدت 16 جلسه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت و گروه کنترل نیز هیچگونه مداخلهای دریافت نکردند، دادهها با آزمون تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-22 تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که بین آزمودنیهای گروه آزمایش و کنترل از نظر عملکرد زبانی در مرحله پسآزمون و پیگیری تفاوت معنیداری وجود دارد (05/0 > P). بنابراین میتوان نتیجه گرفت که بسته مداخلات بهنگام عصب – روانشناختی کودک محور منجر به افزایش عمکرد زبانی در کودکان تاخیر رشدی شده است.
ویدا شریفی؛ سالار فرامرزی؛ سارا آقابابایی
دوره 4، شماره 14 ، تیر 1393، ، صفحه 39-62
چکیده
پژوهش حاضربا هدف بررسی محتوای کتابهای درسی دوره پیشحرفهای دانشآموزان کمتوانذهنی با تأکید بر میزان توجه به آموزش مهارتهای هوشهای چندگانه گاردنر انجام گرفت. روش پژوهش از نوع تحلیل محتوا بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونهگیری تمام شمار کلیه کتابهای دوره پیشحرفهای دانشآموزانکمتوانذهنی (27 جلد کتاب) تحلیل ...
بیشتر
پژوهش حاضربا هدف بررسی محتوای کتابهای درسی دوره پیشحرفهای دانشآموزان کمتوانذهنی با تأکید بر میزان توجه به آموزش مهارتهای هوشهای چندگانه گاردنر انجام گرفت. روش پژوهش از نوع تحلیل محتوا بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونهگیری تمام شمار کلیه کتابهای دوره پیشحرفهای دانشآموزانکمتوانذهنی (27 جلد کتاب) تحلیل شدند. برای جمعآوری دادههااز سیستم مقولهبندی و رمزگذاری متغیرها و خرده متغیرها که دارای روایی و اعتبار تأییدشده است، استفاده شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی وروش مجذور خی تجزیهوتحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که بین پایههای تحصیلی و کتابهای مختلف دوره پیشحرفهایازنظر میزان توجه به هوشهای چندگانه تفاوت معنادار وجود دارد (01/0>.(P با توجه به یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که میزان توجه به آموزش هوشهای چندگانه گاردنر در کتابهای متفاوت دوره پیشحرفهای از روند نظامداری برخوردار نمیباشد.
محمد نریمانی؛ مسعود طالبی جویباری؛ عباس ابولقاسمی
دوره 3، شماره 10 ، تیر 1392، ، صفحه 41-64
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه سبک اسنادی و تابآوری در بین دانشآموزان آسیبدیده و دانشآموزان عادی بود. روش پژوهش حاضر علی ـ مقایسهای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشآموزان آسیبدیده و عادی در دامنه سنی 15 تا 19 ساله شهر ساری و قائمشهر بود. 120 دانشآموز (60 دانشآموز آسیبدیده و 60 دانشآموز عادی) از مدارس ساری و قائم ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه سبک اسنادی و تابآوری در بین دانشآموزان آسیبدیده و دانشآموزان عادی بود. روش پژوهش حاضر علی ـ مقایسهای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشآموزان آسیبدیده و عادی در دامنه سنی 15 تا 19 ساله شهر ساری و قائمشهر بود. 120 دانشآموز (60 دانشآموز آسیبدیده و 60 دانشآموز عادی) از مدارس ساری و قائم شهر به عنوان نمونه انتخاب شدند. از شرکتکنندگان خواسته شد که پرسشنامه سبک اسناد (ASQ) و مقیاس تابآوری کانرو و دیوید سون ((CD-RTS9 را تکمیل کنند. دادهها به وسیله آمار توصیفی میانگین، انحراف معیار و استنباطی شامل تحلیل واریانس چند متغیره، ضریب همبستگی و رگرسیون چند متغییری تحلیل شدند. خلاصه نتایج تحلیل واریانس نشان داد که دانشآموزان معلول (نابینا و حرکتی) در مؤلفه های اسناد درونی- بیرونی ناخوشایند، اسناد موقت- پایدار ناخوشایند، اسنادکلی- اختصاصی ناخوشایند، و تابآوری با دانشآموزان عادی تفاوت معنیدار داشتند، که نشان دهنده سبک اسناد بدبینانهتر این گروه میباشد. همبستگی مثبتی بین سبک اسناد با تابآوری وجود دارد و نتایج تحلیل رگرسیون نشان میدهد که مؤلفههای سبک اسناد توان پیش بینی تابآوری را دارد (01/0>p). بر مبنای نتایج این پژوهش میتوان به متخصصان تعلیم و تربیت پیشنهاد کرد که اقدام به تدوین و اجرای برنامههای درمانی ترکیبی برای دانشآموزان معلول نابینا/حرکتی همراه با اختلالهای هیجانی کنند.
علیرضا مقدس
امیرعباس بوستانی؛ عبدالله شفیع آبادی؛ محمدرضا خبازی راوندی
چکیده
اختلال نارسایی توجه- بیشفعالی برای بسیاری از کودکان مشکلات زیادی ایجاد میکند و بر عملکرد شناختی، اجتماعی، هیجانی، خانوادگی و سپس در بزرگسالی بر عملکرد شغلی و زناشوئی آنها تاثیر سوء میگذارد. جامعه آماری شامل همه مادران دارای کودک پسر مبتلا به این اختلال در دوره مدارس ابتدائی شهر کاشان بود. روش نمونهگیری، ...
بیشتر
اختلال نارسایی توجه- بیشفعالی برای بسیاری از کودکان مشکلات زیادی ایجاد میکند و بر عملکرد شناختی، اجتماعی، هیجانی، خانوادگی و سپس در بزرگسالی بر عملکرد شغلی و زناشوئی آنها تاثیر سوء میگذارد. جامعه آماری شامل همه مادران دارای کودک پسر مبتلا به این اختلال در دوره مدارس ابتدائی شهر کاشان بود. روش نمونهگیری، داوطلبانه و جایگزینی اعضای نمونه تصادفی بود. 36 نفر از 80 مادر مراجعهکننده به مراکز که بر پایه ملاکهای تشخیص راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی- نسخه چهارم و مقیاس کانرز والدین، دارای کودکان با اختلال نارساییتوجه- بیشفعالی بودند؛ به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایش (18 نفر) و گروه کنترل (18نفر) جایگزین شدند. در مرحله پیشآزمون، مقیاس کانرز والدین برای کل مادران اجرا شد. گروه آزمایش طی هشت جلسه تحت درمان شناختی– رفتاری قرار گرفت. پس از پایان جلسات دوباره مقیاس کانرز والدین برای هر دو گروه اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که نشانههای نارسایی توجه- بیشفعالی در کودکانی که مادرانشان در گروه آزمایش قرار داشتند نسبت به گروه کنترل کاهش پیدا کرد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که درمان شناختی- رفتاری والد محور در کاهش نشانههای اختلال نارسایی توجه- بیشفعالی کودکان موثر است.
معصومه طیب لی؛ شهلا پزشک؛ ژانت هاشمی آذر؛ یوسف جلالی
چکیده
هدف از این پژوهش مقایسه عملکرد عصب روانشناختی بزرگسالان مبتلابه نشانگان داون با و بدون بیماری آلزایمر بود. روش پژوهش از نوع توصیفی بود. جامعه مورد پژوهش شامل بزرگسالان مبتلا به نشانگان داون که در مرکز معلولین و کمتوانان ذهنی شهر تهران بهصورت تمام وقت نگهداری میشدند و یا نیمهوقت مشغول فعالیتهای توانبخشی بودند. با استفاده ...
بیشتر
هدف از این پژوهش مقایسه عملکرد عصب روانشناختی بزرگسالان مبتلابه نشانگان داون با و بدون بیماری آلزایمر بود. روش پژوهش از نوع توصیفی بود. جامعه مورد پژوهش شامل بزرگسالان مبتلا به نشانگان داون که در مرکز معلولین و کمتوانان ذهنی شهر تهران بهصورت تمام وقت نگهداری میشدند و یا نیمهوقت مشغول فعالیتهای توانبخشی بودند. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس تعداد 16 نفر از بزرگسالان مبتلا به نشانگان داون بدون بیماری آلزایمر و تعداد 16 نفر از بزرگسالان مبتلابه نشانگان داون با بیماری آلزایمر از طریق پرسشنامه زوال عقل برای افراد با ناتوانی ذهنی، انتخاب شدند و سپس برای مقایسهی عملکرد عصب روانشناختی آنها از آزمونهای بندر -گشتالت و چهارمین مقیاس وکسلر کودکان و بهمنظور بررسی سوالات و تعمیم نتایج بهدستآمده از گروه نمونه به جامعهی پژوهش، از t دو گروه مستقل استفاده شد. نتایج بهدستآمده از اجرای آزمون بندر گشتالت نشان داد بین دو گروه بدون بیماری آلزایمر و با آلزایمر در فراوانی خطاها، تفاوت معنیداری ازنظر آماری وجود دارد و فراوانی خطاها در گروه با آلزایمر بیشتر است. نتایج بهدستآمده از اجرای مقیاس وکسلر نشان داد بین دو گروه در عامل توانایی عمومی، چیرگی شناختی، مقیاس فهم کلامی، استدلال ادراکی، حافظهی فعال و سرعت پردازش تفاوت معنیداری وجود نداشت. لازم به ذکر است بین دو گروه در خرده آزمونها تفاوت معنیدار وجود داشت، افراد در گروه بدون بیماری آلزایمر در مقایسه با گروه با آلزایمر از عملکرد بهتری برخوردار هستند. نتایج پژوهش حاضر همانند تحقیقات گذشته گویای تفاوت در برخی زمینهها میان این دو گروه است.
لیلی صالحی؛ دیبا سیف
دوره 2، شماره 5 ، فروردین 1391، ، صفحه 43-64
چکیده
هدف از انجام گرفتن این پژوهش پیش بینی احساس تنهایی براساس تعامل معلم با دانشآموز و ابعاد ادراک شایستگی در میان نوجوانان با و بدون نقص بینایی بود، که با روش تحقیق همبستگی به انجام رسید. جامعۀ آماری تحقیق شامل کلیۀ نوجوانان با و بدون نقص بینایی بود که در مقطع راهنمایی مدارس تلفیقی تحصیل مینمودند. آزمودنیهای پژوهش که با روش هدفمند ...
بیشتر
هدف از انجام گرفتن این پژوهش پیش بینی احساس تنهایی براساس تعامل معلم با دانشآموز و ابعاد ادراک شایستگی در میان نوجوانان با و بدون نقص بینایی بود، که با روش تحقیق همبستگی به انجام رسید. جامعۀ آماری تحقیق شامل کلیۀ نوجوانان با و بدون نقص بینایی بود که در مقطع راهنمایی مدارس تلفیقی تحصیل مینمودند. آزمودنیهای پژوهش که با روش هدفمند انتخاب شدند، شامل 46 دانشآموز با نقص بینایی (25 پسر و 21 دختر) و 46 دانشآموز بدون نقص بینایی(25 پسر و 21 دختر) بودند که به صورت تلفیقی در مقطع راهنمایی مدارس شهرستان شیراز به تحصیل اشتغال داشتند. مقیاس تعامل معلم ـ دانشآموز، مقیاس ادراک شایستگی، و پرسشنامۀ احساس تنهایی به عنوان ابزار سنجش مورد استفاده قرار گرفت. مطالعۀ ویژگیهای روانسنجی این ابزارها در پژوهش حاضر، نشان از روایی و پایایی قابل قبول آنها داشت. یافتهها مبیّن آن بود که با فزونی یافتن هر یک از ابعاد ادراک شایستگی، احساس تنهایی کاهش مییابد. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که شایستگی اجتماعی مهمترین عامل پیش بینیکنندۀ احساس تنهایی است. تعارض در تعامل معلم و دانشآموز، که رابطه ای مستقیم با احساس تنهایی داشت، دومین عامل پیش بینی کننده این متغیر شناخته شد. نتایج نشانگر آن بود که دختران نسبت به پسران، احساس تنهایی بیشتری را تجربه مینمایند. همچنین، یافتهها حاکی از آن بود که احساس تنهایی دانشآموزان، در مدارس مجری طرح تلفیقی، از نقص بینایی تأثیر نمیپذیرد. از پیشنهادهای این پژوهش، کمک به گسترش شایستگی اجتماعی دانشآموزان است. همچنین، توصیه می شود که به منظور روشن ساختن نقش تعامل معلم ـ دانشآموز در خود ادراکی و احساس تنهایی دانش آموزان تحقیقات بیشتری در آموزش تلفیقی صورت پذیرد.
حمید علیزاده
دوره 2، شماره 7 ، مهر 1391، ، صفحه 43-70
چکیده
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، تدوین برنامهای برای آموزش والدین دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و بررسی میزان اثربخشی این برنامه بر کاهش نشانههای این اختلال و کارکرد خانواده (شیوههای فرزند¬پروری و استرس والدینی) است. روش: در این پژوهش نیمه آزمایشی، تعداد 24 نفر از والدین دارای کودکان با اختلال نارسایی توجه با روش ...
بیشتر
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، تدوین برنامهای برای آموزش والدین دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و بررسی میزان اثربخشی این برنامه بر کاهش نشانههای این اختلال و کارکرد خانواده (شیوههای فرزند¬پروری و استرس والدینی) است. روش: در این پژوهش نیمه آزمایشی، تعداد 24 نفر از والدین دارای کودکان با اختلال نارسایی توجه با روش نمونهگیری خوشه¬ای چند مرحله¬ای به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) شرکت داشتند. برای جمعآوری داده¬های مربوط به تشخیص اختلال از مقیاس درجهبندی نشانههای اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی که بر مبنای کتاب راهنمای تشخیصی و آماری بیماریهای روانی (2000) ساخته شده است و نیز به منظور بررسی کارکرد خانواده از مقیاس استرس والدینی (PSI/SF) و پرسشنامۀ سبکهای فرزند پروری رابینسون و همکاران (2000) استفاده شده است. با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس (با اندازه گیری مکرر)، به کمک نرم افزار SPSS تأثیر آموزش والدین بر کاهش نشانههای اختلال و کارکرد خانواده مورد بررسی قرار گرفت. یافته¬ها: نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان داد که آموزش والدین توانسته است بر کاهش میزان استرس والدین، افزایش شیوۀ فرزندپروری مقتدرانه (پدر و مادر) و کاهش شیوۀ فرزندپروری سهلگیر پدر در سطح (05/0 > P) تأثیر معنادار داشته باشد. همچنین لازم به ذکر است که آموزش والدین بر کاهش نشانهها، شیوۀ فرزندپروری خودکامه (پدر و مادر) و سهلگیر (مادر) در سطح )05/0 <P) تأثیر معنادار نداشت. نتایج مربوط به آزمون پیگیری نیز نشان داد که شیوۀ فرزندپروری خودکامه مادر در سطح (01/0>P) افزایش یافته است. به طور کلی می¬توان نتیجه¬گیری کرد که برنامه مذکور می¬تواند برای بهبود کارکرد خانواده تأثیر داشته باشد.
قربان همتی علمدارلو؛ عباسعلی حسین خانزاده؛ محبوبه طاهر؛ محمدصادق ارجمندی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه تصورات یادگیری وعادتهای مطالعه دانشجویان با استعداهای درخشان و دانشجویان عادیانجام شد. طرح پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسهای بود. جامعة آماری شامل همه دانشجویان با استعدادهای درخشان و عادی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 91-1390 بودند که از بین آنها نمونهای به حجم 242 نفر (141 نفر دانشجوی با استعدادهای درخشان ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسه تصورات یادگیری وعادتهای مطالعه دانشجویان با استعداهای درخشان و دانشجویان عادیانجام شد. طرح پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسهای بود. جامعة آماری شامل همه دانشجویان با استعدادهای درخشان و عادی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 91-1390 بودند که از بین آنها نمونهای به حجم 242 نفر (141 نفر دانشجوی با استعدادهای درخشان و 141 نفر دانشجوی عادی) به روش هدفمند انتخاب شدند و به پرسشنامههای تصورات یادگیری (پردی و هاتی، 2002) و عادتهای مطالعه (پالسانی و شارما، 1989) پاسخ دادند. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که بین دو گروه از نظر تصورات یادگیری کلی تفاوت معنیداری وجود ندارد (05/0P>). با وجود این، میانگین نمره دانشجویان عادی در خردهمقیاسهای یادگیری به عنوان به دست آوردن اطلاعات، یادگیری به عنوان یادآوری و استفاده از اطلاعات، به طور معنیدار بالاتر از دانشجویان با استعدادهای درخشان بود (05/0P<)، میانگین نمره دانشجویان با استعدادهای درخشان در خردهمقیاسهای یادگیری به عنوان تغییر شخصی، یادگیری به عنوان فرآیندی که به زمان و مکان محدود نیست و یادگیری به عنوان رشد قابلیت اجتماعی به طور معنیدار بالاتر از دانشجویان عادی بود (01/0P<) و در خردهمقیاس یادگیری به عنوان وظیفه بین دو گروه تفاوت معنیداری مشاهده نشد (05/0P>). افزون بر این یافتههای پژوهش نشان داد که میانگین نمره عادتهای مطالعه کلی دانشجویان با استعدادهای درخشان به طور معنیدار بالاتر از دانشجویان عادی است (01/0P<). همچنین در خردهمقیاسهای تقسیمبندی زمان، وضعیت فیزیکی، توانایی خواندن، یادداشت کردن و انگیزش یادگیری میانگین نمره دانشجویان با استعدادهای درخشان به طور معنیدار بالاتر از دانشجویان عادی بود (01/0P<) اما در خردهمقیاسهای حافظه، برگزاری امتحانات و تندرستی بین دو گروه تفاوت معنیداری دیده نشد (05/0P>). با توجه به یافتههای به دست آمده میتوان گفت که عادتهای مطالعه مناسب مستلزم تصورات یادگیری عمیقتر است. بنابراین پیشنهاد میشود آموزش و یادگیری کاربردیتر شود تا تصورات یادگیری دانشجویان عمیقتر شود و از این طریق عادتهای مطالعه آنها بهبود یابد.
پرویز شریفی درآمدی
دوره 1، شماره 1 ، فروردین 1390، ، صفحه 45-66
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر سازگاری دانشآموزان نابینای پسر پایه سوم راهنمایی انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری کلیه دانشآموزان پایه سوم راهنمایی شهر اصفهان است. حجم نمونه شامل 36 دانش آموز پسر ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر سازگاری دانشآموزان نابینای پسر پایه سوم راهنمایی انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری کلیه دانشآموزان پایه سوم راهنمایی شهر اصفهان است. حجم نمونه شامل 36 دانش آموز پسر نابینا که به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 18 نفر) جایگزین شده اند. ابزار پژوهشی پرسشنامه سازگاری بل (1961) بود که قبل ازانجام مداخله ( ارائه متغیر مستقل) دو گروه با استفاده از آن پیش آزمون شدند. سپس گروه آزمایش در جلسات آموزش مهارتهای اجتماعی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری میچن بام (1977) به صورت گروهی شرکت داده شدند. در حالی که گروه کنترل برنامه عادی روزانه خود را دنبال میکرد. یک هفته پس از اتمام مداخله مجددا ًهر دو گروه با استفاده از آزمون سازگاری بل پسآزمون شدند. با استفاده از آزمون tوابسته نمرات بدست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای تحقیق حاضر نشان داد که آموزش مهارتهای اجتماعی دربهبود سازگاری دانش آموزان پسر نابینا در گروه آزمایش به طور معناداری موثر بوده است (P<./.1).آموزش مهارتهای اجتماعی مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری میچن بام (1977) سبب افزایش سازگاری دانشآموزان نابینا شده و کاهش نشانههای نقص مهارتهای اجتماعی در آنها گردیده است.