داود طهماسب زاده شیخلار؛ احد عظیمی آقبلاغ؛ سید طاهر سیدی نظرلو؛ سیامند قادری
چکیده
فراهم نمودن آموزش فراگیر، پایدار و قابلدسترس برای دانشجویان معلول، میتواند ناشی از شناخت و حمایت از حقوق آنان باشد. هدف پژوهش حاضر، توصیف و فهم تجارب زیستة دانشجویان معلول جسمی – حرکتی، از مشارکت در آموزش فراگیر، در سطح آموزش عالی است. این پژوهش در سال تحصیلی 1399-1398 با ابتنای بر پارادایم تفسیری و رویکرد کیفی و با استفاده از روش ...
بیشتر
فراهم نمودن آموزش فراگیر، پایدار و قابلدسترس برای دانشجویان معلول، میتواند ناشی از شناخت و حمایت از حقوق آنان باشد. هدف پژوهش حاضر، توصیف و فهم تجارب زیستة دانشجویان معلول جسمی – حرکتی، از مشارکت در آموزش فراگیر، در سطح آموزش عالی است. این پژوهش در سال تحصیلی 1399-1398 با ابتنای بر پارادایم تفسیری و رویکرد کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی، از نوع روانشناختی (علمی) انجام شد. از میان جامعة دانشجویان جسمی _ حرکتی، تعداد 18 نفر از دانشجویان این طیف، با نوع معلولیت شدید و خیلی شدید، با استفاده از شیوه نمونهگیری هدفمند انتخاب و در مصاحبة عمیق نیمه ساختاریافته مشارکت کردند. تجزیهوتحلیل دادهها، همزمان با جمعآوری دادهها، بهصورت دستی و با استفاده از الگوی پیشنهادی کلایزی[1] انجام شد. راهبردهای اعتباربخشی به دادهها با استفاده از روشهای بازنگری ناظرین، بازنگری مشارکتکنندگان، تخصیص زمان کافی برای جمعآوری دادهها و درگیری مداوم و مثلث سازی محقق انجام شد. یافتهها در مضمونهای اصلی «معنای تحصیل»، «موانع دسترسپذیری»، «هزینه تحصیلی»، «ارتباطات انسانی» و «نقش سازمانی» و چندین مضمون فرعی دیگر استخراج شد. نتایج گویای این نکته مهم است که علیرغم وجود نیروی انگیزه درونی قوی در دانشجویان معلول، جهت اثبات توانمندیهای خود و همچنین فضای ارتباطی حمایتی در گروههای غیررسمی، این محیط دانشگاهی معلولکننده و غفلت سازمانی است که، بهعنوان سد محکم در مقابل دانشجویان معلول قرار میگیرد و مانع تحقق اهداف مدل اجتماعی معلولیت و آموزش فراگیر میشود. نتایج بهدستآمده، هشدار میدهد که عدم مناسبسازی محیط دانشگاه، موجب شکست برنامههای درسی تجربهشدة دانشجویان معلول جسمی- حرکتی خواهد شد.