فرزانه غنیمی؛ اصغر دادخواه؛ عصمت دانش؛ صادق تقی لو
چکیده
اختلال طیف اُتیسم نوعی اختلال عصبی رشدی است که با نقص پایدار در تعاملات اجتماعی و ارتباط و همچنین رفتارهای تکراری و ویژه مشخص میشود. هدف پژوهش مقایسه اثربخشی برنامههای مداخلهای مبتنی بر مدیریت استرس و مدیریت ادراک حمایتهای اجتماعی به شیوه شناختی-رفتاری برکیفیت زندگی مادران دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم بود. روش پژوهش، ...
بیشتر
اختلال طیف اُتیسم نوعی اختلال عصبی رشدی است که با نقص پایدار در تعاملات اجتماعی و ارتباط و همچنین رفتارهای تکراری و ویژه مشخص میشود. هدف پژوهش مقایسه اثربخشی برنامههای مداخلهای مبتنی بر مدیریت استرس و مدیریت ادراک حمایتهای اجتماعی به شیوه شناختی-رفتاری برکیفیت زندگی مادران دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم بود. روش پژوهش، آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری بود. نخست، آزمودنیها بر اساس ملاکهای ورود غربال شدند، سپس۳۰ مادر دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم انتخاب شده و پس از همتا شدن، به طور تصادفی در گروههای آزمایشی و گواه جای گرفتند (۱۰ نفر در هر گروه). مادران در دو گروه مدیریت استرس و مدیریت ادراک حمایتهای اجتماعی، ۸ جلسه ۹۰ دقیقهای تحت مداخله آموزشی قرار گرفتند و گروه گواه، مداخلهای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (۱۹۹۶)، در هر سه مرحله برای آزمودنیها اجرا شد. تحلیل دادهها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر، نشان داد که آموزش مدیریت ادراک حمایتهای اجتماعی، مؤلفه روابط اجتماعی (۰۰۱/۰>P)، و آموزش مدیریت استرس، مؤلفه سلامت جسمانیِ کیفیت زندگی (۰۰۱/۰>P)، را در مادران، بیش از سایر مولفهها، بهبود بخشید. بر اساس یافتهها، پیشنهاد می شود در برنامههای حمایتی سازمانهای متولی بهداشت روان در جامعه، در راستای تدوین بستههای آموزشی و اجرای دستورالعملهای مرتبط با توانمندسازی والدین دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم، تدابیری اتخاذ گردد.