نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسۀ تأثیر آموزش به شیوۀ الگوی راهبردی تفکر استقرایی و شیوۀ روشهای تدریسی سنتی بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان کمتوان ذهنی صورت پذیرفته است. روش پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیشآزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. بدین منظور 60 نفر از دانشآموزان دختر و پسر کمتوان ذهنی پایۀ پنجم ابتدایی شهر همدان به صورت تصادفی انتخاب شدند. افراد گروه نمونه به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و دو گروه کنترل (15 نفری از دانشآموزان دختر و پسر) جایگزین شدند. قبل از اجرای طرح از گروهها پیش آزمون به عمل آمده و گروه آزمایشی به مدت 4ماه درس علوم تجربی را به شیوۀ تدریس الگوی راهبردهای تفکر استقرایی در 24 جلسۀ 30 دقیقهای توسط آموزگاران متبحر و آموزش دیده در مرکز اختلالات یادگیری فرا گرفت.
در پایان دورۀ عملکرد، گروهها با یک پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروههای کنترل (دختر و پسر) در این مدت تحت آموزشهای معلم- شاگردی سنتی قرار داشتند.
یافتهها نشان داد که پیشرفت تحصیلی دانشآموزان کم توان ذهنی که درس علوم تجربی را با روش تدریس مبتنی بر مهارتهای تفکر استقرایی آموزش دیدهاند بیش از پیشرفت تحصیلی دانشآموزانی است که همین درس را با روش سنتی آموزش دیده بودند.
با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد میشود برای یادگیری بهتر مفاهیم و آموزش مؤثر درس علوم تجربی به دانش آموزان کمتوان ذهنی، معلمان از روش راهبردی تفکر استقرایی استفاده نمایند.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Comparing the Effectiveness of the Inductive Thinking Strategies Instruction method with the Traditional Approach instruction on school Achievements of Mentally Retarded fifth graders of Hamedan
نویسندگان [English]
- Daryosh Amini
- Gholam ali Afroz
- Hasan Ahadi
- Parviz Sharifi Daramadi
- Heydar Ali Homan
چکیده [English]
Objective: The study has been conducted to compare the instruction effects of inductive thinking strategy with the traditional teaching approach on school achievement of students with mental retardation.
Method: A quasi-experimental design with pre-test post-test plan with control group has been adapted. A sample of 60 subjects were randomly selected from the population of the fifth- grader students of Hamedan special education schools, A representative sample was randomly assigned into two experimental groups and two control groups. (Each included 15 male and 15 female subjects.) Prior to the research phase both groups received a pre-test. Designed for a science course, the experimental group was assigned under the inductive thinking instruction technique and was instructed by well trained teachers for a period of four months. The number of sessions summed up to at least 24 thirty-minute sessions in a Learning Disability Center in Hamedan. Meanwhile, the control group (males and females) received their instructions in a traditionally presented technique of teacher- Student interactions.
Results and recommendations: The school performances of both groups were evaluated by a post-test. The findings showed that the amount of the achievement of the students who received the inductive thinking instructions was far higher than the students who took the same science course by the traditional approach.