کیمیا ریگی؛ منصوره شهریاری احمدی؛ پریسا تجلی؛ پروانه قدسی
چکیده
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی مداخله بازشناسی هیجانی بر خودتنظیمی هیجانی و همدلی دانشآموزان دارای اختلال نافرمانی مقابلهای انجام پذیرفت. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون – پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل نابرابر و جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دوره دوم ابتدایی مراجعهکننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناسی ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی مداخله بازشناسی هیجانی بر خودتنظیمی هیجانی و همدلی دانشآموزان دارای اختلال نافرمانی مقابلهای انجام پذیرفت. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون – پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل نابرابر و جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دوره دوم ابتدایی مراجعهکننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناسی شهر مشهد در سال تحصیلی 1401-1400 بود که به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شد. از بین این کودکان نمونهای شامل 30 نفر بر اساس ملاکهای ورود انتخاب و سپس در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. برای جمعآوری دادهها از سیاهه رفتاری کودک آخنباخ (CBCL، 1991)، پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی (تحصیلی زیمرمن و پونز، 1986) و پرسشنامه همدلی کودکان و نوجوانان (اورگاوو و همکاران، 2017) استفاده شد. جهت تجزیهوتحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که مداخلهای بازشناسی هیجانی بر بهبود خودتنظیمی و همدلی در مراحل پسآزمون و پیگیری تأثیر معنیدار داشته است. (01/0P<). شواهد بهدستآمده نشان میدهد که مداخله بازشناسی هیجانی در افزایش خودتنظیمی هیجانی و همدلی دانشآموزان دارای اختلال نافرمانی مقابلهای مؤثر است.
عطیه حاجی بابایی راوندی؛ پریسا تجلی؛ افسانه قنبری پناه؛ منصوره شهریاری احمدی
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی مقایسه اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت و مهارتهای تحمل پریشانی بر بهزیستی روانشناختی مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی بود. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعۀ آماری این پژوهش شامل تمامی مادران کودکان ۷ تا 11 ساله با تشخیص اختلال توجه ـ ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی مقایسه اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت و مهارتهای تحمل پریشانی بر بهزیستی روانشناختی مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی بود. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعۀ آماری این پژوهش شامل تمامی مادران کودکان ۷ تا 11 ساله با تشخیص اختلال توجه ـ بیش فعالی (بیش فعالی غالب) در سال تحصیلی 1400-1401 شهر تهران بود. حجم نمونه شامل 45 دانشآموز بود که به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند (15 نفر گروه آزمایشی اول، 15 نفر گروه آزمایشی دوم و 15 نفر گروه کنترل). برای گروه آزمایشی اول، برنامه آموزش فرزندپروری مثبت و برای گروه آزمایشی دوم، برنامه آموزش تحمل پریشانی اجرا شد درحالیکه گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل مقیاس بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989) بود. نتایج نشان داد هر دو مداخله بر بهبود بهزیستی روانشناختی مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی اثر داشتهاند، اثرات آنها در مرحلة پیگیری نیز ماندگار است و تفاوت بین میانگینهای گروههای آزمایش با کنترل معنیدار است (001/0P<). شواهد به دست آمده نشان میدهد که برنامه فرزندپروری مثبت و مهارتهای تحمل پریشانی در افزایش بهزیستی روانشناختی مادران مؤثر هستند و تفاوت بین گروههای فرزندپروری مثبت و مهارتهای تحمل پریشانی معنیدار نیست (05/0<P). درمجموع میتوان نتیجهگرفت برنامه فرزندپروری مثبت و مهارتهای تحمل پریشانی میتواند منجر به بهبود بهزیستی روانشناختی مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی گردد.