الهام محمدی بلبان آباد؛ مهدی قدرتی میرکوهی؛ امین فرجی
چکیده
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مهارتهای روانشناسی مثبت نگری بر خودکارآمدی، تابآوری و امید به زندگی مادران کودکان با ناتوانی هوشی بود. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع طرح پیشآزمون-پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونهای به حجم 20 نفر از مادران دارای کودک کمتوان ذهنی به روش هدفمند انتخاب شد و این افراد در دو گروه آزمایش ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مهارتهای روانشناسی مثبت نگری بر خودکارآمدی، تابآوری و امید به زندگی مادران کودکان با ناتوانی هوشی بود. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع طرح پیشآزمون-پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونهای به حجم 20 نفر از مادران دارای کودک کمتوان ذهنی به روش هدفمند انتخاب شد و این افراد در دو گروه آزمایش و کنترل (هرکدام 10 نفر) گمارده شدند. اطلاعات موردنیاز از طریق سه پرسشنامهی خودکارآمدی عمومی شرر، امید اشنایدر و همکاران و تابآوری کانر و دیوید سون، جمعآوری شد. افراد قبل از انجام مداخله مورد ارزیابی قرار گرفتند، سپس آموزش روانشناسی مثبت برای گروه آزمایش در 6 جلسه اجرا شد و ارزیابی مجدد در مرحلهی پسآزمون و پیگیری انجام گرفت. دادهها با تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر بررسی شدند. نتایج نشان داد که مداخله روانشناسی مثبت باعث ارتقای خودکارآمدی، تابآوری و امید به زندگی در مادران کودکان با ناتوانی هوشی شد؛ بنابراین، پیشنهاد میشود از این مداخله برای ارتقای خودکارآمدی، تابآوری و امید به زندگی مادران کودکان با ناتوانی هوشی استفاده شود.
مهدی قدرتی میرکوهی؛ پرویز شریفی درآمدی؛ قاسم عبداللهی بقرآبادی
چکیده
رویکردهای مختلفی در درمان اختلال های رفتاری در کودکان وجود دارد که عمدتا آموزش مبتنی بر تغییر و اصلاح رفتار است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش والدین مبتنی بر درمان شناختی رفتاری بر کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان است. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. در این ...
بیشتر
رویکردهای مختلفی در درمان اختلال های رفتاری در کودکان وجود دارد که عمدتا آموزش مبتنی بر تغییر و اصلاح رفتار است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش والدین مبتنی بر درمان شناختی رفتاری بر کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان است. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. در این مطالعه والدین و کودکان 8 تا 10 ساله مراجعه کننده به کلینیک روانشناسی که با استفاده از مصاحبه بالینی، پرسشنامه سنجش مبتنی بر تجربه آخن باخ فرم والدین (ASEBA) (جهت تشخیص اختلال های رفتاری) و ملاک های مبتنی بر DSM-5، تشخیص اختلال نافرمانی مقابله ای داده شده بودند، به عنوان جامعه آماری در پژوهش شرکت کردند و ازمیان آنان 20 نفر با استفاده ازنمونه گیری هدفمند به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش وکنترل جایگزین شدند. پروتکل درمانی در 9 جلسه از طریق آموزش والدین و در منزل به اجرا در آمد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس بررسی شد. تحلیل نتایج بیانگر تاثیر آموزش والدین مبتنی بر درمان شناختی رفتاری بر کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای است. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که درمانگری هایی که در آن خانواده نقشی محوری داشته و حضوری فعال در برنامه های مداخله ای دارند اثربخشی بالاتری دارند.
مهدی قدرتی؛ پرویز شریفی درآمدی؛ اسحاق رحیمیان بوگر
دوره 4، شماره 15 ، مهر 1393، ، صفحه 91-113
چکیده
هدف پژوهش حاضر مطالعه نقش راهبردهای مقابله با تنیدگی و رضایتمندی زناشویی بر سلامت عمومی مادران کودکان اتیستیک بود. پژوهش از نوع کاربردی و شیوهی انجام گرفتن آن همبستگی است. جامعه آماری شامل همه مادران کودکان اتیستیک شهر تهران در سال 1391 بود که از بین آنان 63 نفر از مادران به عنوان شرکتکننده در پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مطالعه نقش راهبردهای مقابله با تنیدگی و رضایتمندی زناشویی بر سلامت عمومی مادران کودکان اتیستیک بود. پژوهش از نوع کاربردی و شیوهی انجام گرفتن آن همبستگی است. جامعه آماری شامل همه مادران کودکان اتیستیک شهر تهران در سال 1391 بود که از بین آنان 63 نفر از مادران به عنوان شرکتکننده در پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از چهار ابزار پرسشنامه ارتباط اجتماعی (راتر و همکاران، 2003) به منظور تشخیص اختلال اتیستیک، مقیاسهای سلامت عمومی (گلدبرگ،1972)، سیاهه مقابله با موقعیتهای تنیدگی زا اندلر و پارکر (1990) و مقیاس رضایتمندی همسران افروز (افروز و قدرتی، 1390) در پژوهش بهکاربرده شد. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی مانند میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که بین راهبردهای مقابلۀ مسئله مدار و رضایتمندی زناشویی و داشتن سلامت عمومی رابطهی مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج نشان داد که راهبردهای مسئله مدار و هیجان مدار توانستند سلامت عمومی را به طور معنادار پیشبینی کرده و راهبرد اجتنابی به طور معنادار توان پیشبینی سلامت عمومی را نداشت. همچنین چهار مؤلفه از مقیاس رضایتمندی زناشویی بهترین پیشبینی کنندههای سلامت عمومی مادران بودند. نتایج بیانگر آن است که با وجود آنکه داشتن کودکی با اختلالهای اتیستیک تنشهایی برای والدین آنان و به ویژه مادران دارد، داشتن رضایتمندی زناشویی و بهکارگیری راهبردهای حل مسئله در مقابله با تنیدگی به عنوان متغیرهای تعدیل گر میتواند به سلامت و بهزیستی روانی آنان کمک نماید.