محمدرضا نوروزی همایون؛ نادر حیدری رضی آباد؛ علی رضایی شریف،؛ علی شیخ الاسلامی؛ مهدی جعفری مرادلو
چکیده
هدف از انجام این تحقیق طراحی و اعتباریابی الگوی بهبود نقص توجه و بیشفعالی در دانشآموزان دوره ابتدایی شهر اردبیل بود. تحقیق از لحاظ هدف کاربردی، از نظر ماهیت دادهها آمیخته و از نظر شیوه اجرا اکتشافی بود. در بخش کیفی، از مصاحبه نیمهساختاریافته و نظریه دادهبنیاد استفاده شده است. جامعه آماری بخش کیفی اساتید دانشگاهی و صاحبنظران ...
بیشتر
هدف از انجام این تحقیق طراحی و اعتباریابی الگوی بهبود نقص توجه و بیشفعالی در دانشآموزان دوره ابتدایی شهر اردبیل بود. تحقیق از لحاظ هدف کاربردی، از نظر ماهیت دادهها آمیخته و از نظر شیوه اجرا اکتشافی بود. در بخش کیفی، از مصاحبه نیمهساختاریافته و نظریه دادهبنیاد استفاده شده است. جامعه آماری بخش کیفی اساتید دانشگاهی و صاحبنظران حوزه مشاوره مدرسه و علومتربیتی بودند که تعداد 15 نفر از آنها بر اساس اصل اشباع نظر بهصورت نظری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی نیز کلیه آموزگاران دوره ابتدایی شهر اردبیل در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 2600 نفر بودند که بر اساس جدول مورگان 335 نفر از آنها بر اساس روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه محققساخته منتج از مفاهیم پالایششده بهدستآمده از کدهای اولیه بودند. مجموعه دادههای بهدستآمده بعد از طی فرآیند مستمر کدگذاریهای باز، محوری و انتخابی در قالب 156 کد باز، 146 مفهوم، 12 مقوله و 6 طبقه بر اساس رویکرد سامانمند سازماندهی شدند. یافتههای پژوهش نشان میدهد الگوی بهبود نقص توجه و بیشفعالی در دانشآموزان دوره ابتدایی شهر اردبیل تحت مقولات ویژگیهای فردی و روانشناختی، مهارتهای حرکتی، مهارتهای اجتماعی، اختلال نقص توجه، راهبردهای آموزشی در سطح فردی، راهبردهای آموزشی در سطح بین فردی و ارتباطی، مداخلات دارویی و تغذیهای، مداخلات فیزیولوژیکی و رفتاری، کنترل روانشناختی، تقویت تواناییهای حرکتی و جسمانی، رشد روانشناختی و مشارکت اجتماعی دستهبندی و از نظر اعتباریابی برازش شدند (p<0.05). درنهایت پیشنهاد میشود از نتایج یافتههای این پژوهش بهعنوان یک راهنما و مسیر کلی برای بهبود نقص توجه و بیشفعالی توسط متخصصان در مدارس و نیز در سایر مراکز همچون مراکز خدمات روانشناختی، کلینیکهای مشاوره و رواندرمانی، مراکز بهزیستی، دانشگاهها و ... متناسب با موقعیتها و زمینههای موجود استفاده شود.
جعفر محمودی؛ ایمان مصباح؛ علی رضایی شریف،
چکیده
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی رویکرد مبتنی بر شفقت بر ناگویی هیجانی و احساس انسجام در مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی انجام شد. مطالعه حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری، مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی در شهر مرند بود که از سال 1396 تا 1401 در اداره بهزیستی برای فرزندان خود ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی رویکرد مبتنی بر شفقت بر ناگویی هیجانی و احساس انسجام در مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی انجام شد. مطالعه حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری، مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی در شهر مرند بود که از سال 1396 تا 1401 در اداره بهزیستی برای فرزندان خود پرونده معلولیت داشتند و تعداد 30 نفر از آنها که شرایط ورود به مطالعه را داشتند، به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آموزش رویکرد مبتنی بر شفقت طی 8 جلسه برای گروه آزمایش به اجرا درآمد و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. دادهها بهوسیله مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (1994) و احساس انسجام آنتونوسکی (1987) در سه مرحله ارزیابی جمعآوری و از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 22 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد درمان مبتنی بر شفقت بر ناگویی هیجانی و احساس انسجام اثربخش بوده است (05/0P<). همچنین نتایج مرحله پیگیری نشان داد که اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر ناگویی هیجانی و احساس انسجام مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی پایدار بوده است. با توجه به نتایج بهدستآمده، متخصصان حوزه روانشناسی و مشاوره میتوانند بهمنظور کاهش ناگویی هیجانی و افزایش احساس انسجام مراقبان فرزندان کمتوان ذهنی از برنامههای آموزشی مبتنی بر رویکرد شفقت استفاده نمایند.