مریم صف آرا؛ مینا خانبابایی؛ مینو خانبابایی
چکیده
توجه به شرایط کودکان کمتوانذهنی و تأثیرات نامطلوب این بحران بر مادران با ایجاد تنشهای جسمی، روانی و اجتماعی که منجر به انزوا وکاهش شدید در کیفیت زندگی و امید به زندگی آنها میشود، لازم است ضرورت آموزش مهارت معنوی مورد مداقه قرار گیرد. از این رو هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای معنوی بر ارتقاء کیفیت زندگی و امید ...
بیشتر
توجه به شرایط کودکان کمتوانذهنی و تأثیرات نامطلوب این بحران بر مادران با ایجاد تنشهای جسمی، روانی و اجتماعی که منجر به انزوا وکاهش شدید در کیفیت زندگی و امید به زندگی آنها میشود، لازم است ضرورت آموزش مهارت معنوی مورد مداقه قرار گیرد. از این رو هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای معنوی بر ارتقاء کیفیت زندگی و امید به زندگی مادران با کودک کم توان ذهنی بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود.20 مادر با کودک کمتوانذهنی در مدرسه استثنایی شهید ساریخانی شهر تهران در سال تحصیلی 97- 1396 انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. اطلاعات کیفیت زندگی و امید به زندگی مادران با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی و پرسشنامه امید جمع آوری شد. سپس آموزش مهارتهای معنوی در 8 جلسه 90 دقیقهای برای گروه آزمایش اجرا شد، در حالی که به گروه کنترل این آموزش ارائه نشد. آزمودنیها پس از اتمام جلسات مجدداً مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد میانگین نمره امید به زندگی در گروه آزمایش از 21/3 ±11/20 قبل از مداخله به 24/3 ±00/26 بعد از مداخله و میانگین نمره کیفیت زندگی گروه آزمایش83 /11±00/67 قبل از مداخله به 10/10±22/72 افزایش معناداری یافت (01/0>p). براساس یافتههای این پژوهش، آموزش مهارتهای معنوی تأثیر مثبتی در ارتقای کیفیت زندگی و امید به زندگی مادران دارای کودک کمتوانذهنی داشته است
علی شیخ الاسلامی؛ حسین قمری کیوی؛ سمیرا غلامی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش نگرانی، امید و معنای زندگی در پیشبینی سلامت روان مادران دارای فرزند کمتوانذهنی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. کلّیهی مادران دارای فرزند کمتوانذهنی تحت پوشش مراکز توانبخشی سازمان بهزیستی شهر اردبیل در سال 95-1394 جامعهی آماری این پژوهش را تشکیل میدادند که از میان آنها با استفاده ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش نگرانی، امید و معنای زندگی در پیشبینی سلامت روان مادران دارای فرزند کمتوانذهنی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. کلّیهی مادران دارای فرزند کمتوانذهنی تحت پوشش مراکز توانبخشی سازمان بهزیستی شهر اردبیل در سال 95-1394 جامعهی آماری این پژوهش را تشکیل میدادند که از میان آنها با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای 130 مادر بعنوان نمونه انتخاب شده و به پرسشنامهی نگرانی پنسیلوانیا، پرسشنامهی امید بزرگسالان اشنایدر، پرسشنامهی هدف در زندگی گرامباف و ماهولیک و پرسشنامهی سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافتهها نشان داد که بین نگرانی با سلامت روان مادران دارای فرزند کمتوانذهنی رابطهی منفی معنادار و بین امید و معنای زندگی با سلامت روان مادران دارای فرزند کمتوانذهنی رابطهی مثبت معناداری وجود دارد (p<0.01). همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون آشکار کرد که تقریباً 58/0 درصد از کل واریانس سلامت روان مادران دارای فرزند کمتوانذهنی براساس متغیرهای نگرانی، امید و معنای زندگی قابل پیشبینی است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که نگرانی، امید و معنای زندگی از متغیرهای مرتبط با سلامت روان مادران دارای فرزند کمتوانذهنی میباشد که نیازمند برنامهریزی میباشد.