مریم ویسمه؛ مهناز استکی؛ نوید میرزاخانی
چکیده
نارساخوانی شایعترین نوع اختلال یادگیری است، حدود 80 درصد مشکلات یادگیری را در برمیگیرد. هدف پژوهش حاضر مطالعه اثربخشی تقویت کارکردهای اجرایی مبتنی بر بازیهای رایانهای در مقایسه با تقویت یکپارچگی حسی بود. مطالعه حاضر در قالب یک طرح آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با کنترل و پیگیری انجام شد. جامعه آماری، تمام دانشآموزان ...
بیشتر
نارساخوانی شایعترین نوع اختلال یادگیری است، حدود 80 درصد مشکلات یادگیری را در برمیگیرد. هدف پژوهش حاضر مطالعه اثربخشی تقویت کارکردهای اجرایی مبتنی بر بازیهای رایانهای در مقایسه با تقویت یکپارچگی حسی بود. مطالعه حاضر در قالب یک طرح آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با کنترل و پیگیری انجام شد. جامعه آماری، تمام دانشآموزان با اختلال یادگیری دوره ابتدایی منطقه 2 و 5 تهران در سال 1400-1399 بودند. تعداد 30 دانشآموز 8 تا 11 ساله نارساخوان که معیارهای ورود به مطالعه را دارا بودند بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب، از لحاظ سن، جنسیت، هوشبر همگن شدند، بهصورت تصادفی ساده در سه گروه 10 نفره قرار گرفتند. شرکتکنندگان در پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با استفاده از مقیاس هوش وکسلر کودکان نسخه چهارم، آزمون نارساخوانی، ان بک و نیمرخ حسی ارزیابی شدند. بعد از 4 ماه مرحله پیگیری اجرا شد. بهطور تصادفی، گروه آزمایش اول، مداخله آموزش کارکردهای اجرایی مبتنی بررایانه و گروه آزمایش دوم مداخله یکپارچگی حسی حرکتی را به مدت 20 جلسه 30 دقیقهای دریافت کردند. پس از اتمام پژوهش مداخلهها بر روی کنترل اجرا شد. دادهها با روش تحلیل واریانس دوعاملی آمیخته بررسی شد. نتایج نشان دادند علائم نارساخوانی در مرحله پسآزمون و پیگیری، بین گروههای (بازی رایانهای، یکپارچگی حسی، کنترل) تفاوت معنادار داشتند (p<.001). هر دو مداخله بر علائم نارساخوانی دانشآموزان مؤثر بودند، مداخله تمرینهای یکپارچگی حسی تأثیر پایدارتری بر علائم نارساخوانی داشت. درنهایت، توجه به الگوهای پردازش حسی و راهبردهای درمانی در تشخیص و آموزش دانشآموزان نارساخوان نتایج مؤثری دارد.
فرشاد بهمرد؛ مهناز استکی؛ منصوره شهریاری احمدی
چکیده
هدف:هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روش دُروروش ترکیبی(آموزش مستقیم و آگاهی واجشناختی) بر علائم نارسا خوانی بود.روششناسی:روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانشآموزان نارسا خوان که به مراکز اختلالات یادگیری شهر ارومیه در سال تحصیلی 97-98 مراجعه و تعداد45نفر به صورت هدفمند در ...
بیشتر
هدف:هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روش دُروروش ترکیبی(آموزش مستقیم و آگاهی واجشناختی) بر علائم نارسا خوانی بود.روششناسی:روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانشآموزان نارسا خوان که به مراکز اختلالات یادگیری شهر ارومیه در سال تحصیلی 97-98 مراجعه و تعداد45نفر به صورت هدفمند در دو گروه آزمایشی ویک گروه کنترل به صورت تصادفی قرار گرفتند. در یک گروه روش دُر و در گروه دیگر روش ترکیبی هریک به مدت 20 جلسهی 60دقیقهای اجرا گردید. برای جمعآوری دادهها از آزمون خواندن ونارسا خوانی استفاده شد.تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری بود. یافتهها: نتایج نشان داد هر دو روش دُر و ترکیبی(آموزش مستقیم و آگاهی واجشناختی) به طور معنیداری نسبت به گروه کنترل بر علائم نارسا خوانی اثربخش بوده اند(p <.05). همچنین نتایج مقایسه های زوجی نشان داد گروه ترکیبی(آموزش مستقیم و آگاهی واجشناختی)در اکثر مولفههای خواندن نسبت به گروه دُر اثربخش-تراست.نتیجهگیری:با توجه به اثربخشی آموزش آگاهی واجشناختی و مستقیم بصورت ترکیبی بر علائم نارسا خوانی دانشآموزان از اهمیت بالایی برخوردار است.
اسماعیل برقی؛ مهناز استکی؛ مهدیه صالحی
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش توانایی های شناختی مبتنی بر رویکرد کتل – هورن – کارول برحافظه کاری دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص انجام شد. روش پژوهش، نیمهآزمایشی و از نوع پیشآزمون – پسآزمون با گروه گواه بود و جامعه آماری شامل دانشآموزان پسر پایه سوم ابتدایی با اختلال یادگیری خاص شهر تهران در سال تحصیلی 97 – ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش توانایی های شناختی مبتنی بر رویکرد کتل – هورن – کارول برحافظه کاری دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص انجام شد. روش پژوهش، نیمهآزمایشی و از نوع پیشآزمون – پسآزمون با گروه گواه بود و جامعه آماری شامل دانشآموزان پسر پایه سوم ابتدایی با اختلال یادگیری خاص شهر تهران در سال تحصیلی 97 – 1396 است که توسط مراکز آموزش و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری سازمان آموزش و پرورش استثنایی به عنوان کودک نارساخوان تشخیص داده شده بودند، از بین آنها 30 دانشآموز با روش نمونهگیری هدفمند در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده، نسخه نوین هوش آزمای تهران- استانفورد- بینه و روش تحلیل دادهها اندازه گیری مکرر ترکیبی بود. نتایج نشان داد که بین گروههای آزمایش و گواه بر روی متغیرهای مقیاس کلی حافظه کاری کلامی و غیرکلامی در گروه های آزمایشی و گواه دانشآموزان تفاوت معنادار وجود دارد و روش آموزشی مبتنی بر رویکرد کتل – هورن – کارول در تقویت حافظه کاری دانشآموزان با اختلال یادگیری خاص با مشخصه نارساخوانی ، موثر بوده است. میتوان نتیجه گرفت که آموزشهای مبتنی بر این رویکرد سبب بالا رفتن تواناییهای شناختی دانشآموزان با اختلال یادگیری خاص با مشخصه نارساخوانی میشود و میتوان از آن بهعنوان یک روش مداخله ای مؤثر سود جست.