مریم صف آرا؛ محمد بخشی زاده
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش بخشودگی بر بهزیستی روانشناختی و شادکامی مادران دانش آموزان دارای اختلال خاص یادگیری شهر طبس انجام شد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون دوگروهی است. جامعه ی آماری کلیه مادران دارای کودکان مبتلابه اختلال خاص یادگیری در سال تحصیلی 1396-1395 در شهر طبس بودند. بهمنظور ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش بخشودگی بر بهزیستی روانشناختی و شادکامی مادران دانش آموزان دارای اختلال خاص یادگیری شهر طبس انجام شد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون دوگروهی است. جامعه ی آماری کلیه مادران دارای کودکان مبتلابه اختلال خاص یادگیری در سال تحصیلی 1396-1395 در شهر طبس بودند. بهمنظور جمعآوری دادهها، نمونهای شامل 30 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده جهت دستیابی به اهداف پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه پرسشنامه شادکامی آکسفورد (هیل و آرگایل،2002) و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1989)، جهت تحلیل داده، از روشهای آمار توصیفی مانند محاسبه میانگین، انحراف معیار و آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد، میانگین گروه آزمایش در مولفه های بهزیستی روانشناختی و شادکامی نسبت به گروه کنترل افزایش یافته است. نتیجه گیری: می توان گفت که آموزش بخشودگی بر بهزیستی روانشناختی و شادکامی مادران دانش آموزان دارای اختلال خاص یادگیری موثر بوده است، لذا نتایج نمایانگر افقهای تازهای در مداخلات بالینی است و میتوان از آن به عنوان یک روش مداخلهای موثر سود جست.
سپیده شیشه فر؛ فرنگیس کاظمی؛ شهلا پزشک
چکیده
داشتن یک کودک مبتلا به اختلال درخودماندگی میتواند منجر به تجربه هیجانات و احساسات ناخوشایند در والدین آنان گردد. از این رو پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش واقعیتدرمانی بر افزایش شادکامی و مسئولیتپذیری مادران کودکان مبتلا به اختلال درخودماندگی انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه ...
بیشتر
داشتن یک کودک مبتلا به اختلال درخودماندگی میتواند منجر به تجربه هیجانات و احساسات ناخوشایند در والدین آنان گردد. از این رو پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش واقعیتدرمانی بر افزایش شادکامی و مسئولیتپذیری مادران کودکان مبتلا به اختلال درخودماندگی انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. با روش نمونهگیری در دسترس، 31 نفر از مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف درخودمانده انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و 16 نفری کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش آموزش واقعیت درمانی را به مدت 7 جلسه 90 دقیقهای و به صورت هفتگی دریافت کردند، در حالی که گروه گواه در معرض هیچ مداخلهای قرار نگرفتند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه شادکامی آرگیل و پرسشنامه مسئولیتپذیری گاف استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره حاکی از تفاوت معنادار بین دو گروه در نمرات شادکامی و مسئولیتپذیری بود؛ بدین ترتیب، آموزش واقعیتدرمانی موجب افزایش شادکامی و مسئولیتپذیری در مادران گروه آزمایش شد. با توجه به نتایج به دست آمده می-توان از آموزش واقعیتدرمانی گروهی به عنوان روشی موثر و مفید در افزایش شادکامی و مسئولیتپذیری مادران کودکان درخودمانده در مداخلات درمانی و بالینی استفاده کرد.
سمیه امینی؛ مهدیه سادات خشوعی
چکیده
هدف این پژوهش بررسی رابطه تابآوری و شادکامی والدین با مشکلات رفتاری دانشآموزان مقطع ابتدایی شهر اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشآموزان مقطع ابتدایی شهر اصفهان بودند که در سال 94- 1393 به تحصیل اشتغال داشتند. از این جامعه آماری تعداد 120 نفر به روش تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی رابطه تابآوری و شادکامی والدین با مشکلات رفتاری دانشآموزان مقطع ابتدایی شهر اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشآموزان مقطع ابتدایی شهر اصفهان بودند که در سال 94- 1393 به تحصیل اشتغال داشتند. از این جامعه آماری تعداد 120 نفر به روش تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از سه پرسشنامه تابآوری، شادکامی و فرم والدین فهرست رفتاری کودک استفاده شد. دادههای پژوهش با استفاده از همبستگی پیرسون، رگرسیون همزمان و تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد بین تابآوری والدین با مشکلات عاطفی، اضطرابی، بیشفعالی و رفتار مقابلهای دانشآموزان رابطه منفی معناداری وجود داشت. همچنین شادکامی والدین با مشکلات عاطفی، اضطرابی، جسمانی، بیشفعالی، رفتار مقابلهای و مشکلات سلوک دانشآموزان رابطه منفی معنادار داشت. تابآوری والدین پیشبینی کننده مشکلات بیشفعالی دانشآموزان و شادکامی والدین پیشبینی کننده مشکلات عاطفی، اضطرابی، جسمانی، رفتار مقابلهای و سلوک دانشآموزان بود. همچنین بین دانشآموزان دختر و پسر از نظر ابعاد مشکلات رفتاری تفاوتی وجود نداشت. بنابراین، نتایج نشاندهنده اهمیت تأثیر ویژگیهای والدین بر مشکلات رفتاری دانشآموزان دختر و پسر بود.
زهرا غلامی حیدرآبادی؛ شکوه نوابی نژاد؛ علی دلاور؛ عبدالله شفیع آبادی
دوره 4، شماره 16 ، دی 1393، ، صفحه 97-116
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی برنامه گروهی آموزش مثبتنگریبر افزایش شادکامی و سخترویی مادران دارای فرزند نابینا بود. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروهکنترل بود. جامعه آماری شامل همهمادران دارای فرزند نابینا شهر تهران بود که فرزندانشان در مدارس نابینایان مشغولبه تحصیل بودند. نمونه شامل 30 نفر از مادران ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی برنامه گروهی آموزش مثبتنگریبر افزایش شادکامی و سخترویی مادران دارای فرزند نابینا بود. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروهکنترل بود. جامعه آماری شامل همهمادران دارای فرزند نابینا شهر تهران بود که فرزندانشان در مدارس نابینایان مشغولبه تحصیل بودند. نمونه شامل 30 نفر از مادران یادشده بود که به روش نمونه گیریهدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر در گروه آزمایشو 15 نفر درگروه کنترل) قرار گرفتند. گروه آزمایش در 10 جلسه تحت آموزش گروهی مثبتنگریقرارگرفتند. آزمودنیهای گروه آزمایش و کنترل در 2 مرحله، پیش آزمون و پس آزمون ازطریق پرسشنامه شادکامی و سخترویی مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادههایگردآوری شدهبا روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتههای پژوهشنشان داد که آموزش گروهی مثبتنگری بر افزایش شادکامی و سخترویی مادران دارایفرزند نابینارا افزایش (P≤0/05) دادهاست.نتایج نشان داد بین مثبت نگری با سخت رویی و شادکامی رابطه مثبت و معناداریوجود دارد و افراد سخت رو از میزان شادکامی بالاتری برخوردارند.
عفت سادات رباط جزی؛ اعظم غفوری
دوره 4، شماره 13 ، فروردین 1393، ، صفحه 118-129
چکیده
آسیب ذهنی یکی از عمدهترین و دشوارترین مسائل و مشکلات خانوادهها در دنیای امروزی است که فشارهای روانی زیادی بر کل خانواده بهویژه مادران تحمیل میکنند. کمبود دانش و آگاهی در مورد فرزندان آسیبدیده یکی از عوامل مهم در بروز واکنشهای نامطلوب است. بنابراین آموزشهای مناسب منجر به شادکامی مادران و خانوادههای آنها میشود. ...
بیشتر
آسیب ذهنی یکی از عمدهترین و دشوارترین مسائل و مشکلات خانوادهها در دنیای امروزی است که فشارهای روانی زیادی بر کل خانواده بهویژه مادران تحمیل میکنند. کمبود دانش و آگاهی در مورد فرزندان آسیبدیده یکی از عوامل مهم در بروز واکنشهای نامطلوب است. بنابراین آموزشهای مناسب منجر به شادکامی مادران و خانوادههای آنها میشود. زیرا افراد، نگرش خوشبینانهای به وقایع و رویدادهای اطراف خود پیدا میکنند و بهجای سوگیری منفی نسبت به اتفاقات پیرامون خود، سعی در استفاده بهینه از این رویدادها دارند. هدف از پژوهش حاضر مطالعه تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر شادکامی مادران کودکان کمتوانذهنی بود. روش پژوهش آزمایشی بود. بدین منظور40 نفر از مادران کودکان کمتوانذهنی مراجعهکننده به موسسه مهر آفرینان امید قم در سال 91-90 به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی ساده در دو گروه 20 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار مورداستفاده، پرسشنامه شادکامی آکسفورد بود. دادههای بهدستآمده با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت و یافتهها نشان داد میانگین نمرات شادکامی مادران کودکان کمتوانذهنی در گروه آزمایش پس از آموزش مهارتهای زندگی افزایشیافته است (14.48F= و 0.001> P). نتایج مطالعه حاضر نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی بر شادکامی مادران دارای فرزند کمتوانذهنی تأثیر داشته است و سطح آگاهی و پذیرش آنها را نسبت به پدیده کمتوانیذهنی افزایش داده است.