حسین المدنی؛ پرویز عسگری؛ ساسان باوی
چکیده
اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی[1] در اصل به معنای اختلالات رفتاری است که از زمان کودکی آغاز میشود و اگر از راههای درمانی مناسب استفاده نشود، ممکن است تا نوجوانی و حتی میانسالی ادامه پیدا کند. هدف از انجام پژوهش حاضر، طراحی مدل ساختاری شدت اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی بر اساس عملکرد خانواده و سلامت روانی با میانجیگری رضایت ...
بیشتر
اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی[1] در اصل به معنای اختلالات رفتاری است که از زمان کودکی آغاز میشود و اگر از راههای درمانی مناسب استفاده نشود، ممکن است تا نوجوانی و حتی میانسالی ادامه پیدا کند. هدف از انجام پژوهش حاضر، طراحی مدل ساختاری شدت اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی بر اساس عملکرد خانواده و سلامت روانی با میانجیگری رضایت زناشویی در مادران شهر تهران بوده است. در این پژوهش توصیفی-همبستگی، جامعه آماری را کودکان پسرِ بیشفعال به همراه مادران آنها در شهر تهران در سال 1400 تشکیل دادند که به روش نمونهگیری هدفمند، تعداد 212 نفر از آنان بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارتاند از پرسشنامههای عملکرد خانواده مدل مکمستر اپشتاین و همکاران (1978)، سلامت روانی دراگاتیس و زیکلزوراک (1973)، شدت اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی کانرز، ارهاد، و اسپارو (1999)، و رضایت زناشویی انریچ از السون، فورنیر، و دراکمن (1987). ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که تمامی مسیرهای مستقیم بهجز مسیر عملکرد خانواده با شدت اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی معنادار بودند (05/0P>). همچنین، مسیرهای غیرمستقیم عملکرد خانواده با شدت اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی با نقش میانجی رضایت زناشویی (01/0P>)، و نیز رابطه سلامت روانی با شدت اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی با نقش واسطهای رضایت زناشویی (01/0P>) معنادار بودند. بر اساس نتایج این پژوهش، الگوی پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بوده و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر شدت اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی کودکان برداشته است.
شهروز نعمتی؛ فرناز مهدی پور مارالانی
چکیده
هدف پژوهش حاضر مدلیابی ساختاری سبک های دلبستگی به خدا ،تاب آوری و سلامت روانی در والدین دارای کودکان نارسایی-های رشدی و هوشی بود، طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه مادران دارای کودکان نارساییهای رشدی و هوشی شهر تبریز در سال تحصیلی 94-1393 در دوره ابتدایی بود. تعداد 200 نفر از این گروه از طریق روش نمونهگیری هدفمند ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مدلیابی ساختاری سبک های دلبستگی به خدا ،تاب آوری و سلامت روانی در والدین دارای کودکان نارسایی-های رشدی و هوشی بود، طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه مادران دارای کودکان نارساییهای رشدی و هوشی شهر تبریز در سال تحصیلی 94-1393 در دوره ابتدایی بود. تعداد 200 نفر از این گروه از طریق روش نمونهگیری هدفمند دردسترس بهعنوان نمونه انتخاب شدند و مقیاسهای تابآوری کانر و دیویدسون (2003)، دلبستگی به خدا روات و کرکپاتریک (2002) و سلامت روانی دراگوتیس و همکاران (1976) برای جمعآوری دادهها مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که در بین دلبستگی به خدا، دلبستگی ایمن منجر به افزایش سلامت روانی، دلبستگی اضطرابی باعث کاهش سلامت روانی و دلبستگی اجتنابی منجر به کاهش سلامت روانی و تاب آوری میشود. افزون بر این، تاب آوری عامل افزایش سلامت روانی شد، ولی تابآوری در رابطه دلبستگی به خدا و سلامت روانی، نقش واسطهای ایفا نکرد. باتوجه به اهمیت سازههای معنوی تحولی در ارتقای سلامت روانی و کاربرد آن هم در حوزههای پژوهشی و مداخلههای روانشناختی، برای والدین کودکان نارساییهای رشدی و هوشی و دیگر گروهها پیشنهاد میشود.
نیلوفر میکاییلی؛ خدیجه زمانلو
دوره 2، شماره 5 ، فروردین 1391، ، صفحه 145-166
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان شیوع کودکآزاری و همچنین، پیشبینی آن از طریق بررسی متغیرهای افسردگی و اضطراب والدین، سبکهای دلبستگی و سلامت روانی نوجوانان پسر آنان میباشد. جامعۀ آماری شامل کلیۀ دانش آموزان پسر دورۀ راهنمایی شهر اردبیل بود. به منظور تعیین شیوع کودکآزاری یک مطالعه از نوع کاربردی و برای پیشبینی آن روش همبستگی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان شیوع کودکآزاری و همچنین، پیشبینی آن از طریق بررسی متغیرهای افسردگی و اضطراب والدین، سبکهای دلبستگی و سلامت روانی نوجوانان پسر آنان میباشد. جامعۀ آماری شامل کلیۀ دانش آموزان پسر دورۀ راهنمایی شهر اردبیل بود. به منظور تعیین شیوع کودکآزاری یک مطالعه از نوع کاربردی و برای پیشبینی آن روش همبستگی از نوع تحلیل ممیز به کار رفته است. 2000 دانشآموز به روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای برای شیوع شناسی و از بین آنان 200 دانش آموز که بالاترین نمره و 200 دانش آموز که پایینترین نمره را گرفته بودند، برای آزمون فرضیهها انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامههای ضربه کودکی (CTQ)، افسردگی بک، اضطراب اسپیل برگر، سبک دلبستگی هازان و شیور و مقیاس تجدیدنظر شده نود سؤالی علائم روانی (SCL 90 – R) میباشد. برای تحلیل دادهها علاوه بر روشهای آمار توصیفی، روش تحلیل ممیز نیز مورد استفاده قرار گرفت. براساس نتایج به طورکلی، 85/14درصد آزمودنیها در معرض کودک آزاری بالاتر از متوسط قرار گرفته بودند و کودکآزاری عاطفی شایعترین نوع بود. همچنین، کودک آزاری را میتوان از طریق متغیرهای افسردگی و اضطراب والدین، سبکهای دلبستگی و سلامت روانی فرزندان پیشبینی نمود. از سوی دیگر با توجه به اثرات مخرب کودک آزاری، با انجام دادن پژوهش و شناسایی عوامل پیشبینیکنندۀ آن میتوان اقدامات مداخلهای لازم را به منظور پیشگیری از وقوع آن انجام داد.
ایراندخت فیاض؛ ژاله کیانی
دوره 1، شماره 2 ، مرداد 1390، ، صفحه 19-48
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی وضعیت سلامت روانی نوجوانان بی سرپرست پرورشگاه شهید دستغیب و نمازی شهر شیراز انجام گردیده است. تحقیق حاضراز نوع تحقیقات کاربردی و شیوه انجام آن زمینهای است، جامعه آماری این پژوهش کل نوجوانان ساکن در پرورشگاه شهید دستغیب و نمازی در شهر شیراز در سال 1389 است، نمونه با جامعه آماری برابر است. ابزار جمع آوری اطلاعات ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور بررسی وضعیت سلامت روانی نوجوانان بی سرپرست پرورشگاه شهید دستغیب و نمازی شهر شیراز انجام گردیده است. تحقیق حاضراز نوع تحقیقات کاربردی و شیوه انجام آن زمینهای است، جامعه آماری این پژوهش کل نوجوانان ساکن در پرورشگاه شهید دستغیب و نمازی در شهر شیراز در سال 1389 است، نمونه با جامعه آماری برابر است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه گلدبرگ[1] 28- GHQبوده است. از روشهای آماری: میانگین، ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمون دوجملهای وآزمون من- ویتنی استفاده شده است. یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که الف) وضعیت سلامت روانی ساکنین هر دو پرورشگاه در حد قابل قبولی قرار دارد. ب) در ابعاد (علائم جسمانی، اختلال در کارکرد اجتماعی، افسردگی شدید) بین سلامت پسران و دختران در مؤلفه اضطراب و اختلال خواب این اختلاف معنی دار بوده و اضطراب و اختلال خواب در دختران شایع تر است. ج) میزان سلامت در دانشآموزان دوره راهنمایی ودبیرستانی با هم تفاوت ندارد. د) بین مؤلفههای سلامت روان با سن دانشآموزان مورد مطالعه یک همبستگی منفی وجزئی مشاهده میشود، که در سطح اطمینان 95 % معنادار است. نتایج تحقیق نشان داد که بر خلاف انتظار کودکان تحت سرپرستی در پرورشگاههای دستغیب و نمازی از لحاظ سلامت روانی در وضعیت بدی قرار ندارند . با توجه به فراوانی پایین موارد مبتلا به اختلالات روانی حاصل از نتایج آزمون، لزوم برنامه ریزی متناسب و اقدامات پیشگیری از طریق آموزش بهداشت روانی و فعال کردن مراکز مشاوره از طرف مسؤولین امر ضروری میباشد. [1]. Gold berg