علی ترکاشوند؛ امیر قمرانی
چکیده
مشکلات رفتاری فرزندان تأثیرات قابلتوجهی بر خانوادههای آنان دارد؛ لذا هدف از پژوهش حاضر ارزیابی اثربخشی مداخله سرریزشدگی بر پردازش هیجانی و خودنهانسازی مادران دارای فرزند با مشکلات رفتاری برونی شهر اصفهان بود. این پژوهش به بهصورت نیمه آزمایشی شامل پیشآزمون، پسآزمون با دوره پیگیری بود. روش نمونهگیری بهصورت دسترس و ...
بیشتر
مشکلات رفتاری فرزندان تأثیرات قابلتوجهی بر خانوادههای آنان دارد؛ لذا هدف از پژوهش حاضر ارزیابی اثربخشی مداخله سرریزشدگی بر پردازش هیجانی و خودنهانسازی مادران دارای فرزند با مشکلات رفتاری برونی شهر اصفهان بود. این پژوهش به بهصورت نیمه آزمایشی شامل پیشآزمون، پسآزمون با دوره پیگیری بود. روش نمونهگیری بهصورت دسترس و هدفمند بود که 30 نفر از مادران دارای فرزند با مشکلات رفتاری برونیشده انتخابشده و در دوگروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. مادران گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقهای (هفتهای دو جلسه) تحت مداخله سرریزشدگی قرار گرفتند. گروه کنترل هیچگونه مداخلهای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه مشکلات رفتاری آخنباخ-فرم والد (2001) (برای غربالگری گروه نمونه)، پرسشنامه خودنهانسازی لارسن و چستاین (1990) و پرسشنامه پردازش اطلاعات هیجانی (باکر، 2010) بودند. تحلیل دادهها با آزمونهای تحلیل کوواریانس (تک متغیره و چند متغیره) در نسخهی 26 نرمافزار Spss انجام گرفت. نتایج حاکی از آن بود که مداخله سرریز شدگی بر خود نهانسازی (902/12 F=و 001/0P=) و پردازش هیجانی (017/33 F=) و (001/0P=) تأثیر مثبت و معناداری در سطح (05/0α=) داشت. بهعلاوه، نتایج در مرحلهی پیگیری نیز در سطح (05/0α=) تداوم داشت. طبق یافتههای این مطالعه، مداخله سرریز شدگی بر روی خود نهانسازی و پردازش هیجانی مادران دارای فرزند با مشکلات رفتاری برونی تأثیر معناداری داشته است. نظر به اینکه مادران اصلیترین رکن در تربیت فرزندان خود هستند؛ این یافته تلویحاتی روانشناختی و تربیتی برای مادران دارای فرزند با مشکلات رفتاری برونی به دنبال دارد.
فاطمه کارگر؛ امیر قمرانی؛ قاسم نوروزی
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی پیشایندها و پیامدهای کارکردهای اجرایی در نوجوانان با اختلال سلوک، در قالب یک مدل علی بود. روش پژوهش، از نوع توصیفی و طرح همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشآموزان پسر متوسطه اول مشغول به تحصیل استان قم در سال 1400 بودند. از این جامعه، 451 نفر که با استفاده از پرسشنامه علائم مرضی (4SCI-) کودکان با اختلال ...
بیشتر
هدف این پژوهش، بررسی پیشایندها و پیامدهای کارکردهای اجرایی در نوجوانان با اختلال سلوک، در قالب یک مدل علی بود. روش پژوهش، از نوع توصیفی و طرح همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشآموزان پسر متوسطه اول مشغول به تحصیل استان قم در سال 1400 بودند. از این جامعه، 451 نفر که با استفاده از پرسشنامه علائم مرضی (4SCI-) کودکان با اختلال سلوک تشخیص دادهشده و حاضر به همکاری بودند با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه شیوه فرزندپروری، کارکردهای اجرایی و صفات سنگدلی-بیرحمی استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج ماتریس همبستگی نشان داد که بین متغیرهای پژوهش همبستگی معناداری در سطح p <05/0 و p < 01/0 وجود داشت. در ادامه، نتایج تحلیل مسیر حاکی از معناداری نقش واسطهای کارکردهای اجرایی در رابطه میان شیوههای فرزندپروری و صفات سنگدلی-بیرحمی بود. بهطورکلی، کارکردهای اجرایی و شیوههای فرزندپروری دو مورد از عوامل اصلی برای بررسی صفات سنگدلی-بیرحمی هستند.
عبدالحسین شمسی؛ امیر قمرانی
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی فرزندپروری مبتنی برمهارتهای سازماندهی و فرزندپروری ذهنآگاهانه بر روابط والد-کودک و علائم کودکان با اختلال نارساییتوجه/ بیشفعالی بود. این مطالعه از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری بود. جامعهآماری شامل کلیه کودکان 8-10 سال با اختلال نارساییتوجه/ بیشفعالی هستندکه در سال ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی فرزندپروری مبتنی برمهارتهای سازماندهی و فرزندپروری ذهنآگاهانه بر روابط والد-کودک و علائم کودکان با اختلال نارساییتوجه/ بیشفعالی بود. این مطالعه از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری بود. جامعهآماری شامل کلیه کودکان 8-10 سال با اختلال نارساییتوجه/ بیشفعالی هستندکه در سال 1397-1398در مدارس عادی شهر اصفهان مشغول به تحصیل بودند در این پژوهش 45 دانشآموز پسر با اختلال نارساییتوجه/ بیشفعالی که بر اساس نظر روانپزشک کودکان و چهارمین ویرایش مقیاس سوانسون- نولان و پلهام(SNAP-IV)، مبتلا به اختلال نارساییتوجه/ بیشفعالی تشخیص دادهشدند به صورت نمونهگیریخوشهای چندمرحلهای انتخابشدند. یک گروه آزمایش 11 جلسه آموزش فرزندپروری مبتنی بر مهارت هایسازماندهی وگروه آزمایش دیگر 8 جلسه فرزندپروریذهن آگاهانه دریافتکردند. در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری، چهارمین ویرایش مقیاس سوانسون- نولان و پلهام(SNAP-IV) ومقیاس رابطه والد- کودک (CPRS) بر روی آنها اجرا گردید. دادهها با استفاده از تحلیلواریانس با اندازهگیریمکرر مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج پژوهش نشانداد که فرزندپروری ذهنآگاهانه در مقایسه با فرزندپروری مبتنی برمهارتهای سازماندهی بر روابط والد-کودک در مرحله پسآزمون تأثیرمعناداری داشتهاست واین تأثیر در مرحله پیگیری نیز باقیمانده است(05/0P≤). همچنین فرزندپروری مبتنی بر مهارت های سازماندهی بر نارساییتوجه و نیز نارساییتوجه/ بیشفعالی کل در مرحله پسآزمون تأثیر معناداری داشتهاست واین تأثیر در مرحله پیگیری نیز باقی مانده است(05/0P≤). اما فرزندپروری مبتنی بر مهارتهای سازماندهی بر روی علائم بیشفعالی/تکانشگری تاثیر معناداری نداشتهاست(05/0P≥). این مطالعه با آموزش فرزندپروری ذهنآگاهانه و فرزندپروریمبتنی بر مهارتهایسازماندهی به عنوان یک مداخله، نتایج امیدوارکنندهای بر بهبود روابط والد-کودک و کاهش علائم کودکان با اختلال نارساییتوجه/ بیشفعالی ارائه میدهد.
مسلم اصلی آزاد؛ غلامرضا منشئی؛ امیر قمرانی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم شناختی هیجان و تحمل ابهام دانشآموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل دانشآموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی شهر اصفهان ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم شناختی هیجان و تحمل ابهام دانشآموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل دانشآموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی شهر اصفهان در سال تحصیلی 97-1396 بود. در این پژوهش تعداد 30 دانشآموز دوره متوسطه اول مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی با روش نمونهگیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل گمارده شدند (15 دانشآموز در گروه آزمایش و 15 دانشآموز در گروه کنترل). گروه آزمایش مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را طی سه ماه در 10 جلسه 75 دقیقهای دریافت نمودند. پرسشنامههای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه وسواس هاجسون و راچمن (1980)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گروس و جان (2003) و پرسشنامه تحمل ابهام مکلین (1993) بود. دادههای حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم شناختی هیجان و تحمل ابهام دانشآموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی تأثیر معناداری داشته است (P<0/05). بدین صورت که این درمان توانسته منجر به بهبود تنظیم شناختی هیجان و تحمل ابهام دانشآموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی شود. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان چنین نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با بهرهگیری از فنونی همانند کاربرد تکنیکهای ذهنی، مشاهده خود به عنوان زمینه، تکنیکهای گسلش شناختی، تصریح ارزشها و عمل متعهدانه میتواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود تنظیم شناختی هیجان و تحمل ابهام دانشآموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی مورد استفاده گیرد.
محمد مدحی؛ امیر قمرانی؛ احمد یارمحمدیان
چکیده
کمتوانی ذهنی و تحولی، اختلالی است که بر کارکرد انطباقی و هوشی فرد در حوزههای عملی، اجتماعی و مفهومی تأثیرگذار است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر برنامه مدل دوگانهای بی سی ایکس و فرزندپروری مبتنی بر مهرورزی بر رابطه مادر –کودک و مشکلات رفتاری کودکان با کمتوانی ذهنی و تحولی بود. روش پژوهش آزمایشی ...
بیشتر
کمتوانی ذهنی و تحولی، اختلالی است که بر کارکرد انطباقی و هوشی فرد در حوزههای عملی، اجتماعی و مفهومی تأثیرگذار است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر برنامه مدل دوگانهای بی سی ایکس و فرزندپروری مبتنی بر مهرورزی بر رابطه مادر –کودک و مشکلات رفتاری کودکان با کمتوانی ذهنی و تحولی بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون پسآزمون و پیگیری بود. نخست، آزمودنیها بر اساس ملاکهای ورود غربال شدند، سپس 45 مادر کودکان با کمتوانی ذهنی و تحولی انتخاب شده و بهطور تصادفی در گروههای آزمایشی و گواه جای گرفتند (15 نفر در هر گروه). مادران در گروه مبتنی بر برنامه مدل دوگانهای بی سی ایکس، 10 جلسه و در گروه مبتنی بر مهرورزی 8 جلسه تحت مداخله قرار گرفتند و گروه گواه، مداخلهای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه نقاط قوت و ضعف و پرسشنامه رابطه مادر-کودک در هر سه مرحله برای آزمودنیها اجرا شدند.تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل واریانس با تکرار سنجش نشان داد که آموزش فرزندپروری مبتنی بر برنامه مدل دوگانهای بی سی ایکس در مقایسه با فرزندپروری مبتنی بر مهرورزی و گروه گواه بر رابطه مادر –کودک و مشکلات رفتاری کودکان با کمتوانی ذهنی و تحولی تأثیرگذاری معناداری داشته است. بر اساس یافتهها، فرزندپروری مبتنی بر برنامه مدل دوگانهای بی سی ایکس برنامهای مؤثر برای فرزندپروری مادران کودکان با کمتوانی ذهنی و تحولی میباشد.