عادل محمدزاده؛ سعید حسن زاده؛ محسن شکوهی یکتا؛ سوگند قاسم زاده
چکیده
Autism spectrum disorder (ASD) is a developmental disability that can cause significant communication challenges. Because communication skills are essential to developing other skills, it seems necessary to use early interventions to improve communication skills in children with ASD. Therefore, the aim of this systematic review was to summarize current research about the effect of the Hanen parent program on the communication, interaction, and language skills of children with ASD. Accordingly, it was searched for all articles and dissertations indexed in Persian and foreign databases, in ScienceDirect, ...
بیشتر
Autism spectrum disorder (ASD) is a developmental disability that can cause significant communication challenges. Because communication skills are essential to developing other skills, it seems necessary to use early interventions to improve communication skills in children with ASD. Therefore, the aim of this systematic review was to summarize current research about the effect of the Hanen parent program on the communication, interaction, and language skills of children with ASD. Accordingly, it was searched for all articles and dissertations indexed in Persian and foreign databases, in ScienceDirect, Sagepub, Eric, Wiley, Springer, Pubmed, ProQuest, Noormags, Sid, Magiran, and Irandoc in the period 1990 to 2022; using a combination of expressions including “autism spectrum disorder”, “Hanen parent program”, “communication skills” and “early intervention”. Thus, according to the eligibility criteria (Inclusion and exclusion), thirteen articles were included in this systematic review. The results of these studies showed that the Hanen parent program can lead to the natural acquisition of communication skills in children with ASD by relying on strategies in the natural environment and parent-child interaction. Therefore, it is suggested that the Hanen parent program be used as a beneficial early intervention for children with ASD. However, due to the research limitations that reduce the generalization of the results, its effectiveness requires more detailed studies.
مژگان وطنخواه؛ سعید بختیارپور
چکیده
هدف از این پژوهش اثربخشی مهارتآموزی کودک راهحل محور بر مهارتهای زندگی و ارتباطی کودکان کمتوان ذهنی میباشد. این پژوهش از نوع نیمهآزمایشی دارای پیشآزمون-پسآزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام کودکان ن کمتوان ذهنی 9-13 ساله مراجعهکننده به آموزشگاه استثنایی امید در بازه زمانی 02-1401 واقع در شهر ساری بود. حجم ...
بیشتر
هدف از این پژوهش اثربخشی مهارتآموزی کودک راهحل محور بر مهارتهای زندگی و ارتباطی کودکان کمتوان ذهنی میباشد. این پژوهش از نوع نیمهآزمایشی دارای پیشآزمون-پسآزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام کودکان ن کمتوان ذهنی 9-13 ساله مراجعهکننده به آموزشگاه استثنایی امید در بازه زمانی 02-1401 واقع در شهر ساری بود. حجم نمونه پژوهش شامل 30 کودک که بهطور تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) از جامعه آماری به روش نمونهگیری در دسترس انتخابشده و در دو گروه آزمایش و گواه جایگماری شدند. گروه آزمایش در هشت جلسه 60 دقیقهای، هفتهای دو جلسه با پروتکل طراحیشده آموزش دیدند. ابزار استفادهشده، مقیاس رفتارسازشی وایلند میباشد. نتایج نشان داد که در کارایی این پروتکل، گروه گواه و آزمایش در دو مؤلفه مهارت ارتباطی و مهارت زندگی دارای تفاوت معنادار بودند (001/0>P) و برای دستیابی به این تفاوت از تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس ولچ استفاده شد؛ که نتایج بهدستآمده حاکی از اثربخشی پروتکل طراحیشده برای روش مهارتآموزی کودک راهحل محور بر مهارت ارتباطی و مهارت زندگی کودکان کمتوان ذهنی میباشد که میتوان نتیجهگرفت رویکرد مهارتآموزی کودک راهحل محور در جهت گسترش مهارتهای ارتباطی و زندگی کودکان کمتوان ذهنی مؤثر میباشد.
فاطمه مشهدی غلامعلی؛ لیلا ذوقی
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای ذهن آگاهی در روابط بین مهارتهای ارتباطی با تواناییهای شناختی، حل مسئله و آسایش روانشناختی مادران دانشآموزان مبتلا به اختلال طیف اُتیسم بود. روش: پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ روش توصیفی- همبستگی با طرح معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش را 571 نفر مادری بودند که فرزند دانشآموز ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای ذهن آگاهی در روابط بین مهارتهای ارتباطی با تواناییهای شناختی، حل مسئله و آسایش روانشناختی مادران دانشآموزان مبتلا به اختلال طیف اُتیسم بود. روش: پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ روش توصیفی- همبستگی با طرح معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش را 571 نفر مادری بودند که فرزند دانشآموز مبتلا به اختلال طیف اُتیسم آنها در مدارس مختص اختلال طیف اُتیسم (11 مدرسه) و مدارس پذیرای اختلال طیف اُتیسم (5 مدرسه) در شهر تهران مشغول به تحصیل بودند و نگهداری آنها را برعهده داشتند. از بین مدارس فوق تعداد 7 مدرسه (5 مدرسه مختص اختلال طیف اُتیسم و 2 مدرسه پذیرای اختلال طیف اُتیسم) به روش نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخابشده و مادران تمام دانشآموزان مبتلا به اختلال طیف اُتیسم این مدارس که تعدادشان 230 نفر بود بهعنوان گروه نمونه در نظر گرفته شدند و به پرسشنامههای تواناییهای شناختی نجاتی (1392) سبکهای حل مسئله کسیدی و لانگ (1996) آسایش روانشناختی ریف (1989) مهارتهای ارتباطی کوئین دام (2004) و ذهن آگاهی براون و رایان (2003) پاسخ دادند. یافتهها: نتایج تحلیل دادهها با استفاده از روش آماری معادلات ساختاری نشان داد که مدل پیشنهادی پژوهش از برازش خوبی برخوردار است. علاوه به راین، مهارتهای ارتباطی هم بهطور مستقیم و هم بهطور غیرمستقیم و بهواسطه ذهن آگاهی با تواناییهای شناختی، حل مسئله و آسایش روانشناختی مادران دارای دانشآموز مبتلا به اختلال طیف اُتیسم رابطه مثبت و معنیدار دارد (05/0P<). نتیجهگیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، لازم است بهبود مهارتهای ارتباطی و مهارت ذهن آگاهی مادران دانشآموزان اختلال طیف اُتیسم، موردتوجه ویژه قرار گیرند. در جهت رسیدن به این مهم، پیشنهاد میشود برنامههای آموزشی و دورههای توانمندسازی با هدف بهبود تواناییهای شناختی، مهارت حل مسئله و آسایش روانشناختی این مادران با استفاده از پروتکلها و روشهای مجزا و تلفیقی، بستههای آموزشی خودیاری و یا جلسات آموزشی مناسب اجرا در مدارس، مؤسسات و مراکز مربوطه در اختیار جامعه هدف پژوهش حاضر قرار گیرد.
سیده سمیه جلیل آبکنار؛ غلامعلی افروز؛ علی اکبر ارجمندنیا؛ باقر غباری بناب
چکیده
کمتوانی ذهنی تمام جنبههای زندگی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد در حالی که استفاده از برنامه اوقات فراغت با نتایج مؤثری همراه است. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی برنامه اوقات فراغت عرش بر حافظه کاری، ظرفیت شناختی و مهارتهای ارتباطی دانشآموزان کمتوان ذهنی بود. این پژوهش، یک مطالعه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون و گروه کنترل ...
بیشتر
کمتوانی ذهنی تمام جنبههای زندگی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد در حالی که استفاده از برنامه اوقات فراغت با نتایج مؤثری همراه است. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی برنامه اوقات فراغت عرش بر حافظه کاری، ظرفیت شناختی و مهارتهای ارتباطی دانشآموزان کمتوان ذهنی بود. این پژوهش، یک مطالعه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون و گروه کنترل بود. در این پژوهش 30 دختر کمتوان ذهنی که به روش نمونهگیری تصادفی از مدارس استثنایی شهر اصفهان انتخاب شده بودند، شرکت داشتند. آزمودنیها به دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش، برنامه اوقات فراغت عرش را در 16 جلسه دریافت کردند، در حالیکه به گروه کنترل این آموزش ارائه نشد. ابزارهای پژوهش، مجموعه آزمون حافظه کاری برای کودکان (1396)، آزمون هوشی وکسلر کودکان (2003) و پرسشنامه مهارتهای ارتباطی (1990) بود. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که برنامه اوقات فراغت عرش بر حافظه کاری، ظرفیت شناختی و مهارتهای ارتباطی آزمودنیها تاثیر معناداری معناداری داشت (0/001>p). بر اساس یافتهها، برنامه اوقات فراغت عرش حافظه کاری، ظرفیت شناختی و مهارتهای ارتباطی دانشآموزان کمتوان ذهنی را بهبود بخشید. بنابراین، میتوان از این برنامه بهمنظور ارتقای حافظه کاری، ظرفیت شناختی و مهارتهای ارتباطی چنین دانشآموزانی بهره برد و برنامهریزی برای استفاده از برنامه اوقات فراغت عرش برای آنها اهمیت ویژهای دارد.
کاظم برزگر بفرویی؛ مهدی زارعی حسین آبادی؛ مرتضی امیدیان
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر اضطراب اجتماعی نوجوانان پسر کمتوان ذهنی شهر یزد انجام شده است. روش این پژوهش آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بوده و جامعۀ آماری دانشآموزان پسر کمتوان ذهنی 11 تا 20 ساله را شامل میشد که در سال تحصیلی 94-93 در مدارس خاصّ کمتوان ذهنی شهر یزد ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر اضطراب اجتماعی نوجوانان پسر کمتوان ذهنی شهر یزد انجام شده است. روش این پژوهش آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بوده و جامعۀ آماری دانشآموزان پسر کمتوان ذهنی 11 تا 20 ساله را شامل میشد که در سال تحصیلی 94-93 در مدارس خاصّ کمتوان ذهنی شهر یزد مشغول به تحصیل بودهاند. نمونۀ این پژوهش شامل 40 دانشآموز است که بهطور تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (20 نفر برای هر گروه) جایگزین شدند. ابزار پژوهش، مقیاس اضطراب اجتماعی لاجرسا برای نوجوانان بود. برنامۀ آموزش مهارتهای ارتباطی طی 12 جلسۀ 50 دقیقهای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوریشده، علاوه بر آمار توصیفی از آمار استنباطی مانند آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافتههای این پژوهش نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گواه از لحاظ اضطراب اجتماعی و تمامی ابعاد آن تفاوت معنیدار وجود دارد (01/0p<). نتایج حاصل از تحلیل دادهها حاکی از آن است که آموزش مهارتهای ارتباطی باعث کاهش اضطراب اجتماعی (%58 =اندازۀ اثر) و مؤلفههای آن، یعنی ترس از ارزیابی منفی، اجتناب و اندوه اجتماعی در موقعیت جدید و اجتناب و اندوه عمومی (%30/59 =اندازۀ اثر) در دانشآموزان گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شده است. از این رو این پژوهش پیشنهاد میکند که بر آموزش مهارتهای ارتباطی به دانشآموزان کمتوان ذهنی تأکید شود.
کاظم برزگر بفروئی؛ مهدی زارعی حسین آبادی؛ مرتضی امیدیان
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر اضطراب اجتماعی نوجوانان پسر کمتوان ذهنی شهر یزد انجام شد. روش پژوهش نیمهآزمایشی و طرح آن پیشآزمون پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانشآموزان پسر کمتوان ذهنی 11 تا 20 ساله را شامل میشدند که در سال تحصیلی 94-1393 در مدارس کمتوان ذهنی شهر یزد مشغول ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر اضطراب اجتماعی نوجوانان پسر کمتوان ذهنی شهر یزد انجام شد. روش پژوهش نیمهآزمایشی و طرح آن پیشآزمون پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانشآموزان پسر کمتوان ذهنی 11 تا 20 ساله را شامل میشدند که در سال تحصیلی 94-1393 در مدارس کمتوان ذهنی شهر یزد مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل 40 دانشآموز بود که بهطور تصادفی انتخاب و در دو گروه 20 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار پژوهش مقیاس اضطراب اجتماعی لاجرسا برای نوجوانان بود. برنامه آموزش مهارتهای ارتباطی طی 12 جلسه 50 دقیقهای به شرکتکنندگان گروه آزمایش آموزش داده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها علاوه بر آمار توصیفی از آمار استنباطی مانند آزمون t مستقل و تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گواه از لحاظ اضطراب اجتماعی و تمامی ابعاد آن تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل دادهها نشانگر آن بود که آموزش مهارتهای ارتباطی باعث کاهش اضطراب اجتماعی و مؤلفههای آن، یعنی ترس از ارزیابی منفی، اجتناب و اندوه اجتماعی در موقعیت جدید و اجتناب و اندوه عمومی در دانشآموزان گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شده است. از اینرو پیشنهاد میشود که بر آموزش مهارتهای ارتباطی به دانشآموزان کمتوان ذهنی تأکید شود.