مقاله پژوهشی
احمد بهپژوه؛ شیدا امیرافشاری؛ باقر غباری بناب؛ علیاکبر ارجمندنیا
دوره 2، شماره 8 ، بهمن 1391، صفحه 1-20
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی و شناسایی نقش عوامل تنشزای دوران بارداری در ابتلای کودکان به اختلال کاستی توجه و بیشفعالی بود. در این پژوهش پس رویدادی 64 کودک با اختلالکاستی توجه و بیشفعالی و 61 کودک عادی از مراکز پیش دبستانی و مدارس ابتدایی پسرانه شهر جدید پرند در سال تحصیلی 90-1389 با استفاده از پرسشنامه تشخیص اختلال کاستی توجه و بیش فعالی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی و شناسایی نقش عوامل تنشزای دوران بارداری در ابتلای کودکان به اختلال کاستی توجه و بیشفعالی بود. در این پژوهش پس رویدادی 64 کودک با اختلالکاستی توجه و بیشفعالی و 61 کودک عادی از مراکز پیش دبستانی و مدارس ابتدایی پسرانه شهر جدید پرند در سال تحصیلی 90-1389 با استفاده از پرسشنامه تشخیص اختلال کاستی توجه و بیش فعالی توسط معلمان شناسایی شدند. سپس به مادران این دو گروه از دانشآموزان پرسشنامۀ محقق ساخته به منظور شناسایی عوامل تنشزای دوران بارداری داده شد. در این پژوهش، عوامل تنشزای دوران بارداری به عنوان متغیرهای تأثیرگذار و اختلال کاستی توجه و بیش فعالی به عنوان متغیر تأثیرپذیر و جنسیت به عنوان متغیر کنترل در نظر گرفته شد. نتایج به دست آمده نشان داد که بیماری مادر، بحث و مشاجره با نزدیکان، نگرانیهای مالی مادر در دوران بارداری و نگرانیهای مادر در مورد زنده ماندن نوزاد هنگام زایمان به طور معناداری در گروه کودکان با اختلال کاستی توجه و بیشفعالی بیشتر از گروه کودکان عادی بود. از یافتههای مهم دیگر این بود که میانگین وزن کودکان با اختلال کاستی توجه و بیشفعالی هنگام تولد در مقایسه با کودکان عادی به طور معناداری کمتر بود.
مقاله پژوهشی
شهین علیاییزند؛ سمیرا وکیلی
دوره 2، شماره 8 ، بهمن 1391، صفحه 55-76
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش ایمنسازی درپیشگیری از آسیب جنسی دختران نوبالغ کمتوان ذهنی آموزشپذیر انجام شده است. روش این پژوهش نیمه آزمایشی و جامعه آماری را تمامی مراکز آموزشی دخترانه کمتوان ذهنی شهر تهران تشکیل میدهند که 64 مرکز میباشد. واحدهای نمونهبرداری شامل چهارمرکز آموزشی دخترانه کمتوان ذهنی است که با استفاده ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش ایمنسازی درپیشگیری از آسیب جنسی دختران نوبالغ کمتوان ذهنی آموزشپذیر انجام شده است. روش این پژوهش نیمه آزمایشی و جامعه آماری را تمامی مراکز آموزشی دخترانه کمتوان ذهنی شهر تهران تشکیل میدهند که 64 مرکز میباشد. واحدهای نمونهبرداری شامل چهارمرکز آموزشی دخترانه کمتوان ذهنی است که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده از میان مراکز آموزشی دخترانه کمتوان ذهنی شهر تهران انتخاب شدند. بعد از اجرای پرسشنامه «آسیبپذیری جنسی کودکان و نوجوانان» علیایی زند با اعتبار و روایی بالاتر از (85/0= )، تعداد 40 دانشآموز نوبالغ کمتوان ذهنی، به عنوان گروه آسیبپذیر تر جنسی شناخته شدند و جهت ایمنسازی در مقابل آسیبپذیری جنسی تحت برنامههای مداخله آزمایشی قرار گرفتند. بدین ترتیب که ابتدا بعد از انجام پیشآزمون برنامههای مداخله آزمایشی ارائه گردید، درادامه پس آزمون صورت گرفت، سپس بعد از دوهفته با اجرای آزمون پیگیری، پایداری آموزش ایمنسازی، بار دیگر در بوته آزمایش قرار گرفت. در نهایت، با استفاده از مدل آماری اندازهگیری مکرر به آزمون سئوالهای پژوهش پرداخته شد. یافتهها نشان دادند که آموزش ایمنسازی جنسی در حفظ واحترام به حریم جسمی و مهارتهای مقابلهای در برابر آسیب پذیری جنسی دختران نوبالغ کمتوان ذهنی آموزشپذیر مؤثر است. از این رو پیشنهاد میشود سایر کودکان نوبالغ دختر وپسراستثنایی با استفاده از وسایل کمک آموزشی متنوع، جهت پیشگیری از آسیب پذیری جنسی، در مراکز آموزشی مورد آموزش قرار گیرند.
مقاله پژوهشی
مجید قدمی
دوره 2، شماره 8 ، بهمن 1391، صفحه 77-98
چکیده
این مقاله مبانی نظری رویکرد جداسازی در آموزش و پرورش را میکاود و با تبیین مبانی فلسفی این رویکرد، اصول تربیتی آن را مورد بررسی قرار میدهد و با ژرفنگری در این مبانی و اصول، مکتب فلسفی را که در بروز رویکرد جداسازی نقش اساسی داشته معرفی میکند. در این پژوهش توصیفی و تحلیلی از منابع مختلف حاوی نظریات و مستندات فلسفی و تاریخی صاحبنظران ...
بیشتر
این مقاله مبانی نظری رویکرد جداسازی در آموزش و پرورش را میکاود و با تبیین مبانی فلسفی این رویکرد، اصول تربیتی آن را مورد بررسی قرار میدهد و با ژرفنگری در این مبانی و اصول، مکتب فلسفی را که در بروز رویکرد جداسازی نقش اساسی داشته معرفی میکند. در این پژوهش توصیفی و تحلیلی از منابع مختلف حاوی نظریات و مستندات فلسفی و تاریخی صاحبنظران و فیلسوفان تربیتی بهره گرفته شده است. در این پژوهش، نظریات و دیدگاههای مندرج در کتابها و مقالاتی که در حوزه مبانی فلسفی جداسازی در آموزش و پرورش ارائه گردیده و مجموعه نظریاتی که در کتابخانهها و پایگاههای اطلاعاتی در حوزه جداسازی، در دسترس بودهاند واکاوی شدهاند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که رویکرد جداسازی در آموزش و پرورش استثنایی متأثر از دیدگاه مدرنیسم است که با توجه به این رویکرد فلسفی و اجتماعی، وجود برخی پیامدهای تربیتی و آموزشی اجتناب ناپذیر است. با این تبعات آموزشی و اجتماعی و با عنایت به وضعیت اقلیمی کشور و کمی پوشش تحصیلی دانشآموزان استثنایی و به ویژه محروم ماندن دانشآموزان استثنایی ساکن روستاها از آموزش رسمی، رویکرد جداسازی در نظام آموزش و پرورش توصیه نمیشود. بلکه بایست از رویکردی در آموزش و پرورش استفاده شود که زمینه توسعه هر چه بیشتر پوشش تحصیلی افراد استثنایی را در کشور فراهم کند.
مقاله پژوهشی
علیرضا محمدی آریا؛ مریم سیف نراقی؛ علی دلاور؛ اسماعیل سعدی پور
دوره 2، شماره 8 ، بهمن 1391، صفحه 99-116
چکیده
هدفاین مطالعه مشخص کردن تأثیر آموزش راهبردهای شناختی و شناختی ـ فراشناختی بر عملکرد حل مسأله و رفتار سازشی دانشآموزان کمتوان ذهنی آموزشپذیر پایه سوم مقطع مهارتهای حرفه ای بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع گروه کنترل نابرابر بود. 45 نفر به روش خوشهای چند مرحلهای انتخاب و در چهار گروه آزمایش و دو گروه کنترل جایگزین شدند. ...
بیشتر
هدفاین مطالعه مشخص کردن تأثیر آموزش راهبردهای شناختی و شناختی ـ فراشناختی بر عملکرد حل مسأله و رفتار سازشی دانشآموزان کمتوان ذهنی آموزشپذیر پایه سوم مقطع مهارتهای حرفه ای بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع گروه کنترل نابرابر بود. 45 نفر به روش خوشهای چند مرحلهای انتخاب و در چهار گروه آزمایش و دو گروه کنترل جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش معمای برج هانوی و مقیاس رفتار انطباقی بود. راهبردهای شناختی در 12 جلسه و راهبردهای شناختی ـ فراشناختی در 24 جلسه (12 جلسه شناختی و 12 جلسه فراشناختی) با روش سخنرانی به گروههای آزمایشی آموزش داده شد. برای تحلیل دادهها از تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. نتایج نشان داد که عملکرد حل مسأله در گروه آزمایشی شناختی ـ فراشناختی بیشتر از گروه آزمایشی شناختی و گروه کنترل بود و عملکرد حل مسأله در گروه آزمایشی شناختی بیشتر از گروه کنترل بود. علاوه بر آن عملکرد حل مسأله و رفتار سازشی دانشآموزان پسر و دخترکمتوان ذهنی آموزشپذیر که آموزش راهبردهای شناختی و شناختی ـ فراشناختی را میگذرانند، متفاوت نیست. همچنین، رفتار سازشی در گروههای آزمایشی و کنترل تفاوت معناداری نداشت. نتایج این پژوهش هماهنگ با نتایج پژوهشهای گذشته است. این به این معناست که میتوان با استفاده از آموزش راهبردهای شناختی و شناختی ـ فراشناختی عملکرد حل مسأله افراد کمتوان ذهنی را افزایش داد. از آنجا که نتایج این پژوهش در مورد نقش تعدیل کننده متغیر جنسیت در بیشتر موارد با پژوهشهای داخل هماهنگ و با نتایج خارجی ناهماهنگ بود، پیشنهاد میشود در مطالعات آینده یک طرح جداگانه برای بررسی اثر جنسیت انجام شود و نتایج پژوهشهای داخل در مورد این متغیر با روش فراتحلیل بررسی گردد.
مقاله پژوهشی
حسن رضایی جمالویی؛ عباس ابوالقاسمی؛ محمد نریمانی؛ عادل زاهد
دوره 2، شماره 8 ، بهمن 1391، صفحه 77-98
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه پذیرش همسالان از نظر خود و همکلاسیها در دانشآموزان با نارساییهای یادگیری ویژه و دانشآموزان دارای پیشرفت تحصیلی پایین، متوسط و بالا در پایۀ دوم راهنمایی است. این پژوهش از نوع کاربردی و روش انجام آن علّّی- مقایسهای است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان پسر پایۀ دوم راهنمایی شهر اردبیل بود. آزمودنیهای ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مقایسه پذیرش همسالان از نظر خود و همکلاسیها در دانشآموزان با نارساییهای یادگیری ویژه و دانشآموزان دارای پیشرفت تحصیلی پایین، متوسط و بالا در پایۀ دوم راهنمایی است. این پژوهش از نوع کاربردی و روش انجام آن علّّی- مقایسهای است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان پسر پایۀ دوم راهنمایی شهر اردبیل بود. آزمودنیهای پژوهش شامل 160 دانشآموز (40 دانشآموز با نارساییهای یادگیری ویژه، 40 دانشآموز با پیشرفت تحصیلی پایین، 40 دانشآموز با پیشرفت تحصیلی متوسط و 40 دانشآموز با پیشرفت تحصیلی بالا) پایه تحصیلی دوم راهنمایی شهر اردبیل بود که به روش تصادفی خوشهای چند مرحلهای از میان دانشآموزان انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها از آزمونهای خواندن، نوشتن و ریاضیات، مقیاس پذیرش همسالان، آزمون گروه سنجی و آزمون هوشی ریون استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که بین دانشآموزان با نارساییهای یادگیری ویژه و دانشآموزان دارای پیشرفت تحصیلی پایین، متوسط و بالا در پذیرش همسالان از نظر خود و همکلاسیها تفاوت معناداری وجود دارد. این نتایج بیان میکند که دانشآموزان با نارساییهای یادگیری ویژه و دانشآموزان با پیشرفت تحصیلی پایین در پذیرش همسالان مشکلات بیشتری دارند. این نتیجه تلویحات مهمی در زمینه آموزش و خدمات مشاورهای برای دانشآموزان استثنایی دارد؛ پیشنهاد میگردد با آموزش مهارتهای برقراری تعاملات اجتماعی به دانشآموزان دارای نارساییهای یادگیری ویژه به آنها کمک شود تا با افزایش محبوبیت خود در بین همکلاسیها بتوانند بر مشکلات تحصیلی خود غلبه کنند.
مقاله پژوهشی
رقیه اسدی گندمانی؛ عباس نسائیان؛ پرویز شریفی درآمدی
دوره 2، شماره 8 ، بهمن 1391، صفحه 99-116
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی سبک دلبستگی عمومی والدین و نظریۀ ذهن دانشآموزان کمتوان ذهنی11-8 ساله شهرستان گناباد بود. طرح این پژوهش از نوع مطالعات علی ـ مقایسه ای بود. جامعۀ این پژوهش را همه دانشآموزان دختر و پسر که در مدرسه استثنایی شهید علویان گناباد مشغول به تحصیل بودند تشکیل میدادند که به صورت تمام شماری انتخاب شدند. برای تجزیه ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی سبک دلبستگی عمومی والدین و نظریۀ ذهن دانشآموزان کمتوان ذهنی11-8 ساله شهرستان گناباد بود. طرح این پژوهش از نوع مطالعات علی ـ مقایسه ای بود. جامعۀ این پژوهش را همه دانشآموزان دختر و پسر که در مدرسه استثنایی شهید علویان گناباد مشغول به تحصیل بودند تشکیل میدادند که به صورت تمام شماری انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها، از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t مستقل) استفاده شد. نتایج نشان داد که دلبستگی عمومی والدین، دلبستگی پدر و مادر با نظریۀ ذهن (تکالیف محتوای غیرمنتظره و انتقال غیر منتظره) در بین دانشآموزان کمتوان ذهنی که به این تکالیف پاسخ درست و نادرست دادهاند تفاوت معنادار ندارد (0.05 P>). با استناد به دادههای بدست آمده میتوان نتیجه گرفت که دلبستگی عمومی والدین در بین دانشآموزانی که به تکالیف نظریۀ ذهن پاسخ درست یا نادرست دادهاند تفاوتی ندارد.
مقاله پژوهشی
زینب خانجانی؛ هوشنگ مهدویان؛ پریچهر احمدی؛ تورج هاشمی؛ لیلا فتحالهپور
دوره 2، شماره 8 ، بهمن 1391، صفحه 117-147
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روش درمانی پسخوراند زیستی و روش چند حسی فرنالد روی کودکان مبتلا به نارساخوانی بود. بدین منظور سه نفر دانشآموز پسر و سه نفر دانشآموز دختر نارساخوان به صورت نمونهگیری در دسترس از مراکز پنجگانه تبریز انتخاب شدند؛ وبه صورت تصادفی به سه گروه دو نفری (یک نفر دختر و یک نفر پسر) تقسیم شدند. گروه اول هم درمان ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روش درمانی پسخوراند زیستی و روش چند حسی فرنالد روی کودکان مبتلا به نارساخوانی بود. بدین منظور سه نفر دانشآموز پسر و سه نفر دانشآموز دختر نارساخوان به صورت نمونهگیری در دسترس از مراکز پنجگانه تبریز انتخاب شدند؛ وبه صورت تصادفی به سه گروه دو نفری (یک نفر دختر و یک نفر پسر) تقسیم شدند. گروه اول هم درمان پسخوراند زیستی دریافت نمود و هم درمان فرنالد (به صورت یک جلسه در میان)، گروه دوم فقط درمان پسخوراند زیستی و گروه سوم فقط درمان فرنالد دریافت نمود. پژوهش حاضر در چارچوب طرح تجربی تک موردی با استفاده از طرح خطوط پایه منفرد به انجام رسید. در راستای آن 20 جلسه برای هر روش با پیگیری دو ماهه و سه ماهه اجرا شد و به منظور ارزیابی پیشرفت این کودکان از آزمون خواندن و نارساخوانی نما استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد همه آزمودنیها پیشرفت کردهاند و این پیشرفت در پیگیری دو ماهه و سه ماهه پایدار بود. درمان به صورت ترکیبی بهترین نتیجه را داشت و دانشآموزانی که به روش فرنالد آموزش دیده بودند نسبت به دانشآموزانی که درمان پسخوراند زیستی دریافت نموده بودند از وضعیت بهتری برخوردار بودند. همچنین درمان به روش پسخوراند زیستی به رشد درک مطلب دانشآموزان و درمان به صورت فرنالد به رشد بیانی دانشآموزان کمک نمود؛ در حالی که درمان ترکیبی (پسخوراند زیستی به علاوه فرنالد) روی هر دو متغیر تأثیر داشت.