رقیه بهرامی؛ حمید علیزاده؛ فرنگیس کاظمی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین های روانی- حرکتی بر بهبود دستخط دانشآموزان ابتدائی بود. بعضی از دانش آموزان ابتدائی در دستخط دچار اشکال هستند که مشکلات آن ها می تواند ناشی از عواملی مانند قلم نامناسب، سطح نامناسب برای نوشتن یا وضعیت بدنی نامناسب در حین نوشتن، هماهنگی بینایی- حرکتی ضعیف، مشکل در برنامه ریزی حرکتی و کنترل حرکات ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین های روانی- حرکتی بر بهبود دستخط دانشآموزان ابتدائی بود. بعضی از دانش آموزان ابتدائی در دستخط دچار اشکال هستند که مشکلات آن ها می تواند ناشی از عواملی مانند قلم نامناسب، سطح نامناسب برای نوشتن یا وضعیت بدنی نامناسب در حین نوشتن، هماهنگی بینایی- حرکتی ضعیف، مشکل در برنامه ریزی حرکتی و کنترل حرکات ظریف باشد. دراین پژوهش که ازطرح تک آزمودنی نوعAB استفاده شد، جامعه مورد پژوهش شامل دانشآموزان ابتدائی در استان تهران در سال تحصیلی 96-1395بود که به وسیله سیاهه محقق ساخته از نظر مشکلات دستخط بررسی و با استفاده از نمونه گیری هدفمند 4 نفراز دانش آموزان با مشکلات دست خط برای آموزش انتخاب شدند و به مدت 10 جلسه آموزش دیدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از داده های سه مرحله استفاده شد که شامل خط پایه، حین آموزش و مراحل پیگیری بود. نمره هر دانش آموز در آزمون خط پایه، حین آموزش و پیگیری به صورت نمودار و جدول نمایش داده شده است. براساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که تمرین های شناختی- حرکتی می تواند در بهبود دستخط دانشآموزان مؤثر باشد.
سپیده شیشه فر؛ فرنگیس کاظمی؛ شهلا پزشک
چکیده
داشتن یک کودک مبتلا به اختلال درخودماندگی میتواند منجر به تجربه هیجانات و احساسات ناخوشایند در والدین آنان گردد. از این رو پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش واقعیتدرمانی بر افزایش شادکامی و مسئولیتپذیری مادران کودکان مبتلا به اختلال درخودماندگی انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه ...
بیشتر
داشتن یک کودک مبتلا به اختلال درخودماندگی میتواند منجر به تجربه هیجانات و احساسات ناخوشایند در والدین آنان گردد. از این رو پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش واقعیتدرمانی بر افزایش شادکامی و مسئولیتپذیری مادران کودکان مبتلا به اختلال درخودماندگی انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. با روش نمونهگیری در دسترس، 31 نفر از مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف درخودمانده انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و 16 نفری کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش آموزش واقعیت درمانی را به مدت 7 جلسه 90 دقیقهای و به صورت هفتگی دریافت کردند، در حالی که گروه گواه در معرض هیچ مداخلهای قرار نگرفتند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه شادکامی آرگیل و پرسشنامه مسئولیتپذیری گاف استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره حاکی از تفاوت معنادار بین دو گروه در نمرات شادکامی و مسئولیتپذیری بود؛ بدین ترتیب، آموزش واقعیتدرمانی موجب افزایش شادکامی و مسئولیتپذیری در مادران گروه آزمایش شد. با توجه به نتایج به دست آمده می-توان از آموزش واقعیتدرمانی گروهی به عنوان روشی موثر و مفید در افزایش شادکامی و مسئولیتپذیری مادران کودکان درخودمانده در مداخلات درمانی و بالینی استفاده کرد.
معصومه ایمانی؛ حمید علیزاده؛ فرنگیس کاظمی؛ باقر غباری بناب
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تدوین برنامه آموزش مستقیم و تعیین اثر بخشی آن بر یادگیری مهارتهای حل مسئله ریاضی در دانشآموزان بااختلال یادگیری بود. بدین منظور 5 دانشآموز پسر با اختلال یادگیری ریاضی در پایه پنجم ابتدایی از یک مدرسه ابتدایی در ناحیه یک آموزشوپرورش شهر کرج بهعنوان شرکتکنندگان در پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر تدوین برنامه آموزش مستقیم و تعیین اثر بخشی آن بر یادگیری مهارتهای حل مسئله ریاضی در دانشآموزان بااختلال یادگیری بود. بدین منظور 5 دانشآموز پسر با اختلال یادگیری ریاضی در پایه پنجم ابتدایی از یک مدرسه ابتدایی در ناحیه یک آموزشوپرورش شهر کرج بهعنوان شرکتکنندگان در پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تشخیص اختلال یادگیری، آزمون محقق ساخته حل مسئله ریاضی، آزمون هوش وکسلر ، مصاحبه با والدین و معلمان و پرونده تحصیلی دانشآموزان بود. بر این اساس، دادههای مورد نیاز با استفاده از طرح پژوهش تک آزمودنی از نوع تغییر ملاک در شرایط خط پایه، مداخله آموزشی و پیگیری جمعآوری شد. پس از جمعآوری دادهها در خط پایه، برنامه آموزش مستقیم که بر اساس محتوای کتاب ریاضی پایه چهارم ابتدایی طراحی شده بود، در شرایط مداخله آموزشی بر روی 5 نفر از دانشآموزان شرکتکننده اجرا گردید و هر یک از شرکتکنندگان بین 7 تا 13 جلسه آموزش مستقیم حل مسئله ریاضی در سه سطح (ساده، متوسط و سخت) و به مدت 45 تا60 دقیقه دریافت نمودند. مقایسه عملکرد شرکتکنندگان در شرایط خط پایه، مداخله آموزشی و پیگیری نشان داد که آموزش مستقیم در افزایش مهارت حل مسئله تمامی شرکتکنندگان تأثیر مثبت داشته است و شرکتکنندگان پس از اجرای برنامه آموزشی توانستند به ملاک موفقیت و رفتار هدف دست یابند. بر این اساس میتوان نتیجهگیری کرد که دراین مطالعه برنامه آموزش مستقیم طراحیشده در افزایش و یادگیری مهارت های حل مسئله ریاضی اثربخش بودهاست.
عسگر چوبداری؛ فرنگیس کاظمی؛ شهلا پزشک
چکیده
پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی روش واقعیتدرمانی بر کاهش نشانههای اختلال نافرمانی مقابلهای در دانشآموزان پسر پایه پنجم و ششم دبستان در شهر تهران انجام شد. روش پژوهش، از نوع آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را دانشآموزان پسر پایه پنجم و ششم دبستآنهای پسرانه شهر تهران در سال تحصیلی ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی روش واقعیتدرمانی بر کاهش نشانههای اختلال نافرمانی مقابلهای در دانشآموزان پسر پایه پنجم و ششم دبستان در شهر تهران انجام شد. روش پژوهش، از نوع آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را دانشآموزان پسر پایه پنجم و ششم دبستآنهای پسرانه شهر تهران در سال تحصیلی 94-1393 تشکیل میدادند. نمونهگیری به روش تصادفی خوشهای چندمرحلهای انجام شد. پس از تکمیل پرسشنامه نشانههای مرضی کودکان توسط معلمان، 30 دانشآموز که در شاخص نافرمانی مقابلهای پرسشنامه نشانههای مرضی کودکان نمره بالاتر از نمره برش کسب کردند، انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. دانشآموزان گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقهای روش واقعیتدرمانی را دریافت کردند. بعد از پایان جلسات، پسآزمون از آنها به عمل آمد. برای تحلیل آماری دادهها نیز از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، در گروه آزمایش، نسبت به گروه کنترل، در مرحله پسآزمون کاهش معناداری در شدت نشانههای اختلال نافرمانی مقابلهای مشاهده شد (001/0p>). با توجه به یافتههای این پژوهش، روش واقعیتدرمانی، منجر به کاهش نشانههای اختلال نافرمانی مقابلهای در دانشآموزان میشود و میتوان از آن به عنوان یک روش مداخلهای مؤثر استفاده کرد.
اکرم هدی پور؛ پرویز شریفی درآمدی؛ فرنگیس کاظمی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تغییر سبک اسناد بر کاهش میزان افسردگی نوجوانان دختر نابینا بود روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، 30 دختر نوجوان نابینای افسرده که در مقاطع راهنمایی و دبیرستان مدرسه نابینایان نرجس شهر تهران، در سال تحصیلی 91- 1390 مشغول به تحصیل ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تغییر سبک اسناد بر کاهش میزان افسردگی نوجوانان دختر نابینا بود روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، 30 دختر نوجوان نابینای افسرده که در مقاطع راهنمایی و دبیرستان مدرسه نابینایان نرجس شهر تهران، در سال تحصیلی 91- 1390 مشغول به تحصیل بودند و در موقعیتهای منفی سبک اسناد «درونی، پایدار و کلی» قرار داشتند، انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آزمودنیهای گروه آزمایش طی ده جلسه 45 دقیقهای به صورت گروهی تحت آموزش برنامه تغییر سبک اسناد قرار گرفتند اما گروه کنترل هیچگونه آموزشی در این زمینه دریافت نکردند. دادههای پژوهش به وسیله آزمون افسردگی کودکان و نوجوانان و پرسشنامه سبک اسناد کودکان و نوجوانان گردآوری و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس یک راهه (آنکوا) و آزمون تحلیل کواریانس چند راهه (مانکوا) تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که تغییر سبک اسناد از درونی، پایدار و کلی به بیرونی، ناپایدار و اختصاصی بر کاهش میزان افسردگی تأثیر معنادار دارد (0001/0> P). به طور کلی میتوان نتیجه گرفت که تغییر سبک اسناد در کاهش میزان افسردگی نوجوانان دختر نابینا مؤثر بوده است.
نسترن سیداسماعیلی قمی؛ فرنگیس کاظمی؛ شهلا پزشک
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش برنامۀ کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی بر میزان فشار روانی مادران کودکانِ کمتوانذهنی بود. روش پژوهش، از نوع آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری این پژوهش را کلیهی مادران کودکانِ کمتوانذهنی دورهی آمادگی شهر مارلیک در سال تحصیلی 92-1391 تشکیل میدادند ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش برنامۀ کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی بر میزان فشار روانی مادران کودکانِ کمتوانذهنی بود. روش پژوهش، از نوع آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری این پژوهش را کلیهی مادران کودکانِ کمتوانذهنی دورهی آمادگی شهر مارلیک در سال تحصیلی 92-1391 تشکیل میدادند که از میان آنها با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده، 24 نفر از مادرانی که نمرههای فشار روانیشان یک انحراف معیار بالاتر از میانگین گروه بود، انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (12 نفر) و گروه کنترل (12 نفر) جایگزین شدند. به گروه آزمایش، 8 جلسه برنامۀ کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی آموزش داده شد. برای جمعآوری دادهها از فرم 52 سوالی پرسشنامهی منابع فشار روانی فردریک استفاده شد. دادهها از طریق آزمون آماری کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها نشان داد که فرضیهی پژوهش مبنی بر تأثیر آموزش برنامۀ کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی بر میزان فشار روانی مادران کودکانِ کمتوانذهنی مورد تأیید قرار گرفته است و مادران گروه آزمایش نسبت به مادران گروه کنترل در پسآزمون، به طور معناداری فشار روانی کمتری داشتند (01/0>p). بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که آموزش برنامۀ کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی در کاهش فشار روانی مادران کودکانِ کمتوانذهنی تأثیر معناداری دارد.
ندا اکرمی؛ فرنگیس کاظمی؛ حمید علیزاده
دوره 4، شماره 16 ، دی 1393، ، صفحه 21-36
چکیده
هدفازاین پژوهش مقایسه انگیزهپیشرفت در دانشآموزان دارای اختلالنارساییتوجه/بیشفعالیمصرفکنندهو غیرمصرفکننده ریتالین وگروه عادی است.طرح پژوهش انجامشده علّی- مقایسهای بود، تعداد نمونه این پژوهش شامل60 نفر از دانشآموزانپسرمقطعپنجموششم ابتدایی(12-11)سالهدارایاختلالنارسایی/بیش فعالی ...
بیشتر
هدفازاین پژوهش مقایسه انگیزهپیشرفت در دانشآموزان دارای اختلالنارساییتوجه/بیشفعالیمصرفکنندهو غیرمصرفکننده ریتالین وگروه عادی است.طرح پژوهش انجامشده علّی- مقایسهای بود، تعداد نمونه این پژوهش شامل60 نفر از دانشآموزانپسرمقطعپنجموششم ابتدایی(12-11)سالهدارایاختلالنارسایی/بیش فعالی مصرفکننده و غیرمصرفکنندهریتالینوگروهعادی مشغول به تحصیل در مدارس دولتی منطقه 8 تهران بودند که به روش نمونهگیری تصادفیخوشهای انتخاب ودرسهگروه مجزا مشتمل برمصرفکننده ریتالین،بدون مصرف ریتالینوگروه عادی دستهبندی شدند. در این پژوهش از پرسشنامه انگیزهپیشرفت هرمنس استفاده شد؛و برای تجزیهوتحلیل دادههای بهدستآمده نیز از مدل آماری تحلیل واریانس (برای مقایسهگروههابراساسمیانگین) وtبرای دو گروه مستقل استفادهگردید،نتایج حاصل از یافتهها نشانبین سه گروه به لحاظ انگیزهپیشرفت تفاوت معناداری وجود دارد،بدین ترتیب که بیشترین انگیزه پیشرفت متعلق به دانشآموزانگروه عادی بدون اختلال نارساییتوجه/ بیشفعالی، سپس درگروه مصرفکننده ریتالین وکمترین میزان انگیزهپیشرفت دردانشآموزان دارایاختلال نارساییتوجه/ بیشفعالی بدون مصرف ریتالین بوده است؛بنابراین میتوان نتیجهگیریکردکه احتمالاً ریتالینمیتواند بهعنوان یک عاملافزایشدهندهانگیزهپیشرفت در کودکان دارای اختلال نارساییتوجه/بیش فعالی مؤثر باشد.
صدیقه سی جانی؛ ژانت هاشمی آذر؛ فرنگیس کاظمی
دوره 4، شماره 16 ، دی 1393، ، صفحه 37-55
چکیده
هدف این مطالعه بررسی مقایسهای تأثیر داستانهای اجتماعی با محتوای انسانی و محتوای بیجان بر مشارکت و همکاری کودکان مبتلابه سندرم آسپرگر است. روش پژوهش طرح تک آزمودنی از نوع طرح AB است. جامعه آماری شامل کلیه کودکان مبتلابه سندرم آسپرگر در شهر تهران است و با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، 4 کودک مبتلابه اتیسم با عملکرد بالا بهعنوان ...
بیشتر
هدف این مطالعه بررسی مقایسهای تأثیر داستانهای اجتماعی با محتوای انسانی و محتوای بیجان بر مشارکت و همکاری کودکان مبتلابه سندرم آسپرگر است. روش پژوهش طرح تک آزمودنی از نوع طرح AB است. جامعه آماری شامل کلیه کودکان مبتلابه سندرم آسپرگر در شهر تهران است و با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، 4 کودک مبتلابه اتیسم با عملکرد بالا بهعنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه مهارت اجتماعی (SSRS) و داستانهای اجتماعی است. هر یک از شرکت کنندگان به تفکیک قبل از اعمال مداخله 3 بار مورد آزمون ارزیابی قرار گرفتند (مرحله A) و پس از آن به تفکیک تحت آموزش داستانهای اجتماعی قرار گرفتند (مرحله B) و نتایج پس از هر مرحله آموزش مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که هر دو مداخله محتوای انسانی و بیجان مؤثر بودند. ولیکن داستانهای اجتماعی با محتوای بیجان تأثیر بیشتری را در مقایسه با محتوای انسانی نشان دادند که میتواند ریشه در جنبههای عصبشناختی و ویژگیهای فردی کودکان اتیستیک داشته باشد؛ بنابراین پیشنهاد میشود که از داستانهای اجتماعی با محتوای بیجان برای آموزش کودکان اتیستیک استفاده شود.