مقاله پژوهشی
شهلا زورمند بناب؛ فریده حسین ثابت؛ ابوالقاسم عیسی مراد
چکیده
اختلال طیف اوتیسم، ناتوانی تحولی_عصبی پایداری است که چالشهای مداوم در رشد ارتباط اجتماعی، گفتار، ارتباطات غیرکلامی و همچنین الگوهای رفتاری کودک دارای این اختلال، میتواند تعامل مادر و فرزند را تحت تأثیر قرار دهد. ازاینرو، توجه به عوامل مؤثر بر سازگاری مادر، بهمنظور ارتقای سلامت مادر و بهبود روابط مادر_کودک، حائز اهمیت ...
بیشتر
اختلال طیف اوتیسم، ناتوانی تحولی_عصبی پایداری است که چالشهای مداوم در رشد ارتباط اجتماعی، گفتار، ارتباطات غیرکلامی و همچنین الگوهای رفتاری کودک دارای این اختلال، میتواند تعامل مادر و فرزند را تحت تأثیر قرار دهد. ازاینرو، توجه به عوامل مؤثر بر سازگاری مادر، بهمنظور ارتقای سلامت مادر و بهبود روابط مادر_کودک، حائز اهمیت است. پژوهش حاضر باهدف تعیین نقش صبر و هوش اخلاقی در پیشبینی مؤلفههای کنترل عمل (جهتگیری پویا و ایستا) مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم انجام شد. جامعۀ آماری شامل حدود 300 مادر دارای کودک با اختلال طیف اوتیسم عضو در گروه مردمنهاد و خودجوش «پرسش و پاسخ تجربیِ اوتیسم نگار؛ مادر ایلیا» در شهر تهران بود که از بین آنها 169 نفر به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از مقیاس سنجش صبر حسین ثابت (PS)، پرسشنامه هوش اخلاقی لنیک و کیل (MIQ) و پرسشنامه تجدیدنظر شده کنترل عمل (ACS-R) به روش اجرای اینترنتی استفاده گردید. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار spss و فنون آماری توصیفی، تحلیل همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری صورت گرفت. نتایج نشان داد بین صبر و هوش اخلاقی با مؤلفههای کنارهگیری، آغازگری و پافشاری رابطۀ مثبت و معنادار و با مؤلفههای اشتغال ذهنی، دودلی و بیثباتی رابطۀ منفی و معنادار وجود دارد؛ بنابراین یافتهها بیانگر نقش صبر و هوش اخلاقی در بالا بردن جهتگیری پویا و کاهش جهتگیری ایستا در مادران کودکان با اختلال طیف اوتیسم میباشد.
مقاله پژوهشی
میرجواد مجردآذر؛ جلال دهقانی زاده
چکیده
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثر تمرینات مربع گامبرداری بر حافظهکاری و تعادل کودکان مبتلا به اوتیسم انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی کودکان 6 تا 12 سال مبتلا به اوتیسم خفیف شهرستان ارومیه در سال 1401 بود که بهصورت تصادفی هدفمند 30 نفر از آنها انتخاب و در ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثر تمرینات مربع گامبرداری بر حافظهکاری و تعادل کودکان مبتلا به اوتیسم انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی کودکان 6 تا 12 سال مبتلا به اوتیسم خفیف شهرستان ارومیه در سال 1401 بود که بهصورت تصادفی هدفمند 30 نفر از آنها انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش (میانگین سنی: 56/1±12/8) و کنترل (میانگین سنی:58/1± 78/7) قرار گرفتند. آزمون لکلک جهت سنجش تعادل ایستا، آزمون راه رفتن پاشنه به پنجه جهت سنجش تعادل پویا و پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف فرم والدین بالستر جراردو همکاران (2000) در پیشآزمون و پسآزمون بهطور مشابه انجام دادند. گروه آزمایش طی 12 هفته، هفتهای سه جلسه و هر جلسه 70 دقیقه به اجرای تمرینات مربع گامبرداری پرداختند. دادهها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس یکراهه تحلیل شد. نتایج نشان داد که با کنترل نمرة پیشآزمون، بین نمرات آزمون تعادل ایستا و پویا، حافظهکاری دو گروه تجربی و کنترل در پسآزمون تفاوت معنادار وجود دارد (001/0p=)؛ بنابراین انجام این تمرینات میتواند راهبردی مؤثر برای بهبود تعادل و حافظهکاری در کودکان مبتلا به اوتیسم خفیف باشد.
مقاله پژوهشی
محسن نیازی؛ سیدحسین سیادتیان
چکیده
دوره نوجوانی بهعنوان یکی از دورههای پرچالش در زندگی انسان شناخته میشود که بحرانهای فراوانی در زمینه هیجانی اجتماعی و حتی آموزشی به همراه دارد. این دوره برای نوجوانانی که مبتلا به کمتوانی ذهنی هستند میتواند با چالشها و رنجهای بیشتری روبهرو باشد؛ ازاینرو هدف از انجام پژوهش حاضر تبیین تجربه زیسته چالشهای ...
بیشتر
دوره نوجوانی بهعنوان یکی از دورههای پرچالش در زندگی انسان شناخته میشود که بحرانهای فراوانی در زمینه هیجانی اجتماعی و حتی آموزشی به همراه دارد. این دوره برای نوجوانانی که مبتلا به کمتوانی ذهنی هستند میتواند با چالشها و رنجهای بیشتری روبهرو باشد؛ ازاینرو هدف از انجام پژوهش حاضر تبیین تجربه زیسته چالشهای نوجوانان کمتوانی ذهنی بود. جامعه موردپژوهش شامل تمامی نوجوانان پسر مبتلا به کمتوانی ذهنی در مدرسه پیش حرفهای و حرفهای شهر کاشان که در سال تحصیلی 1402-1401 مشغول به تحصیل بودند، است که از بین آنان 9 نفر به شیوه هدفمند برای پژوهش انتخاب شدند. دادهها با استفاده از مصاحبههای نیمه ساختاریافته جمعآوری و با روش 7 مرحلهای کلایزی تجزیهوتحلیل شد. نتایج حاکی از استخراج 3 مضمون اصلی و 9 مضمون فرعی بود. مضمونهای اصلی عبارتاند از: 1-چالش اجتماعی (1- شغل و آینده شغلی و نگرانی از آن، 2- اوقات فراغت، 3- شرم و خجالت از شناسایی، 4- دغدغه ازدواج)، 2- چالش فردی (1-پذیرش منفی، 2- پذیرش مثبت،3-بیماریها و نیاز به دارو، 4-استقلال مالی)، 3- چالش خانوادگی (1- نگرش خانواده) بود که در پژوهش بهتفصیل موردبررسی قرار گرفتند. با توجه به نتایج مشخص گردید که رسیدگی به مشکلات و چالشهای نوجوانان کمتوانی ذهنی ضروری میباشد و ازاینرو ارائه خدمات حمایتی و آموزشی برای نوجوان و خانواده آنان میتواند از مشکلات آنان بکاهد.
مقاله پژوهشی
مریم محمدی دولت آباد؛ یاسر رضاپور میرصالح؛ آزاده چوبفروش زاده
چکیده
اختلال بیش فعالی-نقص توجه ازجمله اختلالاتی است که منجر به بروز مشکلات متعددی برای کودکان مبتلا میشود، درمانهای متعددی نیز برای بهبود این اختلال پیشنهادشده، اما پرداختن به درمانهای غیردارویی که فاقد عوارض جانبی باشد از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این پژوهش اثربخشی تئاتردرمانی بر پرخاشگری کودکان مبتلا به اختلال بیشفعالی ...
بیشتر
اختلال بیش فعالی-نقص توجه ازجمله اختلالاتی است که منجر به بروز مشکلات متعددی برای کودکان مبتلا میشود، درمانهای متعددی نیز برای بهبود این اختلال پیشنهادشده، اما پرداختن به درمانهای غیردارویی که فاقد عوارض جانبی باشد از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این پژوهش اثربخشی تئاتردرمانی بر پرخاشگری کودکان مبتلا به اختلال بیشفعالی - نقص توجه موردبررسی قرارگرفته. از طرح نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون _ پسآزمون همراه با گروه کنترل و آزمون پیگیری برای اجرای این مطالعه استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی نقص توجه شهر رفسنجان بود که ازاینبین تعداد 16 نفر با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس بهعنوان اعضا نمونه انتخاب و بهصورت تصادفی در دوگروه 8 نفره آزمایش و کنترل جای گذاری شدند. اعضای گروه آزمایش در جلسات گروهی تئاتردرمانی شرکت کردند، درحالیکه برای گروه کنترل مداخلهای صورت نگرفت. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه پرخاشگری کودکان دبستانی شهیم (1385) بود که در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری اجرا شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها نیز از آزمون واریانس با اندازهگیری مکرر استفاده شد. یافتهها حاکی از این بود که میزان پرخاشگری گروه آزمایش پس از انجام مداخلهی تئاتردرمانی و همچنین بعد از گذشت یک ماه (مرحله پیگیری)، نسبت به گروه کنترل کاهش یافته بود. (001/0>P) بنابراین میتوان نتیجه گرفت که تئاتر درمانی موجب کاهش میزان پرخاشگری در کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی – نقص توجه میشود.
مقاله پژوهشی
مرتضی زیبایی ثانی؛ محمد محمدی پور؛ ابوالقاسم شکیبا
چکیده
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی آموزش یادگیری مغزمحور و روش چندحسی بر حافظه کاری دانشآموزان پایه سوم با اختلال ریاضی انجامگرفته است. این مطالعه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری آن تمامی دانشآموزان پایه سوم با اختلال ریاضی مراجعهکننده به مرکز آموزشی و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری آموزشوپرورش ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی آموزش یادگیری مغزمحور و روش چندحسی بر حافظه کاری دانشآموزان پایه سوم با اختلال ریاضی انجامگرفته است. این مطالعه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری آن تمامی دانشآموزان پایه سوم با اختلال ریاضی مراجعهکننده به مرکز آموزشی و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری آموزشوپرورش سبزوار در سال تحصیلی 1401-1400 بود که 45 نفر از آنها بهصورت نمونهگیری هدفمند و در دسترس انتخاب و بهتصادف در سه گروه مساوی قرار گرفتند. گروههای آزمایش 8 جلسه 60 دقیقهای به تفکیک تحت آموزش یادگیری مغزمحور و روش چندحسی قرار گرفتند و گروه گواه آموزشی ندید. ابزار پژوهش مقیاس حافظه کاری دانیمن و کارپنتر (1983) بود و دادهها با روش تحلیل واریانس با طرح اندازهگیریهای مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شد. نتایج حاکی از اثربخشی مثبت هر دو روش بر حافظه کاری بود. همچنین اثربخشی روش یادگیری مغزمحور هم در پسآزمون و هم در دوره پیگیری بیش از آموزش چندحسی بود (05/0>P). بر همین اساس میتوان از این دو روش در جهت ترمیم مشکلات حافظه کاری دانشآموزان با نقص یادگیری ریاضی استفاده نمود.
مقاله پژوهشی
مریم ابراهیمی؛ محبوبه طاهر؛ عباسعلی حسین خانزاده
چکیده
اختلالات طیف اوتیسم اثرات نامطلوبی بـر زندگی خانوادگی میگذارد. بر این اساس این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی واقعیتدرمانی مبتنی بر پذیرشمثبت بیقیدوشرط خود بر نگرش به فرزندآوری مادران دارای فرزند با اختلالات طیفاوتیسم انجام گرفت. پژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیشآزمون_پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه مادران ...
بیشتر
اختلالات طیف اوتیسم اثرات نامطلوبی بـر زندگی خانوادگی میگذارد. بر این اساس این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی واقعیتدرمانی مبتنی بر پذیرشمثبت بیقیدوشرط خود بر نگرش به فرزندآوری مادران دارای فرزند با اختلالات طیفاوتیسم انجام گرفت. پژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیشآزمون_پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه مادران دارای فرزند مبتلا به اوتیسم شهر ساری در سال 1401-1400 تشکیل دادند که از بین آنها نمونهای به حجم 30 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به روش تصادفی در دو گروه (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه) جایدهی شدند. افراد حاضر در گروه آزمایش مداخله واقعیتدرمانی مبتنی بر پذیرشمثبت بیقیدوشرط خود را طی دو ماه در 8 جلسه 60 دقیقهای دریافت نمودند. پرسشنامه مورداستفاده در این پژوهش شامل مقیاس نگرش به باروری و فرزندآوری سودربرگ و همکاران (2013) بود. نتایج آزمون نشان داد که واقعیتدرمانی مبتنی بر پذیرشمثبت بیقیدوشرط خود بر نگرش به باروری و فرزندآوری مادران فرزند با اختلالات طیفاوتیسم تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان چنین نتیجه گرفت که آموزش واقعیتدرمانی مبتنی بر پذیرشمثبت بیقیدوشرط خود با بهرهگیری از آموزش روشهای مناسب برای پذیرش واقعیت و انتخابهای اخلاقی و مسئولانه میتواند بهعنوان یک روش کارآمد جهت بهبود نگرش به باروری و فرزندآوری مورداستفاده قرار گیرد.
مقاله پژوهشی
فاطمه حسین جانی؛ مهدی زمستانی
چکیده
اختلال طیف اوتیسم یکی از اختلالات عصبی-تحولی حائز اهمیت است که همواره با سایر اختلالات روانپزشکی همبودی بالایی دارد. یکی از راههای بررسی این همبودی، شناسایی مکانیسمهای زیربنایی دخیل در آن میباشد. پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجیگر تنظیم هیجان و عدم تحمل بلاتکلیفی در ایجاد اختلالات بروننمود در کودکان مبتلا به اختلال طیف ...
بیشتر
اختلال طیف اوتیسم یکی از اختلالات عصبی-تحولی حائز اهمیت است که همواره با سایر اختلالات روانپزشکی همبودی بالایی دارد. یکی از راههای بررسی این همبودی، شناسایی مکانیسمهای زیربنایی دخیل در آن میباشد. پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجیگر تنظیم هیجان و عدم تحمل بلاتکلیفی در ایجاد اختلالات بروننمود در کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم انجام شد. مطالعه حاضر از نوع مطالعات همبستگی با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم در محدوده سنی 8 تا 18 سال از مدارس استثنایی و مراکز اوتیسم و انجمنهای اوتیسم در شهرهای تهران، تبریز و میانه بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 117 نفر کودک و نوجوان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بود که به شیوه در دسترس انتخاب شدند. دادههای پژوهش حاضر بهصورت آنلاین از والدین جمعآوری شدند. برای تحلیل آماری دادههای پژوهش از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر توسط نرمافزارهای SPSS و AMOS استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که علائم اوتیسم بهصورت مستقیم و معناداری ایجاد آسیبهای طیف بروننمود را در کودکان مبتلا به طیف اوتیسم تبیین میکند. همچنین تنظیم هیجان و عدم تحمل بلاتکلیفی بهعنوان عوامل میانجیگر، شدت آسیبهای طیف بروننمود را در کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم تبیین مینمایند. با توجه به این یافتههای میتوان نتیجهگیری کرد که متغیرهای تنظیم هیجان و عدم تحمل بلاتکلیفی بهعنوان عوامل فراتشخیصیِ آسیبزا احتمالاً نقش واسطهای مهمی در تشدید علائم آسیبهای بروننمود در کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم ایفا میکنند.
مقاله پژوهشی
مهسا ذوالفقاری؛ محسن شاکری نسب
چکیده
بعضاً وجود رفتارهای تکانشی در کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی باعث میگردد تا مشکلات اجتماعی در آنان افزایش یابد؛ که میزان تعامل با والد، میتواند موجب افزایش توانمندیهای آنان گردد. بر همین اساس پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی بازی مشترک والد و کودک بر کاهش تکانشگری و افزایش مهارتهای اجتماعی کودکان با اختلال نارسایی ...
بیشتر
بعضاً وجود رفتارهای تکانشی در کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی باعث میگردد تا مشکلات اجتماعی در آنان افزایش یابد؛ که میزان تعامل با والد، میتواند موجب افزایش توانمندیهای آنان گردد. بر همین اساس پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی بازی مشترک والد و کودک بر کاهش تکانشگری و افزایش مهارتهای اجتماعی کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی انجام پذیرفت. در این پژوهش از روش نیمه تجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه استفاده شد و جامعه آماری آن را تمامی کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی شهر بجنورد و مادران آنها در سال 1401 تشکیل دادند؛ که 30 نفر از آنان به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و بهتصادف در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه جایدهی شدند. برای هر دو گروه پیشآزمون، شامل مقیاس تکانشگری بارت (1995) و مقیاس مهارتهای اجتماعی ماتسون (1983) به اجرا درآمد و گروه آزمایش به مدت 8 جلسه دوساعته بهصورت هفتگی تحت بازی مشترک والد و کودک قرار گرفتند و گروه گواه هیچگونه مداخلهای دریافت نکردند. هر دو گروه مجدداً پسآزمون را تکمیل نموده و نتایج از طریق تحلیل کوواریانس مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد، بازی مشترک والد و کودک در کاهش تکانشگری و افزایش مهارتهای اجتماعی کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی مؤثر است. نتیجه این پژوهش نشان میدهد که میتوان از بازی مشترک والد و کودک در کاهش مشکلات رفتاری و افزایش مهارتهای اجتماعی کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی استفاده نمود.
مقاله پژوهشی
جعفر محمودی؛ ایمان مصباح؛ علی رضایی شریف،
چکیده
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی رویکرد مبتنی بر شفقت بر ناگویی هیجانی و احساس انسجام در مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی انجام شد. مطالعه حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری، مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی در شهر مرند بود که از سال 1396 تا 1401 در اداره بهزیستی برای فرزندان خود ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی رویکرد مبتنی بر شفقت بر ناگویی هیجانی و احساس انسجام در مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی انجام شد. مطالعه حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری، مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی در شهر مرند بود که از سال 1396 تا 1401 در اداره بهزیستی برای فرزندان خود پرونده معلولیت داشتند و تعداد 30 نفر از آنها که شرایط ورود به مطالعه را داشتند، به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آموزش رویکرد مبتنی بر شفقت طی 8 جلسه برای گروه آزمایش به اجرا درآمد و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. دادهها بهوسیله مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (1994) و احساس انسجام آنتونوسکی (1987) در سه مرحله ارزیابی جمعآوری و از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 22 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد درمان مبتنی بر شفقت بر ناگویی هیجانی و احساس انسجام اثربخش بوده است (05/0P<). همچنین نتایج مرحله پیگیری نشان داد که اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر ناگویی هیجانی و احساس انسجام مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی پایدار بوده است. با توجه به نتایج بهدستآمده، متخصصان حوزه روانشناسی و مشاوره میتوانند بهمنظور کاهش ناگویی هیجانی و افزایش احساس انسجام مراقبان فرزندان کمتوان ذهنی از برنامههای آموزشی مبتنی بر رویکرد شفقت استفاده نمایند.