علی اکبر طاهری؛ مهران سلیمانی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش انعطافپذیری در پیشبینی علائم اختلالهای رفتاری کودکان کمتوان ذهنی آموزشپذیر مقطع ابتدایی با میانجیگری سبکهای فرزند پروری بود. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد.که در این پژوهش 158 دانشآموز کمتوان ذهنی آموزشپذیر مقطع ابتدایی به روش نمونهگیری هدفمند از دو مدرسه استثنایی گلستان و پرورش ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش انعطافپذیری در پیشبینی علائم اختلالهای رفتاری کودکان کمتوان ذهنی آموزشپذیر مقطع ابتدایی با میانجیگری سبکهای فرزند پروری بود. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد.که در این پژوهش 158 دانشآموز کمتوان ذهنی آموزشپذیر مقطع ابتدایی به روش نمونهگیری هدفمند از دو مدرسه استثنایی گلستان و پرورش تبریز انتخاب شدند. سپس، پرسشنامههای سیاهه رفتاری کودک (آخنباخ،1991) و سبکهای فرزند پروری (بامریند،1973) توسط والدین تکمیل گردید و آزمون دستهبندی کارتهای ویسکانسین (برگ و گرانت، 1948) به صورت رایانهای توسط آزمودنیها انجام شد. همچنین پس از حذف 8 پرسشنامه مخدوش، دادههای گردآوری شده 150 نفر با روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد بین انعطافپذیری با علائم اختلالهای رفتاری (001/0=P) و همچنین بین سبک فرزند پروری مقتدرانه با علائم اختلالهای رفتاری رابطه منفی و معنادار وجود دارد) 006/0=P). همچنین نتایج نشان داد که اکثر والدین دارای سبک فرزند پروری مقتدرانه (79%) بودند. علاوه بر این نتایج معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی نشان داد که انعطافپذیری و سبک فرزند پروری مقتدرانه توانایی پیشبینی علائم اختلالهای رفتاری را دارند (184/0=R^2،001/0=P). نتایج این مطالعه از نقش انعطافپذیری و سبک فرزند پروری مقتدرانه در علائم اختلالهای رفتاری کودکان کمتوان ذهنی آموزشپذیر حکایت دارد؛ بنابراین، پیشنهاد میشود مداخلات درمانی نوین درترمیم انعطافپذیری در کودکان کمتوان ذهنی طراحی شود و همچنین جلساتی برای آموزش والدین کودکان کمتوان ذهنی آموزشپذیر درباره شیوههای فرزند پروری برگزار شود.
کریم سواری؛ مریم فلاحی؛ جواد چلداوی
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش برنامه شناختی رفتاری برکاهش پرخاشگری پدران دانش آموزان کمتوان ذهنی انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه پدران دانش آموزان کمتوان ذهنی مقطع ابتدایی ناحیه یک اهواز در سال تحصیلی 97-1396تشکیلدادند که جمعا 90نفر ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش برنامه شناختی رفتاری برکاهش پرخاشگری پدران دانش آموزان کمتوان ذهنی انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه پدران دانش آموزان کمتوان ذهنی مقطع ابتدایی ناحیه یک اهواز در سال تحصیلی 97-1396تشکیلدادند که جمعا 90نفر بودند و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده ، 20نفر از پدرانی که نمرات آنها در پرسش نامه پرخاشگری 38 به بالا بود، انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش، در 12جلسه برنامه شناختی-رفتاری شرکت وآموزش دریافت کردند. برای جمعآوری دادهها از پرسش نامه 25سئوالی پرخاشگری و مصاحبه بالینی همراه با مشاهده استفاده شد. دادهها از طریق آزمون آماری کوواریانس مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش برنامه شناختی رفتاری برکاهش پرخاشگری پدران دانش آموزان کمتوان ذهنی اثر گذار و پدران گروه آزمایشی نسبت به پدران گروه کنترل در پسآزمون، به طور معنیداری پرخاشگری کمتری نشان دادند. براین مبنا میتوان نتیجه گرفت که آموزش برنامه شناختی رفتاری در کاهش پرخاشگری پدران دانش آموزان کمتوان ذهنی مؤثر است.
کاظم برزگر بفرویی؛ مهدی زارعی حسین آبادی؛ مرتضی امیدیان
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر اضطراب اجتماعی نوجوانان پسر کمتوان ذهنی شهر یزد انجام شده است. روش این پژوهش آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بوده و جامعۀ آماری دانشآموزان پسر کمتوان ذهنی 11 تا 20 ساله را شامل میشد که در سال تحصیلی 94-93 در مدارس خاصّ کمتوان ذهنی شهر یزد ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر اضطراب اجتماعی نوجوانان پسر کمتوان ذهنی شهر یزد انجام شده است. روش این پژوهش آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بوده و جامعۀ آماری دانشآموزان پسر کمتوان ذهنی 11 تا 20 ساله را شامل میشد که در سال تحصیلی 94-93 در مدارس خاصّ کمتوان ذهنی شهر یزد مشغول به تحصیل بودهاند. نمونۀ این پژوهش شامل 40 دانشآموز است که بهطور تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (20 نفر برای هر گروه) جایگزین شدند. ابزار پژوهش، مقیاس اضطراب اجتماعی لاجرسا برای نوجوانان بود. برنامۀ آموزش مهارتهای ارتباطی طی 12 جلسۀ 50 دقیقهای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوریشده، علاوه بر آمار توصیفی از آمار استنباطی مانند آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافتههای این پژوهش نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گواه از لحاظ اضطراب اجتماعی و تمامی ابعاد آن تفاوت معنیدار وجود دارد (01/0p<). نتایج حاصل از تحلیل دادهها حاکی از آن است که آموزش مهارتهای ارتباطی باعث کاهش اضطراب اجتماعی (%58 =اندازۀ اثر) و مؤلفههای آن، یعنی ترس از ارزیابی منفی، اجتناب و اندوه اجتماعی در موقعیت جدید و اجتناب و اندوه عمومی (%30/59 =اندازۀ اثر) در دانشآموزان گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شده است. از این رو این پژوهش پیشنهاد میکند که بر آموزش مهارتهای ارتباطی به دانشآموزان کمتوان ذهنی تأکید شود.
جعفر بهادری خسروشاهی؛ رامین حبیبی کلیبر
چکیده
چکیدهپژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر معناداری زندگی و خودافشایی هیجانی در مادران دارای فرزند کم توان ذهنی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح آن پیش-آزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی در مدارس استثنایی شهر تبریز در سال تحصیلی 96-1395 بودند. از این جامعه ...
بیشتر
چکیدهپژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر معناداری زندگی و خودافشایی هیجانی در مادران دارای فرزند کم توان ذهنی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح آن پیش-آزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی در مدارس استثنایی شهر تبریز در سال تحصیلی 96-1395 بودند. از این جامعه تعداد 40 نفر از مادرانی که در پرسشنامه معناداری زندگی و خودافشایی هیجانی نمرات پایینی کسب کرده بودند به روش نمونه گیری چندمرحلهای انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) قرار گرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بانفرنی تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر معناداری زندگی و خودافشایی هیجانی مادران تاثیر دارد و باعث افزایش معناداری زندگی و خودافشایی هیجانی در مادران دارای فرزند کم توان ذهنی می شود. نتایج این پژوهش علاوه بر مشخص کردن نقش آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر معناداری زندگی و خودافشایی هیجانی می تواند راهبردهای آموزشی، تربیتی و کاربردی ارزنده ای به خانواده ها، مسئولین و کارشناسان مسائل تربیتی ارائه نماید.
کاظم برزگر بفروئی؛ مهدی زارعی حسین آبادی؛ مرتضی امیدیان
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر اضطراب اجتماعی نوجوانان پسر کمتوان ذهنی شهر یزد انجام شد. روش پژوهش نیمهآزمایشی و طرح آن پیشآزمون پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانشآموزان پسر کمتوان ذهنی 11 تا 20 ساله را شامل میشدند که در سال تحصیلی 94-1393 در مدارس کمتوان ذهنی شهر یزد مشغول ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر اضطراب اجتماعی نوجوانان پسر کمتوان ذهنی شهر یزد انجام شد. روش پژوهش نیمهآزمایشی و طرح آن پیشآزمون پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانشآموزان پسر کمتوان ذهنی 11 تا 20 ساله را شامل میشدند که در سال تحصیلی 94-1393 در مدارس کمتوان ذهنی شهر یزد مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل 40 دانشآموز بود که بهطور تصادفی انتخاب و در دو گروه 20 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار پژوهش مقیاس اضطراب اجتماعی لاجرسا برای نوجوانان بود. برنامه آموزش مهارتهای ارتباطی طی 12 جلسه 50 دقیقهای به شرکتکنندگان گروه آزمایش آموزش داده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها علاوه بر آمار توصیفی از آمار استنباطی مانند آزمون t مستقل و تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گواه از لحاظ اضطراب اجتماعی و تمامی ابعاد آن تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل دادهها نشانگر آن بود که آموزش مهارتهای ارتباطی باعث کاهش اضطراب اجتماعی و مؤلفههای آن، یعنی ترس از ارزیابی منفی، اجتناب و اندوه اجتماعی در موقعیت جدید و اجتناب و اندوه عمومی در دانشآموزان گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شده است. از اینرو پیشنهاد میشود که بر آموزش مهارتهای ارتباطی به دانشآموزان کمتوان ذهنی تأکید شود.
نسترن سیداسماعیلی قمی؛ علی شیخ الاسلامی
دوره 3، شماره 10 ، تیر 1392، ، صفحه 113-128
چکیده
در بین فعالیتهای کودکان،نقاشی فعالیتی است که از تحول شناختی، عاطفی و اجتماعی تاثیر می پذیرد و به همین دلیلبه مقیاس وسیع در تشخیص روانی و رواندرمانگری به کار گرفته میشود. هدف پژوهشحاضر مقایسه نشانههای اضطراب و افسردگی در نقاشی آدمکِ دانشآموزان کمتوان ذهنیو عادی بود. نوع پژوهش، توصیفی از نوع علّی-مقایسهای بود. جامعه آماری ...
بیشتر
در بین فعالیتهای کودکان،نقاشی فعالیتی است که از تحول شناختی، عاطفی و اجتماعی تاثیر می پذیرد و به همین دلیلبه مقیاس وسیع در تشخیص روانی و رواندرمانگری به کار گرفته میشود. هدف پژوهشحاضر مقایسه نشانههای اضطراب و افسردگی در نقاشی آدمکِ دانشآموزان کمتوان ذهنیو عادی بود. نوع پژوهش، توصیفی از نوع علّی-مقایسهای بود. جامعه آماری این پژوهشعبارت بود از کلیه دانشآموزان 11 ساله کمتوان ذهنی و عادی شهر شهریار در سالتحصیلی 91-1390 که از میان آنها با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 33 دانشآموزکمتوان ذهنی و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای 33 دانشآموز عادی بهعنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از آزمون ترسیم آدمک استفاده شد. دادههااز طریق آزمون آماری u مانویتنیمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها نشان داد که بین میزان اضطراب و افسردگیدر نقاشی دانشآموزان کمتوان ذهنی و عادی تفاوت معناداری وجود دارد (0.05p<)؛ به این معنا که دانشآموزان کمتوان ذهنی نشانههای اضطراب وافسردگی بیشتری را نسبت به دانشآموزان عادی در آزمون ترسیم آدمک نشان داده بودند.در نتیجه، میتوان با بررسی نقاشیهای کودکان به حالات عاطفی آنها از قبیل اضطرابو افسردگی پی برد و از آزمون ترسیم آدمک به عنوان یک ابزار تشخیصی یا کمک تشخیصیهم در کودکان کمتوان ذهنی و هم کودکان عادی استفاده نمود
شهین علیاییزند؛ سمیرا وکیلی
دوره 2، شماره 8 ، بهمن 1391، ، صفحه 55-76
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش ایمنسازی درپیشگیری از آسیب جنسی دختران نوبالغ کمتوان ذهنی آموزشپذیر انجام شده است. روش این پژوهش نیمه آزمایشی و جامعه آماری را تمامی مراکز آموزشی دخترانه کمتوان ذهنی شهر تهران تشکیل میدهند که 64 مرکز میباشد. واحدهای نمونهبرداری شامل چهارمرکز آموزشی دخترانه کمتوان ذهنی است که با استفاده ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش ایمنسازی درپیشگیری از آسیب جنسی دختران نوبالغ کمتوان ذهنی آموزشپذیر انجام شده است. روش این پژوهش نیمه آزمایشی و جامعه آماری را تمامی مراکز آموزشی دخترانه کمتوان ذهنی شهر تهران تشکیل میدهند که 64 مرکز میباشد. واحدهای نمونهبرداری شامل چهارمرکز آموزشی دخترانه کمتوان ذهنی است که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده از میان مراکز آموزشی دخترانه کمتوان ذهنی شهر تهران انتخاب شدند. بعد از اجرای پرسشنامه «آسیبپذیری جنسی کودکان و نوجوانان» علیایی زند با اعتبار و روایی بالاتر از (85/0= )، تعداد 40 دانشآموز نوبالغ کمتوان ذهنی، به عنوان گروه آسیبپذیر تر جنسی شناخته شدند و جهت ایمنسازی در مقابل آسیبپذیری جنسی تحت برنامههای مداخله آزمایشی قرار گرفتند. بدین ترتیب که ابتدا بعد از انجام پیشآزمون برنامههای مداخله آزمایشی ارائه گردید، درادامه پس آزمون صورت گرفت، سپس بعد از دوهفته با اجرای آزمون پیگیری، پایداری آموزش ایمنسازی، بار دیگر در بوته آزمایش قرار گرفت. در نهایت، با استفاده از مدل آماری اندازهگیری مکرر به آزمون سئوالهای پژوهش پرداخته شد. یافتهها نشان دادند که آموزش ایمنسازی جنسی در حفظ واحترام به حریم جسمی و مهارتهای مقابلهای در برابر آسیب پذیری جنسی دختران نوبالغ کمتوان ذهنی آموزشپذیر مؤثر است. از این رو پیشنهاد میشود سایر کودکان نوبالغ دختر وپسراستثنایی با استفاده از وسایل کمک آموزشی متنوع، جهت پیشگیری از آسیب پذیری جنسی، در مراکز آموزشی مورد آموزش قرار گیرند.
علیرضا محمدی آریا؛ مریم سیف نراقی؛ علی دلاور؛ اسماعیل سعدی پور
دوره 2، شماره 8 ، بهمن 1391، ، صفحه 99-116
چکیده
هدفاین مطالعه مشخص کردن تأثیر آموزش راهبردهای شناختی و شناختی ـ فراشناختی بر عملکرد حل مسأله و رفتار سازشی دانشآموزان کمتوان ذهنی آموزشپذیر پایه سوم مقطع مهارتهای حرفه ای بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع گروه کنترل نابرابر بود. 45 نفر به روش خوشهای چند مرحلهای انتخاب و در چهار گروه آزمایش و دو گروه کنترل جایگزین شدند. ...
بیشتر
هدفاین مطالعه مشخص کردن تأثیر آموزش راهبردهای شناختی و شناختی ـ فراشناختی بر عملکرد حل مسأله و رفتار سازشی دانشآموزان کمتوان ذهنی آموزشپذیر پایه سوم مقطع مهارتهای حرفه ای بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع گروه کنترل نابرابر بود. 45 نفر به روش خوشهای چند مرحلهای انتخاب و در چهار گروه آزمایش و دو گروه کنترل جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش معمای برج هانوی و مقیاس رفتار انطباقی بود. راهبردهای شناختی در 12 جلسه و راهبردهای شناختی ـ فراشناختی در 24 جلسه (12 جلسه شناختی و 12 جلسه فراشناختی) با روش سخنرانی به گروههای آزمایشی آموزش داده شد. برای تحلیل دادهها از تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. نتایج نشان داد که عملکرد حل مسأله در گروه آزمایشی شناختی ـ فراشناختی بیشتر از گروه آزمایشی شناختی و گروه کنترل بود و عملکرد حل مسأله در گروه آزمایشی شناختی بیشتر از گروه کنترل بود. علاوه بر آن عملکرد حل مسأله و رفتار سازشی دانشآموزان پسر و دخترکمتوان ذهنی آموزشپذیر که آموزش راهبردهای شناختی و شناختی ـ فراشناختی را میگذرانند، متفاوت نیست. همچنین، رفتار سازشی در گروههای آزمایشی و کنترل تفاوت معناداری نداشت. نتایج این پژوهش هماهنگ با نتایج پژوهشهای گذشته است. این به این معناست که میتوان با استفاده از آموزش راهبردهای شناختی و شناختی ـ فراشناختی عملکرد حل مسأله افراد کمتوان ذهنی را افزایش داد. از آنجا که نتایج این پژوهش در مورد نقش تعدیل کننده متغیر جنسیت در بیشتر موارد با پژوهشهای داخل هماهنگ و با نتایج خارجی ناهماهنگ بود، پیشنهاد میشود در مطالعات آینده یک طرح جداگانه برای بررسی اثر جنسیت انجام شود و نتایج پژوهشهای داخل در مورد این متغیر با روش فراتحلیل بررسی گردد.