مقاله پژوهشی
یوسف شاهی؛ علیاکبر ارجمندنیا؛ غلامعلی افروز؛ فرح قوامی
چکیده
هدف پژوهش حاضر اثربخشی برنامه رابطه درمانی تحولی بر پایه هنر موسیقی بر ارتقاء تعامل مادران کودکان اختلال طیف اتیسم بود. جامعه آماری پژوهش حاضر مشتمل بر تمامی کودکان اختلال طیف اتیسم در سطح 1 (نیازمند حمایت) در مقطع پیشدبستانی است که به مرکز خیریه اتیسم شهر تهران مراجعه نمودهاند. تعداد 16 کودک پسر دارای اختلال طیف اتیسم به همراه مادرانشان ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر اثربخشی برنامه رابطه درمانی تحولی بر پایه هنر موسیقی بر ارتقاء تعامل مادران کودکان اختلال طیف اتیسم بود. جامعه آماری پژوهش حاضر مشتمل بر تمامی کودکان اختلال طیف اتیسم در سطح 1 (نیازمند حمایت) در مقطع پیشدبستانی است که به مرکز خیریه اتیسم شهر تهران مراجعه نمودهاند. تعداد 16 کودک پسر دارای اختلال طیف اتیسم به همراه مادرانشان بهصورت در دسترس انتخاب شد و بهصورت جایگزینی تصادفی در دو گروه 8 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. بهمنظور تشخیص اختلال اتیسم و همچنین اثربخشی برنامه مداخلهای از سه پرسشنامه فهرست ارزشیابی درمان اتیسم (ATEC)، مقیاس ارزیابی تشخیصی گارز (GARS-2) و پرسشنامه تعامل مادر-کودک (MCRE) استفاده گردید. نتایج آزمون تحلیل واریانس تکمتغیری (اثر بین آزمودنی) نشان داد که بین دو گروه در بیش حمایت گری (32/0= ، 001/0p=، 26/13=28،1F) و پذیرش (25/0= ، 01/0p=، 38/9=28،1F) تفاوت معناداری وجود دارد. درواقع میانگین گروه مداخله در خرده مقیاسهای بیش حمایت گری و پذیرش به ترتیب کمتر و بیشتر است، بدین معنی که گروه مداخله کمتر بیش حمایت گر و بیشتر پذیرنده بوده است. میتوان نتیجه گرفت که مداخله فلورتایم مبتنی بر موسیقیدرمانی تعامل بین مادر و کودک را بهطور معناداری افزایش میدهد.
مقاله پژوهشی
انیسه جباری دانشور؛ سیدداوود حسینی نسب؛ معصومه آزموده
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان اثربخشی بازیدرمانی شناختی- رفتاری و قصه درمانی بر جراتورزی دانشآموزان کمتوان ذهنی آموزشپذیر صورت گرفت. این پژوهش، مطالعهای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشآموزان کمتوان ذهنی آموزشپذیر در سال تحصیلی 1399-1400 بود که در مدارس ابتدایی استثنایی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان اثربخشی بازیدرمانی شناختی- رفتاری و قصه درمانی بر جراتورزی دانشآموزان کمتوان ذهنی آموزشپذیر صورت گرفت. این پژوهش، مطالعهای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشآموزان کمتوان ذهنی آموزشپذیر در سال تحصیلی 1399-1400 بود که در مدارس ابتدایی استثنایی شهر تبریز مشغول تحصیل بودند. نمونهی آماری شامل 45 دانشآموز پسر مقطع ابتدایی بود که 15 نفر گروه آزمایش بازیدرمانی، 15 نفر گروه آزمایش قصه درمانی و 15 نفر گروه کنترل با جایگزینی تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل انتخاب شد. جهت جمعآوری دادهها، مقیاس جراتورزی گمبریل وریچی (1975) مورد استفاده قرار گرفت. یکی از گروههای آزمایش برنامه آموزشی بازیدرمانی (8 جلسه 45 دقیقهای بازیدرمانی شناختی-رفتاری)، گروه دوم برنامه آموزشی قصه درمانی (8 جلسه 45 دقیقهای قصه درمانی) و گروه کنترل مداخله دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین بازیدرمانی شناختی-رفتاری و قصه درمانی با گروه کنترل در جراتورزی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0p<). قصه درمانی نسبت به بازیدرمانی در افزایش مهارت جراتورزی اثربخشتر بود با ضریب تأثیر 69%. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که قصه درمانی و بازیدرمانی شناختی- رفتاری میتوانند بهعنوان مداخلات تکمیلی در جهت آموزش جراتورزی و بهبود مشکلات روانشناختی و رفتاری دانشآموزان کمتوان ذهنی به کار گرفته شوند.
مقاله پژوهشی
عطیه حاجی بابایی راوندی؛ پریسا تجلی؛ افسانه قنبری پناه؛ منصوره شهریاری احمدی
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی مقایسه اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت و مهارتهای تحمل پریشانی بر بهزیستی روانشناختی مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی بود. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعۀ آماری این پژوهش شامل تمامی مادران کودکان ۷ تا 11 ساله با تشخیص اختلال توجه ـ ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی مقایسه اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت و مهارتهای تحمل پریشانی بر بهزیستی روانشناختی مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی بود. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعۀ آماری این پژوهش شامل تمامی مادران کودکان ۷ تا 11 ساله با تشخیص اختلال توجه ـ بیش فعالی (بیش فعالی غالب) در سال تحصیلی 1400-1401 شهر تهران بود. حجم نمونه شامل 45 دانشآموز بود که به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند (15 نفر گروه آزمایشی اول، 15 نفر گروه آزمایشی دوم و 15 نفر گروه کنترل). برای گروه آزمایشی اول، برنامه آموزش فرزندپروری مثبت و برای گروه آزمایشی دوم، برنامه آموزش تحمل پریشانی اجرا شد درحالیکه گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل مقیاس بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989) بود. نتایج نشان داد هر دو مداخله بر بهبود بهزیستی روانشناختی مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی اثر داشتهاند، اثرات آنها در مرحلة پیگیری نیز ماندگار است و تفاوت بین میانگینهای گروههای آزمایش با کنترل معنیدار است (001/0P<). شواهد به دست آمده نشان میدهد که برنامه فرزندپروری مثبت و مهارتهای تحمل پریشانی در افزایش بهزیستی روانشناختی مادران مؤثر هستند و تفاوت بین گروههای فرزندپروری مثبت و مهارتهای تحمل پریشانی معنیدار نیست (05/0<P). درمجموع میتوان نتیجهگرفت برنامه فرزندپروری مثبت و مهارتهای تحمل پریشانی میتواند منجر به بهبود بهزیستی روانشناختی مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی گردد.
مقاله پژوهشی
اسماعیل ناصری
چکیده
همبودی بین ADHD و اختلالات مصرف مواد (SUDs) حوزهای است که در سالهای اخیر موردتوجه بالین گران، پژوهش گران و بهداشت عمومی قرار گرفته است. هدف از انجام این پژوهش بررسی اساسیترین مباحث مرتبط با شیوع شناسی، غربالگری و مداخلات درمانی برای ADHD همبود با اختلالات مصرف مواد است. با استفاده از روش پژوهش مروری دادههای مرتبط با استفاده از کلیدواژههای ...
بیشتر
همبودی بین ADHD و اختلالات مصرف مواد (SUDs) حوزهای است که در سالهای اخیر موردتوجه بالین گران، پژوهش گران و بهداشت عمومی قرار گرفته است. هدف از انجام این پژوهش بررسی اساسیترین مباحث مرتبط با شیوع شناسی، غربالگری و مداخلات درمانی برای ADHD همبود با اختلالات مصرف مواد است. با استفاده از روش پژوهش مروری دادههای مرتبط با استفاده از کلیدواژههای اختلال بیش فعالی همراه با نقص در توجه، اختلالات مصرف مواد و همبودی در موتورهای جستجوگر Google Scholar و PubMed و همچنین در پایگاههای دادهای NOORMAGS، SID و irandoc مورد جستجو قرار گرفتند. دادهها نشان دادند ADHD یک عامل خطر برای ابتلای به SUDs است و شیوع ADHD در بین نوجوانان و بزرگسالان مبتلا به SUDs بهویژه در مراکز بستری معنادار است. سنجش جامع ADHD + SUD توسط یک بالینگر آموزشدیده در حوزههای اعتیاد، تشخیصهای افتراقی ADHD و جمعیتهای خاص، انجام یک مصاحبه تشخیصی استاندارد برای تاریخچه بالینی کامل نشانگان ADHD قبل از شروع مصرف مواد و در طول دورههای پرهیز و همچنین تاریخچه کلی سلامت روانی و جسمی و عملکرد روانی اجتماعی، از دستورالعمل پیشنهادی برای ارزیابی ADHD + SUD هستند. درحالیکه درمان دارویی، عمدتاً داروهای محرک روانی، خط اول و مؤثرترین درمان برای ADHD هستند مداخلات روانی-اجتماعی مختلفی را میتوان در ترکیب با دارو اجرا کرد ازجمله درمان شناختی رفتاری، آموزش روانی، آموزش فراشناختی، آموزش ذهن آگاهی، مربیگری و اصلاح رفتار و همچنین مصاحبه انگیزشی. درمجموع شواهد نشان میدهند درمان ADHD در اوایل دوران کودکی میتواند خطر مصرف مواد بعدی در سنین بالاتر کاهش دهد.
مقاله پژوهشی
فرزانه امجدیان؛ اصغر جعفری؛ محمد قمری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش شفقت به خود و درمان هیجانمدار در کاهش آسیبپذیری روانی- بدنی مادران دارای کودک ناتوان یادگیری انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و یک پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری مادران کودکان ناتوان یادگیری مراجعهکننده به مرکز مشاوره پیوند در سال تحصیلی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش شفقت به خود و درمان هیجانمدار در کاهش آسیبپذیری روانی- بدنی مادران دارای کودک ناتوان یادگیری انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و یک پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری مادران کودکان ناتوان یادگیری مراجعهکننده به مرکز مشاوره پیوند در سال تحصیلی 1399-1400 در شهرستان ملارد بودند. 45 نفر به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و در یک گروه آزمایش 15 نفره تحت برنامه آموزش شفقت خود، یک گروه آزمایش 15 نفره تحت درمان هیجانمدار و یک گروه 15 نفره کنترل جایگزین شدند. چک لیست علائم SCL-25 دراگوتیس و همکاران (1974) روی سه گروه و برنامههای آموزش شفقتخود گیلبرت (2014) برای یک گروه آزمایش و درمان هیجانمدار گولدمن و گرینبرگ (2015) برای گروه آزمایش دیگر اجرا و دادهها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش شفقتخود و درمان هیجانمدار آسیبپذیری روانی- بدنی را کاهش میدهند (01/0P<). درمان هیجانمدار تاثیر بیشتری دارد و این تاثیرات در مرحله پیگیری پایدار بودند. از آن جایی که آموزش شفقتخود و درمان هیجانمدار احتمالا منجر به تغییر، تجربه و پذیرش هیجانها میشوند، آسیبپذیری مادران را کاهش میدهند. بنابراین میتوان از این روشهای کارآمد برای بهبود سلامت مادران کودکان ناتوان یادگیری استفاده کرد.
مقاله پژوهشی
یوسف گرجی؛ راضیه کیوان پور
چکیده
تولد فرزند معلول میتواند اثرات منفی شدیدی بر مادران داشته باشد؛ چراکه میبایست خواستههای بیشتری را برآورده کنند. هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش مثبتنگری بر امید و رضایت از زندگی مادران دارای فرزند معلول اجرا شد. روش پژوهش، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون، پس-آزمون و پیگیری و گروه گواه بود. نمونه پژوهش به حجم 30 نفر ...
بیشتر
تولد فرزند معلول میتواند اثرات منفی شدیدی بر مادران داشته باشد؛ چراکه میبایست خواستههای بیشتری را برآورده کنند. هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش مثبتنگری بر امید و رضایت از زندگی مادران دارای فرزند معلول اجرا شد. روش پژوهش، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون، پس-آزمون و پیگیری و گروه گواه بود. نمونه پژوهش به حجم 30 نفر از بین مادران دارای فرزند معلول تحت پوشش سازمان بهزیستی شاهینشهر در سال 1397 به روش نمونهگیری هدفمند، انتخاب و بهتصادف، در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. شرکتکنندگان مقیاس امیدواری (اشنایدر و همکاران، 1991) و پرسشنامه رضایت از زندگی (داینر و همکاران، 1985) در مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری تکمیل کردند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 60 دقیقهای و هفتگی؛ تحت آموزش مثبتنگری قرار گرفت و گروه گواه، آموزشی دریافت نکرد. تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیلواریانس با اندازهگیری مکرر و با استفاده از نرمافزار SPSS، انجام گرفت. نتایج نشان داد که در متغیر امید، عامل زمان (05/0>p، 907/16=F)، عامل گروه (05/0>p، 864/19=F) و تعامل زمان و گروه (05/0>p، 996/17=F) و در متغیر رضایت از زندگی، عامل زمان (05/0>p، 757/8=F)، عامل گروه (05/0>p، 806/8=F) و تعامل زمان و گروه (05/0>p، 543/9=F) معنادار هستند که این یافتهها نشان دهنده این است که بین دو گروه و در سه مرحله پژوهش در عامل امید و رضایت از زندگی تفاوت معناداری وجود دارد. لذا میتوان از آموزش مثبتنگری در مراکز روانشناختی به عنوان درمانی مؤثر به منظور بهبود امید و رضایت از زندگی مادران دارای فرزند معلول استفاده کرد.
مقاله پژوهشی
عسگر علیمحمدی؛ کریم عبدالمحمدی؛ ابوالفضل قدمی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه دوعاملی نارسایی کارکردهای اجرایی در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع پژوهشهای روانسنجی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانشآموزان پسر 12 تا 18 ساله استان آذربایجان شرقی در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل میدادند که از این جامعه تعداد 1000 دانشآموز به روش نمونهگیری ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه دوعاملی نارسایی کارکردهای اجرایی در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع پژوهشهای روانسنجی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانشآموزان پسر 12 تا 18 ساله استان آذربایجان شرقی در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل میدادند که از این جامعه تعداد 1000 دانشآموز به روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند و والدین آنها پرسشنامه دوعاملی نارسایی کارکردهای اجرایی نوجوانان (TEXI) و مقیاس درجهبندی رفتاری کارکردهای اجرایی- ویراست دوم را تکمیل کردند که درنهایت پرسشنامه 602 والد تحلیل شد. جهت بررسی پایایی، روش همسانی درونی، آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی بین سؤالات با نمره کل به کار گرفته شد و همچنین برای سنجش روایی از تحلیل عاملی تأییدی به روش مؤلفههای اصلی و روایی ملاکی استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که پرسشنامه دوعاملی نارسایی کارکردهای اجرایی از پایایی و روایی مطلوبی برخوردار است. همچنین روایی ملاکی پرسشنامه نیز تائید شد (05/0p). بنابراین، میتوان نتیجهگیری کرد که پرسشنامه حاضر ابزار مناسبی برای ارزیابی نارسایی کارکردهای اجرایی در نوجوانان میباشد.
مقاله پژوهشی
بهروز محرابیان؛ فریده دوکانه ای فرد؛ اعظم فتاحی اندبیل
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تدوین بسته توانمندسازی روانشناختی والدین و ارزیابی اثربخشی آن بر عواطف مثبت و منفی نوجوانان با تعامل والد- فرزندی ناکارآمد انجام گرفت. روش پژوهش حاضر در بخش کیفی، تحلیل مضمون به روش قیاسی و در قسمت کمّی نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری را نوجوانان با تعامل ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تدوین بسته توانمندسازی روانشناختی والدین و ارزیابی اثربخشی آن بر عواطف مثبت و منفی نوجوانان با تعامل والد- فرزندی ناکارآمد انجام گرفت. روش پژوهش حاضر در بخش کیفی، تحلیل مضمون به روش قیاسی و در قسمت کمّی نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری را نوجوانان با تعامل والد- فرزندی ناکارآمد شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 و والدین آنان تشکیل دادند. جهت اجرای پژوهش حاضر تعداد 40 نوجوانان با تعامل والد- فرزندی ناکارآمد با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروههای آزمایش و گواه قرار گرفتند (هر گروه 20 نفر). والدین نوجوانان حاضر در گروه آزمایش بسته توانمندسازی روانشناختی (10 جلسه) را طی دو و نیم ماه دریافت کردند. پس از شروع مداخله 4 نفر در گروه آزمایش و 3 نفر در گروه گواه از ادامه حضور در پژوهش انصراف دادند. پرسشنامههای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه رابطه والد- فرزندی (فاین، مورلند و شوبل، 1983) و پرسشنامه عواطف مثبت و منفی (واتسون، کلارک و تلگن، 1988) بود. دادههای حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته توسط نرمافزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بسته توانمندسازی روانشناختی از نظر متخصصان دارای روایی محتوایی کافی است. همچنین این بسته بر عواطف مثبت (0001>P؛ 65/0=Eta؛ 56/67=F) و منفی (0001>P؛ 61/0=Eta؛ 37/51=F) نوجوانان با تعامل والد- فرزندی ناکارآمد تاثیر داشته است. بر اساس یافتههای حاصل از پژوهش حاضر، بسته توانمندسازی روانشناختی با بهرهگیری از انعطافپذیری روانی، آموزش سبک فرزندپروری بهنجار و مشارکت هیجانی با فرزند به عنوانی روشی کارآمد در جهت افزایش عواطف مثبت و کاهش عواطف منفی نوجوانان با تعامل والد- فرزندی ناکارآمد مورد استفاده قرار داد.
مقاله پژوهشی
الهه فراهانی؛ محسن سعیدمنش؛ فرنگیس دمهری
چکیده
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش دو روش سیستم ارتباطی مبادله تصویر و آموزش ماتریس بر مهارتهای زبانی و مهارتهای اجتماعی کودکان با اختلال طیف اوتیسم بود. روش این پژوهش روش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون_پسآزمون همراه با گروه گواه در نظر گرفته شد. جامعه آماری شامل تمامی کودکان مراجعهکننده به مراکز اوتیسم شهر قم در سال ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش دو روش سیستم ارتباطی مبادله تصویر و آموزش ماتریس بر مهارتهای زبانی و مهارتهای اجتماعی کودکان با اختلال طیف اوتیسم بود. روش این پژوهش روش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون_پسآزمون همراه با گروه گواه در نظر گرفته شد. جامعه آماری شامل تمامی کودکان مراجعهکننده به مراکز اوتیسم شهر قم در سال 1400 که با توجه به ملاکهای راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی_ویرایش پنجم[1] نشانههای اختلال را داشتند و طبق نظر مراکز و متخصصان تشخیص اختلال اوتیسم گرفتند. ۴۵ نفر (9 دختر و 36 پسر) نمونه بهصورت در دسترس از مراکز اوتیسم استان قم انتخاب شدند و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه جایگزین شدند. گروههای آزمایش به مدت ۳ ماه و در هر هفته ۴ جلسهی ۱۵ تا ۲۰ دقیقهای تحت آموزش قرارگرفتند. یک گروه، آموزش شش مرحلهای سیستم ارتباطی مبادله تصویر و یک گروه، آموزش ماتریس را به شکل انفرادی دریافت کردند و گروه گواه آموزشی دریافت نکردند. در این پژوهش برای جمعآوری دادهها از آزمونهای زبان بیانی و دریافتی و گفتاری رشد نیوشا و نیمرخ مهارتهای اجتماعی اوتیسم استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل اطلاعات از نرمافزار 26 spss و از روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده گردید. یافتهها نشان دادند که میان دو گروه آموزش ماتریس و آموزش پکس تفاوت معناداری مشاهده شد (p<0/05). بر اساس نتایج هردو مداخله اثربخش بوده اما میتوان گفت که سیستم ارتباطی مبادله تصویر بر مهارتهای زبانی و مهارتهای اجتماعی کودکان با اختلال طیف اوتیسم تأثیرگذارتر است. Diagnostic and Statistical Manual of Psychiatric Disorders_5 (DSM5)