مقاله پژوهشی
زهرا نقش؛ زهرا رمضانی خمسی؛ سمیرا وکیلی
چکیده
مشارکت والدین در خانه در خصوص یادگیری و موفقیت کودکان با اختلال یادگیری از عوامل ضروری است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای مشارکت والدین در رابطه بین شرم از داشتن فرزند با اختلال یادگیری و عملکرد دانشآموزان دارای اختلال یادگیری است. 140 دانشآموز با اختلال یادگیری از کلیه دانشآموزان مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1398-1399 ...
بیشتر
مشارکت والدین در خانه در خصوص یادگیری و موفقیت کودکان با اختلال یادگیری از عوامل ضروری است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای مشارکت والدین در رابطه بین شرم از داشتن فرزند با اختلال یادگیری و عملکرد دانشآموزان دارای اختلال یادگیری است. 140 دانشآموز با اختلال یادگیری از کلیه دانشآموزان مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1398-1399 به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از مقیاس مشارکت والدین اولسون بارنز (1992) بهمنظور بررسی مشارکت والدین و مقیاس نگرش والدین گوندر (2002) بهمنظور بررسی شرم از داشتن فرزند با اختلال استفاده شد. نتایج نشان داد که شرم از داشتن فرزند با اختلال یادگیری اثر مستقیم و معنادار بر عملکرد دانشآموزان دارای اختلال یادگیری دارد و اثر مشارکت والدین بر عملکرد نیز مستقیم و معنادار بوده است (05/0>p). هر چه نگرش والدین نسبت به فرزندان خود مثبت باشد به همان اندازه درگیری و مشارکت آنها در فعالیتهای خانه و مدرسه بیشتر خواهد بود. همچنین شرم از داشتن فرزند با اختلال یادگیری بهواسطه مشارکت والدین بر عملکرد دانشآموزان تأثیر معنادار دارد. مدل برازش خوبی داشته و 17 درصد از واریانس عملکرد دانشآموزان توسط متغیرهای پژوهش تبیین شد.
مقاله پژوهشی
علیرضا محمدی سنگاچین دوست؛ عباسعلی حسین خانزاده؛ مریم کوشا؛ اشکان ناصح
چکیده
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی آموزش خود شفقتورزی بر کیفیت زندگی مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی انجام شد. در این پژوهش از روش شبهتجربی با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه گواه استفادهشده و جامعه آماری آن نیز شامل مادران کودکان 5 تا 11 سال پسر و دختر با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی شهر رشت در سال 1400-1399 بود. نمونه ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی آموزش خود شفقتورزی بر کیفیت زندگی مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی انجام شد. در این پژوهش از روش شبهتجربی با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه گواه استفادهشده و جامعه آماری آن نیز شامل مادران کودکان 5 تا 11 سال پسر و دختر با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی شهر رشت در سال 1400-1399 بود. نمونه موردمطالعه نیز شامل 28 مادر از جامعه آماری مذکور به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه به شیوه تصادفی جایدهی شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه هفتگی در دوره آموزشی شفقت به خود بهصورت گروهی شرکت داده شدند. هر دو گروه در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون با پرسشنامه کیفیت زندگی فرم کوتاه (1996) ارزیابی شدند. برای تحلیل دادهها از تحلیل واریانس چند متغیری و t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که مداخله آموزش خود شفقتورزی اثر معناداری بر نمره مؤلفههای کیفیت زندگی (سلامت جسمی، سلامت روانشناختی، روابط اجتماعی و سلامت محیط اطراف) داشته، در مرحله پسآزمون نمرات کیفیت زندگی گروه آزمایش بهطور معناداری افزایش یافته است (001/0p<). آموزش خود شفقتورزی در مقایسه با سایر آموزشها میتواند نتایج بسیار مفیدی برای مادران، بهویژه در جهت افزایش کیفیت زندگی آنها داشته باشد و میتواند بهعنوان یکی از محورهای آموزش والدین در مقایسه با سایر روشها و آموزشها، معرفی و اجرا شود.
مقاله پژوهشی
داود طهماسب زاده شیخلار؛ احد عظیمی آقبلاغ؛ سید طاهر سیدی نظرلو؛ سیامند قادری
چکیده
فراهم نمودن آموزش فراگیر، پایدار و قابلدسترس برای دانشجویان معلول، میتواند ناشی از شناخت و حمایت از حقوق آنان باشد. هدف پژوهش حاضر، توصیف و فهم تجارب زیستة دانشجویان معلول جسمی – حرکتی، از مشارکت در آموزش فراگیر، در سطح آموزش عالی است. این پژوهش در سال تحصیلی 1399-1398 با ابتنای بر پارادایم تفسیری و رویکرد کیفی و با استفاده از روش ...
بیشتر
فراهم نمودن آموزش فراگیر، پایدار و قابلدسترس برای دانشجویان معلول، میتواند ناشی از شناخت و حمایت از حقوق آنان باشد. هدف پژوهش حاضر، توصیف و فهم تجارب زیستة دانشجویان معلول جسمی – حرکتی، از مشارکت در آموزش فراگیر، در سطح آموزش عالی است. این پژوهش در سال تحصیلی 1399-1398 با ابتنای بر پارادایم تفسیری و رویکرد کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی، از نوع روانشناختی (علمی) انجام شد. از میان جامعة دانشجویان جسمی _ حرکتی، تعداد 18 نفر از دانشجویان این طیف، با نوع معلولیت شدید و خیلی شدید، با استفاده از شیوه نمونهگیری هدفمند انتخاب و در مصاحبة عمیق نیمه ساختاریافته مشارکت کردند. تجزیهوتحلیل دادهها، همزمان با جمعآوری دادهها، بهصورت دستی و با استفاده از الگوی پیشنهادی کلایزی[1] انجام شد. راهبردهای اعتباربخشی به دادهها با استفاده از روشهای بازنگری ناظرین، بازنگری مشارکتکنندگان، تخصیص زمان کافی برای جمعآوری دادهها و درگیری مداوم و مثلث سازی محقق انجام شد. یافتهها در مضمونهای اصلی «معنای تحصیل»، «موانع دسترسپذیری»، «هزینه تحصیلی»، «ارتباطات انسانی» و «نقش سازمانی» و چندین مضمون فرعی دیگر استخراج شد. نتایج گویای این نکته مهم است که علیرغم وجود نیروی انگیزه درونی قوی در دانشجویان معلول، جهت اثبات توانمندیهای خود و همچنین فضای ارتباطی حمایتی در گروههای غیررسمی، این محیط دانشگاهی معلولکننده و غفلت سازمانی است که، بهعنوان سد محکم در مقابل دانشجویان معلول قرار میگیرد و مانع تحقق اهداف مدل اجتماعی معلولیت و آموزش فراگیر میشود. نتایج بهدستآمده، هشدار میدهد که عدم مناسبسازی محیط دانشگاه، موجب شکست برنامههای درسی تجربهشدة دانشجویان معلول جسمی- حرکتی خواهد شد.
مقاله پژوهشی
پرنیان پورشاد؛ کامبیز پوشنه
چکیده
پژوهش حاضر باهدف تدوین و تعیین اثربخشی برنامه پشتیبانی مجازی بر رفتارهای چالشبرانگیز و مهارتهای اجتماعی کودکان مبتلا به اُتیسم با عملکرد بالا، انجام شد. روش پژوهش ترکیبی بود. در بخش کیفی، 14 متخصص به روش نمونهگیری هدفمند، بهعنوان مشارکتکننده انتخاب شدند. به روش کدگذاری نظری، برنامه پشتیبانی مجازی در 11 هدف تدوین شد. ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف تدوین و تعیین اثربخشی برنامه پشتیبانی مجازی بر رفتارهای چالشبرانگیز و مهارتهای اجتماعی کودکان مبتلا به اُتیسم با عملکرد بالا، انجام شد. روش پژوهش ترکیبی بود. در بخش کیفی، 14 متخصص به روش نمونهگیری هدفمند، بهعنوان مشارکتکننده انتخاب شدند. به روش کدگذاری نظری، برنامه پشتیبانی مجازی در 11 هدف تدوین شد. در بخش کمی، روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان پسر 7 تا 11 ساله با اختلال اُتیسم مراجعهکننده به مراکز درمانی و توانبخشی پدیده و رهیاب شهر تهران در سال 1399 بود. از بین آنها 20 نفر به روش نمونهگیری هدفمند، انتخاب و بهصورت تصادفی در 2 گروه آزمایش (10 نفر) و گروه کنترل (10 نفر) گمارده شدند. افراد گروه آزمایش، به مدت 13 جلسه (هر هفته 2 جلسه)، برنامه پشتیبانی مجازی را دریافت کردند؛ گروه کنترل 2 ماه در لیست انتظار قرار گرفت. ابزار سنجش شامل پرسشنامههای رفتارهای چالشبرانگیز بودفیش و همکاران (2000) و مهارتهای اجتماعی گرشام و الیوت (1990)، بود. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره تحلیل شد. یافتههای حاصل از پژوهش نشان داد که برنامه پشتیبانی مجازی بر کاهش رفتارهای چالشبرانگیز و بهبود مهارتهای اجتماعی افراد گروه آزمایش، تأثیر معناداری داشت (001/0>P)؛ بنابراین، پیشنهاد میشود تا روانشناسان و مربیان حوزه کودکان مبتلا به اُتیسم، از برنامه پشتیبانی مجازی در جهت توانمندسازی، مدیریت و کاهش مشکلات روانشناختی این کودکان و کمک به والدین آنها، بهره ببرند.
مقاله پژوهشی
سپیده نایبزاده؛ عباس ابولقاسمی؛ سید موسی کافی ماسوله؛ مهناز خسروجاوید
چکیده
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر رفتارهای انطباقی/ اجتماعی نوجوانان دارای اختلال اضطراب جدایی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. شرکتکنندگان در پژوهش 20 نوجوان دارای اضطراب جدایی بودند که از میان نوجوانان مشغول به تحصیل در پایههای متوسطه اول و دوم مدرسه هنر ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر رفتارهای انطباقی/ اجتماعی نوجوانان دارای اختلال اضطراب جدایی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. شرکتکنندگان در پژوهش 20 نوجوان دارای اضطراب جدایی بودند که از میان نوجوانان مشغول به تحصیل در پایههای متوسطه اول و دوم مدرسه هنر و ادبیات تهران در سال تحصیلی 99-1398 شناسایی و بهصورت تصادفی در دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل جایدهی شدند. گروه آزمایش، آموزش تنظیم هیجان مدل گراس را در 8 جلسه 90 دقیقهای بهصورت تکنفره دریافت کردند، اما گروه کنترل هیچ مداخلهای نگرفت. برای گردآوری دادهها در پیشآزمون و پسآزمون از پرسشنامههای اضطراب جدایی مارچ و همکاران (1997) و پرسشنامه عملکرد انطباقی/ اجتماعی اسپنس و همکاران (2002) استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس یک و چند متغیری استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش تنظیم هیجان در افزایش رفتارهای انطباقی/ اجتماعی در نوجوانان دارای اختلال اضطراب جدایی مؤثر بوده است (001/0>ρ). با توجه به یافتهها به نظر میرسد میتوان از آموزش تنظیم هیجان بهمنظور مدیریت اضطراب و افزایش رفتارهای انطباقی نوجوانان دارای اختلال اضطراب جدایی بهعنوان برنامه آموزش تکمیلی در کنار سایر روشهای درمانی استفاده کرد.
مقاله پژوهشی
حسن یعقوبی؛ صابر زروان؛ عزت اله احمدی
چکیده
خواندن یکی از روشهای کسب معلومات و دانش انسان است، هر فردی در اجتماع مجبور است تعدادی نوشته را بخواند، در اکثر جوامع سواد خواندن و نوشتن کلید موفقیت آموزشی است. ازآنجاکه یکی از عوامل تأثیرگذار بر خواندن ادراک شنیداری است، پژوهش حاضر باهدف تأثیر آموزش ادراک زمانشنیداری بر ارتقا مهارت حذف واج دانشآموزان پسر چهارم ابتدایی با ...
بیشتر
خواندن یکی از روشهای کسب معلومات و دانش انسان است، هر فردی در اجتماع مجبور است تعدادی نوشته را بخواند، در اکثر جوامع سواد خواندن و نوشتن کلید موفقیت آموزشی است. ازآنجاکه یکی از عوامل تأثیرگذار بر خواندن ادراک شنیداری است، پژوهش حاضر باهدف تأثیر آموزش ادراک زمانشنیداری بر ارتقا مهارت حذف واج دانشآموزان پسر چهارم ابتدایی با اختلال یادگیری ویژه در خواندن انجام گرفت. این پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون، دارای یک گروهآزمایش و یک گروه گواه است. جامعهی آماری شامل تمام دانشآموزان پسر پایه چهارم ابتدایی شهر سقز با اختلال یادگیری ویژه در خواندن است که در سال تحصیلی 99-98 به مراکز اختلال یادگیری معرفی شدهاند. به روش نمونهگیری در دسترس نمونهای شامل 20 دانشاموزآآموز از مراکز اختلال یادگیری آموزشوپرورش شهر سقز انتخاب شدند. سپس به روش تصادفی 10 کودک در گروه آزمایش و 10 کودک در گروه کنترل قرار گرفتند ابزار مورداستفاده در این پژوهش، خرده آزمون حذف واج، آزمونخواندن کرمی و نوری (1385) است، تعداد جلسات مداخله آموزشی شامل 7 جلسه برای گروه آزمایش است که با استفاده از ادراک زمان شنیداری مورد آموزش قرار گرفت و بلافاصله پسآزمون از گروه آزمایش و کنترل انجام گرفت. برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس یکطرفه استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش ادراک زمانشنیداری بر گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بهطور معناداری بر ارتقا مهارت حذف واج کودکان تأثیر دارد. آموزش زمان شنیداری در دانشآموزان با اختلال یادگیری ویژه در خواندن منجر به بهبود مهارت حذف واج و ارتقا سطح عملکرد خواندن آنها میشود.
مقاله پژوهشی
رحیم شالیان؛ اعظم شریف زاده داودکی
چکیده
پژوهش حاضر باهدف بررسی میزان انطباق محتوای کتب فارسی پایه اول دبستان در دورههای تلفیقی با نیازها و قابلیتهای دانشآموزان با آسیبشنوایی انجامشده است. این پژوهش با استفاده از رویکرد کیفی و راهبردهای روش تحلیل محتوا انجامشده است و سپس با استفاده از روش تحلیل تفسیری موردنظر گال و همکارانش، نقاط قوت و ضعف محتوای کتابهای مذکور ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف بررسی میزان انطباق محتوای کتب فارسی پایه اول دبستان در دورههای تلفیقی با نیازها و قابلیتهای دانشآموزان با آسیبشنوایی انجامشده است. این پژوهش با استفاده از رویکرد کیفی و راهبردهای روش تحلیل محتوا انجامشده است و سپس با استفاده از روش تحلیل تفسیری موردنظر گال و همکارانش، نقاط قوت و ضعف محتوای کتابهای مذکور مشخص گردید. به جهت سنجش اعتبار یافتههای بهدستآمده از روشهای موردنظر گوبا و لینکن، استفادهشده است. یافتههای تحقیق مؤید این مطلب است که محتوای کتابهای فارسی و مهارتهای نوشتن سال تحصیلی 1400-1399 در پایه اول دبستان نمیتواند نیازهای دانشآموزان با آسیبشنوایی را در «قابلیتهای پایه هیجان کارکردی» موردنظر رویکرد تحولی رشد یکپارچه بهویژه «خلق و بازنمایی ایدهها» مرتفع نماید. از تجزیهوتحلیل دادههای بهدستآمده میتوان نتیجه گرفت تسلط فرد به قابلیت «خلق و بازنمایی ایدهها» موجب اصلاح گفتار و توسعه خزانه لغت فرد و درنتیجه تقویت سواد خواندن و نوشتن افراد با آسیبِشنوایی میشود و ازآنجاییکه قابلیت یادشده مبنایی برای یادگیری سایر علوم است، لذا ضعف در قابلیت «خلق و بازنمایی ایدهها» میتواند تهدیدی برای افراد جامعه هدف محسوب گردد و در تحصیل، آنان را در چرخه شکست قرار دهد.
مقاله پژوهشی
سوگند قاسم زاده؛ غلامعلی افروز؛ سیمین حسینیان؛ محمد غلامی فشارکی
چکیده
خانواده بهعنوان هسته اصلی مراقبت از کودک و نوجوان شناخته میشود و در درمان مشکلات رفتاری کودکان و نوجوانان نقش مهمی دارد. مطالعه حاضر باهدف بررسی اثربخشی درمانهای خانواده محور بر پیامدهای رفتاری کودکان و نوجوانان ایرانی انجام پذیرفته است. این مطالعه مرور سیستماتیک و فراتحلیل بر روی کلیه مقالات فارسی و یا انگلیسی چاپشده (طی ...
بیشتر
خانواده بهعنوان هسته اصلی مراقبت از کودک و نوجوان شناخته میشود و در درمان مشکلات رفتاری کودکان و نوجوانان نقش مهمی دارد. مطالعه حاضر باهدف بررسی اثربخشی درمانهای خانواده محور بر پیامدهای رفتاری کودکان و نوجوانان ایرانی انجام پذیرفته است. این مطالعه مرور سیستماتیک و فراتحلیل بر روی کلیه مقالات فارسی و یا انگلیسی چاپشده (طی سالهای 1390 تا 1399) در زمینه درمان خانواده محور در جامعه کودک و نوجوان ایرانی با استفاده از پایگاه دادههای داخلی همچون سایت اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (SID)، سامانه دانش گستر برکت (Iran Medex)، اطلاعات نشریات کشور (MagIran)، مرجع دانش (Civilica)، پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (Irandoc) و انگلیسیزبان Scopus، Web of science، Pubmed،Science direct و Google Scholar و با ترکیب لغات مناسب انجام پذیرفته است. در این مطالعه از شاخص میانگین استاندارد اختلاف (SMD) و جهت تحلیل دادهها از نرمافزار STATA استفاده گردید. در بین 103 مقاله یافت شده در جستجوی اولیه تنها 38 مقاله (10 مقاله (26%) بر روی نوجوانان، 28 مقاله (74%) بر روی کودکان) حائز شرایط ورود به مطالعه گردیدند. میزان شاخص SMD مداخلات خانواده محور نسبت به گروه کنترل بهصورت کلی برابر با 1.60 با فاصله اطمینان 95% با حد اطمینان (1.31 تا 1.90) و در نمونه کودک برابر با 1.39 با فاصله اطمینان 95% با حد اطمینان (1.31 تا 1.90) و در نمونه نوجوان برابر با 2.18 با فاصله اطمینان 95% با حد اطمینان (1.44 تا 2.91) گزارش گردید. نتایج این مطالعه نشان داد که درمانهای خانواده محور در کودکان و علیالخصوص نوجوان ایرانی دارای کارایی مناسب درمانی میباشد.