وحید نجاتی؛ سارا آقایی ثابت؛ مهدیس مقصودلو
دوره 4، شماره 14 ، تیر 1393، صفحه 1-18
چکیده
برتری طرفی یکی از شاخصهایتحول مغز طبیعی است و در آسیبهای تحولی مغز این شاخص تغیر میکند. هدف پژوهش حاضربررسی الگوی جانبی شدن در کودکان با و بدون اختلالهای یادگیری بود.پژوهشحاضر ازنوع علمی- مقایسهای بود. در این مطالعه 20 کودک مبتلا بااختلالهای یادگیری از بینکودکان مراجعهکننده به کلینیکدرمان اختلالهاییادگیری در شهر تهران ...
بیشتر
برتری طرفی یکی از شاخصهایتحول مغز طبیعی است و در آسیبهای تحولی مغز این شاخص تغیر میکند. هدف پژوهش حاضربررسی الگوی جانبی شدن در کودکان با و بدون اختلالهای یادگیری بود.پژوهشحاضر ازنوع علمی- مقایسهای بود. در این مطالعه 20 کودک مبتلا بااختلالهای یادگیری از بینکودکان مراجعهکننده به کلینیکدرمان اختلالهاییادگیری در شهر تهران انتخاب شدندو 20 کودک عادی از لحاظ سن وهوشبهر با گروه آزمایش همتا شدند.همهشرکتکنندگان با استفاده از آزمون شنود دو گوشی و آزمون ضربه زدن مورد ارزیابیقرار گرفتند. دادههای گردآوریشده با استفاده از آزمونهای تی مستقل، تی وابسته وهمبستگی مورد تحلیل قرار گرفت. تحلیل نتایج نشان داد که در هردو گروه گوش راست نسبت به گوش چپ برتری دارد اما میزان این برتری در کودکان دارایرشد عادی به طور معناداری بیشتر از گروه آزمایش بود.نتایج هیچگونههمبستگی بین عاملهای برتری دستی و طرفی شدن زبان نشان نداد.بر اساس یافتههای پژوهش حاضرنتیجهگیری میشود که در کودکان با اختلالهای یادگیرینارساییهاییدر جانبی شدن مغز وجود دارد.
قربان همتی علمدارلو
دوره 4، شماره 14 ، تیر 1393، صفحه 19-38
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه مشکلات رفتاری کودکان پیشدبستانی با و بدون کمتوانیذهنیصورت گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر همه کودکان پیشدبستانی با و بدون کمتوانیذهنی شهر شیراز بودند که از بین آنها نمونهای به حجم 116 نفر (58 کودک پیشدبستانی با کمتوانیذهنی و 58 کودک پیشدبستانی بدون کمتوانیذهنی) به شیوه هدفمند انتخاب شدند. ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسه مشکلات رفتاری کودکان پیشدبستانی با و بدون کمتوانیذهنیصورت گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر همه کودکان پیشدبستانی با و بدون کمتوانیذهنی شهر شیراز بودند که از بین آنها نمونهای به حجم 116 نفر (58 کودک پیشدبستانی با کمتوانیذهنی و 58 کودک پیشدبستانی بدون کمتوانیذهنی) به شیوه هدفمند انتخاب شدند. از پرسشنامۀ مشکلات رفتاری کودکان پیشدبستانی شهیم و یوسفی (1378) برای سنجش مشکلات رفتاری استفاده شد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دوطرفه نشان داد که رفتاری کودکان پیشدبستانی با کمتوانیذهنیبه طور معنیداری بیشتر از مشکلات رفتاری کودکان پیشدبستانی بدون کمتوانیذهنی است (001/0P<). همچنین نتایج آزمون تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که مشکلات رفتاری کودکان پیشدبستانی با کمتوانیذهنی در خرده مقیاسهای نارسایی توجه، ترس، رفتار اجتماعی و پرخاشگری نسبت به کودکان پیشدبستانی بدون کمتوانیذهنی به طور معنیداری بالاتر هستند (001/0>P). با توجه به یافتههای این پژوهش میتوان بیان کرد که اقدامات مداخلهای به هنگام برای پیشگیری و کاهش و حذف مشکلات رفتاری کودکان پیشدبستانی با کمتوانیذهنی ضروری است.
مقاله پژوهشی
ویدا شریفی؛ سالار فرامرزی؛ سارا آقابابایی
دوره 4، شماره 14 ، تیر 1393، صفحه 39-62
چکیده
پژوهش حاضربا هدف بررسی محتوای کتابهای درسی دوره پیشحرفهای دانشآموزان کمتوانذهنی با تأکید بر میزان توجه به آموزش مهارتهای هوشهای چندگانه گاردنر انجام گرفت. روش پژوهش از نوع تحلیل محتوا بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونهگیری تمام شمار کلیه کتابهای دوره پیشحرفهای دانشآموزانکمتوانذهنی (27 جلد کتاب) تحلیل ...
بیشتر
پژوهش حاضربا هدف بررسی محتوای کتابهای درسی دوره پیشحرفهای دانشآموزان کمتوانذهنی با تأکید بر میزان توجه به آموزش مهارتهای هوشهای چندگانه گاردنر انجام گرفت. روش پژوهش از نوع تحلیل محتوا بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونهگیری تمام شمار کلیه کتابهای دوره پیشحرفهای دانشآموزانکمتوانذهنی (27 جلد کتاب) تحلیل شدند. برای جمعآوری دادههااز سیستم مقولهبندی و رمزگذاری متغیرها و خرده متغیرها که دارای روایی و اعتبار تأییدشده است، استفاده شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی وروش مجذور خی تجزیهوتحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که بین پایههای تحصیلی و کتابهای مختلف دوره پیشحرفهایازنظر میزان توجه به هوشهای چندگانه تفاوت معنادار وجود دارد (01/0>.(P با توجه به یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که میزان توجه به آموزش هوشهای چندگانه گاردنر در کتابهای متفاوت دوره پیشحرفهای از روند نظامداری برخوردار نمیباشد.
مقاله پژوهشی
مختار ملک پور؛ علی اصغر دادمهر؛ امیر قمرانی
دوره 4، شماره 14 ، تیر 1393، صفحه 63-82
چکیده
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثر تحریک حسی بر بهبود مهارتهای حرکتی (ظریف و درشت) دانشآموزان کمتوانذهنی آموزشپذیر با اختلال هماهنگی رشدی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع آزمایشی و طرح پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان کمتوانذهنی آموزشپذیر شهر اصفهان در دوره ابتدایی بودند که به روش نمونهگیری ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثر تحریک حسی بر بهبود مهارتهای حرکتی (ظریف و درشت) دانشآموزان کمتوانذهنی آموزشپذیر با اختلال هماهنگی رشدی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع آزمایشی و طرح پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان کمتوانذهنی آموزشپذیر شهر اصفهان در دوره ابتدایی بودند که به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای تعداد 30 دانشآموز با اختلال هماهنگی حرکتی با استفاده از نسخه فارسی سیاهه اختلال هماهنگی رشد حرکتی از میان دانشآموزانکمتوانذهنی مشغول به تحصیل در مدارس استثنایی غربال شدند و سپس به روش تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جاگماری شدند. ابزار این پژوهش مقیاس رشد حرکتی لینکنن- اوزرتسکی و سیاهه اختلال هماهنگی رشد حرکتی (صالحی و همکاران، 1390) بود. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (Mancova) مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد که روش مداخلهای تحریک حسی بر بهبود مهارتهای حرکتی این کودکان مؤثر بود (001/0p<). نتایج این پژوهش نشان داد که روش مداخلهای تحریک حسی در بهبود مهارتهای حرکتی دانشآموزان کمتوانذهنی آموزشپذیر با اختلال هماهنگی رشدی مؤثر بوده، بنابراین استفاده از این روش به عنوان روشی در بهبود و توانبخشی این اختلال پیشنهاد میشود.
مقاله پژوهشی
سعید موسی پور؛ فاطمه امیری
دوره 4، شماره 14 ، تیر 1393، صفحه 83-103
چکیده
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیرچندرسانهایآموزشی علوم تجربی پایه پنجم بر میزان یادگیری و یادداری دانشآموزانکمتوانذهنی پایهپنجم ابتدایی صورت گرفت.روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی و جامعه آماری شامل همه دانشآموزاندختر کمتوانذهنی کلاس پنجم ابتدایی شهر اراک بود که به صورت تمام شمار و تصادفیدر دو گروه آزمایش و گواه تقسیمبندی ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیرچندرسانهایآموزشی علوم تجربی پایه پنجم بر میزان یادگیری و یادداری دانشآموزانکمتوانذهنی پایهپنجم ابتدایی صورت گرفت.روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی و جامعه آماری شامل همه دانشآموزاندختر کمتوانذهنی کلاس پنجم ابتدایی شهر اراک بود که به صورت تمام شمار و تصادفیدر دو گروه آزمایش و گواه تقسیمبندی شدند. یافتهها نشان داد که میزان یادگیری دانشآموزانگروه آزمایش که تحت آموزش سنتی، رسانه بودند در مقایسه با گروه گواه که تنها آموزشسنتی را تجربه کرده بودند به طور معناداری افزایش داشت. همچنین در میزان یادداری دانشآموزانگروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه تفاوت وجود داشت اما در سطح معناداری تأییدنشد. نتایج به دست آمده برتری میزان یادگیری دانشآموزانی را نشان داد که مطالب رااز طریق چندرسانهای آموزشی همراه با آموزش سنتی دریافت کردند
مقاله پژوهشی
شیما وفا؛ صغری ابراهیمی قوام؛ حسن اسدزاده
دوره 4، شماره 14 ، تیر 1393، صفحه 104-126
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی رابطهبین خودکارآمدی معلم و ادراک دانشآموز از جو کلاس با راهبردهای خودتنظیمی یادگیریدانشآموزان دختر پایه اول متوسطه و مقایسه آن در دانشآموزان مدارس تیزهوشان وعادی شهر تهران بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهششامل دو گروه معلمان و دانشآموزان دختر پایه اول متوسطه مدارس تیزهوشان و عادیشهر تهران ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی رابطهبین خودکارآمدی معلم و ادراک دانشآموز از جو کلاس با راهبردهای خودتنظیمی یادگیریدانشآموزان دختر پایه اول متوسطه و مقایسه آن در دانشآموزان مدارس تیزهوشان وعادی شهر تهران بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهششامل دو گروه معلمان و دانشآموزان دختر پایه اول متوسطه مدارس تیزهوشان و عادیشهر تهران در سال تحصیلی سال 91 -1390 بود. در مدارس تیزهوشان با استفاده از روشتمام شمار کل معلمان پایه اول متوسطه 5 مدرسه را (که شامل 70 نفر بودند) انتخاب شدندو از بین همین مناطق همین تعداد مدرسهعادی به روش نمونهگیریچندمرحلهای انتخاب و 70 نفر معلم انتخاب شدند. سپس در کلاساین معلمان به تفکیک 4 دانشآموز انتخاب شدند. به طور کلی نمونه شامل 140 معلم و560 دانشآموزبود. برای جمعآوریدادهها از پرسشنامه خود کارآمدی معلم تشانن-موران و وولفولک (2001)، پرسشنامه در اینکلاس چه میگذرد فراسر، فیشر و مکروبی (1996)و پرسشنامه خودتنظیمی یادگیریپینتریچ و دیگروت (1990) استفاده گردید. تحلیل یافتههای پژوهش که با روشهایآماری رگرسیون چندگانه انجام گرفت نشان داد بین خودکارآمدی معلم و ادراک دانشآموزاز جو کلاس با راهبردهای خودتنظیمی یادگیری دانشآموزانمدارس تیزهوشان رابطه مثبت و معنادار وجود داشت، همچنین رابطه مثبت و معنادار بینخودکارآمدی معلم و ادراک از جو کلاس با راهبردهای خودتنظیمی دانشآموزان عادی نشانداده شد. از طرفی نتایج نشان داد که بین این دو گروه در زمینه این رابطه تفاوتوجود دارد
مقاله پژوهشی
وحیده دهاقین؛ محمدکاظم عاطف وحید؛ علی اصغر نژادفرید
دوره 4، شماره 14 ، تیر 1393، صفحه 104-126
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر کاهش اضطراب و افسردگی افراد با ناتوانی جسمیبود. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل، با پیگیری 2 ماهه بود. جامعه این مطالعه شامل تمام افراد با ناتوانی جسمی شهر تهران بود. نمونه شامل 22 نفر که به شیوه در دسترس از مؤسسه رعد انتخاب و به صورت تصادفی در ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر کاهش اضطراب و افسردگی افراد با ناتوانی جسمیبود. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل، با پیگیری 2 ماهه بود. جامعه این مطالعه شامل تمام افراد با ناتوانی جسمی شهر تهران بود. نمونه شامل 22 نفر که به شیوه در دسترس از مؤسسه رعد انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل با تعداد برابر (11 نفر) قرار گرفتند. پرسشنامههای افسردگی بک ویرایش دوم و اضطراب بک استفاده شد که آزمودنیهای هر دو گروه قبل و بعد از آموزش آنها را تکمیل کردند. آزمودنیهای گروه آزمایش 3 ماه (12 جلسه هفتگی) مهارتهای زندگی را آموزش دیدند که شامل مهارتهای خودآگاهی، ارتباط مؤثر، روابط بین فردی، حلمسئله و تصمیمگیری، مقابله با خلق منفی و مدیریت استرس بودند. دادهها با آزمونهای یومان ویتنی، T مستقل، تحلیل کوواریانس و اندازهگیری مکرر تجزیهوتحلیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد آموزشمهارتهای زندگی علائم اضطراب و افسردگی آزمودنیهای گروه آزمایش را به طور معناداری کاهش داده (01/0≥P) است، درحالیکه گروه کنترل هیچ تغییر معناداری را در پسآزمون و پیگیری نشان ندادند.بر اساس یافتهها میتوان پیشنهاد کرد که برای کنترل اضطراب و افسردگی افراد با ناتوانیهای جسمی از آموزش مهارتهای زندگی استفاده کرد.
علیرضا مقدس
دوره 4، شماره 14 ، تیر 1393، صفحه 151-200
چکیده
اختلال شخصیت یکی از اختلالهای شایع روانی است که به طور معمول از دوران نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروعشده و به عنوان تجارب ذهنی و رفتاری ماندگاری که منطبق بر ملاکهای فرهنگی نیست و منجر به ناخشنودی بیمار و اختلال در کار و زندگی او میشود و در طول زمان ثابت و پایدار است. هدف این پژوهش بررسی اختلالهای شخصیت و صفات شخصیتی از ...
بیشتر
اختلال شخصیت یکی از اختلالهای شایع روانی است که به طور معمول از دوران نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروعشده و به عنوان تجارب ذهنی و رفتاری ماندگاری که منطبق بر ملاکهای فرهنگی نیست و منجر به ناخشنودی بیمار و اختلال در کار و زندگی او میشود و در طول زمان ثابت و پایدار است. هدف این پژوهش بررسی اختلالهای شخصیت و صفات شخصیتی از نظر همهگیر شناسی، نشانه شناسی، پدیدارشناسیو عوارض رفتاری این اختلالها در۴۱ نفر خویشاوند اعضای یک فامیل مشخص بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل همهی افراد بزرگسال خویشاوند از آن فامیل که شامل ۲۵ نفر مرد و ۱۶ نفر زن بودند، قرار داشته است که با ابزارمعیارهای تشخیصی (کتابچه طبقهبندی تشخیصی و آماریاختلالهای روانی - تجدیدنظر پنجم) مورد مصاحبه بالینی روانی و بررسی قرار گرفتند. گردآوری و محاسبه دادهها به کمک نرمافزارSPSS و استفاده از آزمون خی دو و تست دقیق فیشر انجام شده است. اجماع این ابزارها نتیجه این پژوهش را به دستآورده است.شایعترین نوع اختلال شخصیت، اختلال شخصیت پارانوئید (۵۱/۱۹ درصد) بوده است، شروع این اختلالها در اکثر موارد (۷۵/۶۰ درصد) از دوران نوجوانی و هم چنین روابط خانوادگی در اکثر موارد (۷۸/۰۴درصد) آشفته،سرد،غیر صمیمانه و بههمریخته بوده است. ناسازگاری و عدم رضایت از شغل نیز در اکثر موارد (۶۰/۹۷ درصد) وجود داشته است، سطح اجتماعی اقتصادی آزمودنیها در اکثر موارد (۸۰/۴۸ درصد) در حد متوسط بوده است. شیوع سابقه اختلال روانی در خانواده (۱۲/۱۹ درصد) و ثبات و پایداری صفات و اختلال در اکثر موارد (۸۰/۳۶درصد) در طول زمان حفظ شده است. نکته مهم و قابلتوجه در این پژوهش عدم وجود اختلال شخصیت اسکیزوتایپال و اختلال شخصیت مرزی و همچنین عدم وجود هر نوع پسیکور یا روانپریشی(جنون واضح) در افراد این فامیل بوده است (صفر درصد). کاربرد نابجای مواد در۱۷/۰۷ درصد و اختلال شخصیت بیتفاوت(پلگماتیک) نیز در (۹/۷۵)درصد به دست آمده است. آنچه در این بررسی به دستآمد موید آن است که اختلال شخصیت یک الگوی خانوادگی و ژنتیکی دارد که از دوران نوجوانی شروع میشود و نقش محیط و تربیت و الگوهای فرهنگی در درجه بعدی اهمیت قرار میگیرد. الگوی اختلالهای شخصیت در این بررسی تفاوت چندانی با سایر بررسیهایانجامشده در جهان نداشت و علیرغم تنوع صفات و اختلالهای شخصیت مختلف، اختلال شخصیت اسکیزوتایپال و مرزی در این فامیل مشاهده نشد. اهمیت شروع اختلالهای شخصیت در سیر تحولی در آن است که علیرغم آنکه درصد بالایی از این اختلالها مربوط به مسائل وراثتی و ژنتیک میباشد، نقش آموزش را در این دورانبه خوبی روشن میسازد، ودر تمام پژوهشهایانجامشده در جهان به اهمیت آن در بروز یا پیشگیری به موقع از این اختلالها که میتواند با رفتارهای ناهنجار همراه شود توجه جدی مبذول داشت. چگونگی شکلگیری صفات شخصیتی و رفتارهای مرتبط با آن منجربه فهم و درک بهتر رفتار بهنجارنیز خواهد شد.چون شخصیت فقط بودن انسان را تعین نمیکند بلکه رفتاراو را هم مشخص میکند (دین هامر به نقل از متولی زاده اردکانی، علی،۱۳۸۴) صفات شخصیتی تا حد بسیار بالایی سلامت روانی و رفتاری افراد را به چالش میطلبد و توجه به نقش صفات شخصیت و سبکهایمقابلهای در مطالعه سلامت روانی افراد بسیار موثر است (شکری،۱۳۸۴) شخصیت و رفتارهای هیجانی،شخصیت و رفتارهای اعتیاد پذیر، شخصیت و ابتلا به افسردگی در مطالعات فراوانی مورد تأیید قرار گرفته است (متولی زاده اردکانی،علی،۱۳۸۸). واژگان کلیدی:سیر تحولی، رفتار، اختلال شخصیت، ژنتیک، مرزی,اسکیزوتایپال (ناجور).