مقاله پژوهشی
رضا احمدی؛ پرویز شریفی درآمدی
دوره 4، شماره 13 ، فروردین 1393، صفحه 1-14
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسۀ مؤلفههای خودکارآمدپنداری بین نوجوانان پسر کمبینا و بینا بود. روش پژوهش از نوع علی-مقایسهای بود. جامعۀ آماری شامل کلیۀ نوجوانان کمبینا و بینای سال دوم راهنمایی تحصیلی شهر تهران بود. حجم نمونۀ موردنظر 50 نفر (30 نفر دانشآموز پسر بینا و 20 نفر دانشآموز پسر کمبینا) بود. از روش نمونهگیری در دسترس برای دانشآموزان ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مقایسۀ مؤلفههای خودکارآمدپنداری بین نوجوانان پسر کمبینا و بینا بود. روش پژوهش از نوع علی-مقایسهای بود. جامعۀ آماری شامل کلیۀ نوجوانان کمبینا و بینای سال دوم راهنمایی تحصیلی شهر تهران بود. حجم نمونۀ موردنظر 50 نفر (30 نفر دانشآموز پسر بینا و 20 نفر دانشآموز پسر کمبینا) بود. از روش نمونهگیری در دسترس برای دانشآموزان کمبینا و روش نمونهگیری تصادفی ساده برای دانشآموزان بینا از یک مدرسه راهنمایی همجوار استفاده گردید. لازم به ذکر است که در این پژوهش آزمودنیها بر اساس متغیرهای جنسیت، سن و وضعیت اقتصادی- اجتماعی همتاسازی شدهاند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش پرسشنامۀ خودکارآمدپنداری بندورا بود و بهصورت گروهی اجرا شد. برای بررسی فرضیههای پژوهش از آزمون t مستقل استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان داد که در مؤلفههای "موفقیت تحصیلی"،"یادگیری از طریق خودنظمدهی"،"فعالیتهای فوقبرنامه"،"برآوردن انتظارات دیگران"،"خودنظمدهی انگیزشی"در بین دانشآموزان پسر بینا و دانشآموزان پسرکم بینا تفاوت معنیداری وجود دارد)01/0>p (. همچنین میزان خودکارآمدپنداری در مؤلفۀ "استحکام خود" بین دانشآموزان پسر کمبینا و بینا تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<p). بنابر نتایج حاصله، میزان خودکارآمدپنداری دانشآموزان پسر بینا نسبت به دانشآموزان پسرکم بینا بیشتر است. بنابراین پیشنهاد میشود معلمین، اولیاء و دستاندرکاران امر آموزش از طریق ارائه الگوهای رفتاری مناسب برمبنای انتقال احساس خودکارآمدپنداری در نوجوانان کمبینا عمل کنند. همچنین پیشنهاد میشود فرصتهای اجتماعی کافی برای دانشآموزان کمبینا جهت افزایش توانمندی و رشد انگیزش درونی در آنها فراهم گردد.
مقاله پژوهشی
احمد یارمحمدیان؛ رویا چوپان زیده؛ فاطمه زید آبادی نژاد؛ فهیمه حسن نتاج
دوره 4، شماره 13 ، فروردین 1393، صفحه 15-27
چکیده
هدف از پژوهش حاضر مقایسه سبکهای یادگیری در دانشجویان نابینا و بینا بود. روش پژوهش علی- مقایسهای بود. نمونهشامل 60 دانشجو (30 نفر دانشجوی نابینا،30 نفر دانشجوی بینا) بودند بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای اندازهگیری سبکهای یادگیری از پرسشنامه سبک یادگیری کلب استفاده شد. فرضیههای این پژوهش با استفاده از آزمون تی برای ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر مقایسه سبکهای یادگیری در دانشجویان نابینا و بینا بود. روش پژوهش علی- مقایسهای بود. نمونهشامل 60 دانشجو (30 نفر دانشجوی نابینا،30 نفر دانشجوی بینا) بودند بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای اندازهگیری سبکهای یادگیری از پرسشنامه سبک یادگیری کلب استفاده شد. فرضیههای این پژوهش با استفاده از آزمون تی برای دو گروه مستقل، مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که دانشجویان نابینا از سبکهای انطباق و همگرا بیشتر استفاده میکنند. در مقابل دانشجویان بینا در مقایسه با دانشجویان نابینا سبک واگرا را بیشتر ترجیح میدهند. در استفاده از سبک جذب بین دو گروه تفاوت معنیداری مشاهده نشد (05/0> P). با توجه به سبکهای غالب انطباق و همگرا در دانشجویان نابینا پیشنهاد میشود از روشهای آموزشی سخنرانی، شبیهسازی و ایفای نقش بیشتر استفاده کنند. همچنین با استفاده از راهبردهای مختلف آموزشی، مهارتهای ارتباطی این دانشجویان تقویت شود، زیرا همگراها کمتر به موضوعاتی که مستلزم کار با افراد دیگر و مردم است علاقه نشان میدهند.
شناسنامه علمی شماره
منصور بیرامی؛ تورج هاشمی نصرت آباد؛ یزدان موحدی؛ رباب بشارت؛ سجاد کوه پیما
دوره 4، شماره 13 ، فروردین 1393، صفحه 29-46
چکیده
برخی پژوهشها نشان دادهاند والدین کودکان اتیستیک و کمتوانذهنی، کیفیت خواب ضعیفی دارند، بر همین اساس هدف پژوهش حاضر مقایسه کیفیت خواب در والدین کودکان اتیستیک، کمتوانذهنی و عادی شهر تبریز بود. 45 نفر از والدین سه گروه (هر گروه 15 نفر) به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. والدین کودکان عادی از طریق همتا سازی با گروههای ...
بیشتر
برخی پژوهشها نشان دادهاند والدین کودکان اتیستیک و کمتوانذهنی، کیفیت خواب ضعیفی دارند، بر همین اساس هدف پژوهش حاضر مقایسه کیفیت خواب در والدین کودکان اتیستیک، کمتوانذهنی و عادی شهر تبریز بود. 45 نفر از والدین سه گروه (هر گروه 15 نفر) به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. والدین کودکان عادی از طریق همتا سازی با گروههای بالینی انتخاب شدند. پرسشنامه کیفیت خواب (PSQI) جهت جمعآوری دادهها استفاده گردید و دادهها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و آزمون تعقیبی LSD مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتهها نشان داد والدین کودکان اتیستیک بدترین کیفیت خواب را نسبت به دو گروه دیگر دارند، بعد از آنها والدین کودکان کمتوانذهنی کیفیت خواب ضعیفتری نسبت به والدین کودکان عادی داشتند. در مؤلفههای اختلال خواب و مصرف دارو تفاوت دو گروه اتیستیک و کمتوانذهنی معنیدار نشد. والدین کودکان کمتوانذهنی و عادی در مؤلفههای کیفیت ذهنی خواب، مصرف دارو و کفایت خواب تفاوت معناداری باهم نداشتند. با توجه به این یافتهها، والدین کودکان اتیستیک و کمتوانذهنی نسبت به والدین کودکان عادی از کیفیت خواب پایین تری برخوردارند.
کامبیز پوشنه؛ نجمه صیام پور؛ مهیا عابدی کوپایی
دوره 4، شماره 13 ، فروردین 1393، صفحه 47-64
چکیده
این پژوهش بررسی تأثیر آموزش تقلید متقابل بر بهبود نشانگان کودکان اتیستیک بود. روش پژوهش آزمایشی دارای طرح پیشآزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، 24 کودک اتیستیک (30 تا 54 ماهه)از یک مرکز توانبخشی و نگهداری کودکان اتیستیک انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه آزمایش ...
بیشتر
این پژوهش بررسی تأثیر آموزش تقلید متقابل بر بهبود نشانگان کودکان اتیستیک بود. روش پژوهش آزمایشی دارای طرح پیشآزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، 24 کودک اتیستیک (30 تا 54 ماهه)از یک مرکز توانبخشی و نگهداری کودکان اتیستیک انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه آزمایش آموزش تقلید متقابل را طی 70 جلسه (3 روز در هفته و هر جلسه 20 دقیقهای) دریافت کردند. در این پژوهش از آزمون گارز به عنوان پیشآزمون و پسآزمون استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس دادهها نشان داد که تفاوت بین میانگین نمرات کودکان اتیستیک در دو گروه معنیدار است (01/0 p<). این پژوهش نشان داد که روش آموزش تقلید متقابل منجر به بهبود نشانگان (تعاملات اجتماعی، ارتباطات و رفتار کلیشهای) کودکان اتیستیک میشود؛ بنابراین مداخله رفتاری ـ طبیعی به عنوان یک درمان انتخابی جدید و مهم برای کودکان اتیستیک موثر است.
مقاله پژوهشی
حمیده سادات خادمی؛ حمید علیزاده؛ حسن اسدزاده
دوره 4، شماره 13 ، فروردین 1393، صفحه 66-80
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه رابطه حافظهکاری و حافظهکاذب در دانشآموزان با و بدون اختلال نارساییتوجه- بیشفعالی انجامگرفت. جامعۀ آماری پژوهش شامل دانشآموزان دوره ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 89- 1388 بود. نمونه آماری شامل 34 دانشآموز بود که از این تعداد 17 دانشآموز با اختلال نارساییتوجه- بیشفعالی که بر اساس ضابطههای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه رابطه حافظهکاری و حافظهکاذب در دانشآموزان با و بدون اختلال نارساییتوجه- بیشفعالی انجامگرفت. جامعۀ آماری پژوهش شامل دانشآموزان دوره ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 89- 1388 بود. نمونه آماری شامل 34 دانشآموز بود که از این تعداد 17 دانشآموز با اختلال نارساییتوجه- بیشفعالی که بر اساس ضابطههای تشخیصی کتاب راهنمای آماری و تشخیصی بیماریهای روانی ویرایش چهارم مبتلا به این اختلال تشخیص داده شده بودند و 17 دانشآموز بدون این اختلال و همتاشده با دانشآموزان با نارساییتوجه- بیشفعالی بودند. بهمنظور سنجش ظرفیت حافظهکاری دانشآموزان از "ماتریس حافظهکاری کورنولدی" و برای سنجش حافظهکاذب از "پارادایم دیس، رودیگر و مک درموت" استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری بین حافظهکاری در این دو گروه دانشآموز وجود دارد بهطوریکه دانشآموزان بدون این اختلال عملکرد بهتری در آزمون حافظهکاری نشان دادند. همچنین مشخص شد که دانشآموزان با اختلال نارساییتوجه- بیشفعالی تحریفات حافظه بیشتری را هم در بازخوانی و هم در بازشناسی دارند. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که در هر دو گروه دانشآموز رابطۀ معکوس بین حافظهکاری و حافظهکاذب وجود دارد. بر اساس این یافتهها میتوان نتیجه گرفت که دانشآموزان با اختلال نارساییتوجه- بیشفعالی عملکرد ضعیفتری در حافظهکاریشان دارند و این احتمالاً منجر به بروز تحریفات حافظه بیشتری در این گروه میگردد.
مقاله پژوهشی
حسین ملک محمدی؛ ژانت هاشمی آذر پیله رود؛ شهلا پزشک؛ غلامرضا صرامی
دوره 4، شماره 13 ، فروردین 1393، صفحه 81-102
چکیده
هدف این پژوهش بررسی مفهوم خرد در میان عامه مردم بود. بدین منظور پژوهش حاضر در دو مرحله طراحی شد. در مرحله یک، یک پرسشنامه باز پاسخ به آزمودنیها ارائه شد تا خردمندترین شخصی را که میشناسند نامبرده و ویژگیهای آن را بگویند. اطلاعات بهدستآمده مورد تحلیل محتوا قرار گرفت. در مرحله دو، پرسشنامه بهدستآمده از تحلیل محتوای ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی مفهوم خرد در میان عامه مردم بود. بدین منظور پژوهش حاضر در دو مرحله طراحی شد. در مرحله یک، یک پرسشنامه باز پاسخ به آزمودنیها ارائه شد تا خردمندترین شخصی را که میشناسند نامبرده و ویژگیهای آن را بگویند. اطلاعات بهدستآمده مورد تحلیل محتوا قرار گرفت. در مرحله دو، پرسشنامه بهدستآمده از تحلیل محتوای مرحله یک به 558 آزمودنی داده شد. تحلیل عاملی انجامشده چهار عامل را نشان داد: درستکرداری و اخلاقمداری، کمالگرایی، اندیشمندی و مردمدوستی. دانش کاملتر در مورد خرد بهطور بالقوه میتواند در درک موضوعاتی که روانشناسان جامعه به آن علاقهمندند، سودمند باشند.
مجید امیدی خانکهدانی؛ شهلا البرزی
دوره 4، شماره 13 ، فروردین 1393، صفحه 103-118
چکیده
هدف از پژوهش حاضر مقایسه جایگاه شغلی و تحصیلات باکیفیت زندگی والدین دانشآموزان کمتوانذهنی خفیف بود. تحقیق بهصورت پیمایشی و از طریق پرسشنامه انجام گرفت. افراد شرکتکننده در این پژوهش مشتمل بر 290 نفر از والدین دانشآموزان کمتوانذهنی بودند که از طریق نمونهگیری خوشهای از بین والدین دانشآموزان کمتوانذهنی ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر مقایسه جایگاه شغلی و تحصیلات باکیفیت زندگی والدین دانشآموزان کمتوانذهنی خفیف بود. تحقیق بهصورت پیمایشی و از طریق پرسشنامه انجام گرفت. افراد شرکتکننده در این پژوهش مشتمل بر 290 نفر از والدین دانشآموزان کمتوانذهنی بودند که از طریق نمونهگیری خوشهای از بین والدین دانشآموزان کمتوانذهنی مدارس آموزشپذیر مقطع ابتدایی شهر شیراز انتخاب گردیدند. برای اندازهگیری کیفیت زندگی از مقیاس بهزیستیذهنی فرم بزرگسال استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد که بین سطوح شغلی والدین و کیفیت زندگی آنها در سطح 05/0 تفاوت معناداری با گروه شغلی بالا وجود دارد (02/0=P). درزمینۀ سطوح تحصیلی والدین نتایج تحلیل واریانس یکطرفه تفاوت معناداری بین سطوح تحصیلی و کیفیت زندگی والدین نشان نداد (مادران 08/0=P و پدران 44/0=p). با توجه به نتایج بهدستآمده از پژوهش حاضر به نظر میرسد که جامعه باید در جهتی حرکت کند که فاصله بین میزان درآمد افراد در مشاغل مختلف به کمترین حد برسد.
مقاله پژوهشی
عفت سادات رباط جزی؛ اعظم غفوری
دوره 4، شماره 13 ، فروردین 1393، صفحه 118-129
چکیده
آسیب ذهنی یکی از عمدهترین و دشوارترین مسائل و مشکلات خانوادهها در دنیای امروزی است که فشارهای روانی زیادی بر کل خانواده بهویژه مادران تحمیل میکنند. کمبود دانش و آگاهی در مورد فرزندان آسیبدیده یکی از عوامل مهم در بروز واکنشهای نامطلوب است. بنابراین آموزشهای مناسب منجر به شادکامی مادران و خانوادههای آنها میشود. ...
بیشتر
آسیب ذهنی یکی از عمدهترین و دشوارترین مسائل و مشکلات خانوادهها در دنیای امروزی است که فشارهای روانی زیادی بر کل خانواده بهویژه مادران تحمیل میکنند. کمبود دانش و آگاهی در مورد فرزندان آسیبدیده یکی از عوامل مهم در بروز واکنشهای نامطلوب است. بنابراین آموزشهای مناسب منجر به شادکامی مادران و خانوادههای آنها میشود. زیرا افراد، نگرش خوشبینانهای به وقایع و رویدادهای اطراف خود پیدا میکنند و بهجای سوگیری منفی نسبت به اتفاقات پیرامون خود، سعی در استفاده بهینه از این رویدادها دارند. هدف از پژوهش حاضر مطالعه تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر شادکامی مادران کودکان کمتوانذهنی بود. روش پژوهش آزمایشی بود. بدین منظور40 نفر از مادران کودکان کمتوانذهنی مراجعهکننده به موسسه مهر آفرینان امید قم در سال 91-90 به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی ساده در دو گروه 20 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار مورداستفاده، پرسشنامه شادکامی آکسفورد بود. دادههای بهدستآمده با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت و یافتهها نشان داد میانگین نمرات شادکامی مادران کودکان کمتوانذهنی در گروه آزمایش پس از آموزش مهارتهای زندگی افزایشیافته است (14.48F= و 0.001> P). نتایج مطالعه حاضر نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی بر شادکامی مادران دارای فرزند کمتوانذهنی تأثیر داشته است و سطح آگاهی و پذیرش آنها را نسبت به پدیده کمتوانیذهنی افزایش داده است.
مقاله پژوهشی
ابوالقاسم یعقوبی؛ حسین محققی؛ لیلا اسکندری؛ نفیسه یاری مقدم
دوره 4، شماره 13 ، فروردین 1393، صفحه 131-148
چکیده
این پژوهش باهدف تعیین تأثیر آموزش راهبرد خودتنظیمی بر نشانههای نارساییتوجه و عملکرد ریاضی دانشآموزان دختر پایۀ سوم ابتدایی با اختلال نارساییتوجه شهر همدان انجامگرفته است. به این منظور 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) از دانشآموزان دختر پایه سوم شهر همدان با اختلال نارساییتوجه دارای پرونده مشاورهای بهعنوان ...
بیشتر
این پژوهش باهدف تعیین تأثیر آموزش راهبرد خودتنظیمی بر نشانههای نارساییتوجه و عملکرد ریاضی دانشآموزان دختر پایۀ سوم ابتدایی با اختلال نارساییتوجه شهر همدان انجامگرفته است. به این منظور 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) از دانشآموزان دختر پایه سوم شهر همدان با اختلال نارساییتوجه دارای پرونده مشاورهای بهعنوان نمونه آماری انتخاب و پس از اجرای پیشآزمون ریاضی و نشانگان نارساییتوجه، دانشآموزان در دو گروه آزمایش و کنترل بهصورت تصادفی جا گماری شدند. آزمودنیهای گروه آزمایش در 8 جلسه تحت آموزش راهبردهای خودتنظیمی قرار گرفتند. پس از پایان آموزش و اجرای پسآزمون بر روی گروهها، دادههای بهدستآمده با استفاده از روش آماری کوواریانس مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد آموزش راهبردهای خودتنظیمی باعث کاهش نشانگان نارساییتوجه و همچنین افزایش عملکرد تحصیلی دانشآموزان در درس ریاضی شده است. آموزش مهارتهای خودتنظیمی به این کودکان، باعث افزایش توجه به جزئیات، کاهش نقص در گوش دادن، افزایش میزان تبعیت از دستورات معلم، کسب مهارت در ساماندهی تکالیف و فعالیتها کاهش حواسپرتی و فراموشکاری شد.